سایر منابع:
سایر خبرها
سید نمی تواند با اجداد خود ارتباطش را قطع کند/بعد از خواندن دیوان حافظ به زبان و شعر فارسی علاقه مند شدم
...> آنچنان که خودش می گوید در زمینه شعر فارسی تخصصی نداشته ولی یک روز که با پدرش در یکی از حسینیه ها به زبان آنها امام بارگاه رفته بود، حاج آقایی که سخنران مجلس بودند از وی سوال کردند که آیا در زمینه شعر فارسی نیز آثاری دارد که در جواب می گوید نه متاسفانه، امام جماعت این حسینیه گفتند ما شاعری به نام اقبال لاهوری داریم و علیرغم اینکه شعرهای اردو اشعار فاخری هستند، ولی شعرهای فارسی فاخری گفته که شما ...
لحظات سخت، اما معنوی پایانی
پنج ماه قبل از آن هم، من بعد از مرخصی ، رفته بودم تهران خدمت شان سر بزنم. دیدم به من گفتند: چند دقیقه ای بنشین. چند دقیقه ای نشستم و کمی با هم گریه کردیم. حاجی برگشت گفت: سید! دیگر خسته شده ام. گفت: عراق مرا خیلی خسته کرده. دیگر نشستیم و ساعت تقریباً شد 12، 1 نصف شب. بعد محافظ ها رسیدند و گفتم: حسین! اگر کاری با من نداری، من بروم. گفت: نه. روز چهارشنبه شب که از بیروت برگشتند، در همان ...
زنانی که ساواک هم نتوانست بی حجابشان کند
شرایط سخت زندان ها به شیوه های مختلفی حجاب خود را حفظ می کردند و با حداقل وسایلی که داشتند مثل پیراهن یا پتو موهای خود را می پوشاندند. با پتو حجاب را حفظ می کردند حجاب پتویی او را با این واژه ها خطاب می کردند و به او متلک می انداختند و می گفتند: کجاست آن خمینی که بیاید و شما را با پتوی روی سرتان نجات دهد. این ها در خاطرات مرضیه دباغ است. مرضیه حدیدچی که به او طاهره ...
سبک تربیتی مادر شهیدی که عمارِ حاج قاسم بود
هر شب برایش صدقه می داد اسم جهادی محمدحسین عمار بود. بعد از شهادت محمدحسین، حاج قاسم درباره او گفتند: من عمار را مثل پسرم دوست داشتم. هر شب برایش صدقه کنار می گذاشتم و می گفتم عمار جان مواظب خودت باش؛ منِ مالک به عمار نیاز دارم. شما سرمایه های من هستید. حاج قاسم قبل از شهادت محمدحسین فرموده بودند: من همت خودم را در جبهه مقاومت پیدا کردم. عمار اسطوره بود.مثل عمار که نیست ولی ...
روایت آیت الله جاودان از اساتید اخلاق و عرفان مکتب تهران / آقا مجتبی در متابعت از خصوصیات امام، نظیر ...
. علامه، معمولاً پنج شنبه و جمعه در منزل می نشست. روزی غیر از این 2 روز بود که آقای خوش وقت گفت برویم پیش آقای طباطبایی. گفتم امروز کسی را نمی پذیرد. گفت من را می پذیرد. معلوم شد علاوه بر عموم شاگردها که خدمت علامه می روند، آقای خوش وقت خصوصیتی هم دارد. وقتی علامه، درس اصول فلسفه و روش رئالیسم می گفت، از کسانی که برای این درس پیش او می رفتند، مرحوم آقای مطهری بود. آقای خوش وقت گفت به ...
عطش چهارباغ شدن!
قدیمی پشت مسجد شیخ لطف الله می افتاد و نامی از حاج آقا نورالله نشنیده بود.اینکه بنا به گفته یکی از اهالی محل نسبت فامیلی یکی از شهرداران اسبق نام حاج آقانورالله را انداخت سر زبان ها یا هر چیز دیگری، مهم نیست، حالا اما گذر آقا نجفی حس خوبی به محله می دهد، اسمش و نوع بازسازی اش تلاش کرده تاریخ را به رخ بکشد. شب افتتاحیه گذشت و یک روز برای دیدن گذری که آن شب نور و تزئینات، خیره کننده اش کرده ...
تک تیرانداز حلب پس از رهایی همرزمانش به شهادت رسید
. دلم گرفته بود. به شهدا و ائمه اطهار متوسل شدم. آن شب خواب همسرم را دیدم و مبلغ مورد نیاز را به او گفتم و خواستم آبروی مرا بخرد. در اتاق لب تخت نشسته بودیم و چشم در چشم با هم صحبت می کردیم، گفت باید ماموریت بروم، برایت واریز می کنم. وی افزود: شاید باورتان نشود، قبل از برگزاری جشن، مبلغ مورد نظر به حسابم واریز شده بود در حالی که من از کسی طلبی نداشتم و نمی دانم آن مبلغ از کجا به حساب من ...
مادرانی که بوی بهشت می دهند
... کار هر روز صبح مادر بعد از نماز، دیدن صورت مثل ماه محمد تقی بود. آن قدر چهره معصوم او زیبا شده بود که همه به او می گفتند زیبای خفته. 18 سال بین دنیا و بهشت بود و انگار مانده بود تا تنها دلخوشی مادر باشد. 18 سال فقط به زبان راحت است. باید مادر باشی تا قد کشیدن پسرت را ببینی و لذت ببری. محمد تقی 17 سال داشت که به جبهه رفت و یک سال بعد موج انفجار او را گرفت و جانباز شد. اما جانبازی او با بقیه ...
عبدالمهدی، نخست وزیر سابق عراق: به سعودی گفتم می خواهم میان شما و ایران میانجیگری کنم؛ پرسیدند طرف حساب ...
می نمود. شب ترور حاج قاسم سلیمانی بر نخست وزیر اسبق عراق چگونه گذشت؟ نخست وزیر وقت عراق در زمان ترور شهید سلیمانی در تشریح جزئیات شب شهادت فرمانده سابق سپاه قدس و فرمانده وقت نیروهای حشد شعبی گفت: من و شهید سلیمانی قرار بود که ساعت 8:30 دقیقه صبح روز بعد با یکدیگر دیدار کنیم، من معمولاً شب ها زود می خوابم اما آن شب تا ساعت یک نیمه شب بیدار ماندم و تلاش می کردم تا تصوراتم را ...
ماجرای اولین اربعین بعد از صدام
شرایط را می دید و به مسؤولان می گفت تا کسری ها را مهیا کنند، برخی از فرمانده ها می گفتند به سردار بگویید چند روز از خوزستان برود و استراحت کند، چون ما مدام در آب و به دنبال وی هستیم، خسته شده ایم و سردمان شده است، ما نیز چند روزی استراحت کنیم، سردار سلیمانی اینگونه ماموریت هایی که به او محول شده بود انجام می داد. وی ادامه می دهد: سردار هر کجا که می رفت همه مردم از مسیحی، سنی و شیعه در ...
اعضای کابینه نتانیاهو وسط جنگ به جان هم افتادند رئیس پیشین موساد: شرم آور است
چند وزیر به نمایندگان ارتش این کشور از جمله هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش که در جلسه حضور داشتند، پر تنش شد... برخی رسانه های عبری زبان نیز با جزئیات، گفت و گوهای رد و بدل شده بین اعضای کابینه را منتشر کرده اند. طبق این گزارش ها، اختلافات بیشتر حول محور چگونگی اداره جنگ، مذاکره برای آتش بس و بررسی دلایل شکست از عملیات 7 اکتبر می چرخید و برخی اعضای فوق افراطی همه این امور را رد کرده و می گفتند ...
شهیدنامه ایرنا استان سمنان؛ جاویدنام عباس مطیعی
، وقتی خبر مجروح شدنش را به من دادند. آمدم بیمارستان شهید مصطفی خمینی عیادتش. آرام و بی حرکت روی تختخواب دراز کشیده بود. آن جا بود که فهمیدم قطع نخاع شده و باید تا آخر عمر روی ویلچر بنشیند. از اتاق آمدم بیرون. توی راهرو کمی گریه کردم و ساده لوحانه با خودم گفتم: عباس شجاع یا به قول خودمون شیخ عباس با اون همه تحرکش چه جوری تا آخر عمر تحمل می کند روی ویلچر بشیند؟ چند دقیقه ای ...
کاظمی آشتیانی؛ گوهرشناسی گمنام
.... به یاد دارم ساعت 11 شب تلاوت های ماندگار پخش می شد؛ یک روز که کارم در رویان طول کشیده بود، حدود ساعت 11 بود به منزل برمی گشتم که گوشیم زنگ زد؛ دیدم دکتر کاظمی آشتیانی است؛ پرسید کجایید، گفتم در راه برگشت هستم. گفتند رادیو روشن است؟ گفتم، بله، گفت؛ تلاوت یکی از اساتید قرآن در حال پخش است؛ یعنی تا این حد پیگیر بودند. تلاوتی که بسیار دوست داشت، مربوط به سوره فصلت از استاد محمود حسین ...
شهید سلیمانی اسوه یک مسلمان اصیل و واقعی است
بابابزرگ پر می زد هر زمان می رسید از مسجد به تو با اشتیاق سر می زد قصه می گفت از عموقاسم از نماز و گرفتن گل سرخ قصه می گفت از شبی غمگین از شب تلخ رفتن گل سرخ روز مادر کنار موکبتان عطر چای و گلاب و حلوا بود مادرت پاک کرد اشکش را کاش عموقاسمت هم اینجا بود وقت روضه، عمو عمو گفتی ...
مسیح مهاجری: دولت فعلی دست احمدی نژاد را از پشت بسته است
...، واقعاً تشییع جنازه تاریخی عجیبی بود. برای کسی که این همه علیه او کار شده بود. تا آن شب رحلت اسمی از ایشان در رادیو و تلویزیون نمی بردند، تا از دنیا رفت، شروع کردند به گفتن اینکه ای آیت الله هاشمی! مرد بزرگ!... من در روز تشییع جناره بودم و دیدم مردم از شهر های مختلف و از راه دور آمده بودند. این نفوذ مردمی بی علت نبود. کسی که این همه بر ضدش تبلیغات شده بود در عین حال این همه نفوذ ...
مدافع حرمی که در شب تولدش به آرزوی دیرینه شهادت رسید
آخرین لحظات عمر همسرش بیان می کند: بعد از پیروزی عملیات نبل و الزهرا شهید از اینکه به شهادت نرسیده بودند بسیار بی قراری می کرد که در نهایت فردای آن روز در عملیات پاکسازی در کمین نیروهای دشمن داعشی به شهادت می رسند، شهادت ایشان نیز درست در شب تولدشان است. همسر شهید به نقل از یکی از همرزمان همسرش بیان می کند: حاج محمود به شیرینی تولد علاقه داشتند و قبل از عملیات با پرداخت وجهی از من خواستند ...
تو پیش خدا آبرومندی...
. ظهر که می شد می دویدیم خانه تا ناهار بخوریم. آن قدر گرسنه بودیم که مادر سفره را پهن می کرد مشغول خوردن غذا می شدیم. مادرم هر روز ظهر سفره ساده ای پهن می کرد و همان خوراک اندکی را که سر اجاق هیزمی پخته بود با نان محلی سر سفره می گذاشت. خانواده فقیر، ولی بسیار مهربان و خوبی داشتیم . آن زمان ها امکانات در روستاها بسیار اندک بود وسع مالی مردم خوب نبود. بیشتر مردم به نان شب شان محتاج بودند و ...
تاریخ و فرهنگ پاکستان به زبان فارسی گره خورده است
به گزارش خبرگزاری رضوی ، دکتر جعفر روناس در نشست تخصصی مثنوی خوانی و گرایش به تصوف در پاکستان از سلسله نشست های زبان و ادبیات فارسی از نگاه استادان پاکستان که به صورت مجازی برگزار شد، ضمن تاکید بر توجه بیشتر به پاسداشت زبان و ادبیات فارسی، درباره تاثیر مولانا بر ترویج زبان فارسی در شبه قاره گفت: مثنوی مولانا در نزد مردم شبه قاره، همواره به عنوان اثری سرشار از نگاه عالمانه به حقایق هستی به شمار می ...
به رحمتی گفتم شاید بتوانی برای استقلال تصمیم بگیری ولی برای من هرگز/ نتواسنت ماجرای طلسم و کله خروس را ...
در هر مسابقه یک کله خروس همراه خودم داشته باشم که باید همه جا یک فریزر با خودم می بردم تا این کله خروس بو نگیرد! بعد از این که رحمتی چنین مصاحبه ای انجام داد من در اردوی تیم ملی بودم و یک شب افشین قطبی سرمربی اسبق پرسپولیس که حالا هدایت تیم ملی را بر عهده گرفته بود، به اتاق من آمد و واسطه شد تا رضایت بدهم اما در کمال احترام به ایشان گفتم چون مسئله صرفا به خودم مربوط نمی شود و پای تربیت خانوادگی ...
حاج قاسم از کودکی تا شهادت
برای برادر بزرگم به خواستگاری آمدم. گفت: یعنی از تو بزرگ تری پیدا نشد بیاید؟ گفتم: من برای خودم آمدم، برای کسی نیامدم رسماً آمدم حرف شما را بشنوم که بگویم پدر و مادرم این ها بیایند اگر نه که دیگر همین جا تمامش کنیم. سردار همین جور با همین زبان خودمانی به مادر خانم خودشان فرمودند: مادر! بیا این جا حیدر چی می گوید؟ مادر خان حاجی گفت: چی می گوید؟ گفت: این طور شده است. گفت: کار بسیار خوبی هم کرده است ...
روایت هایی متفاوت از ژنرال
از گوشه و کنار با من تماس میگرفتند و نظر حاج قاسم را جویا می شدند. رفتم پیشش گفتم خیلی از مردم مایل اند کاندیدای ریاست جمهوری شوی..... نگذاشت حرفم تمام شود گفت: تو که نظر مرا می دانی گفتم: خودم مخالفم. هر کس از من میپرسد میگویم سردار سلیمانی رئیس جمهوری چند کشور است. اما پیام مردم را میدهم میخواهم از زبان خودت بشنوم. گفت: هرکس پرسید از قول من بگو سلیمانی فقط یک سرباز است؛ نه چیز دیگر گفتم: اگر ...
حاج قاسم همه را مجذوب کرده بود...
کند و ادامه می دهد: حاج قاسم در بسیاری از ماموریت ها چند شب را نخوابیده بود و گاها همکاران سردار به ما می گفتند که سردار دو شبانه روز است که حتی پلک برهم نذاشته و استراحتش در هواپیما است در حالیکه که وقتی وارد هواپیما می شد تازه شروع به مکالمه و احوال پرسی با خلبانان و پرسنل پرواز می کرد و جویای حال تک تک همراهان بود و درخواست عکس یادگاری گرفت با آنها را می پذیرفت و به هیچ کس نه نمی گفت. به هیچ کس ...
دکتر کاظمی آشتیانی؛ دانشمندی عالِم، متعهد و آینده نگر
رئیس پژوهشکده زیست فناوری رویان اصفهان یادآور شد: دکتر کاظمی آشتیانی می گفتند “آدم ها دو دسته هستند؛ یک دسته کسانی هستند که به تنهایی کار خودشان را خوب انجام می دهند، اما دسته دیگر یک پرچم دستشان می گیرند و عده زیادی را با خودشان همراه می کنند.” دکتر کاظمی آشتیانی دنبال پرچمدارانی بود که نام پژوهشکده رویان را در دنیا مطرح و بلند آوازه کنند. هر کسی با علاقه و با دل کار کند خداوند به آن ...
پرستار، حاج قاسم را دزدید
قرائت می کرد و همواره با غسل شهادت در میدان نبرد و عملیات های رزم حاضر می شد، مصداق واقعی و کامل شیران روز و زاهدان شب بود، به طوری که در روز مانند شیر با دشمن می جنگید، همه وقت خود را برای امنیت مردم گذاشت، فقط از خدا می ترسید و در شب همچون زاهدی ترسان و گریان در برابر خدا راز و نیاز می کرد. وی افزود: حاج قاسم در سخت ترین شرایط با آرامش، تدبیر و روحیه عمل می کرد این ویژگی ها در سخت ...
هنوز عظمت حاج قاسم مشخص نشده/ در نگاه حاج قاسم مردم ارباب هستند و او نوکر و خادم
کرمان گاهی تا ساعت یک نیمه شب مردم به حاج قاسم مراجعه می کردند و هر بار که از کرمان به تهران می آمد، با کوله باری از نامه بود. حاج قاسم به حرف مردم گوش می کرد و روی همه نامه ها دستور می نوشت و به وزارتخانه ها یا قوه قضاییه یا دفتر رهبر انقلاب نامه می زد. برخی به او می گفتند فلان اداره به نامه شما توجهی نمی کند ولی او می گفت من آبرویم را برای مردم می خواهم و اگر آبرویم برود اشکالی ندارد. در ...
عکس های دیده نشده از میرزا تقی خان امیر کبیر از کودکی تا شهادت
علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه با سلطان خانم بود و زمانی که ناصرالدین شاه که از خود بی خود شده بود، مهد علیا فرصت را مغتنم شمرده، فرمان کشتن میرزا تقی خان امیرکبیر را خطاب به علی خان حاجب الدوله فراش باشی ، از فرزندش گرفت. شاه که نیمه های شب به خود می آید، دستور می دهد که حاج علی خان را ببیند و حکم را برگرداند، اما به او گفتند که حاج علی خان برای اجرای دستور به سمت کاشان راه افتاده است. ...
همه چیز درباره میرزا تقی خان امیر کبیر؛ از تولد تا شهادت و محل خاکسپاری
...> چهل روز پس از تبعید امیرکبیر به کاشان در شبی که جشن عروسی علیقلی میرزا اعتضادالسلطنه با سلطان خانم بود و زمانی که ناصرالدین شاه که از خود بی خود شده بود، مهد علیا فرصت را مغتنم شمرده، فرمان کشتن میرزا تقی خان امیرکبیر را خطاب به علی خان حاجب الدوله فراش باشی ، از فرزندش گرفت. شاه که نیمه های شب به خود می آید، دستور می دهد که حاج علی خان را ببیند و حکم را برگرداند، اما به او گفتند که حاج ...