سایر منابع:
سایر خبرها
این مرتبه چون علی اکبرِ امام حسین (ع) راهی ات می کنم
برادر شهید زینلی گفت: مادرم در جواب می گوید بگذار دستت خوب شود و این مرتبه که خواستی روی مانند علی اکبرِ امام حسین (ع) من آرایشت می کنم و می فرستمت. به گزارش خبرنگار فرهنگی حیات ؛ شهید لطف الله زینلی یکم خرداد 1346، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش احمد و مادرش سلاطین نام داشت. دانش آموز اول متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و دوم اسفند 1361، با سمت امدادگر در فکه ...
دورهمی شوم 5 دانشجو با قارچ های مخدر
در را شکسته و وارد خانه شدند. دو جسد در پذیرایی با ورود مأموران به آپارتمان شماره دو، در طبقه اول، آنها با جسد دختر جوانی روبه رو شدند که به طرز فجیعی به قتل رسیده بود. چند متر آن طرف تر جسد پسر جوانی مشاهده می شد که او نیز با ضربات متعدد چاقو و قمه کشته شده بود. داخل یکی از اتاق ها بدن نیمه جان و زخمی پسر جوانی به نام کامبیز دیده می شد. روی دیوار اتاق خواب با خون حرف اس انگلیسی ...
تحقیر نوعروس بخاطر نیاوردن جهیزیه
و تا مرز بیهوشی کتکم می زد! در این شرایط پسرم عازم خدمت سربازی شد و من هم در همین هنگام از شوهرم طلاق گرفتم تا فرزندانم را زیر بال وپر خودم بگیرم، این گونه بود که با کارگری در رستوران ها و منازل مردم مخارج زندگی را تامین می کردم ولی غافل از این بودم که سبحان به خاطر یک عشق خیابانی از خدمت سربازی فرار کرده و به مصرف قرص های روانگردان آلوده شده است. وقتی این موضوع را فهمیدم ...
اگر خطیر واقعا استقلالی است خودش باید برود
سربلندی استقلال و رضایت هوادار گام بردارند. جالب اینکه پس از جلسه فوق، رسانه باشگاه این طور گزارش داد که مدیرعامل و سرمربی این باشگاه بعد از رفع سوءتفاهم ها، از پیشکسوتان و بزرگان استقلال به دلیل حسن نیت شان قدردانی کرده و بعد از پایان جلسه هم اندیشی، نشست خصوصی و دونفره ای را برگزار کردند که خروجی آن، اتحاد و صمیمیت بیشتر بود. در آن زمان این طور مطرح شد که آنها با تاکید بر اینکه کنار هم برای ...
مرگ زن جنایتکار در سلول زندان زنان تهران / او قرار بود اعدام شود!
خیابان با مقتول آشنا شدم. او پسر ثروتمندی بود موضوع را به مادرم گفتم و تصمیم گرفتیم او را گروگان بگیریم تا از خانواده اش اخاذی کنیم. روز حادثه او را به بهانه اینکه مادرم فال قهوه می گیرد و می تواند آینده ات را پیش بینی کند به خانه مان آوردم. طبق نقشه در قهوه اش 12 عدد قرص خواب آور ریختیم. وقتی بی هوش شد دست و پایش را بستیم. ساعتی بعد که به هوش آمد، گفتیم با پدرت تماس بگیر و بگو ...
دختری که شهادتش را از شهید آرمان علی وردی گرفت
.... برایم عجیب بود، گفتم: نه من خانه می مانم تا فائزه بیاید. برادرم به پایم افتاد و گفت: از تو خواهش می کنم همراه من بیا برویم. ناراحتی برادرم را دیدم، به هم ریختم. همسرش هم گریه می کرد. من همراه شان به خانه برادرم رفتم. آنجا بود که متوجه شهادت دخترم شدم، اما هنوز امید داشتیم، چون اسم او در لیست شهدا نبود. گویا فائزه جزو شهدایی بود که همان ابتدا به پزشکی قانونی انتقال داده شده بودند و نامش را در لیست شهدا ثبت نکرده بودند تا ابتدا خانواده در جریان قرار بگیرد، بعد اسامی اعلام شود. منبع: روزنامه جوان باشگاه خبرنگاران جوان وب گردی وبگردی ...
خرید 500 بخاری برای 5 روستای مناطق سردسیر؛ شرط بخشش قاتل | شرکت در امور خیریه شرط بخشش قاتل خواهر
دستگیر شدم. مدیرعامل ورشکسته شرکت پس از اقرار به قتل و بازسازی صحنه قتل، روانه زندان شد. او پس از مدتی در دادگاه پای میز محاکمه رفت و به قصاص محکوم شد. با قطعی شدن رای، شمارش معکوس برای اجرای حکم آقای مدیر عامل شروع شد. او به شدت از اشتباه بزرگی که مرتکب شده، پشیمان بود و می گفت در زندان نماز قضاهای مقتول را می خواند و هر شب از خدا طلب بخشش می کند. این مرد در مدت این 12 سال، دو مرتبه پای ...
سفره فروشی که سفره دار شد/ شهید نعمت الله آچک زهی؛ سرباز 15 ساله حاج قاسم + فیلم
به گزارش ایسنا، نعمت الله آچک زهی از جمله شهیدان افغانستانی جنایت تروریستی در کرمان در سالروز شهادت سپهید شهید حاج قاسم سلیمانی است و حالا جواد شیخ الاسلامی، خبرنگار ایسنا همزمان با چهلمین روز شهادت این زائران به گفت وگو با خانواده شهید نعمت الله آچک زهی نشسته است. خون شریکی مردم ایران و افغانستان، این بار در گلزار شهدای کرمان تازه به کرمان رسیده ام و برای دیدن خانواده شهدای گلزار شهدای کرمان آرام و قرار ندارم. اولین مقصد هم خانواده شهید نعمت الله آچک زهی ، شهید 15 ساله افغانستانی ...
گفت وگوی صمیمانه با دکتر مجید کابلی جانباز 70 درصد و متخصص ژنتیک پزشکی و عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی
بود به عقب برگرداندیم. ابتدا رنگش کردیم تا ارتش نگوید مال ماست و بعد متوجه شدیم گلوله نداریم تا با آن شلیک کنیم. مجبور شدیم به نوعی بدون اجازه ارتش چند گلوله برداریم )بخاطر جثه ضعیفم، یکی از کارهایم این بود که از برادران ارتش دزدی می کردم و گلوله-106 را می آوردم (. صبح روز بعد جناب سرهنگ شمس از لشکر 21 حمزه آمد و شکایت کرد که بچه های شما می آیند و وسایل ما را برمی دارند ولی هرچقدر می گشت چیزی پیدا ...
از سلول های ساواک تا سنگر شهادت: سرنوشت یک مهاجر الی الله
...، متعهد و آگاه و از مقلدان حضرت امام خمینی (ره) بود. احمد تحصیلات دوره ابتدایی را در روستای خود به، پایان رساند و مدتی نیز در مکتبخانه به تحصیل علوم دینی پرداخت. اما مکتبخانه زادگاهش را پاسخ گوی ظرفیت ذهن خود ندانست؛ از این رو، برای ادامه تحصیل و فراگیری علوم دینی، در سال 1342 به حوزه علمیه امام صادق (ع) رفت. در سال 1343 بار سفر به قم بست و به حوزه علمیه قم هجرت کرد. احمد با تلاش ...
روایتی از شهید 4 ساله حادثه تروریستی کرمان
ست که در تمام این مدت کارش گریه بوده است. نمی دانم از کجا شروع کنم. آخر چه بگویم؟ چه بپرسم؟ چندباری سعی می کنم تسلیت بگویم و با کلمات ناقص ام تسلی شان دهم که نمی شود. نمی توانم. محمدامین و یثنا یک گوشه نشسته اند و لام تا کام حرف نمی زنند. نگاهی به خواهر و برادر نازنین فاطمه می کنم و می پرسم بچه ها هم آن روز گلزار شهدا بودند؟ مادر شهید جواب می دهد: بله. یسنا و محمدامین هم آن روز همراه فاطمه بودند. م ...
هراس از بازگشت مهاجران ایرانی/ ریشه ها و آسیب های احساس ناامنی ایرانیان مهاجر برای ورود به کشور
سر دختر جوان: آن ها خودرو را توقیف کردند درحالی که به این فکر نمی کردند که دیروقت است و دو دختر جوان با یک چمدان دستی در خیابان مانده اند. خودروی توقیف شده متعلق به من نبود و 2 ماه طول کشید تا مالک ماشین توانست آن را پس بگیرد. قبل از این اتفاق، به دوستانم گفته بودم که نمی خواهم در آمریکا زندگی کنم و حتماً به ایران باز می گردم. شمیم چند روز بعد از این حادثه، حادثه ای دیگر را تجربه کرد: با دوستانم ...
دیدار غیر منتظره اندیشمندان ازبکستان با اعضای انجمن ایرانی تاریخ
تاشکند شدم. همایشی درباره فرهنگ مشترک ایران و ازبکستان در حالی برگزاری بود. بعد از آنکه چند دانشمند از ازبکستان سخنرانی کردند، نوبت به من رسید. گفتم در این چند دقیقه حضورم در ازبکستان، متوجه شدم زمین و آسمان ما یکی است، چرا که این واژه ها در ایران و فارسی هم به کار می رود. وی ادامه داد: دو ملت چه چیزی برای پیوندهایشان می خواهند به جز زمین و آسمان؟ هر چه در آنجا زندگی کردم، عمق روابط ...
درگیری در افغانستان قتل در ایران!
قتل رسیده است. با تحقیق از همکاران وی در ساختمان نیمه کاره معلوم شد که مقتول مدتی بوده که در این ساختمان مشغول به کار شده و با کسی درگیری و اختلاف نداشته است. آن شب هم با شنیدن صدای دعوا و درگیری بیدار شده و مشاهده کردند دو مرد تبعه افغانستان همکارشان را به شدت زخمی کرده و با تهدید بقیه کارگران فرار کردند. آنها نمی دانستند که متهمان چرا این بلا را سر همکارشان آورده اند و کسی آن دو نفر ...
بهترین کتاب های انگیزشی که مطالعه و دقت در آنها زندگی تان را دگرگون می کنند
...، روایت دست نویس را با ده ها نقاشی شگفت انگیز می آمیزد. این کتاب جذاب با طراحی بسیار زیبایش گنجینه ای برای نسل های بعد است. 6- کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید Reinventing Your Life نویسنده: جفری ای یانگ در کتاب “زندگی خود را دوباره بیافرینید” بیاموزید که چگونه به رفتارهای مخرب خود پایان دهید. رفتارهایی که شما را از زندگی بهینه و موفقیت آمیز باز می دارد ...
قتل فجیع پسر جوان در بریانک بخاطر زنجیر طلا و ساعت گرانقیمت
: روز حادثه برادر بزرگم با من تماس گرفت و خواست به مقابل خانه شان برویم. من همراه بهروز و دوست مان نیما به آنجا رفتیم. برادرم با همسایه شان دعوا کرده بود. من به مرد همسایه اعتراض کردم که ناگهان شاهرخ و شهرام به ما نزدیک شده و اعتراض کردند. درگیر شده و چند سیلی به آنها زدم که رفتند. چند دقیقه بعد همراه دوست شان اکبر با قمه به آنجا برگشتند. ما هم از ترس مان شیشه نوشابه برداشته و به سمت شان پرت کردیم ...
قاتل خواهر بعد از 10 سال از سوی والدینش بخشیده شد
مرگ شده است. این مادر و پدر گفتند: ما وقتی به خانه دخترمان رسیدیم که پسرمان داشت فرار می کرد. او ما را به سمتی هل داد تا بتواند فرار کند. به این ترتیب با شناسایی هویت قاتل، مرد معتاد تحت تعقیب قرار گرفت و بعد از چند روز فرار بازداشت شد. او اعتراف کرد: به خاطر اعتیاد رفته بودم پول مواد را از خواهرم بگیرم، اما پول نداد و من عصبانی شدم، بعد هم او را هل دادم. نمی خواستم او را بکشم ...
کودکان در میدان مین
علایق فرزندمان را بفهمیم و سپس بازی ها و کتاب های مرتبط را برای او تهیه کنیم. دیدم وقتی موبایل اولویت ماست چقدر ضرر می کنیم آدرین، مهندس 43 ساله در سائوپائولو در برزیل زمان استفاده دختر چهار ساله اش از گوشی را به 30 دقیقه در روز محدود کرده: با تماشای رفتار دیگران، متوجه شدم که وقتی موبایل اولویت ماست چقدر ضرر می کنیم. من خانواده ای را در رستورانی دیدم که موبایل های خود خیره شده ...
نزاع خونین برادران؛ قاتل اصلی کیست؟
شمشیر ما را دنبال کردند. ما هم چند شیشه نوشابه به سمت شان پرت و بعد هم فرار کردیم. بعد از دور شدن از محل متوجه شدم برادرم نیست، به عقب برگشتم و متوجه شدم زخمی شده است. او را به بیمارستان بردند و بعد هم برادرم جانش را از دست داد. مهران به اتهام مشارکت در درگیری بازداشت شد و چند روز بعد نیز ماموران رد دو برادر و دوست شان را زدند و آنها را هم بازداشت کردند. سعید و سینا قتل را انکار کردند و ...
شوهرم کتکم می زند تا با طلاق موافقت کنم
خواستم به خانه پدرم بازگردم و آشفتگی های قبلی را تحمل کنم! از سوی دیگر نیز دخالت های مادرشوهرم در زندگی من اوضاع رابدتر می کرد و سعید هم کاملا مطیع خواسته های مادرش بود. در همین شرایط ناگهان مادر شوهرم زیر پای برادر ناتنی ام نشست و او را که جوانی معتاد بود، به دام دخترش انداخت. سمیه خواهر شوهر بزرگ من بود و بعد از طلاق از شوهرش به زنی خلافکار تبدیل شده بود. او پرونده های سرقت و فرار از منزل ...
خونی که برای یک ساعت و زنجیر طلا ریخته شد
قمه و شمشیر داشتند، ما هم از ترس مان شیشه نوشابه برداشتیم و به سمت شان پرت کردیم تا بتوانیم فرار کنیم. چند دقیقه بعد متوجه شدم برادرم نیست اول فکر کردم جلوتر از ما فرار کرده اما بعداً فهمیدم آنها برادرم را کشته اند. قاضی از او پرسید: طبق گزارش های پلیس و اظهارات خودتان، شما با مهارت خاصی شیشه ها را شکستی و به سمت آنها پرتاب کردی. برادر مقتول گفت: من هم ورزشکارم هم بارها دعوا کرده بودم ...
تغییرات بازیگران سریال دلدادگان پس از 5 سال + اسامی و بیوگرافی بازیگران !
سریال دلدادگان می باشد. وی متولد 14 مهر ماه سال 1360 در تهران می باشد و اصالتا اهل شیراز است. او فارغ التحصیل مهندسی صنایع می باشد. وی عضو یک خانواده 5 نفر است و دو خواهر کوچک تر از خود دارد. شاهرخ استخری تا سوم دبستان، ساکن بلوار کشاورز بوده است و از آن به بعد در شهرک غرب زندگی می کند. سوم دبستان را در مدرسه 15 خرداد و دوره راهنمایی اش را در مدرسه آزادی و دوران دبیرستان اش را در فجر ...
جنایت در ایران، زورگیری در ترکیه
شد اما او فراری شده بود تا اینکه چند روز قبل، یکی از بستگان مقتول به صورت اتفاقی وی را در خیابان دید و با پلیس تماس گرفت. به این ترتیب متهم فراری دستگیر شد و صبح دیروز برای انجام تحقیقات به شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران انتقال یافت. وی وقتی مقابل بازپرس محمد جواد شفیعی قرار گرفت، چنین گفت: مقتول نقش پستچی را بازی کرده و به خانه همسر برادرم رفته بود. او با تهدید چاقو به وی تجاوز کرده بود ...
امروز ما هر چه داریم مدیون امام خمینی (ره) هستیم
بگوییم به خصوص برای نسل جوان که متأسفانه تنبلی و کاهلی می کنیم. ادب عنوان کرد: خلاصه بعد از فرار از پادگان به سمت سمنان آمدم و در راهپیمایی ها و تظاهراتی که در سمنان آن روز ها انجام می شد شرکت می کردم، یادم هست در یکی از تظاهرات متوجه شدیم که می خواهند جلوی تظاهرات مردمی را بگیرند و ما در مسجد امام بودیم همه تظاهرکنندگان پراکنده شدند و هر کس به سمتی رفت من هم به سمت چهار راه مازندران ...
کف پاها از شکنجه گوشت اضافه می آورد/ آزار و تهدید زنان جلوی همسرانشان
خواستند می کردند؟ گفت: سه ماه در کمیته بودم بعد از آن مرا به زندان قصر منتقل کردند، وقتی که برخی افراد درباره ما چیزی را لو می دادند ما را به کمیته برای بازجویی می بردند و بعد دوباره به زندان برمی گردانند. دادگاهی شدم؛ در دادگاه اول به جرم اقدام علیه امنیت به 15 سال حبس محکوم شدم، اما در دادگاه دوم این میزان به 10 سال کاهش یافت. پرسیدم یعنی اگر انقلاب نمی شد باید 10 سال در زندان بودید، یعنی ...
شوهرم مسواک هم نمی زد ! / من آلوده گناه شدم و رسوایم کرد !
همین خاطر هم از زندگی ساده و محقرانه ای برخوردار بودیم. هنوز به سن نوجوانی نرسیده بودم که پدرم فوت کرد و مادرم با کارگری در زمین های کشاورزی اطراف شهرک، من و خواهرم را زیر بال و پر خودش گرفت. من و خواهرم فقط 2 سال اختلاف سنی داشتیم و در نبود مادرم خانه داری می کردیم تا این که حدود 4 سال قبل و با معرفی یکی از همسایگان 2 برادر از اهالی یکی از روستاهای ساری به خواستگاری ما آمدند و این گونه ...
وقتی پیش بینی های غرب کیک بود نه واقعی!
سمتشان رفتم با شوخی گفتم شما چرا با این همه عائله؟ خندید و گفت؛ بگو ماشالله خانوم! بیشتر که صحبت کردیم متوجه شدم مادر خانواده تنها 3 سال از من بزرگتر است، چندین بار بهم تشر زد که مشکل از شما هاست و ما کار درست رو انجام دادیم. زهرا خانوم می گفت برای کشور باید نسل جدید رو درست تربیت کنیم، بچه ها باید مسیر راهپیمایی رو بیان، باید از نزدیک همه چیز رو لمس کنن، بدونن چقدر برای این ...