وقتی سوپراستار محله از عرش به فرش رسید | پرنده آسیا چگونه سقوط کرد؟
سایر منابع:
سایر خبرها
مداح باید کفش جفت کند
سرپناه برای دانش آموزانی که زاغه نشین بودند به این در و آن در زد تا بالاخره موفق و دعای آن 2خانواده تا یک عمر بدرقه راه ما شد. حاج محمدعلی عبدالحمید، دست پرورده پدرش عباسعلی است. مردی که همه به سرش قسم می خوردند. همان مردی که وقتی وارد هیئت می شد عزاداران تمام قد جلو پایش می ایستادند و عرق شرم روی پیشانی شان می نشست وقتی استکان چای را از دستانش می گرفتند. خجالت می کشیدند وقتی بعد از ...
رؤیا بهشتی از فعالیت های عام المنفعه خود و دوستانش می گوید/ از دو سبد کتاب تا کتابخانه هزار و500 جلدی
.... از بچگی دوست داشتم کتابخانه داشته باشم سال 1368 در مشهد متولد شدم. بچه که بودم مادرم معمولاً برایم کتاب هدیه می خرید. من هم خیلی خوشحال می شدم چون کتاب ها را دوست داشتم. بعضی از آن کتاب ها را خیلی خیلی دوست داشتم مثلاً شنگول و منگول و حبه انگور ؛ کتاب بعدی که هنوز در ذهنم مانده خاله عروسک من بود. اتفاقاً امسال که به نمایشگاه کتاب تهران رفته بودم دوباره کتاب خاله عروسک من ...
بی بال پریدن!
ترس ندارد، من قبل از این اتفاق نگاه دیگری به فرد معلول داشتم اما از زمانی که خودم با آن مواجه شدم متوجه شدم که چقدر یک فرد معلول قلبی پاک دارد. * به خاطر شرایط مالی خانواده امکان ادامه تحصیل نداشتم 2 سال اول زندگیم دچار افسردگی شدید شدم و از همه چیز ناامید بودم به طوری که حتی تا خودکشی پیش رفتم اما نیروی درونی به من قوت قلب می داد و همین امر سبب شد تا حس ناامیدی کم کم از بین برود و ...
تمرینات سنگینی را پشت سر گذاشته ایم/امیدوارم در باکو اتفاقات گوادالاخارا برایم رخ ندهد
سید میرهاشم حسینی در گفت وگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری علم و فناوری آنا، در خصوص آخرین شرایط تیم ملی تکواندو اظهار داشت: در مسابقات گرنداسلم از لحاظ بدنی از آمادگی خوبی برخوردار بودم، اما از نظر ذهنی در شرایط خوبی قرار نداشتم و نتوانستم نتیجه خوبی را کسب کنم که همه این مسائل تجربه خوبی برایم شد و امیدوارم در رقابت های باکو همه بچه ها نتایج خوبی را برای ایران کسب کنند. او ادامه داد ...
روایت حضور خواهر شهید در فهرست اعزام به جبهه؛ شماره یک: بتول خورشاهیان!
و خنده شیرین مرتضی در آخرین ساعات آن شب سرد و تلخ پاییز انگار می گفت خواهرم بلندشو نوبت تو رسیده همه سال هایی که با مهر و محبت مرتضی گذشت در چند ثانیه برایم مرور شد دلتنگ و غمگین چشمان باز مرتضی را بستم پیشانی اش را بوسیدم و گفتم داداش قسم می خورم سلاحت را خودم برمی دارم. کاور را بستم اشک هایم را پاک کردم و از سردخانه بیرون آمدم صبح روز بعد، شیفت را تحویل دادم و پیاده راهی خانه شدم. عمه ...
مهدی پور: بچه ها باید فینال را از پرسپولیس ببرند/ گذر زمان روحیه ام را بهتر کرد
مهدی مهدی پور در گفت و گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری برنا، در خصوص بازی استقلال مقابل نساجی گفت: سعی کردم نمایش خوبی در بازی مقابل نساجی داشته باشم اما شب هایی بوده که بهتر از این هم در زمین ظاهر شدم. خدا را شکر شرایطم به طور کلی بهتر شده. مقابل نساجی یکی از آن روزهای خوب را سپری کردم. وی در خصوص بهبود وضعیت خود در جمع آبی پوشان اظهار داشت: در بازی مقابل مس رفسنجان از خودم راضی بودم و ...
آرزوی موفقیت بازیکن هوادار برای استقلال در دربی
توانستیم به بازی برگردیم. شرمنده بچه های تیم مان شدم. تیمی یکدل، جوان و خوب داشتیم که آقای ساکت خیلی برای ما زحمت کشید. او در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه هوادار استقلال هستی و آیا در دیدار فینال حذفی به ورزشگاه می روی، گفت: اگر ایران باشم حتما می روم. امیدوارم دربی خوبی باشد و استقلال برنده شود. مرادی در واکنش به اینکه در بازی قبل مقابل ذوب آهن خیلی زود تعویض شد، بیان ...
مساله مالکیت سرخابی ها حل شد/ باید صادرات و واردات اسب داشته باشیم
اتفاقات مورد نیاز پیشرفت یک رشته ورزشی محقق می شود. سجادی همچنین درباره مساله مالکیت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس نیز گفت: مالکیت استقلال و پرسپولیس به طور کامل برطرف شده است. این مشکل از مدت ها قبل برطرف شده بود که الان دیگر رسمی شد. وی در پایان گفت: من جزو کسانی بودم دوست داشتم تیم امید ایران در بازی های آسیایی حضور داشته باشد. قرار شد این اتفاق رخ دهد. فوتبال سال مهمی را پیش رو دارد. تیم ملی قرار است در جام ملت ها شرکت کند، امیدها در بازی های آسیایی حاضر می شوند، دور خیز برای گرفتن سهمیه المپیک وجود دارد. ...
رئیس اداره تصادفات تهران یک زن با درجه سرهنگی است | آموزش های زیادی دیدم از نگهبانی با ژ3 تا...| فکر می ...
و حدود 100نفر دیگر از هم دوره ای هایم بعد از گذراندن 4سال زندگی دانشگاهی در محیط دانشکده افسری نخستین خانم هایی بودیم که درجه دار شدیم. در این دوره آموزش های نظامی هم مثل آقایان طی کردیم. نگهبانی با ژ3، تیراندازی با اسلحه، مشق صف جم و.... قبل از آن من رشته های خوبی هم در دانشگاه قبول شده بودم اما با توصیه پدرم وارد دانشکده افسری شدم و 4سال زندگی شبانه روزی را در آنجا تجربه کردم. همه روزهای هفته در ...
واکنش ستاره تیم ملی به پیشنهاد استقلال؛ این حرف ها همیشه هست/ پرده برداری از اتفاقات جام جهانی و عملکرد ...
سعید عزت اللهی تیم وایله دانمارک که توانست در این فصل همراه این تیم عنوان قهرمانی لیگ دسته دوم را کسب کرده و به لیگ برتر صعود کند در گفت وگویی از برنامه های خود و این تیم در آینده سخن گفت. در ابتدا کمی درباره قهرمانی وایله بولد کلاب در لیگ دسته یک دانمارک صحبت کنیم. خدا را شکر می کنم. واقعا یک سال هم خیلی دشوار و هم خیلی شیرینی بود. به خاطر اینکه واقعا همه مجموعه باشگاه وایله سخت ...
من: پسر بیکار آسمان جُل / او: دختر پولدار
از همان اول از او خوشم آمد. خوش قیافه، خوش پوش و از آن بچه پولدار های شیراز بود و برخلاف دختران آفتاب مهتاب ندیده ی اقوام مان به خودش می رسید. نمی دانم چقدر طول کشید، اما یک زمانی به خودم آمدم که همه ی فکر و ذکرم شده بود سپیده. در تصور خودم را با او می دیدم و سعی می کردم هر طور شده خودم را به او نزدیک کنم. از حق نگذریم خودم هم آنقدر ها بد نبودم. بچه درسخوان کلاس بودم و ظاهر موجهم باعث می شد دختر ...
عاشقی با جانبازی معنا می شود
وصف هشت سال روزهای عاشقی در روزهای دفاع مقدس را نمی توان در میان واژه ها گنجاند و از مجنون هایی سخن گفت که بی ادعا و در راه علمدار برای دفاع از اسلام و انقلاب دل در گرو وصال نهادند و جان خویش را در کف دست گذاشتند و در میدان های جنگ تاختند. بزرگ مردانی که امروز یادگار و سرمایه ارزشمند آن روزها هستند، آن قدر بی ادعا و گمنام که بسیاری از آن ها را نمی شناسیم و در این دنیای خاکی به قول خودشان از رفقا ج ...
مادر شهید عشقی از خاطرات فرزندش می گوید | غریبه ها در مراسم ایرج چه می کردند؟
چهارمم بود. آن وقت ها که سونوگرافی در کار نبود. فکر می کردم دیگر این یکی بعد از 3 تا پسر دختر می شود، حتی برایش اسم هم انتخاب کرده بودیم، حدسم اشتباه بود و چهارمی هم پسر شد، اما مهرش به دلم افتاد و طوری دلبسته اش شده بودم که انگار بچه اولم بود. ایرج هم با دیگر پسران خانواده عشقی بزرگ شد و قد کشید و مدرسه رفت. همیشه دوست داشت درسش را ادامه دهد و به دانشگاه برود. اما شرایط کشور این اجازه ...
افشای راز تعرض پدر قاتل به دختر 17ماهه
. روز اول فروردین ماه تصمیم گرفتم بیرون بروم و کمی خرید کنم. دخترم ساناز را پیش پدرش گذاشتم و بیرون رفتم، چند ساعت بعد برگشتم و دیدم بچه خیلی بی قرار است. بعد متوجه شدم بچه تب کرده است و او را به بیمارستان رساندم. او درباره اینکه چه کسی فرزندش را مورد آزار و اذیت قرار داده است، گفت: من نمی دانم چه کسی این کار را کرده است، من بچه را پیش فرد غریبه ای نگذاشتم، دخترم پیش پدرش بود ...
سوزان با ورودش به زندگیم، نابودم کرد/ او هوش و حواسم شوهرم را برد تا آخرش هوویم شد!
: چند سال بعد از آن که تحصیل در مقطع دبیرستان را به پایان رساندم ابوذر به خواستگاری ام آمد، اگرچه او در بازار شغل آزاد داشت، اما از درآمد مالی خوبی برخوردار بود به همین دلیل من هم به خواستگاری او پاسخ مثبت دادم و این گونه زندگی مشترک ما شروع شد. در همین حال یکی از دوستان و همکلاسی های دوران دبیرستانم نیز با جوان دیگری ازدواج کرده بود. وقتی سوزان را در یکی از مراکز خرید دیدم خیلی خوشحال شدم ...
بانوی قهرمان آلیش کار مازندرانی: ارادت خاصی به شهدا دارم
بود و هر روز با عکس های متنوع شهیدان کشتی گیر مواجه می شدیم.دلم می خواست مدال طلا تقدیم کنم که قسمت این طور رقم خورد. بابایی در مورد ناحقی صورت گرفته در مسابقه هم گفت: در کشتی اول به حریف ازبکی خوردم و با اینکه جلو بودم اما وقتی کشتی تمام شد امتیازات و اخطارها از اسکوربورد پاک شد. دو امتیاز داشتم و حریفم اخطار گرفته بود اما کشتی که تمام شد دست او را بالا بردند. دیدیم امتیازات من و ...
خاطرات خواندنی دو چهره معروف از نخستین کودکستان پایتخت
کودکستان نیست اما کوچه اش به نام برسابه است. کامبیز درمبخش جزو نخستین کسانی ست که تجربه حضور در کودکستان برسابه را داشته و در این باره می گوید: زمان ما مثل امروز نبود که هر کودکی به مهد برود. آن زمان چند مهد بیشتر در تهران نبود. من به مهدکودک بَرسابه در کوچه ای کنار عمارت وزارت فرهنگ می رفتم. برسابه یکی از نخستین مهدهای کودک شهر تهران و نیز معروف ترین آنها بود. هنوز هم این کوچه به نام برسابه معروف ...
شعرخوانی از عوامل موفقیت یک مجری توانمند است
سریال شرایط خاص به کارگردانی وحید امیرخانی را در کارنامه هنری خود به یادگار دارم. لواسانی در خصوص دیگر فعالیت های خود گفت: با اجرای برنامه کبوتر دات کام در سال 1383 تاکنون، مجری و نویسنده برنامه های مختلف تلویزیون بودم و در سال 1396 به انتخاب مردم در نظرسنجی تلویزیون به عنوان بهترین مجری زن تلویزیون انتخاب شدم. این مجری در پایان با بیان اینکه زیست شاعرانه با خواندن شعر و مطالعه ...
هوتن شکیبا : پدرم گفت برو در کاری بیکار شو که دوستش داری!
دانشگاهی یک کار به نام (ویلون هایتان را کوک کنید) داشتیم که آنجا جایزه اول بازیگری را دریافت کردم. بعد از آن جایزه کلی امیدوار به شروع حرکت در مسیر کارهای حرفه ای بودم اما امیدم خیلی زود کمرنگ شد و مدت زیادی در کمرنگی ماند، زمانی به اندازه 8 سال، ولی ناامید نمی شدم، دائم کار می کردم، آنقدر کار نمایشی دانشگاهی انجام دادم که یک روز پدرم که از طولانی شدن دوره لیسانس گرفتنم نیز خسته شده بود به من گفت ...
گفت وگو با مهرو روشنایی نوجوان عضو اردوی تیم ملی بدمینتون
... نخستین موفقیتم کسب مقام دوم استانی در کاراته بود که حس بسیار خوبی از این موفقیت داشتم. پس از آن، کلاس چهارم بودم که بدمینتون را شروع و یک سال بعد در اولین مسابقه لیگ شرکت کردم و سال 96 مقام سوم استانی را در بدمینتون به دست آوردم. این پیروزی سبب شد انگیزه بسیاری پیدا کنم، بدمینتون را حرفه ای تر ببینم و تلاشم را بیشتر کنم. بنابراین سال های 97 و 98 در همین دسته از مسابقات ...
دهه نودی ها پرانرژی و شگفت انگیز هستند
شبکه جام جم رفتم و سپس بعد با یک وقفه 6ماهه وارد برنامه سیمای خانواده شدم. این برنامه ها کاملا با کار کودک متفاوت بود و مخاطب بزرگسال داشت. از آنجا که مردم به دیدن چهره من در برنامه کودک عادت داشتند و خودم هم در برنامه کودک حس بهتری داشتم، آن برنامه ها را ادامه ندادم. شنیده بودم در همان سال های اجرا پیشنهاد بازیگری هم داشتید. بله 2بار یکی سال 1365و دیگری در سال 1400پیشنهاد بازیگری داشتم ...
تلاش می کنم فرزند خوبی برای پدر و مادرم باشم
و بالا بردن قوای جسمانی خودم ادامه می دهم امّا درباره ی تکواندو قصد دارم با همه ی توانم ادامه دهم و پیشرفت کنم. از موفّقیّت هایت برایمان بگو. تاکنون با توکّل به خدا شکست را تجربه نکرده ام امّا بهترین پیروزی ام نخستین آن بود. سال96 وقتی پنج ساله بودم در رشته ی ژیمناستیک سطح1 نخستین مدال طلا را کسب کردم که از این بابت بسیار شاد شدم. در سال97 در سطح2 ژیمناستیک با درجه ی ...
خرده روایت هایی از صحن وسرای حرم رضوی در گفتگو با خادمان فرش این آستان | فرش هایی برای رسیدن به عرش
کار می گشتم. یادم هست داخل مسجد گوهرشاد نشسته بودم. یک لحظه دلم گرفت گفتم یا امام رضا (ع) کار من را درست کن! روز بعد رفتیم خانه مادربزرگم. زن دایی من خادم حرم است و آن روز آنجا بود. ناگهان گفت خدمات فرش حرم نیرو می گیرد، اگر دوست داری ثبت نام کن. همین بود که شدم نیروی آقا. بعد از آن ساکن مشهد شد. وارد دانشگاه شد و هنوز درس می خواند. در این چند سال شغل های دیگری هم به او پیشنهاد شد، اما ...
خواهران عسکری حافظان کوچک خانه
قرآن برای خودشان می دانند. فاطمه آن روز را که برای اولین بار سر صف دبستان جلو همه دانش آموزان مدرسه صدایش کردند و صدای تشویق ها به هوا رفت، خوب در خاطر دارد؛ بین هیاهوی بچه ها سر صف، ناگهان اسمم را صدا کردند و برای حفظ سوره واقعه از من قدردانی شد و بعد از آن در هر مسابقه ای شرکت کردم، مقام اول را در ناحیه آموزش وپرورش کسب کردم یا جزو برتر ین ها بودم. تصمیم گرفته ام که تا دو سال دیگر، حافظ ...
نسیم ادبی: هیچ زنی ضعیف نیست
، همان رشته ای که بعد از آشنایی با تئاتر رهایش کردم و باردیگر کنکور دادم و دانشگاه هنرهای زیبا در رشته بازیگری قبول شده و ادامه دادم. همان روزهای سال اول دانشگاه مدیریت در تئاتر شهر، کلاس های بازیگری برگزار شده بود. ثبت نام کردم. هادی مرزبان یکی از استادان آن کلاس ها تمرین نمایش تنبورنواز خود را آغاز کرده بود، سال 1372 بود از میان بچه های آن کلاس چند نفر را برای نمایش انتخاب کرد که یکی من بودم. نخستین ...
سحرخیزان: پرسپولیس ما را تنبیه کرد
، اما مالکیت توپ و موقعیت هایمان از آنها بهتر بود. فوتبال است و اگر نزنید، می خورید. به پرسپولیسی ها تبریک می گویم و امیدوارم موفق باشند. این بازیکن 20 ساله در مورد هت تریک در هفته پایانی لیگ برتر مقابل ذوب آهن ابراز کرد: تلاش و زحمات بچه ها و لطف خدا بود. از ابتدای فصل به همراه تیم ملی جوانان بودم و بیشتر در اردوها حضور داشتم. بخاطر اینکه اردوها با لیگ تداخل داشت، خیلی نتوانستم در خدمت ...
راز کشف جسد در کنار سطل زباله فاش شد
روز 30 شهریور سال گذشته جسد پتوپیچ شده مردی در خیابان طباطبایی محله فلاح تهران کنار که سطل زباله رها شده بود، کشف شد آثار ضربه هایی به سرش وجود داشت که حکایت از قتل او می کرد و به نظر می رسید ساعت ها از مرگش گذشته است. ماموران دربازبینی فیلم دوربین های مداربسته اطراف محل کشف جسد تصویر مردی را یافتند که جسد را با موتورش به آنجا آورده و بعداز رها کردن در محل فرار کرده است. در ادامه ...
بازیکن تیم ملی فوتسال:سالن طوبی لار قابلیت برگزاری مسابقات آسیایی را دارد
و معتقدم که جو بازی ها بسیار خوب بود. 2- سطح مسابقات را چگونه ارزیابی میکنید؟ واقعا سطح مسابقات بالا بود و تیم های بسیار خوبی به همراه بازیکنان ملی پوش در آن شرکت کرده بودند و خوشحالم از این بابت که در این مسابقات حضور داشتم . خدا را شکر در نهایت توانستیم قهرمانی این دوره از مسابقات را بدست بیاوریم. 3- چه شد در تیم هیئت فوتبال بیرم در مسابقات سوپرجام اتحاد خلور ...