سایر منابع:
سایر خبرها
عباس حرم چگونه متولد شد؟
کاره بود، حمام نداشت. در یک شب سرد و بارانی که برق ها هم قطع شده بود، اصغر دیر به خانه آمد. دَم دَر منتظرش بودم. از دور دیدَمش، رفتم سمتش که بگویم چرا دیر آمدی؟ نگران شدم، دیدم لباس هایش گِلی است. علی اصغر گفت: سرکار بودم، امروز بارِ کاهو داشتیم، اضافه کار ماندم . چون حمام نداشتیم آب داغ کردم تا اصغر دوش بگیرد، گفت: مامان گرسنه ام. رفتم برایش غذا بیاورم که تا برگردم دیدم در خود مچاله شده و ...
کاظم آقا در پی اُنس با اشعار باباطاهر، کاظم بابا شد
: من دریایی هستم که در ظرف مغزم جا شده ام، من مانند نقطه ام که بر سر حرف قرار می گیرد و آن را معنی دار می کند، در هر هزارسال یک بزرگی به دنیا می آید و من همان بزرگی هستم که در هزاره خودم متولد شده ام (و یا اینکه هزار سال بعد از میلاد مسیح به دنیا آمده ام). آیت الله اشراقی گاهی یک دوبیتی باباطاهر را یک منبر می کرد! چون شعر بابا مملو از معنی و عرفان است. اینجا که می گوید: ...
احیای فرهنگ عاشورا زیر سقف خانه های بندگی
حسین( ع) بر سر در آن خانه نصب می شود دیگر همان خانه نیست، آنجا تکیه حسین ( ع) است و همسایه ها می شوند عزاداران حسین(ع). خانه ای که با پرچم های عزا سیاهپوش شده می شود روضه سیدالشهداء. مثل غذای هیات که عطر و طعمش با همه غذاهای عالم فرق دارد، تفاوت عطر و طعم چای روضه هم با تمام چایی های که خورده ایم از زمین تا آسمان است و چه آرامشی دارد خانه ای که صدای روضه حسین( ع) به گوش می رسد. ...
تا چند سال توان راه رفتن نداشتم؛ متوسل به ماه بنی هاشم شدم
حساس را بمباران کرده و انقلاب را تمام کنند. به یاری خداوند همان زمان طوفانی از شن ایجاد شده و هواپیما و هلیکوپتر همه به هم برخورد می کنند و آتش می گیرند. شروع جنگ تحمیلی و اعزام به دارخوئین حاج ابراهیم لیوانش را از آب پر می کند، کمی گلویش را تر کرده و ادامه می دهد: 31 شهریور 1359 رسماً جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به صورت هوایی، زمینی، دریایی شکل می گیرد. آن موقع ما ...
هیئت و هیئتی نباید سکولار باشد
منبر باید انسان ساز باشد، اندیشه ساز باشد. روضه و نوحه و سینه زنی باید فضا را از مسائل زنده ی حسینی، معرفت و آگاهی پر کند. خصوصیت دیگر، جوان گرایی و اهمیت به این موضوع است و اینکه هیئت های مذهبی در جبهه فرهنگی باید ادامه دهنده راه عاشورا باشند. این تشکل های دینی وظیفه مهمی در راستای مقابله با تهاجمات فرهنگی دشمنان دارند چرا که امروز شاکله اصلی هیئت ها و تشکل ها را جوانان تشکیل می دهند. ...
فکر نمی کردم رابطه با زن متاهل بیچاره ام کند/ در غیاب همسرش خانه آنها می رفتم و....+جزئیات
...> همیشه خجالتی بودم تا اینکه اتفاقی با زنی شوهردار آشنا شدم و همان شد که در خانه اش معتاد شدم وقتی خانواده ام فهمیدند معتاد شده ام خیلی سعی کردند مرا از این منجلاب بیرون بکشند؛ اما شیشه و کراک روح و بدنم را وابسته خود کرده بود و اراده ای برای ترک نداشتم. در این مدت 2 بار به خاطر سرقت دستگیر شده ام و سابقه کیفری هم دارم. این وسایلی را که امروز از من کشف شده، خودم ندزدیده ام. از دوستم طلب ...
سرگذشت تلخ دختری که از رابطه نامشروع باردار شد
بودیم انگار چیزی هم در مشروب من ریخته بود یادم نمی آید، خلاصه به من تعرض کرد و من باردار شدم. بله چندباری همدیگر را دیدیم ولی من حرف خاصی درباره آن شب نگفتم. یکبار عاشق پسری شدم. فامیل دور ما بود. خیلی دوستش داشتم و رابطه خوبی با هم داشتیم اما من را پس زد بعد از آن دیگر عاشق هیچ مردی نشدم. نمی دانستند با کسی رابطه دارم اما می دانستند مهمانی زیاد می روم. ...
مسلمان اهل بلژیک: پسرم با یک معجزه در اربعین 180 درجه تغییر کرد
نه فرزندش شیعه نشدند. 14 سال قبل خودم به اربعین رفتم. آن موقع زمستان بود. فرزندم 9 سالش بود که پدرش را از دست داد و ناراحت بود. به من گفتند به حرم امام علی برو که معجزه می کند. با یک خانواده عراقی رفتیم. با برادر کوچک آن خانواده به مشایه رفتیم. روز اربعین که به کربلا رسیدم، تماس گرفتند و گفتند پسرت گم شده. به قدری خسته بودم که گفتم به امام حسین سپردم. روز بعدی آن پسر با من تماس گرفت و گفت معجزه ...
معجزه امام حسین(ع) در زندگی زنی که 22سال کارتن خواب بود
روزهای تو مواد کشیدن من تعطیلی نداشت. از هفت و نیم صبح تا هر وقت که بیدار بودم دست به مصرف بودم. یادم هست اواخر آنقدر اوضاعم بد بود و دوز مصرفم بالا که شب ها لای آشغال و زباله از حال می رفتم و موش ها روی بدنم رژه می رفتند ولی عین خیالم نبود. غذای من هرسه روز یک بار یک کیک و یک آب میوه کوچک بود که از همان هم نصفش را می خوردم. بازوهام شده بود اندازه مچ دستم. زن کارتن خواب گوشش را تیز کرده ...
صاحبِ اثر تشنه لبان امام حسین(ع) و امام رضا(ع) هستند
امام حسین را تکمیل کنی. گروگان ادامه داد: دو هفته در مسافرخانه ای که پنجره اش به حرم حضرت ابوالفضل(ع) باز می شد ماندم اما دریغ از نوشتن یک کلمه، یک روز مانده به بازگشتم به ایران رفتم حرم امام حسین(ع) و گلایه کردم، تمنا کردم یاری ام کند تا این مقتل را درست به پایان برسانم . فردای آن روز بعد از نماز صبح نشستم به نوشتن تا نیمه شب کتاب تمام شد. این نویسنده اظهار کرد: این تاریخچه ...
ماجرای دختری که به موهایش می نازید
امام حسین بین این همه آدم که صداش می زنند. حواسش به تو هستش که چادر را لگدمال کردی یا نه! نه بابا فقط خواب دیدی. اما من خواب ندیده بودم. آن چند دقیقه را زندگی کردم. وگرنه خودم بیشتر از همه این جمله ها و مسخره کردن ها را بلد بودم. چند روز بعد دوباره باید می رفتم پایگاه. هنوز هم خجالت می کشیدم که کسی من را با چادر ببیند. اما این بار حواسم بود حرمتش را نگه دارم. خوابم ...
سرقت های سریالی بازیگران آماتورپ به شیوه سریال آکتور
کمد دیواری اتاق خوابمان به هم ریخته بود و همه چیز حکایت از آن داشت سارق یا سارقانی به خانه ام دستبرد زده اند. فکر نمی کردم سارقان از محل نگهداری طلا ها و سکه هایم اطلاع داشته باشند، چون در مکانی امن مخفی کرده بودم، اما وقتی به سراغ طلا ها رفتم، دیدم سارقان همه اموالم را با خودشان برده اند. من احتمال می دهم سارقان افراد آشنایی هستند و به راحتی طلا ها و سکه های مرا سرقت کرده اند. گریم کمدین ...
سرقت جهیزیه یک دختر زائر کربلا
زدم و اموال را هم به یک مالخر فروختم ولی طولی نکشید که نیروهای انتظامی به سراغم آمدند و مرا دستگیر کردند. چندین ماه در زندان بودم ولی بعد از آزادی دوباره با ترغیب دوستان و هم بساطی هایم به مصرف مواد مخدر ادامه دادم و مسیر خلافکاری هایم را طی کردم. از آن روز به بعد تا نیمه شب مواد مخدر مصرف می کردم و سپس از مخفیگاهم به طرف جنوب شهر به راه می افتادم و پیاده به سمت بولوار می رفتم تا موقعیت مناسبی برای ...
گالری گردی در شهریور ماه؛ از شور حسینی تا روایت سرخ
به شرق)، ورودی کتابخانه ملی، بلوار بانک مرکزی دایر است. 6 پرده عاشورایی و علوی در موزه ملی نمایشگاه نقاشی 6 پرده عاشورایی و علوی از آثار استاد مهدی طالعی نیا به مناسبت اربعین حسینی، 14 تا 21 شهریور در بخش دوران اسلامی موزه ملی ایران برپاست. روضه ی شهیدان در خانه عکاسان ایران نمایشگاه عکس روضه ی شهیدان روایتی از آیین عزاداری محرم هیئت رایت العباس در محله ...
دوست داشتم نقش شمر را بازی کنم، اما نشد
جهان حسینیه سیدالشهدا شود. همه یک جور وابستگی خاصی به وی دارند. به قول دوستی ان شاءالله خدا نکند به عشقش مبتلا شوی بعد می بینی چه اتفاقی می افتد. وی تصریح کرد: از این تلاش ها برای بازسازی عتبات و تغییراتی که اتفاق افتاده است، تعجب نمی.کنم. غبطه می خورم که ای کاش من هم توان داشتم و می توانستم در این تجلی، بارز شدن، بولد شدن یا هر اسمی که برایش می گذارید شریک می شدم. آدم کیف می کند. ...
عاقبت بوکسور خیابانی در بین الحرمین چه شد؟
نبودم وبا آن حال خراب خانه نرفتم و زدم تو کوچه پسکوچه ها. مادرم به خاطر من راهی بیمارستان شده بود و معلوم نبود چه بلایی سرش آمده بود. روی دیدن برادرهایم را نداشتم. ماه صفر بود. در همین پرسه زدن ها با حال خراب از جلوی خانه ای رد شدم که در آن هیات بود و صدای روضه خوان داخل کوچه پخش می شد. پاهام سست شد. جلوی در هیات کف زمین نشستم. درب داغون بودم. دلم خیلی شکست. گفتم یا امام حسین این چه ...
این زن در کارهای کثیف شوهرش نقش داشت ! / راز خانه ای که مشتری داخلش می رفت !
از دست داد. من هم که به شغل بنایی ساختمان روی آورده بودم بعد از ازدواج راهی مشهد شدم تا در این جا سرکار بروم، ولی درآمدم کفاف هزینه های اعتیادم را نمی داد این بود که به خرده فروشی مواد مخدر روی آوردم و در مدت کوتاهی توسط پلیس دستگیر و راهی زندان شدم، اما چون سابقه کیفری نداشتم بعد از چند ماه مورد عفو قرار گرفتم و آزاد شدم. با وجود این باز هم سراغ مواد مخدر رفتم و اعتیادم را ...
تا آش سال آینده، یا حسین
علی ربیعی، سخنگوی دولت دوازدهم، در یادداشتی نوشت: از سالهای کودکی، شب اربعین در خانه ما تا سحر پر از سر و صدای دیگ، ملاقه و ظرف و ظروف بود و بوی سیر داغ، نعنا داغ و پیاز داغ نه تنها در خانه کوچک ما که تا چند خانه این طرف و آن طرف تر هم استشمام می شد. یادش به خیر؛ آن حیاط آجر فرشی با حوض کوچک و بوی خوش آب پاشی حیاط که عطر زندگی داشت و دیگی ...
ماجرای بیماری خانم مجری و حسرتی که از غیبت در مراسم حسینی داشت
- اخبار فرهنگی - به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، فضه سادات حسینی گوینده خبر و مجری تلویزیون درباره اولین مواجهه خود با حضرت سیدالشهداء(ع) در کودکی گفت: باید بگویم هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی. بخواهم به زمانی برگردم که عاشق امام حسین(ع) شدم واقعاً یادم نمی آید که چه زمانی بوده است. اما تصویر روضه ها و مجالسی که همراه مادرم رفتم و زیر چادر او بودم، هنوز در ذهنم است؛ زمانی ...
مداحی مرا به سیدالشهدا(ع) نزدیک کرد
محمدحسین قنبری در گفنگو با خبرنگار عصر همدان با بیان اینکه متولد سال 1384 است گفت: معمولا در ایام خاص و مناسبت ها مداحی می کنم و علاقه خاصی به مداحی دارم. وی با اشاره به اینکه چگونه به سمت مداحی سوق پیدا کرد افزود: یادم است که وقتی کم سن و سال بودم یکی از همسایه های ما روضه خانگی برگزار می کرد و یک روز مادرم برایم شعر نوشت و من آن شعر را در مجلس روضه همسایه خواندم. قنبری ...
نگاهی به آیین های مذهبی خراسان شمالی در محرم و صفر
دور علم حلقه می زنند و یک دست روی پشت دیگری می گذارند و با دست دیگر سینه می زنند و نوحه خوان بعد از هر بیتی که می خواند، حسن و حسین می گوید و سینه زنان بعد از او آن را تکرار می کنند. این آیین نیز با شماره 1303 در سال 1395 به ثبت ملی رسید. پخت حلیم نذری در دهه اول محرم بخصوص در روزهای تاسوعا و عاشورای حسینی یکی دیگر از رسم هایی است که خراسانی ها به جا می آورند. در برخی از مناطق استان هم ...
زندانیان قزوینی میزبان آئین تعزیه در اربعین حسینی
به گزارش حوزه اجتماعی پایگاه خبری تحلیلی صبح قزوین؛ آئین تعزیه خوانی و عزاداری اربعین حضرت سیدالشهدا (ع) در زندان های قزوین به مناسبت فرا رسیدن اربعین حسینی توسط کارکنان و زندانیان برگزار شد. شیعه بعد از چهل روز حزن و اندوه، اینک در روز اربعین داغ دلش تازه شده است. شعر محتشم را باز می خواند: گویا عزای اشرف اولاد حضرت آدم (ع)است... علم ها هنوز در کوچه ها برپا هستند. پرچم های روضه درگوشه ...
بازگشتن به خط امام حسین(ع) به روایت علی ایران / حُرِ عشق آباد
پایم به تعزیه و شبیه خوانی باز شد. • یعنی عضو گروه های نمایش تعزیه شدید؟ بله. قبلاً اسبم را می بردم برای تعزیه خوان ها. شاید 20سالی بشود. ولی بعد از این اتفاقات کم کم بهشان نزدیک تر شدم. کم کم رو آوردم به تعزیه. • طبعاً کار ساده ای نیست. کلی حفظ کردن دارد، کلی یاد گرفتن نمایش. بله. با افرادی که نسخه های شبیه خوانی می نویسند، آشنا شده بودم. همان موقع که ...
سارقی که مو می دزدد
اوج می گیرد و پشت هم جملات را ردیف می کند: وقتی ستایش برگشت همسایه ها شیرینی پخش می کردند، همه جشن گرفتند.اما حالا ستایش از همه چیز می ترسد. تا به حال چند بار مربی هایش تماس گرفتند که بیا پیش ما، اما نمی رود، حتی با خواهرش هم نمی رود، از آن خیابان می ترسد... ولی خدای من بزرگ است، خودش مشکلات را حل می کند. من چند ماه بعد از فوت همسرم تنهایی در حیاط همین خانه بچه ام را به دنیا آوردم، چهار صبح تنهای ...
قصاص و 100سال زندان مجازات دو رفیق در قتل زن و مرد مسیحی
ادامه داد: آخرین بار وقتی با مادرم تماس گرفتم و او به تلفن هایم جواب نداد نگران شدم و به خانه اش در محله مجیدیه رفتم و با جسد او در حمام رو به رو شدم . ابتدا فکر کردم او سکته کرده اما وقتی عوامل اورژانس رسیدند گفتند مادرم خفه شده است. سپس تومیک در جایگاه متهم ایستاد و گفت: آراکس همسایه مان بود و روزی که او در خانه اش کشته شد من خانه نبودم و ماشینم را به تعمیرگاه برده بودم. وقتی مقابل ...
دیدار و گفتگو با هوشنگ مرادی کرمانی
با این حال، همان طور که گفتم تنها بودم و تنهایی هایم خاص خودم بود. هنوز هم بازی های جمعی را بلد نیستم چون همواره با ذهنم بازی کرده ام. خاطرۀ دیگری که از آن زمان دارم این است که مسئول چراندن گاوی بودم. وقتی به چرا می رفتیم، روی زمین کنار نهر آب می خوابیدم، به صدای آب گوش می دادم و آسمان را نگاه می کردم. با ابرها شکل می ساختم، به کوه ها خیره می شدم؛ خلاصه اینکه با طبیعت بزرگ شدم. انگار زمین برای من ...
دست های گره خورده به ضریح، حرف ها برای گفتن دارد
ما هم برای ادامه عزاداری ها به آنجا می رفتیم . سال گذشته شب سیزدهم محرم در مراسم روستا گفتم یا امام حسین یعنی می شود من امسال به کربلا بروم؟ روز بعد همسرم از سر کار آمد و گفت آماده سفر به کربلا شویم. گرچه دو بار خواستیم حرکت کنیم منتفی شد اما بالاخره با کلی فراز و نشیب راهی کربلا شدیم. داشتن فرزندم، حاجتیست که از کربلای امام حسین علیه السلام گرفتم و هر سال که آمدم، هر کسی هم التماس دعا داشت اسمش را که در حرم آقا بردم حاجت روا شد. انتهای پیام ...
طریق عشق/ آن را که خبر شد خبری باز نیامد
من دولت پاینده شدم گفت که دیوانه نه ای لایق این خانه نه ای رفتم دیوانه شدم سلسله بندنده شدم گفت که سرمست نه ای رو که از این دست نه ای رفتم و سرمست شدم وز طرب آکنده شدم گفت که تو کشته نه ای در طرب آغشته نه ای پیش رخ زنده کنش کشته و افکنده شدم گفت که تو زیرککی مست خیالی و شکی گول شدم هول شدم وز همه برکنده شدم گفت که تو شمع شدی قبله این جمع شدی ...
آتش هوس زندگی مرد مشهدی را از هم پاشید
به درآمدزایی کردم ، طولی نکشید که ورق برگشت و من با فروش چند واحد ساختمانی به درآمد هنگفتی رسیدم و با افزایش قیمت در بازار مسکن ، سرمایه گذاری مشهور شدم. هوسرانی و هوس بازی حالا دیگر نه تنها چند واحد آپارتمانی و خودروی گران قیمت داشتم بلکه حساب بانکی ام نیز موجب غرورم شده بود . با آن که به همه خواسته ها و آرزوهایم رسیده بودم اما ناگهان مسیر زندگی را گم کردم و به بیراهه رفتم ...
حاشیه نگاری دیدار هیئت های دانشجویی با رهبرانقلاب/ از سختی هایی که با یک استراحت کوچک رفع می شود تا اشک ...
بپیوندم و در آنجا گلایه های خود را بازگو کنم. اما اتفاقی عجیب رقم خورد دو روز مانده به اربعین، توسط خبرگزاری به من اطلاع دادند برای دیدار دانشجویان با رهبر معظم انقلاب انتخاب شدم، برای تهیه خبر بروید! هم خوشحال بودم هم نگران؛ دلم می خواست به پیاده روی جاماندگان اربعین بروم و هم فرصت دیدار با رهبرانقلاب را از دست ندهم، به خودم گفتم حتما حکمتی هست که در چنین روزی برای چنین ...