سایر منابع:
سایر خبرها
بی تابی هایمان را با عشق به حاج قاسم تسلی می دهیم
در مسیر گلزار شهدا موکب داشت و همه بچه ها با اشتیاق خودشان را به موکب دایی شان می رساندند. محمدامین عاشق پخش نذری بود. همیشه چفیه می انداخت. بعد از انفجار گوشی همسرم منفجر شد وگرنه تصاویر زیادی از ایشان داشتم که می توانستم به شما ارائه دهم. خانواده ام در این چند روز در موکب حضور داشتند. آخرین لحظاتی که با همسرم صحبت کردم، ساعت دو ونیم بود. با او تماس گرفتم و جویای حال شان شدم. فاطمه به من گفت ...
بی خبری از دو دختربچه اهل ارومیه، 15ماهه شد
پرسیم و او درپاسخ به جام جم می گوید: من کارمند زندان ارومیه هستم و 15ماه ازمفقود شدن دخترهایم می گذرد. مادر بچه ها حدود سه سال پیش فوت شد و از آن موقع من و بچه هایم همراه مادر و برادرانم زندگی می کنیم. روز حادثه من درمحل کارم بودم و بعد ازپایان شیفت کاری برای دخترها که عاشق انگور و شکلات صبحانه بودند، خرید کردم و به خانه برگشتم. وقتی جلوی دررسیدم دیدم خیلی شلوغ است و مامور و خودروی پلیس آنجا ...
آتش اعتیاد شوهر، زندگی زن 40 ساله را سوزاند
او مقاومت می کردم تا این که مدتی قبل وقتی به همراه فرزندانم درخانه بودم ناگهان شوهرم بطری حاوی بنزین را روی بخاری ریخت و خانه ام را به آتش کشید به طوری که فرش،تلویزیون،پرده ها و ... طعمه حریق شد. اگرچه با کمک همسایه ها شعله های آتش فرو نشست، اما همه زندگی ام درآتش سوخته بود. این وضعیت موجب شد تا برای جبران این خسارت ها بیشتر کار کنم، ولی در شب یلدا فرصتی برای دیدار مادرم یافتم و به خانه ...
فاطمه هاشمی: دو ناشناس به من گفتند می خواهند پدرت را بکشند
حادثه 24- فاطمه هاشمی رفسنجانی دختر ارشد آیت الله هاشمی در گفت وگو با روزنامه اعتماد گفته است در آبان ماه یعنی دو ماه قبل از فوت بابا، دو نفر آقا به دانشگاه آمدند که من آنها را نمی شناختم. من بین کلاس ها که یک ربع زمان بود، بیرون نمی آمدم و با بچه ها صحبت می کردم. گفتند این دو فرد آمده اند و در دفتر منتظر من هستند. هیچ وقت ملاقاتی نداشتم. بالاخره رفتم و دیدم دو نفر آقا با سن حدود 60 سال و موهای ...
حادثه جگرسوز برای دانش آموز 8 ساله پس از اخراج از مدرسه
ادامه تاکید می کند: آن روز بچه را به خانه بردم؛ ولی روز بعد مجددا به مدرسه رفتیم و به آقای معاون (ش) گفتم که بچه ام حال خوشی ندارد و خیلی ناراحت است و از او مجددا خواهش کردم که اجازه بدهد فرزندم به کلاس درس بازگردد. او در نهایت به من گفت که پدر محمدطاها باید تعهدنامه ای را امضا کند که دیگر با کسی دعوا نمی کند. درخواستی که غیرقابل پیش بینی بود و موجب شد ما تعجب کنیم. پسر من گریه می کرد و حالش بد ...
راوی انقلاب در بولوار فرودگاه| خاطرات حاج علی بخشنده، روایت بیش از نیم قرن تاریخ مشهد است
(میدان ده دی)، اما اصلش، بچه دروازه قوچانم. حاج آقا پدرم، کارمند شهرداری بود. مادرم در سه سالگی من درگذشته بود و پدرم تجدیدفراش کرده بود. ما با پدر و نامادری زندگی می کردیم. خانه مان هم حوالی چهارراه میدان بار بود. یعنی اصالتا مشهدی هستید؟ نه؛ مادرم ترک تبریز بود، پدرم ترک قفقاز. او از مهاجران قفقاز بود که آمده بودند به مشهد و در جنگ جهانی دوم، سرباز بود. مدتی اسیر انگلیسی ها ...
واکنش فاطمه هاشمی به ادعای برج سازی فرزندان آیت الله هاشمی/شمخانی گفت دیگر نمی توانم پیگیر علت فوت هاشمی ...
ما شواهد زیادی داریم. چه جور شواهدی دارید؟ در آبان ماه یعنی دو ماه قبل از فوت بابا، دو نفر آقا به دانشگاه آمدند که من آنها را نمی شناختم. من بین کلاس ها که یک ربع زمان بود، بیرون نمی آمدم و با بچه ها صحبت می کردم. گفتند این دو فرد آمده اند و در دفتر منتظر من هستند. هیچ وقت ملاقاتی نداشتم. بالاخره رفتم و دیدم دو نفر آقا با سن حدود 60 سال و موهای جوگندمی نشسته اند. گفتم که من ...
شگرد کلاهبردار 15 ساله برای خالی کردن حساب افراد
انتخاب کرده بودم، صحبت کنم.مرد جوان چهار اکانت اینستاگرامی به من داد و من شروع به صحبت با آن ها کردم. با یکی از آن ها به توافق رسیدم که مدعی شد باید پول را قبل از حضور بریزم که 2/5میلیون تومان به حساب او ریختم، اما دو روز بعد بلاک شدم. آنجا بود که با اکانت فیکی دوباره به صاحب کانال پیغام دادم و متوجه شدم خانمی در کار نیست و صاحب کانال با اکانت هایی که خودش با اسم و عکس زنان دیگر ساخته است از من ...
این زورگیران همسرم را کشتند؛ روایت نازنین از شبی که ماه کامل شد
دستگیری زورگیران می پرسم، افسر می گوید مخبرها کمک مان کردند. پاتوق این افراد فرحزاد بود. توی یک قهوه خانه نشسته بودند که با مأموران پایگاه دوم پلیس آگاهی به سروقت شان رفتیم. صبر کردیم تا همه شان سر قرار بیایند. آن موقع دستگیرشان کردیم. می پرسم غیر از قتل و زورگیری پرونده شان مورد خاص دیگری هم داشت؟ افسر آرام می گوید؛ برخی دختران و زنان را هم مورد آزار و اذیت قرار می دادند. متهمان ...
این بانو در خیابان به کودکان کار درس می دهد
جوان آنلاین: بساط دستفروشی دخترک در یک مساحت کوچکی، نزدیک مترویی در مرکز شهر روی زمین پهن بود. زنی جوان کنار آن دخترک روی زمین نشسته بود و نگاه معصومانه دخترک به تخته وایت بردی که در دست آن زن قرار داشت دوخته شده بود. معلوم بود آن زن در حال آموزش به آن دختر است. کمک به کودکان کار را زیاد دیده بودم، یا غذا بود یا پول یا پوشاک. اما این کمک خیلی متفاوت بود. کنجکاو شدم و نزدیک آن زن رفتم. دخترک از دیدنم کمی ترسید. دست ...
همه چیز درباره مرگ آوا قهرمانی زیر شکنجه نامادری
خیلی خیانت کرد پول، خانه، ماشین و همه چیزم را گرفت و برد. یادم نمی رود یک روز آمد و داد بیداد کرد و گفت یا باید خانه را به نام من بزنی و یا من را باید بکشی، خانواده من هم چون انسانهای شریفی بودند، گفتند این کار بکن. وی در حالی که تاب ایستادن ندارد، روی سنگی می نشیند و ادامه می دهد: مادر آوا هشت ماه بعد از اینکه با یک فرد دیگر به ترکیه رفت، به کشور برگشت و از من طلاق گرفت و در ...
پایان کابوس خیابان خواب ها
زینب زینال زاده- روزنامه نگار شب، وقتی تهران از ترافیک و شلوغی و رفت وآمد شهروندان عجول فارغ می شود، آن زمان که آخرین مغازه ها و رستوران های شهر کرکره شان را پایین می دهند و همه می روند خانه هایشان؛ درست زمانی که بوی غذای خوشمزه از درز پنجره آپارتمان ها راهش را به کوچه باز می کند و اکثر خانواده ها دور هم شام می خورند و تلویزیون تماشا می کنند، کسانی هستند که در خیابان های تاریک و خلوت ...
گفت وگوی تفصیلی| نگاه رهبر انقلاب به مسئله زن و حجاب چگونه است؟
همان انسان محوری ای است که از حاق اسلام می آید، و بعد آیات قرآن را می آورند و انسان را عزیزکرده خدا می دانند. این نگاه وقتی می رسد به زن و خانواده خودش را نشان می دهد. یعنی به عنوان کوچک ترین سلول اساسی جامعه وقتی نگاه می کنند به خانواده با همان نگاه انسان شناختی شان است؛ یعنی انسان چون این ویژگی را دارد، راه تعالی این انسان از داخل آن کوچک ترین سلول شروع می شود و به همین خاطر است که خانواده خیلی ...
ناگفته هایی تلخ از حادثه تروریستی کرمان
مجازی پخش شد، چند مامور پلیس، تعدادی دانش آموز و حتی امدادگر هلال احمر هم جزو قربانیان خصم بدطینت بودند. سلیمه تویسرکانی 35 ساله، امدادگر هلال احمر کرمان هم با بسیاری از همکارانش تمام این صحنه ها را از نزدیک دید. او برای ما از آن چند ساعت جهنمی تعریف کرد. من هر سال به مراسم سالگرد می رفتم، اما امسال یکی از بدترین روز های عمرم را به چشم دیدم. کمر همه ما از این اتفاق دردناک شکسته و توان هضم ...
خدا به من قدرت خنداندن داد
، بچه میهمان را بوسیدم. یک لحظه متوجه بچه سه ساله ام شدم که ما را نگاه می کرد. بعد رفتم بچه خودم را بوسیدم. گفت بابا! تو الکی من را بوسیدی. راست می گفت. برق از چشمم پرید، چون واقعا هم این طور بود. من وقتی متوجه نگاه بچه ام شدم، او را بوسیدم. پس مهربانی باید صادقانه باشد. اگر آدم به همسر یا فرزندانش می گوید دوستتان دارم، باید راست بگوید. شما همیشه دغدغه بعضی از مسائل مثل اقامه نماز و زکات را ...
به بچه ها درست زندگی کردن را یاد بدهید
ایی تدریس داشتم که 5 پایه، با 32 دانش آموز و به صورت دوشیفته دایر بود، یک اتفاق خیلی جالب که برایم افتاد، این بود که من یک روز سرما خوردم، سرماخوردگی خیلی شدید که قادر به حرف زدن نبودم. صبح روز بعد هنوز هوا تاریک بود که در خانه ام را زدند. رفتم در را باز کردم، دیدم یک دانش آموزکه خودشان هم نیازمند بودند و اوضاع مالی خوبی نداشتند با یک کاسه شیر داغ پشت در ایستاده بود و گفت آقای معلم این را ...
پیکر حاج یدالله جان همرزمانش را نجات داد
بیشتر با خانواده خود باشند، همچنان به همرزمان و خانواده های شهدا سرکشی می کردند.) وقتی به خانه آن شهید رفتم و در زدم، دختر کوچک شهید در خانه را باز کرد تا مرا دید فهمید که یکی از دوستان پدرش هستم. بدون اینکه نگاه به اسباب بازی که توی دستم بود، بیندازد، گفت اگر بابام را آورده ای بیا داخل اگر نیاورده ای برو! و در را به رویم بست. این واقعه موجب تأثر حاجی شده بود. تا چند روز او را می دیدم که گرفته و ناراحت است. شاید به خاطر همین مسائل بود که حاضر نمی شد، زیاد به خانواده و تنها دخترش سر بزند تا آنجا که دختر چهارساله اش او را نمی شناخت. ...
خودکشی پسر دانش آموز 11 ساله با روسری مادر
اعزام شدندو مشاهده کردندکه او خودش را با روسری زنانه از چهارچوب در اتاق خواب حلق آویز است. مادر این پسر در جریان تحقیقات گفت: زمان حادثه پسرم در خانه تنها بود و نمی دانم چرا خودکشی کرده است. او پسر سرزنده و شادی بود. چند بار در خانه دیده بودم که صندلی می گذاشت و بالای آن می رفت و می گفت از این بالا چقدر همه چیز خوب است. محسن اختیاری، بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران با تائید این خبر به جام جم گفت: تحقیقات برای شناسایی انگیزه پسر دانش آموز از خودکشی ادامه دارد. 4747 ...
قصه ای که حاج قاسم بعد از شهادتش در خواب برای کودک هندی گفت / شعر قالبی برای ارائه ارزش های اسلامی است
داشت که یک سال بعد از فوت حاج قاسم این بچه از پدر و مادرش هر شب، قصه حاج قاسم طلب می کرد تا به عنوان لالایی برایش بگویند. وی افزود: پس از مدتی پدرش از من درخواست قصه ای از حاج قاسم می کرد و هر دفعه از ایران کتاب های حاج قاسم را برای او می آوردم. قزوه بیان کرد: در شبی پدر این کودک به مدراس هند سفر کرد و مادرش نیز مریض بود که آن شب بدون قصه حاج قاسم و ناراحت خوابید اما در خواب ...
ناگفته های قتل آوا قهرمانی به دست نامادری سنگدل / دلیل طلاق پدر و مادر آوا
دری اش بسیار نا امن است و حتی یک بار خود بچه ها به من گفتند ناپدری شان آنها را در سرویس بهداشتی زندانی کرده بود. من سواد و گوشی ندارم، مثل مادر آوا نصف شب به اینستاگرام بروم و پست و استوری بگذارم ولی به مسوولان می گویم بچه من در شرایط مناسبی زندگی نمی کند. مادر آوا در اینستاگرام دنبال فالوور است که تا نصف شب به استوری و کلیپ گذاشتن می پردازد؛ حداقل الان دلش برای بچه اش آراز ...
تیری آنری: سال ها به همه در مورد خودم دروغ گفتم!
پدر سختگیرم نقاب می زدم. ما تمایل داریم به جای مواجهه با مشکلاتمان بدویم و فرار کنیم، این همان کاری است که همیشه انجام می دادم. ما سعی می کنیم مشغول بمانیم، سعی می کنیم به آن فکر نکنیم. کووید اتفاق افتاد و من پرسیدم "چرا می دوی، چه کار می کنی؟" من در قرنطینه و در مونترال بودم و یک سال نمی توانستم بچه هایم را ببینم. خیلی سخت بود. حتی حرف زدن از آن سخت است. چیزی شبیه به آن باید برای ...
نقشه شوم مرد جوان با عروس 15 ساله / مرد جوان برای مهاجرت به زنش هم رحم نکرد!
خودش باشد چون سرپرست خانواده است یارانه دولتی را قطع می کنند. این بود که دیگر اعتراضی نکردم ولی مدتی بعد با بهتر شدن وضعیت اقتصادی شوهرم، او یک واحد آپارتمان دیگر هم خرید تا به اجاره واگذار کند اما یک شب در مهمانی خانوادگی ماجرای عجیبی رخ داد آن شب خواهر شوهرم مدارک شناسایی خود را به محمد داد و گفت: همین مدارک کافی است؟! شوهرم که دست و پای خودش را گم کرده بود با نگرانی پاسخ داد: حالا باشد بعد می ...
افشاگری یکی از برترین بازیکنان تاریخ لیگ برتر؛ آن وقت ها افسردگی داشتم و نمی دانستم!
اکنون مربی تیم زیر 21 ساله های فرانسه است، همچنین در کادر مربیگری بلژیک کار می کرد و قبل از اینکه در اواخر سال 2019 هدایت مونترال ایمپکت را بر عهده بگیرد، موناکو را مربیگری می کرد. او می گوید در اوایل همه گیری ویروس کرونا تقریبا هر روز گریه می کرد. و ادامه داد: باید یک پا را جلو بگذارید و بعد بعدی را جلو بیاورید و راه بروید. این چیزی است که از بچگی به من گفته اند. من هرگز راه رفتن را ...
توطئه خانواده تاجر ثروتمند برای رسیدن به اموال پدرشان / دختر 15 ساله توسط مادرش اجیر شده بود
اموالش را همسر دومش تصاحب کند. من هم به دستور مادرم که میگفت همه این کارها را به خاطر آینده ما انجام می دهد، وارد این ماجرا شدم. پدر و مادرت از یکدیگر جدا شده اند؟ بله آنها حدود یک سال قبل از هم جدا شدند. چون خیلی با یکدیگر اختلاف داشتند و من از زمانی که یادم است مدام با هم جر و بحثشان می شد. پدرت بعد از جدایی از مادرت مجددا ازدواج کرد؟ بله، چند ماه قبل با زنی آشنا شد و با ...
دسیسه خانوادگی برای سرقت از پدر خانواده
خانه ویلایی ام در یکی از خیابان های شمالی تهران همراه دخترم زندگی می کنم. یک سال قبل در حالی که دو دختر و یک پسر داشتم با همسرم اختلاف پیدا کردم و از هم جدا شدیم. یکی از دخترانم ازدواج کرده است و پسرم هم همراه مادرش زندگی می کند، اما دختر مجردم با من زندگی می کند. مدتی قبل تصمیم گرفتم ازدواج مجدد کنم و به خواستگاری زن جوانی رفتم و با هم ازدواج کردیم، اما او هم مدتی قبل از خانه قهر کرد و به ...
تغییرات خیره کننده چهره صهبا شرافتی بازیگر نقش روناک در سریال نون خ (+عکس)
بازی می کند. صهبا شرافتی در مورد علاقه اش به بازیگری می گوید: زمان پخش سریال قهوه تلخ بچه بودم، فکر می کنم حدود ده سال داشتم که به بازیگری علاقه مند شدم. در مدرسه تئاتر کار می کردم و مورد تشویق قرار می گرفتم. در خانه فیلم می گذاشتم و تلاش می کردم جای شخصیت ها بازی کنم تا وقتی مقابل دوربین می روم راحت و باورپذیر باشم. همچنین سر پروژه های مختلف می رفتم، تست می دادم و می گفتند تو ...
گفتگوی خواندنی با پرویز پرستویی/ ناگفته های خاص از آژانس شیشه ای، مارمولک و بید مجنون
همه چیز تمام شد، خواستم آن آدم را به من نشان دهد و ایشان آن آدم را به من وصل کرد. او یک جانباز هست. البته چند نفر هستند. که یکی شان همین عباس علمدار است که کمتر از یک سال است فوت کرده و کتاب کوچه نقاش ها درباره اینهاست. آقای حاتمی کیا حاج عباس را به من معرفی کرد و من به دفترشان رفتم و از همان جا هم زنگ زد به خانه اش و گفت حاج خانم شام درست کن، من چند تا میهمان دارم و ما به خانه ایشان رفتیم. من ...
جنون زورگیری دختر 27 ساله از زنان + فیلم
...، غروب همان روز حالم بد شد و نفهمیدم چه کار می کنم. این زن جوان که ادعا می کند سابقه بستری در بیمارستان اعصاب و روان و 2 بار اقدام به خودکشی دارد، می پرسم اتفاق دیگری هم آن روز افتاد که حالت آن همه بد شد؟ سکوت می کند و اشکش از گوشه چشمش سرازیر می شود. وقتی برای جزییات بیشتر موضوع به سراغ قربانیان رفتم، مریم میان صحبت های ماموران، سربازان، خبرنگاران، شاکیان و خانواده ...