سایر منابع:
سایر خبرها
نقطه سرخط؛ ما ته خطی ها به زندگی برگشتیم
به اردوگاه می آوردند از صفر تا 100 کارهایش را عرب زاده در دست می گیرد، حتی گاهی همراه با آنها برای سم زدایی شب تا صبح بیدار می ماند. متولد 1370 در شهر زرند است، برقکار ماشین بوده و از سوم راهنمایی با نوشیدن مشروب به سمت موادمخدر رفته و بعد هم تریاک و مواد صنعتی و تا ته خط رفته و دوباره به زندگی برگشته است. بچه آخر خانواده بودم، عاشق هم شده بودم، برای اینکه احساس بزرگی کنم، آن ...
گزارش میدانی از یک مراسم ختم
سوخت و سوز نداره، مهم اینه وقتی زنده ایم بدرد هم بخوریم. منم خانومم خیلی با پدر و مادرم مدارا می کرد و منم به مادر و پدر خدابیامرزش همیشه احترام می ذاشتم. اونا دیگه رفتن، شما برو شب و روز بالاسر قبرشون گریه کن. فایده ای داره؟" پسر دیگر متوفی حال روحی خوبی نداشت و مایل به مصاحبه نبود. به داخل آشپزخانه مسجد رفتم تا حال و هوای افراد پذیرایی کننده را ببینم. برعکس چیزی که منتظر بودم، نه شلخته ...
سیدی اَنَا عُریان
آوردم گذاشتم توی یکی از حمام ها و به سمت آسایشگاه رفتم تا لباس هایم را بیاورم. همان موقع یکی از بچه ها هم در راهروی حمام مشغول تمرین ورزش رزمی بود. ورزش رزمی در اردوگاه ممنوع بود. وقتی برگشتم، یک نفر در همان حمامی که من سطل آب گرم را گذاشته بودم مشغول آویزان کردن لباس هایش بالای در بود. حدس زدم او همان اسیر رزمی کار باشد. تصمیم گرفتم سر به سرش بگذارم. محکم با پشت دست به در زدم و سکوت کردم. می خواستم ...
آتش زدن زن صیغه ای برای تمدید ازدواج
کنم با مردان زیادی رابطه داشته ام. من به خاطر آزارهای سامیار از او شکایت کردم. عکس و فیلم هم تهیه کردم و به پلیس دادم. سامیار برای اینکه وادارم کند شکایت را پس بگیرم تهدید کرد صورت پسرم را با اسید می سوزاند. من که به شدت ترسیده بودم به بهانه اینکه از او شکایت کرده ام و حالا گوشی موبایلم در کلانتری است برای پس گرفتن شکایتم به داخل کلانتری رفتم و ماجرا را به پلیس گزارش دادم. همان موقع یک مامور همراه ...
دختری دلباخته نامزدش مجبور شد دوستانش را برای شوهرش به خانه دعوت کند + جزییات تلخ
از این ارتباط خیابانی نمی گذشت که هر دو نفرمان با اعتماد به عشقی پایدار، ماجرای علاقه خودمان را با خانواده هایمان در میان گذاشتیم. من که در همان روزهای آشنایی با جمال درس ومدرسه را رها کرده بودم در رویاهای خودم غرق بودم و فکر می کردم این گونه آشنایی هایی که با ابراز عشق و علاقه به ازدواج می انجامد تا ابد پایدار خواهد بود! ولی خانواده من به شدت با این مخالفت کردند. من که تصور چنین ...
جنایت در نقطه کور / پدر در غم پسر روی سنگ قبرش سکته کرد + جزییات
تنها مراقب بودم کسی این صحنه را نبیند، بعد وقتی رفتگر پارک را دیدم که سمت ما می آید به نزدیک سعید رفتم او گردنبند و موبایل را برداشته بود و سریع بالای سر جسد نشستیم و گریه کردیم. وقتی به تلفن 110 زنگ زدیم، سعید تلفن همراه منصور چاقو و گردنبند طلا را در میان زباله ها انداخت و به صحنه قتل برگشتیم. بعد فهمیدی سعید تو را بازی داده است؟ وقتی به خواستگاری سمیه رفتم همه ...
شوهر صیغه ای زن جوان را آتش زد
آمده بودم که متوجه شدم او مرد شکاک و بدبینی است. او می گفت باید اعتراف کنم با مرد های زیادی رابطه داشته ام، در غیر این صورت بچه مرا با اسید می سوزاند. او گالن اسیدی را در ماشین زیر پای پسرم گذاشته بود و تهدید می کرد اگر اعتراف نکنم پسرم را زنده زنده می سوزاند. من که بشدت ترسیده بودم به بهانه اینکه قبلاً از او شکایت کرده ام و حالا گوشی موبایلم در کلانتری است برای پس گرفتن شکایتم به داخل کلانتری رفتم ...
داستان جالب نابینایی که خیاط شد
دستی پس می گیری! این مادرِ آموزگار خیاطی به جوان هایی که تازه می خواهند در این حرفه پا بگذارند تأکید دارد که نیاز روز را بسنجند و صبر و حوصله کنند چرا که هیچ موفقیتی یک شبه پدیدار نمی شود: من وقتی می خواهم آموزشی به بچه ها بدهم اگر سه ساعت کلاس داشته باشم، نیم ساعتش را به نصیحت کردن می گذرانم، از کارهای خودم برایشان می گویم. مثال می زنم تا درس بگیرد آن ها هم استقبال می کنند همیشه می ...
شهیدی که در قلوب مردم ماندگار شد
الله علیها. پیش خود گفتم: این هم از حساب و کتاب خداست که باید بین الطلوعین و شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها دفن شود؛ و این که پایین پای قبر شهید سلیمانی جای خالی وجود داشته باشد تا شهید پورجعفری هم آنجا دفن شود! چهار روز قبل از شهادتش، دوشنبه ای که فردایش همراه سردار سلیمانی برای آخرین بار به سوریه می رفت، آقای پورجعفری را کنار خانه سردار سلیمانی دیدم. گفت سردار سلیمانی امروز به من ...
بعد از پایان ماه عسلم با صحنه ای رو برو شدم که کابوس هر شبم بود!
با بلندشدن صدای فریاد خانم جوانی که در اتاق مراجعین نشسته بود، سلامم را قورت دادم. به گزارش وقت صبح به نقل از خبرآنلاین، وارد دفتر که شدم صدای الله اکبر اذان مغرب شنیده می شد. با بلندشدن صدای فریاد خانم جوانی که در اتاق مراجعین نشسته بود، سلامم را قورت دادم. “کاظم به همین الله اکبر قسم حلالت نمی کنم. تو آبرو و حیثت خانواده ام رو که بردی به کنار، رویا های من تازه عروس رو هم ...
هرکسی جای من بود دیوانه می شد/ خواهرم با شوهرم رابطه داشت و من ...
ماهه داریم. شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد و من این ماجرا را بعد از به دنیا آمدن فرزندمان متوجه شدم. وی در مورد نحوه اطلاع از این موضوع گفت: در دوران نقاهت بارداری در خانه پدر و مادرم بودم. یک شب به همراه برادرم برای برداشتن وسایل به خانه رفتم و آنجا بود که متوجه شدم شوهرم با خواهرم رابطه دارد. ابتدا اصلا نمی توانستم باور کنم که خواهرم در حق من خیانت کرده است ولی بعد از مدتی که ...
تجاوز دزد شیطان صفت به پسر 15 ساله | او وحشیانه آزارش داد و از این صحنه فیلم گرفت
به گزارش همشهری آنلاین، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت صاحب یک کارگاه صافکاری در سه راه آزمایش آغاز شد. مرد جوان که به پلیس آگاهی رفته بود، گفت: من سال هاست یک کارگاه صافکاری در سه راه آزمایش دارم. 3 مرد در کارگاهم کار می کنند و شب ها را هم همان جا می مانند. امروز صبح وقتی به کارگاه رفتم با صحنه عجیبی روبه رو شدم. دست و پای 3 کارگرم با طناب بسته شده بود و کارگر 15ساله ام ...
سرنوشت تلخ کودکان ترخیص شده از بهزیستی
مربیان دارد و همیشه یک پای فرار دارد. او از حجم بالای تحقیر در مرکز خسته شده. دلش می خواهد نقاش شود. خانم سین ، از خیرانی است که همیشه دست این بچه ها را گرفته، برای شان بوم و قلم خریده و سر کلاس های نقاشی نشانده. او می گوید جواد را مثل سایر بچه ها در مراکز شبه خانواده بهزیستی که اغلب دست بخش خصوصی است، تنبیه می کنند، در اتاق ها حبس و تحقیر می شوند. آنها برای هر چیزی کتک می خورند. آخرین ...
کسب وکار خانگی، بهینه سازی سرمایه های اندک
بودند پس از بازنشستگی با انواع کلاس های ورزشی و آموزشی خودم را سرگرم کرده بودم، اما زمان زیادی از دست می دادم. در ذهنم بود برخی خانم ها مجبورند کار کنند و دوست داشتم در حد وسع خودم برای افراد فرصت کار کردن فراهم کنم و تصمیم گرفتم کاری را شروع کنم. آزمون و خطا در تولید عضو کانون زنان بازرگان ادامه داد: همسرم کوهنورد و طبیعت گرد است و هرازگاهی من با او همراه می شدم. کسانی که ...
داستان ویس جنجالی قربان زاده در گروه استقلالی ها!
: زمانی که با همراه اول قرارداد بستیم، اعلام کردند دوشنبه پول واریز می کنند. ما با نساجی بازی داشتیم و هر کاری کردیم، پول را به حساب ما واریز نکردند. سرپرست مدیرعاملی استقلال اضافه کرد: من داخل گروه واتساپ تیم یک ویس ارسال کردم و گفتم که بچه ها نگران نباشید، هر طور که شده من این پول را به تیم تزریق می کنم. وی ادامه داد: من با آقای قربانزاده درباره همراه اول صحبت کردم و گفتم که ...
راز لاغری 16 کیلویی خانم بازیگر فاش شد!
تروخدا؟! 16 کیلو کم کردم. او راز لاغری خود را به این گونه شرح داد: دوستان من گرسنگی می کشم! خیلی سخت بود تا عادت کنم. شب ها چهار ساعت قبل از رفتن به رختخواب غذا خوردن را کنار می گذارم. صبح که از خواب بیدار می شوم، چهار ساعت گرسنه میمانم. تا حد امکان از شیرینی و شکلات هم دور میمانم.
عقرب سیاه کابوس زنان تهرانی که بود؟
، بگوید. این زن مدعی شد که به عنوان مسافر سوار خودروی مردی شده و او با تهدید چاقو و شوکر برقی وی را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده است، اما تنها به فاصله چند روز بعد از این شکایت، شکایت های مشابه دیگری هم در اختیار پلیس قرار گرفت. بررسی تمامی شکایت ها نشان می داد که این مرد با استفاده از 3 خودروی پژو، پراید و پیکان در نقش مسافرکش ظاهر شده و بعد از سوار کردن طعمه ها به خودرواش، نقشه ...
تیمم با خاک پوتین سرباز خمینی توسط پدر پنج شهید/خدایا مرا ببخش...!
راهکاری برای خاکسپاری پیکر امام (ره) در میان انبوه جمعیت/ از بوسیدن پیکر مطهر در سیل عزاداران تا تبرک ...
...، گاهی جنازه در داخل مردم گم می شد. من خیلی عصبانی شدم. پاسدار ها را صدا زدم و گفتم: شما ها خیلی بی عرضه هستید، سعی کنید و جنازه را از دست مردم بگیرید. دیدم اصلاً این بچه ها هم خودشان را باخته اند. خلاصه خودم دست به کار شدم، عبا را به سمتی پرت کردم. محافظین و برادرم و فرزندم مصطفی ممانعت می کردند که آخر با این همه جمعیت، از دست تو کاری ساخته نیست. خلاصه رفتم جلوی یک ماشین آمبولانس که ...
می خواهم مهندس شوم تا همه وسایل خراب دنیا را تعمیر کنم
زیرا وقتی خارج از کلاس برای تمرین رفته بودم، ایمنی اسکیت را نبسته بودم که اگر می بستم، این اتّفاق ها پیش نمی آمد. اکنون دوست دارم در مسابقات کشوری مقام اوّل را به دست بیاورم. برای موفّقیّت در این ورزش، فقط باید تمرین زیادی داشته باشیم. نباید زود خسته شویم و فکر کنیم اسکیت کردن را یاد نمی گیریم. وقتی با تمرین و تلاش اسکیت را یاد بگیریم، اعتمادبه نفسمان خیلی زیاد می شود، به ویژه وقتی همه ...
وسوسه شیطانی یک دزد؛ تجاوز به نوجوان 15 ساله پس از سرقت 200 میلیون!
از کارگاه صافکاری رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل با شکایت صاحب یک کارگاه صافکاری در سه راه آزمایش آغاز شد. مرد جوان که به پلیس آگاهی رفته بود، گفت: من سال هاست یک کارگاه صافکاری در سه راه آزمایش دارم. 3 مرد در کارگاهم کار می کنند و شب ها را هم همان جا می مانند. امروز صبح وقتی به کارگاه رفتم با صحنه عجیبی روبه رو شدم.دست و پای 3 کارگرم با طناب بسته شده بود و کارگر 15ساله ام ...
سرقت200میلیونی از گاوصندوق و آزار پسر15ساله
...: یک سال قبل صاحب یک کارگاه صافکاری در سه راه آزمایش به پلیس آگاهی رفت و از یک فقره سرقت و تجاوز به کارگرش خبر داد. او گفت: من سال هاست یک کارگاه صافکاری در سه راه آزمایش دارم. 3 مرد در کارگاهم کار می کنند و شب ها را هم همان جا می مانند. امروز صبح وقتی به کارگاه رفتم با صحنه عجیبی روبه رو شدم.دست و پای 3 کارگرم با طناب بسته شده بود و کارگر 15ساله ام حال خوبی نداشت. من وقتی دست و ...
کارآفرینی در ایران بیشتر نمایشنامه است
یکی از حضار هم مرا به معاون وزیر صنایع وقت یعنی رحیم کلاهدوز معرفی می کند. کلاهدوز علاقه من برای حضور در خط تولید کامپیوتر را تشخیص داد و برای کار در بخش تحقیق و توسعه به پارس الکتریک راهی ام کرد. خانم دکتر سینا شما گفتید که رشته اول مورد علاقه شما معماری و آرشیکت بوده است. حالا که به دفتر شما نگاه می کنم هم به خوبی متوجه خوش سلیقگی شما می شوم. چطور توانستید روحیه هنری خود را در رشته ای ...
وقتی بازیکن پرسپولیس در برابر مشهورترین قاتل ایران قرار گرفت!
محل داشتیم شر بود. او دستگیره های در ماشین را از داخل کنده بود. یعنی شما وقتی سوار می شدی، نمی توانستی پیاده شوی مگر اینکه خودش پیاده می شد و در را از بیرون باز می کرد. آن پیکان هم دقیقاً همین طور بود. دو نفر جلو نشسته بودند. من سعی کردم خودم را نبازم. راننده از آیینه مدام به من نگاه می کرد. لباس پرسپولیس تنم بود، ساکم هم همراهم. راننده به من گفت فوتبال بازی می ...
اعتماد به نفس پایین خانم بازیگر مشهور ترکیه ای!
...! او گفت: ما 5 خواهر و برادر هستیم. من بچه وسطی هستم. نمی توانستم اینطور با همه کنار بیایم! فکر می کردم همه چیز به عهده من بود! نوجوانی بدی نداشتم. اما شاهد خاطرات وحشتناک نوجوانی دوستانم بودم. بلافاصله افرادی را که انرژی آنها را دوست ندارم از زندگیم حذف می کنم. وقتی حقیقت را می دانم نمی توانم به دروغ گوش کنم. اجازه نمی دهم کسی مرا احمق فرض کند. وقتی دبیرستانی بودم فکر می کردم خیلی زشتم و نمی توانستم در آینه نگاه کنم! این احساس هنوز هم هر از گاهی به وجود می آید... من خودم را زیبا نمی بینم، اما خیلی هم به این مسئله بها نمیدم. ...
روایتی تلخ از 15 خرداد خونین بانه
از این جنایت جنگی حکومت بعثی عراق رنج می برد آن روز را این چنین برایم تعریف می کنند: دخترم پخشان شب قبل از بمباران بسیار خوشحال بود و علارغم اینکه من خسته بودم اجازه نمی داد که بخوابم و می گفت من و دادشم فردا به جایی با صفا می رویم و شما را نمی بریم حدود چهار ساعت همان شب با من بازی کرد بسیار خوشحال و شاد بود. من کارگر بودم صبح همان روز در محله حمزه آباد کارگری می کردم حدود ...
مرهم دل های سوخته
پر از مهری که دست هایم را لمس می کرد، مرا به خود آورد. در تصویر مات قطرات اشکم، چهره حاج آقا ابوترابی را دیدم. با کلاه مشکی ای که خودم برایش بافته بودم، به من نگاه می کرد؛ نگاهی عمیق و پدرانه. در لرزش لب هایش صدای تسلیت او را شنیدم. شروع به دلداریم کرد. چند دقیقه ای در کنارم نشست و فقط اه می کشید. شاید به خاطر انکه مرا از آن حالت پر از غم رها کند. اولین سوالش این بود که شما فکر می کنید ...
جمهوری اسلامی به زن آگاهی و فرصت تحصیل داد
خبرگزاری فارس کرمان/ آمنه شهریارپناه: مدرسه رفاه تهران امروز هم روز شلوغی را می گذارند، دیدار عصرگاهی بانوان با امام خمینی است، آقایان صبح به دیدار امام رفتند و حالا نوبت خانم هاست، پشت در جمعیت عظیمی ایستاده است، به ساعت مقرر می رسیم، در را باز می کنند جمعیت هجوم می برند، برخی روی هم می افتند و زخمی می شوند. امام متاثر می شود، گریه می کند و می گوید: اگر زن ها نبودند انقلاب به پیروزی ...
توصیه خانم بازیگر:مراقب گرگ های هالیوود باش!
دختری با تاپ قرمز مخملی بازی کنم که به من گفت این نقش را اول به او پیشنهاد داده اند اما چون سنش از دید هالیوود بالا بوده نقش را نپذیرفته است. مرلین در ادامه صحبت هاش به من هشدار داد که مراقب گرگ های هالیوود باشم و من در جواب به او گفتم جای نگرانی نیست چون چندین ساله که در این حرفه هستم اما اون گفت افراد بسیار قدرتمندی در هالیوود وجود دارند که تا به چیزی که می خواهند نرسند دست از سرم ...