خروس هایی که اسلحه جابه جا کردند!
سایر منابع:
سایر خبرها
مرجعیّت بالقوّه یا مرجعیّت بالفعل؟
زندان بردند، یک مدّتی تبعید بود. .[4] آقای امینی سپس نقل کرد که در دوران تبعید در سقّز، به آیت الله منتظری پیشنهاد کرده که بتدریج مشغول یک بحث فقهی شوند، امّا ایشان باتوجّه به گرفتاری هایی که داشته اند، توجّه نکرده اند. بعد از انقلاب نیز خدمت ایشان می رسد و گلایه می کند که وقت کمی برای مسائل فقهی می گذارند و پیشنهاد می کند که ضرورت دارد نگارش رساله ای را شروع کنند. پس از چند بار مراجعه و ...
چطور 18سال اسارت را سپری کردی؟!
بودم که صدای رگباری آمد همراه شلیکی طولانی. من در این فکر بودم که دارند مرا اعدام می کنند اما بعد صدای خنده دسته جمعی نگهبان ها را شنیدم. یکی از آنها به انگلیسی شکسته بسته ای گفت: چطوری مستر؟ نمی دانستم چه بگویم! بعد دست مرا گرفتند و کشیدند و وارد خودرویی کردند و بعد از 50دقیقه دوباره داخل سلول انداختند! حتی جای نفس کشیدن نداشتیم... سال 1359، تعدادی اسیر تازه به جایی که زندانی بودم ...
پادرمیانی مادر برای اعزام دوباره به جبهه/ موج انفجاری که هم نشین او شد
عنوان پشتیان وارد عمل شدند. رفتن روی مین و پایی که در دریاچه نمک جا ماند حاج آقا مطلبی گلویی تازه کرده و ادامه می دهد: من را به یکی از سنگرهای ادوات بردند، آنجا همراه شهید علی مرادی از صبح تا ساعت 9 شب که قرار بود عملیات انجام شود، منتظر بودیم، عملیات که شروع شد، ابتدا گروهان اول رفتند، بعد هم گروهان دوم، زمانی که نوبت ما شد، عراقی ها متوجه حضورمان شدند و کاتیوشا را گرفتند، در ...
خاطره بازی با اهالی قدیمی کوچه دباغی | یادش بخیر شیرجه های یک قرونی!
فیروزه ای روی دیوار منزلی به شماره پلاک 28 در کوچه دباغی کاشیکاری شده است. زنگ خانه را که فشار می دهم خانمی بعد از چند دقیقه از لای در به بیرون سرک می کشد و می گوید: بفرمایید داخل خانم های همسایه اینجا جمع هستند، ختم قرآن دارند. داخل خانه که می شویم همه در حال قرائت قرآن هستند. در بین آنها منیرخانم از همه قدیمی تر است می گوید: حدود60 سال است که در این کوچه زندگی می کنم. وقتی ما به این کوچه ...
تجاوز به دختر جوان در پنت هاوس زعفرانیه/ ماجرا چه بود؟
دختر 22 ساله ای به نام سارا به پلیس آگاهی رفت و از پسری که وی را بیهوش کرده و آزار داده بود، شکایت کرد. دختر جوان در تشریح شکایتش توضیح داد که چطور به تله شیطانی پسری BMW سوار افتاده است. وی گفت: از محل کارم به خانه برمی گشتم که تصمیم گرفتم به مطب متخصص پوست در خیابان اندرزگو بروم. مقابل مطب ایستاده بودم که پسر جوانی که سوار بر BMW بود مقابل پایم توقف کرد. او به من ابراز ...
کومله گوش پاسدارها را می برید و برای تمسخر با آنها تسبیح درست می کرد
.... مردم این روستا طرفدار کومله بودند. وقتی به مسجد رسیدیم، زن و مرد و پیر و جوان به ما سنگ زدند؛ آب دهانشان را به طرفمان انداختند و توهین کردند. بعد برای ما یک تکه نان دادند و مجدد دست و پای ما را بستند و به روستای آق کند بردند. هوا نسبتاً سرد بود. آنها ما را به خانه ای بردند خودشان زیر کرسی خوابیدند و ما را به پایه های کرسی بستند. صاحبخانه پیرمردی به نام کاک سعید بود، او وقتی من را دید که 16 سال ...
زندگی با فرامرز آرزویم بود
حالت آماده باش بود و حتی نمی توانست در مراسم ها شرکت کند. منافقان همیشه دنبال فرامرز بودند من باردار بودم و از لحاظ جسمی شرایط خوبی نداشتم فرامرز یکساعت می آمد به من سر می زد دوباره به سر کار باز می گشت، در این رفت و آمدها یک شب منافقان با اسلحه به سمت او شلیک کردند، دو شب بعد که او به خانه آمد دیدم دستش را باندپیچی کرده؛ گفت به کسی چیزی نگو هر کس پرسید بگو دستش به لوله اگزوز ...
وحید مرادی که بود؟ او چگونه کشته شد؟
درگیری نیز همین ادعا را تکرار کرد: "سال 85 یکی از آشنایان را به خاطر اختلافات خانوادگی با اسلحه به قتل رساندم. البته چند وقت قبل با پرداخت دیه رضایت خانواده مقتول را گرفتم و حبسم به خاطر جنبه عمومی جرم است. قرار بود بزودی آزاد شوم. وحید از همان روز اول که به زندان آمد شروع به دعوا کرد. باند تشکیل داد و می گفت: کفتار ها پایین باید باشند و شیر ها بالا. خط و نشان می کشید و نوچه هایی برای خودش جمع کرده ...
ماجرای ضرب و شتم روحانی معروف اصلاح طلب در حوزه علمیه چه بود؟
اینکه آیا جامعه ما از ارزش های اسلامی فاصله گرفته یا علی رغم برخی کاستی ها و ضعف ها مردم همچنان به اسلام و انقلاب ایمان و اعتماد و علاقه دارند، بیان داشت: اسلام لایه های متعددی دارد. برخی از لایه ها اصیل و بنیادی و به عنوان استوانه های اصلی هستند که به راحتی دست نمی خورند. آنهایی که احیاناً می گویند ما علاقه مند به اسلام زیاد داریم، مربوط به این بعد اسلام است؛ حتی کسانی که مهاجرت کردند نیز این ...
تاریخ شفاهی یکی از قدیمی ترین کوچه های ری | اینجا سبزیکاری اعتمادی ها بود
سیدالکریم(ع) است و بیشتر کاسبان آنها مستأجر موقوفه هستند. در سال های دور مرد شریفی به نام فخار مسئول رسیدگی به مغازه های تجاری موقوفه کوچه اعتمادی بود. در میانه کوچه همانجا که دیگر هیچ مغازه ای وجود ندارد و ساختمان های مسکونی ساخته شده اند خانه ای به چشم می خورد که در مقایسه با سایر خانه ها بزرگ تر است و اهالی می گویند که منزل شهردار سابق بوده است. اکنون حاج عباس اکبر در منزل ...
تاریخ شفاهی: علینقی عالیخانی وزیر اقتصاد علم، هویدا و منصور از زبان خودش؛ چرا او سه ماه دستگیر شد
در منطقه ی ورامین در دهکده ای به نام پلشت که مرکزش بود که پدرم در آن جا رئیس املاک ورامین بود و مرکزش هم در همین دهکده ی پلشت. این اولین خاطره ای است که دارم و بنابراین مکتب را به یک معنایی دست کم به صورت مبهم دیدم. اما از سال بعدش که نزدیک شش سالم بود وارد دبستان شدم در همان منطقه پلشت ورامین و کلاس دوم ابتدایی که بودم به تهران آمدیم و بعد از کلاس سوم ابتدایی پدرم تغییر مأموریت داد و به تاکستان ...
قدم به قدم در مسیر عاشقی
و زائرانی که شب را در زیرزمین به سر می برند صبحانه و ناهار را مهمان امامین هستند. بارگاه قدیمی ائمه سامرا توسط مزدوران تکفیری در سال های 1384 و 1386 تخریب شد، که طی آن، علمای شیعه چند روز را عزای عمومی اعلام کرده و در حوزه های علمیه ایران و عراق دروس خود را تعطیل کردند. دولت عراق مسئولیت باز سازی حرم را به ستاد باز سازی عتبات عالیات ایران واگذار کرد و در نهایت این کار، در شهریور 1394 ...
2 سؤالی که آیت الله شهید مدنی جوابش را از امام حسین(ع) گرفت
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، 42 سال از شهادت آیت الله شهید مدنی، دومین شهید محراب از غروب آن مهر تابان می گذرد و هنوز داغ و رنجش نبودش قلب هایمان را می فشارد؛ سال هاست که چشمانمان در فاجعه فقدان آن نفس مطمئنه مبهوت و نگرانند. عاشق دلسوخته ای که بود سوخت و گرمی و نور افشاند، حماسه مقاومتی که تا ماند مبارزه کرد، اسوه تلاشی که تا جان داشت کوشید، الگوی ایثاری که هرچه داشت بخشید، سر عجیبی که جلوه ای از جمال کبریایی بود. آیت الله مدنی در ...
ماجرای اعلامیه ای که ساواک از میان کتاب های آیت الله طالقانی ربود/ حدیث مبارزات مستمر و بی وقفه طالقانی
رفت و قسم به حضرت عباس را تکرار کرد تا یادم آمد که رونوشتی از اعلامیه ای بوده که سابقا نوشته بودم و از میان کتاب ها و کاغذهای من ربوده شده بود که این جرم و گناهی محسوب نمی شود و از خرید و فروش کتب ضلال بدتر نیست. پس از آن، نسخه ای را که می گفتند از روی آن چاپ شده، ارائه دادند. گفتم: این دسیسه است . از آن وقت برای من یقین و مسلم شد که از میان کتاب های من ربوده شده و چند نسخه محدود چاپ ...
عشق به سیدالشهدا(ع) از کجا شروع شد
قرار داشته اند اما به دلیل حس و حال موجود در آن ها که برگرفته از باورها و اعتقادات نهفته در ضمیر بسیاری از مخاطبان بالقوه است، در اغلب موارد فعالیت در حوزه را با استقبال هنرمندان مواجه کرده است. همزمان با ایام سوگواری سیدالشهدا (ع) بر آن شدیم تا بار دیگر با نگاهی اجمالی به تولیدات موسیقایی مختلف مرتبط با قیام عاشورا در کشورمان در قالب های گوناگونی چون آلبوم، موسیقی متن فیلم و سریال ...
روایت تکان دهنده رضا میرکریمی از پیچیدگی فیلمسازی در گفت و گو با شهرام مکری و مرتضی فرشباف
رضا میرکریمی در مدتی که از اکران جدیدترین فیلمش نگهبان شب گذشته، مصاحبه های متعددی داشته اما یکی از صریح ترین گفت وگوهایش را مقابل دو فیلمساز از نسل بعدی خود انجام داده که در آن، بخشی از حسرت ها و آرزوهای خود را برای مخاطبانش بازگو کرده است. میرکریمی به دعوت ایسنا، مقابل دو کارگردان جوان سینما، مرتضی فرشباف و شهرام مکری نشست و پاسخگوی سوال هایی درباره نگهبان شب و دنیای فیلمسازی اش شد. او در این گفت وگوی دو ساعته که در دفتر فیلمسازی و آموزش سینمایی فرشباف انجام شد، از دغدغه های این روزهای بسیاری از کارگردان های سینما و نیز پروژه ای حماسی که مشغول آن شده، صحبت کر ...
آیت الله جوادی می گویند ما با نهج البلاغه انقلاب کردیم و می خواهیم با رساله نگهش داریم / باید با فرهنگ ...
و بنیان اقتصاد، سیاست، فرهنگ، جامعه، روابط بین الملل و داخل و خارج را خواستید بر اساس اسلام بسازید. اسم و عکس امام زیاد است اما از نظرات امام فاصله گرفتیم وی با بیان اینکه ما در سال های بعد از انقلاب از اندیشه امام فاصله گرفتیم، ادامه داد: آن زمانی که امام (ره) خروشید، شما چندین خروش از امام در این انقلاب ملاحظه فرمودید؛ یکی از همان ها بحث 8 ماده ای امام (ره) بود. آنجاها افت ...
کرونا و عبور موفق از کارمندی به کارآفرینی
ساعت 14:30 قرار مصاحبه بود و طبق معمول ما کمی زودتر رسیدیم تا دوربین و سه پایه را برای فیلمبرداری و عکاسی تنظیم کنیم. اما مدیرعامل در اتاق حضور نداشت و منتظر ماندیم تا بعد از تنظیم دوربین و آمدن خانم رییس، مصاحبه را آغاز کنیم. مدیرعامل شرکت که به اتاق وارد شد با چهره ای بسیار خنده رو و خوش برخورد مواجه شدم که نمونه اش را کمتر دیده بودم! مدیرعاملی جوان و دهه شصتی که حالا باجرأت و جسارتی ...
ماجرای تکان دهنده دختری که تمام خانواده اش معتاد بودند / بدنم داشت می گندید و کرم زده بود
همه مان به جز برادر کوچکترم مصرف کننده شدیم. این دوران خیلی سخت بود هیچکداممان چیزی نمی خوردیم و به تنها چیزی که فکر می کردیم مصرف مواد بود. یک بیسکویت که می خریدیم تا یک هفته پنج نفری از آن استفاده می کردیم. وسیله خانه که نداشتیم و هرجا هم که می رفتیم پول پیشمان کم بود و هر کمکی هم که از طرف فامیل به ما می شد همه را از بین می بردیم و صرف مصرف مواد می کردیم. وی عنوان کرد: بعد پنج سال ...
پیشنهاد تغییر ملیت قطری ها به مهاجم جوان گل گهر
صحبت های خود را با شرح مسیر فوتبالی خود آغاز کرد و گفت: هشت سالگی در مدرسه فوتبال شهر اردبیل شروع کردم و پس از آنجا به باشگاه ذوب آهن اردبیل پیوستم و از آنجا به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم و همین باعث حضورم در تیم سایپا شد، پس از سه سال حضور در سایپا به پیکان منتقل شدم، بعد از آن تیم هوادار را انتخاب کردم و در حال حاضر در خدمت باشگاه گل گهر هستم. پدر من فوتبالیست بود از ابتدا من را حمایت ...
امام جمعه کرج: صلح امام حسن(ع) شیعه را حفظ کرد / قدردانی از موکب داران عراقی
و رسانه های خارجی تبلیغ کرد که این جریان را کم رنگ کند، اما مثل همیشه به خصوص جوانان در قالب های مختلف هیئت و گروه های جهادی و امثال این ها، وارد عرصه شدند و بیشتر از سال گذشته بزرگ ترین راه پیمایی مردم جهان را شکل دادند. امام جمعه کرج با تأکید بر اینکه حتی برنامه های دهه اول محرم امسال داخل کشور هم پرشورتر از سال قبل بود، عنوان کرد: اجتماعات روز اربعین در شهرهای مختلف داخل کشور و استان ...
از زمین کشاورزی تا سرزمین نور
. هنوز هم که هنوز است وقتی یاد آن دوران می افتم از آن ترانه حس بدی می گیرم. 17 سالی که در برزخ بی خبری از محمد بودیم. هر آن احتمال می دادیم محمد از در خانه بیاید داخل یا اینکه کسی خبر شهادت یا اسارتش را بیاورد. بعد از 17 سال پیکرش برگشت. پیکری که از آن جز پاره ای استخوان چیزی باقی نمانده بود. برادرم که رفت دختر کوچولویش تازه به دنیا آمده بود وقتی پیکرش برگشت دخترش هفده ساله شده بود و در رشته روان شناسی ...
تا چند سال توان راه رفتن نداشتم؛ متوسل به ماه بنی هاشم شدم
بمبگذاری ها و ترورها نشد بمانیم و به یزد رفتیم. چند روزی یزد بودیم، مورد عمل جراحی قرار گرفتیم و ترکش را از پایمان خارج کردند. خدابیامرز برادرم هنگامی که مرخص شدم مرا به خانه ام آورد. تا چند سال توان راه رفتن نداشتم در یکی از مجروحیت های دیگرم از ناحیه کمر مورد آسیب قرار گرفتم و در ارومیه عمل شدم. تا چند سال توان راه رفتن نداشتم. یک شب، شب تاسوعا بود. همه خانواده ام ...
فایل صوتی روستایی در تبریز را به خاک و خون کشید/ یک قتل و کوری یک مرد
کرد و هیچ تیر مستقیمی به سمت حسن شلیک نکردم! اما بعد از سی ثانیه صدای شلیک آمد که همه می گفتند قاسم (برادر رضا، کسی که در این درگیری نابینا شده است) شلیک کرده است. چون قاسم وقتی دید برادرش از ناحیه چشم زخمی شده است با سرعت به خانه رفت و از خانه خارج نشد، درحالی که همه انتظار داشتند بیاید و برادرش را به بیمارستان برساند ولی نیامد و احتمالا از داخل منزل اقدام به تیراندازی نموده که تیرش به حسن ...
معجزه امام حسین(ع) در زندگی زنی که 22سال کارتن خواب بود
...؛ مرکزی برای زنان کارتن خواب. آنجا جای گرم و حمام هست. غذای گرم می خوری. جوری با من حرف زد که بهش اعتماد کردم. من را با خودش آورد داخل ماشین. با هم رفتیم مرکز. آنجا بعد از چند ماه حمام کردم. چند شب ماندم. صبح ها بیرون می زدم و موادم را مصرف می کردم. شب ها خودم را به مرکز می رساندم و می خوابیدم. انگار خستگی این همه سال آوارگی کمی از تنم بیرون رفت. حرف های او، دلسوزی های خواهرانه اش جرقه ای شد ...
امروز با تاریخ
باشکوهی بود و جمع زیادی از مردم، در بیرون دانشگاه از بلندگوها استفاده می کردند و داخل تالار، خیلی جمعیت فشرده بود. آقای [عباس واعظ] طبسی، [تولیت آستان قدس رضوی]، خیرمقدم گفتند و در مورد من سنگ تمام گذاشتند. احساس جای خالی نحوه مدیریت، چنین وضعی به وجود آورده؛ مبالغه هم بود و تحمل تمجیدها آسان نبود. یک ساعت، دربارة امام و عوامل تشکیل دهنده شخصیت ایشان و حوادث مهم بعد از مشروطه تا انقلاب اسلامی و ...
داستان دلدادگی در خیابان های پایتخت+عکس و فیلم
رفت تا از قافله دلدادگان جا نماند و من هر سال به یاد او در مراسم پیاده روی جاماندگان شرکت می کنم و خاطراتی که از سفر کربلا تعریف کرده را در ذهنم مرور می کنم. منِ کربلانرفته با این خاطرات وجب به وجب کربلا را می شناسم؛ از بی وفایی آب فرات تا نهر علقمه و تل زینبیه و دارالسلام و مسجد سهله و مسجد کوفه و مشک عباس و ... حتی خاک دشت نینوا، داستان همه را ازبَرم. تعداد دلدادگان حسین(ع) امروز قابل ...
مردم در اربعین با وجود جنگ روانی دشمنان حماسه آفرینی کردند
که این جریان را کم رنگ کند تا مردم شرکت نکنند اما مثل همیشه بخصوص جوانان در قالب های مختلف هیئت و گروه های جهادی و امثال این ها وارد عرصه شدند و بیشتر از سال گذشته بزرگ ترین راه پیمایی مردم جهان را شکل دادند. امام جمعه کرج با تأکید بر اینکه حتی برنامه های دهه اول محرم امسال داخل کشور هم پرشورتر از سال قبل بود، عنوان کرد: اجتماعات روز اربعین در شهرهای مختلف داخل کشور و استان البرز هم ...
پراکنده از اربعین
اهالی در خانه را بازکرده اند و موکبی در مقابل خانه راه انداخته اند و پذیرایی می کنند. دو نوحه در تمامی مسیر پرتکرار در حال پخش است. یکی نوای حبیبی حسین محمد الجنامی خرمشهری است. دیگری هم نوحه ای متفاوت که بعدا با جست وجو متوجه شدم برای مداحی به نام خضر عباس است. گویا برای حضرت مسلم خوانده اما به خاطر ریتمش خیلی مورد استفاده قرار گرفت. ویدئو را تماشا کردم. اجرای قابل توجهی دارد. به جسر المسیب ...
ماجرای دختری که به موهایش می نازید
همیشه دسته های عزاداری بود. همین! آن هم راستش را بخواهید نه بخاطر امام حسین ع برای اینکه تیپ بزنیم و چند ساعتی را با دوستانم بیرون از خانه باشیم و دسته ها را نگاه کنیم. مثل همیشه هم کارمان مسخره بازی بود. می گفتیم: می نشینند و گریه می کنند که چی؟! امام حسین برای 1400 سال پیش است به ما چه ربطی دارد؟ البته مادرم همیشه به هیئت می رفت، اما چون خواهرم نمی رفت من هم می گفتم حتما خواهرم یک چیزی می داند ...