سایر منابع:
سایر خبرها
به نام شان افتاده بود. وَمَا تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ و کسی نمی داند که در کدام زمین خواهد مُرد. در همان جا که به دنیا آمد؟ یا در شلمچه؟ زیر شنی تانک ها. مچاله شده توی آغوش گرم رمل ها؛ و با چشم هایی که خیره به آسمان، جان می دهند. نه، جز خداوند، هیچ کس نمی داند. ما همیشه از ساعت و محل مرگ مان بی خبریم؛ و این بی خبری، رنج آلودترین عذاب شیرین بشر است! آه، بشر. آن متهمِ به ...