سایر منابع:
سایر خبرها
لوکادیا و اینکه شکایتی از او شده، اظهار داشت: همه می دانند نه بحث مالی داشت و نه بحث ورزشی. او به خاطر مسائل دیگری و نامه ای که روز اول داد و به خاطر اتفاق ناخواسته ای که برای خانواده اش افتاد، درخواست 48 ساعت خروج اضطراری داد. باشگاه طبق قوانین فیفا با 48 ساعت موافقت کرد. خودش و وکیلش اعلام کردند بعد از این زمان به تیم ملحق می شود. بعد از اینکه رفت برعکس عمل کرد. به مواردی اشاره کرد که ربطی به فوتبال ...
واگذاری مابقی سهام از آن بهره ببریم. خدا را شکر یک توفیقی به دست آوردیم و توانستیم این کار را انجام دهیم و ان شاءالله بتوانیم طوری کار را ادامه دهیم تا از این به بعد کمتر با مشکلاتی که بیش از 20 سال وارث آن هستیم روبه رو باشیم. شاید اگر از روز اول از یکسری از این مشکلات مطلع بودم جرأت اینکه به پرسپولیس بیایم را نداشتم، ولی الان خدا کمک کرد و همکاران مان با سعی و تلاش بسیار توانستند مشکلات را برطرف ...
.... خدا کمک کرد و بچه های حقوقی بسیار زحمت کشیدند. گرفتن حکم به زبان راحت است. صدها جلسه در جاهای مختلف و درخواست هایی از بزرگترین مسئولان قضایی کشور داشتیم. وی در ادامه عنوان کرد: از رئیس قوه قضاییه و رئیس دادگستری تهران تشکر می کنم که به ما وقت می دهند. ما جلساتی برگزار کردیم تا حقوق از دست رفته هواداران پرسپولیس را برگردانیم و امیدوارم محقق شود. ظرف یکی دو روز آینده، یکی دو تا پرونده ...
کدام از اینها نیست، صحبت ها و فرمایشاتی که مقام معظم رهبری اخیراً داشتند بسیار روشنگرایانه بود، به عنوان مثال برخی آمار ها را در رابطه با زنان در خود کشورمان اشاره کنم که این پیامش چیست؟ پیامش این است که سیاست جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی در رابطه با زنان فراهم نمودن مشارکت اجتماعی و سیاسی شان است. نرخ باسوادی زنان الان 99 و سه دهم درصد است که بسیار پیشرفت ما داشتیم نسبت به سالیان قبل ...
آن که دادگاه غیرعلنی برگزار می شود، من نمی توانم اسم کسانی که از آنها شکایت شده را بیاورم. ایلنا، بخش هایی از گفت و گوی محمود علیزاده را در ادامه می خوانید: سازمان قضایی نیروهای مسلح پرونده را به بازپرسی ارجاع داد و تقریباً یکسال پرونده در بازپرسی قرار داشت؛ متاسفانه بازپرس قرار عدم دسترسی داد که در نتیجه وکلا دسترسی به پرونده نداشتند. هر بار که مراجعه می کردیم، می گفتند پرونده ...
نیز به محض ورود به منزل، اگر ما در خانه بودیم، چند دقیقه ای می نشستند و با ما حرف می زدند و بعد به سراغ کامپیوتر می رفتند و مجدد برای شام دور هم می نشستیم. البته اکثراً مامانم از ایشان می پرسید که امروز چه کار کرده اند؟ و پدرم خیلی با حوصله ملاقات هایی که داشتند را توضیح می دادند و دوست داشتند که مامانم هم به روز باشد. از این رو، خبرنامه های غیر محرمانه را که به ایشان دراداره می دادند به مامانم می ...