چاقوکشی مرگبار 2 برادر در فرحزاد تهران / جنایتی تلخ در رستوران
سایر منابع:
سایر خبرها
جنایت خونبار در خیابان بریانک
است که آماده رفتن به بازداشتگاه می شود: منو لاکار دادن رفت. [واژه ای کوچه بازاری که برای فرد یا افرادی به کار برده می شود که قصد دارد شخص یا اشخاصی را بگذارد و برود یا به معنای عامیانه بپیچاند] حالا این متهم جوان در مصاحبه با اعتماد روز حادثه را این گونه شرح می دهد. _ یک وانت نیسان دارم که مقابل مترو بریانک (محله ای در جنوب تهران) با آن میوه می فروشم. روز حادثه نزدیک چهارراه ...
برادرزن تازه داماد را به خاطر اشک های نوعروس کشت
برای پدرام که فراری بود به اتهام قتل و برای دوستش و همچنین همسر قربانی به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر شد و پرونده شان به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در دادگاه در جلسه دادگاه ، اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. پدر قربانی گفت: پسرم تازه داماد بود که به دست برادر زنش کشته شد .در این 4 سال پلیس ردی از عامل قتل او به دست نیاورده است اما ...
روزهای آغازین تابستان با فیلم های سینمایی و تلویزیونی
و آنها قصد فروش کودک را دارند. او با دو کارمند مرد تماس می گیرد و آنها را تهدید می کند که یا باید فروش کودک با تایید او باشد و یا به نزد پلیس می روند و آنها را لو می دهد. آن دو قبول می کنند و با هم همراه می شوند تا به دیدار چند خانواده خریدار بروند. هر بار در این دیدارها موردی پیش می آید و خانواده خریدار مورد قبول واقع نمی شوند. از طرفی یک کاراگاه زن که قبلا بچه خود را از دست داده به دنبال گرفتن ...
قتل هولناک تازه داماد در حمایت از خواهر
منطقه جنوب تهران به پلیس گزارش داده و با حضور ماموران در محل مشخص شد ضارب اصلی فرار کرده و مرد جوانی که به شدت آسیب دیده به بیمارستان منتقل شده است. دقایقی بعد خبر رسید شدت جراحت به قدری بوده که مرد جوان که پدرام نام داشت، جانش را از دست داده است. بررسی های اولیه نشان داد این قتل ناشی از یک اختلاف خانوادگی است. پلیس فهمید مقتول جوان تازه ازدواج کرده و شب قبل از حادثه با همسرش درگیر شده ...
از مرگ مشکوک مرد سالخورده تا معمای قتل دختر به دست پدر
خواستار اشد مجازات شد. او گفت پسرم کارگر بود و اهل دعوا نبود، از صبح تا شب کار می کرد و با قاتل اختلاف مالی داشت. سپس متهم پشت میز محاکمه ایستاد و بعد از تفهیم اتهام رئیس دادگاه در دفاع از خود و پاسخ به اینکه قتل را قبول دارد، گفت: نه آقای قاضی من صابر را نکشته ام. افراد دیگری هم در نزاع حضور داشتند که چاقو به دست بودند، آنها هم ضربه زدند و من مطمئن هستم که ضربه کشنده به او وارد نکردم، من ...
قتل جوان موتورسوار به خاطر مزاحمت برای دختر نوجوان/ پدر 35 ساله به اعدام محکوم شد
حادثه 24 – مردی جوان موتورسوار را با ادعای ایجاد مزاحمت برای دخترش، به قتل رسانده بود، در حالی با تایید حکم قصاص نفس از سوی قضات دیوان عالی کشور به یک قدمی چوبه دار رسیده است که خشمی کنترل نشده را علت وقوع این جنایت هولناک دانست. ماجرای تلخ این پرونده جنایی که ریشه آن به دوستی های خیابانی گره خورده است، از شانزدهم فروردین سال 1401 هنگامی رنگ جنایت به خود گرفت که موتورسوار 21 ساله ای در ...
تاریخ پر از شگفتی چلوکباب ؛ از علاقه ناصرالدین شاه به چلوکباب تا تاثیر غذای سنتی ایرانیان بر انقلاب ...
آن را به دوره قاجار نسبت می دهند. اگرچه درباره این تاریخ نمی توان خیلی هم مطمئن بود، هنوز هم در بازار تهران و گذرها، دالان ها، سراها، سه راهی ها و چهارراه هایش می توان نشانی از مردمانی را پیدا کرد که در این فن از اولین ها بوده اند و چلوکباب را به شکل و شمایل امروزی اش درآورده اند. در سال 1285 هنگامی که چند نفر از تجار سرشناس قند تهران را به جرم بالابردن قیمت نزد علاءالدوله- حاکم وقت ...
قتل هولناک پسر جوان در حصارک / اصرار بر بی گناهی یک قاتل در صحن دادگاه + جزییات
تا شب کار می کرد و با قاتل اختلاف مالی داشت. سپس متهم پشت میز محاکمه ایستاد و بعد از تفهیم اتهام رئیس دادگاه در دفاع از خود و پاسخ به اینکه قتل را قبول دارد گفت : نه آقای قاضی من صابر را نکشته ام افراد دیگری هم در نزاع حضور داشتند که چاقو به دست بودند آنها هم ضربه زدند و من مطمئن هستم که ضربه ی کشنده به او وارد نکردم، من قاتل نیستم اگر قبلا هم اعترافی کردم اشتباه کردم. سپس ...
معرفی فیلم های سینمایی آخر هفته تلویزیون
می شوند تا به دیدار چند خانواده خریدار بروند. هر بار در این دیدارها موردی پیش می آید و خانواده خریدار مورد قبول واقع نمی شوند. از طرفی یک کاراگاه زن که قبلا بچه خود را از دست داده به دنبال گرفتن آن هاست و آن ها را تعقیب می کند که... ************************************************** **** شبکه پنج سیما فیلم تلویزیونی آرتی ماجرا آغاز می شود به کارگردانی هانگ ون چانگ ...
قتل پسر جوان در چاقوکشی شبانه فرحزاد/ بازداشت 2 برادر
بیمارستان مورد نظر شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند. تیم جنایی در سردخانه بیمارستان با جسد پسر 17 ساله ای مواجه شدند که از ناحیه قفسه سینه هدف ضربه چاقو قرار گرفته و به قتل رسید بود؛ بررسی های اولیه نیز نشان می داد، چند ساعت قبل پسر جوان به دلیل جراحت در یک درگیری از فرحزاد توسط امدادگران اورژانس به همراه برادرش به این بیمارستان منتقل شده است. پس از دریافت این اطلاعات مهم ...
کارنامه منافقین در چهار دهه به روایت رفیقدوست
از کتاب شما که مربوط به آن ده سال اول است به بحث ... رفیق دوست: در آن ده سال اول من یک برخوردی با این ها داشتم من که در وقتی که کمیته استقبال تشکیل شد، من دو سمت داشتم یکی حفاظت شخصی شخص امام و رانندگی ایشان و یکی هم تدارکات انقلاب. خب برای استقبال از امام ما ترتیبات خاصی داده بودیم من جمله چند صد نفر را با کارت دعوت کرده بودیم که بیایند در فرودگاه. خب هنوز آن موقع و تا سال 1360 هم خیلی از ...
ماجرای مرگ آگاهی شهید چمران
ضربه بود می دانستم اولین کسی که خودش را برساند آنجا مصطفی است. فرودگاه بسته شده بود و من خیلی دست و پا می زدم که هرچه سریع تر خودم را برسانم به ایران. بالاخره از طریق هواپیمای نظامی وارد ایران شدم. در تهران گفتند که مصطفی اهواز است و من همراه عده ای با یک هواپیمای 130c راهی اهواز شدیم. در دلش آشوب بود، مصطفی کجا است؟ سالم است؟ آیا دوباره چشمش بصورت نازنین مصطفی می افتد؟ موتور هواپیما ...
روایت مادرانه از یک شهید؛ ای کاروان آهسته ران!
خبرگزاری مهر ، گروه فرهنگ و ادب _ زینب رازدشت : کتاب به وقت اردیبهشت نوشته مریم عرفانیان توسط انتشارات به نشر منتشر شده که روایتگر بخشی از زندگی و نحوه شهادت شهید حسن قاسمی داناست. شهید قاسمی دانا دوم شهریور سال 63 در مشهد متولد شد. در دوران نوجوانی وارد بسیج شد و در ادامه روند مسیر رشد، دوره های مختلف آموزش نظامی را به خود دید. وقتی پای داعش به سوریه باز شد، قاسمی دانا خود را یک مهاج ...
نزاع مرگبار 4 افغان به خاطر چشم در چشم
از دوستانش چند ساعت قبل در حال عبور از یکی از خیابان های منطقه فرحزاد در شمال تهران بودند که با دو پسر جوان افغان دیگر درگیر می شوند و در جریان آن، بصیر به قتل می رسد و دوستش از ناحیه کتف زخمی و در بیمارستان بستری می شود. چشم در چشم مأموران پلیس در نخستین گام از دوست مقتول تحقیق کردند و وی در توضیح حادثه گفت: من و بصیر چند سال قبل برای کار از افغانستان به ایران آمدیم. ما هر دو در ...
اخبار حوادث امروز 30 خرداد 1402 از قتل پسر 17 ساله به دست 2 برادر در فرحزاد تا قربانی شدن 15 نفر با مصرف ...
البرز به 15 نفر خبر داد. عامل قتل سرباز در رودان دستگیر شد فرمانده انتظامی استان از شناسایی و دستگیری عامل قتل سرباز رودانی در یک عملیات منسجم پلیسی خبر داد. جنایت شبانه در فرحزاد/ قتل پسر 17 ساله به دست 2 برادر بخاطر متلک گویی پسر جوان در چاقوکشی شبانه فرحزاد با ضربه چاقو به قتل رسید. علت مشاهده دود غلیظ در یافت آباد مشخص شد سخنگوی ...
آمار عجیب از قربانیان قتل های ناموسی در سال جاری
تصادف می کنند. ماجرا به گوش خانواده این دختر می رسد و پدرش او را از خانه بیرون می کند. این دختر هم این یک سال را در بهزیستی سنندج سپری می کند تا اینکه چند وقت پیش پدرش به آنجا می رود و دخترش را به خانه بازمی گرداند. وقتی روژین به روستای محل زندگی شان برمی گردد، حرف و حدیث ها شروع می شود. اهالی روستا، اقوام و بستگان این دختر پشت سر او می گفتند که خانواده اش بی غیرت هستند... تا ...
اینجا فقر هم اشک می ریزد / رضا و طاووس سه روز به برادر فوت شده شان لقمه می دادند
یک خواهر و برادر کم توان ذهنی که ساکن قزوین و تنها بازماندگان خانواده ای هستند که همه اعضای آن دارای معلولیت بودند، از سوی نهادهای دولتی و حمایت گر مانند بهزیستی شناسایی نشده و با داشتن به ترتیب بیش از 40 و 60 سال سن هیچ حمایتی دریافت نکرده اند. آنها وقتی با جنازه برادر بزرگترشان که در خانه مرده بود مواجه می شوند مرگ او را تشخیص نمی دهند و تا چند روز با این تصور که او قهر کرده یا ...
بزرگ ترین کلاهبردار تاریخ ایران | ماجرای باورنکردنی مردی که کاخ دادگستری را به یک تاجر فروخت
.... بلیغ زمانی که در زندان به سر می برد، به زندانیان زبان انگلیسی و عربی می آموخت. با توجه به رضایت مسؤولان زندان از وی، سرانجام او مورد عفو قرار گرفت و بعد از گذراندن 22 سال در زندان آزاد شد. بلیغ بعد از آزادی هم دست از خلافکاری برنداشت تا اینکه مدتی بعد به اتهام فروش کوپن تریاک دستگیر شد و حکم اعدام او در سال 58 به اجرا درآمد. بلیغ اوایل سال 1300 در یک خانواده فقیر در ...
قتل دخترکوچولو که تولدش باعث مرگ مادرش شد / کینه ای که رنگ خون گرفت
را در آغوش بکشد. آن شب کارنامه اش را روی بالش خود گذاشت و عکس مامان فاطمه را روی آن چسباند. مهتاب کوچولو می توانست چهار دست و پا راه برود، اما بابا سیاوش را اسیر کرده بود. چند روزی می شد رفت و آمدهای خانواده سیاوش به خانه آنها زیاد شده بود. عمه معصومه بعد از مدت ها صورت حسام و مهتاب را می بوسید و موهایشان را نوازش می کرد. تکاپوی خاصی هم در رفتارهای بابا سیاوش می شد احساس کرد تا اینکه ی ...