سایر منابع:
سایر خبرها
احیای شب های قدر در اصفهان هیئت کجا برویم؟
مداحی جواد انصاری و سخنرانی آیت اله کلباسی *تخت فولاد مقبره بابا رکن الدین: با مداحی جواد انصاری و سخنرانی حجت الاسلام مولایی *تخت فولاد تکیه صاحب روضات: حجت الاسلام روضاتی *حسینیه شهدای بسیج خیابان پاسداران: با مداحی سید احمد معنوی و سخنرانی حجت الاسلام روضاتی *مصلای نماز جمعه اصفهان: با مداحی سید احمد معنوی و سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین داستانپور * مسجد الرسول صلی الله علیه و آله: با سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین مهدی فوقی ...
روایت آخرین روز زندگی فرمانده لشکر 27 محمّد رسول الله(ص) + عکس
طوسی رنگ متوقف شد، حسین فهیمی بود و گفت؛ "قاسم، بیا!"، رفتم، داخل قایق را نگاه کردم پتویی سربازی بود، گفتم؛ "چیه؟"، پتو را کنار زد و پیکر پاک حاج عباس کریمی بود با صورتی گل آلود و خشک شده و سیاه شده، ولی زیر سر پراز خون، سر را برگرداندم به اندازه 4وجب شکافته بود. به حسین گفتم؛ "چی شد؟"، گفت؛ "بالای روستای الهاله کنار خاکریز دور تا دور آب بود، داشت یک فرمانده ارتش را توجیه می کرد که ...
تعطیلی سخنرانی علی اکبر ناطق نوری در مسجد دانشگاه تهران
نفوذی داشتند و با همکاری سایر مسئولین دانشگاه، مسجد را قفل کردند. من وقتی این وضع را دیدم، در همان حیاط جلوی در مسجد، عبا را انداختم و ایستادم برای نماز و پشت سر ما هم یک جمعیت فراوانی ایستادند و در همان حیاط نمازمان را خواندیم. آقایان دیدند که خیلی بد شد، آمدند در کوچک مسجد را باز کردند و گفتند آقا بفرمایید. ما هم از همان در به داخل رفتیم. معلوم بود که اوضاع غیر عادی است؛ وقتی بالای ...
آخرین جمله ابن ملجم ملعون قبل از ضربت به امیرالمؤمنین(ع) چه بود؟
...> وقتی خدای سبحان آیه 2 سوره عنکبوت را نازل کرد: ( آیا مردم گمان کرده اند که به صرف اینکه بگویند ایمان آوردیم به خود واگذاشته می شوند و مورد فتنه و آزمایش قرار نمی گیرند؟) دانستم که تا رسول خدا (ص) در میان ما است فتنه ای بر ما نازل نمی شود. لذا گفتم: (رسول خدا این چه فتنه ای است که خدا آن را به اطلاعت رسانده است؟) فرمود: ( علی! بیگمان امت من پس از خودم دچار فتنه و آشوب می شوند)... سپس رسول ...
روایت مبارز تبریزی از روزه داری در انفرادی ساواک
...، یکی که سرگرد صدایش می کردند و یکی دیگر که گویا معاونش بود. سرگرد کاپشن سفید پوشیده بود و دستور را او می داد. ماشین که راه افتاد چشمانمان را بستند و دستبند را از دو دستمان باز کردند و زدند به یکی و سر دیگر دستبند را بستند به دستگیره لوله ای در عقب لندرور که کارمان را سخت تر هم کرد، چون دست خسته می شد و دیگر حتی حسش هم نمی کردیم. حرکت که کردیم، ماشین چند قر کمر داد و چند دور زدند که ما مسیر ...
روایت مبارز تبریزی از روزه داری در انفرادی ساواک
شادروان محمدحسن عبدیزدانی از مبارزان فعال انقلاب بود که به مراتب توسط عوامل رژیم پهلوی دستگیر و زندانی شد. در ادامه روایت این مبارز تبریزی از روزه داری در زندان های انفرادی ساواک از نظر می گذرد. عبد یزدانی می گوید: شب آخری که مهمان باغ حاج فرج [1]بودم، آبگوشتی را که برای افطار آورده بودند تیلیت کرده و [... ...
چرا مخملباف، مجید انتظامی را روبروی بنیاد مستضعفان تنها گذاشت
کار های آخر بود که قدری دستمزد ها بالا رفت البته آن هم با شرایط روز. پس احساس کردید که آنچه شایسته شما است در فضا وجود ندارد و از کار دور شدید؟ مجید انتظامی: البته من امسال بعد از سال ها موسیقی یک فیلم را کار کردم، کاری دفاع مقدسی بود و من می خواستم بدون تعارف ببینم می توانم دوباره از هیچ، چیزی را به وجود بیاورم و مورد پسند مردم هم باشد. می خواستم خودم را محک بزنم. ...
مجید انتظامی: از تلویزیون شکایت کردم گفتند موسیقی خوب نساز
رویداد24 خبرآنلاین: آثار مجید انتظامی استاد آهنگساز از این دسته است. بعضی از ملودی های او ارجاع به یک فیلم سینمایی و یا یک کار تصویری نیست، بلکه ارجاع به یک تاریخ است، به یک دوره، به کوران حوادثی که همه در آن زندگی کرده ایم، عده ای کودک بودیم و عده ای هم سن خود آهنگساز و بعضی مسن تر از او. این گفت وگو حاصل نمی شد مگر به کمک گلنوش انتظامی دختر استاد که در هماهنگی آن لطف و صبوری داشت. در میان گفت وگو او بارها نکاتی را طر ...
حال و هوای معنوی رزمندگان در نوروز 1363 از زبان شهید خلیل شرفی
3 سنگر های دیگر (5 سنگر دیگر) رو باز بود و برادران در زیر باران نگهبانی دادند و تمام حرفشان برای رضای خدا است حتماً بدون مزد و پاداش نیست. ما را برای استراحت به پادگان آوردند و خاطره از یاد نرفتنی که در این موقع دارم تحویل سال جدید 1363 است. حدود ساعت یازده الی دوازده روز سه شنبه، ناهار را پهلوی برادران گرامی خودم و بعد از صرف ناهار و گرفتن وضو به حسینیه قدس واقع در این پادگان رفتم. بعد ...
عمران زاده: تا آخر عمر به استقلال برنمی گردم/ قلعه نویی گفت آقای اِستِرِسیان استرس داری؟/ رحمتی و جباری ...
ای است که خودش روی آن سوار بود و از جزئیاتش خبر داشت اما آن سال خیلی اذیت شدم. شاید باور نکنید ولی همان سال با خودم عهد بستم به دیگر عنوان عضو کادر به استقلال برنگردم مگر اینکه شرایط بسیار خوب و استثنایی باشد که برگردم. آنا: واقعا؟ چرا این تصمیم را گرفتی؟ همانطور که گفتم خیلی اذیت شدم. در آن سال قبل از سپاهان در صدر جدول بودیم. می گفتند ما بد بودیم، اما تیم های دیگر خیلی بدتر ...
افشاگری روحانی از اعتراضات آبان 98: خودم ساعت 5 صبح فهمیدم | گفتم گرانی را هرشب جمعه ای که صلاح می دانید ...
می دهند. کسی هم به من تلفنی خبر نداد. البته آقای رحمانی فضلی می گوید که ما زنگ زدیم به آقای واعظی، ایشان نبود. آقای واعظی هم می گوید کسی با من تماس نگرفت. ساعت 1 یا 1:30 بامداد جمعه بیدار شدم، تلویزیون را روشن کردم دیدم دو نفر دارند در شبکه خبر با هم صحبت می کنند، زیرنویس را هم نگاه کردم دیدم هیچ خبری نیست. گفتم پس این هفته انجام نشده است، اگر می شد زیرنویس می کردند، احتمالا هفته آینده ...
حضرت علی(ع)؛ ایثارگری برای همه نسل ها
(ع) برای خواندن نماز وارد مسجد شد در حالی که در حال تسبیح خداوند بود. ایشان با ورود به شبستان مسجد افرادی که به خواب رفته بودند از جمله ابن ملجم که به رو خوابیده بود را بیدار کرد و به او فرمود:برخیز از خواب برای نماز و چنین مخواب که این خواب شیطان است، بلکه بر دست راست بخواب که خواب مؤمنان است، و بر پشت خوابیدن خواب پیغمبران است. امام سپس به ابن ملجم فرمود:قصد کاری داری که نزدیک است ...
امیرالمومنین (ع) زمانی حکومت را بدست گرفت که فساد فراگیر شده بود
، ابوالحسن این جوری بود که تو می گویی. خوب امیر المومنین (ع) چهل – پنجاه سال جنگیده بود، تمام جنگ هایی که کفار با پیغمبر کرده بودند، فرمانده اش ابوسفیان و پسرش معاویه، از اول اسلام، از اول جنگ بدر، بیست و چند سال با هم درگیری ها داشتند، فرمانده سپاه کفر، رئیس مشرکین و کفار ابوسفیان بودند و در راسش معاویه و فرزندانش در راسش معاویه، بیست و سه سال با پیغمبر جنگیده بودند و بعد هم سی سال با ...
چرا بعداز احمدی نژاد من پرونده دار شدم؟ / بخاطر بازداشتم غصه خوردم و فرزندانم مریض شدند
پرونده تشکیل داده، افتخار می کنم و در این چند سال هیچ هم ناراحت نشدم، همین من را تبرئه کرده است. خدا را شاکرم و من حق سربازی و صداقت و پاکی خودم را گرفتم که در انتخابات مورد تایید قرار گرفتم. وقتی بازداشت شدم بچه هایم مریض شدند سوال : وقتی این پرونده درست شد و برای مدت کوتاهی بازداشت هم شدید، حس نکردید که دارد به شما ظلم می شود؟ پاسخ : واقعیت بگویم که من به مدت ...
افشاگری روحانی درباره گرانی بنزین؛ رئیسی با خط خودش نامه سران قوا را امضا کرده بود
رحمانی فضلی می گوید که ما زنگ زدیم به آقای واعظی، ایشان نبود. آقای واعظی هم می گوید کسی با من تماس نگرفت. ساعت 1 یا 1:30 بامداد جمعه بیدار شدم، تلویزیون را روشن کردم دیدم دو نفر دارند در شبکه خبر با هم صحبت می کنند، زیرنویس را هم نگاه کردم دیدم هیچ خبری نیست. گفتم پس این هفته انجام نشده است، اگر می شد زیرنویس می کردند، احتمالا هفته آینده این اتفاق می افتد. صبح که بیدار شدم نماز صبح بخوانم ...
بررسی فضیلت شب قدر در آیات، روایات و سیره علما
به سیاه چال تاریک دیگری رفتیم که در آن نیز بیست زندانی از سادات وجود داشت و مأمور شدم که آنها را نیز بکشم. اما نفر آخر پیرمردی بود که بدن لاغر و موهای بلندی داشت. وقتی خواستم او را بکشم به من گفت: مرگ بر تو ای رو سیاه! فردای قیامت جواب جدم علی و مادرم فاطمه را چه خواهی داد؟ بدنم لرزید اما بالاخره او را هم کشتم و غلام بدنش را به چاه انداخت. حالا تو بگو دیگر نماز و روزه و شب زنده داری به درد من می ...
نوروز 1403 زیر فشار کمرشکن گرانی /فقط رأی می خواهند، بعد یادشان می رود /هم خسته ایم، هم بریده ایم /این ...
...؛ کلماتش را تند تند و با یک انبوهی از عصبانیت به زبان می آورد؛ حق هم داشت که ناراحت باشد او یک دختر دم بخت داشت که می خواست به خانه شوهر بفرستد و برای تدارک عروسی اش بین قیمت های سرسام آور لوازم خانگی گیر کرده بود و حالا تا خرخره زیر قرض رفته بود تا جهیزیه ای برای دخترش دست و پا کند؛ اسمش احمد بود؛ می گفت : "از شما می خواهم تا صدای من باشید و این فریاد را به گوش دولتمردان برساند" احمد می گوید ...
شهیدی که با خداحافظی خود خبر از شهادتش می داد
گریه کنید. برادران و خواهرانم نباید امام تنها بماند. وصیت می کنم که یک سال نماز و روزه برایم بگیرید و فرشی که از من است را داخل مسجد محل بیندازید. والسلام. شادی روح شهید احمد جان نثاری صلوات، الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم؛ اللهم الرزقنی توفیق الشهادت فی سبیلک. انتهای خبر/ ...
ماجرای جالب آمدن شهید محرابی به مدرسه پسرش/ واکنش های متفاوت مردم در برخورد با همسر شهدا
می کند و به کمکتان می آید؟ من نمی توانم بگوییم هر وقت خواستم شهید بودند و آمدند، ولی هر وقت که واقعاً به اضطرار رسیدم و ملتمسانه به ایشان گفتم خودت بیا و حل کن، آمدند و مشکلم حل شده است. مثلاً مهیار کلاس اول دبستان که بود، یک شب به من گفت مامان مگر نمی گویید شهدا زنده هستند؟ فقط یک بار به بابا بگویید بیاید مدرسه و من بابام را به بچه ها نشان بدهم، بعد دوباره برگردد. من بعد از حرف های ...
ماجرای سیلی خوردن بازیگر زیرخاکی از استاد سمندریان
از آن هر روز تا ساعت 16 در شرکتی کار می کردم و پس از آن مشغول تمرین یا اجرای تئاتر می شدم، به هر حال جزو عاشقان سینما بودم و می خواستم پیشرفت کنم. راستش در گفتگوی درونی که با خودم داشتم برایم سوال شده بود چرا این اتفاق برایم رخ نمی دهد و وارد حوزه سینما و تلویزیون نمی شوم؟ بارها پیش آمده بود که اساتید نمایش هایمان را دیده و گفته بودند فلانی چقدر خوب بودی و ما مدتها منتظر می نشستیم تا به ...
همه چیز درباره مسجد جمکران که 1072 ساله شد + عکس
به گزارش بهداشت نیوز، مسجد مقدّس جمکران، روز هفدهم رمضان 373 هجری به فرمان حضرت بقیة الله (ارواحنافداه)، در کنار روستای جمکران تاسیس شد. تاریخچه ی آن به دست شیخ صدوق (متوفای 381 هجری) در کتاب مونس الحزین بیان شده و کیفیت نماز تحیّت و نماز استغاثه به حضرت بقیة الله (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در ضمن آن آمده است. آن چه مسلّم است، این است که این مسجد بیش از یک هزار سال پیش به ...
روایتی از ساخت مسجدی که پس از 1072 سال میعادگاه منتظران ظهور است
صاحب الزمان ( عج ) است که امروز به پایگاه مهمی برای شیعیان تبدیل شده و سالانه میلیون ها زائر در شهر کریمه اهل بیت (س) برای خواندان نماز امام زمان ( عج ) به این مسجد می آیند، نمازی که بنا بر نقل مرحوم محدث نوری در نجم الثاقب به فرموده حضرت، هر کس این دو نماز را به جای آورد چنان است که در خانه کعبه نماز خوانده باشد. ؛ بر همین اساس بود که علمای بزرگ و مراجع عظام تقلید نیز در طول این سال ها همواره به ...
نمونه هایی از کلام علما درباره مسجد مقدس جمکران
مختصری به مسجد جمکران رفت. هنگام صبح در حالی که خوشحال بود و پاهایش کاملا خوب شده بود مراجعت کرد و در رابطه با شفا یافتن خود بطور خلاصه اینطور می گفت: من در داخل مسجد مشغول نماز و عبادت بودم که پس از نصف شب چند نفر را با قیافه های نورانی دیدم که وارد مسجد شدند و آمدند در نقطه ای در نزدیکی من مشغول نماز و دعا خواندن شدند و من به آن ها نزدیکتر شدم، به من اظهار لطف نمودند، نزدیک اذان صبح هنگامی که ...
زن 83 ساله توسط پسرش به قتل رسید
متأثر از تصویر کلی اثر بودید؟ مجید انتظامی: بله، قطعاً سعی می کردم که کار شاخص شود نه به خاطر اینکه پدر بازی می کرد، بلکه اینجا دیگر حیثیت خودم بود که زیر سؤال می رفت. آن موقع که بابا زنده بود درباره موسیقی های من نظر می داد، همین که امروز از دخترم می پرسم که کار چطور درآمده است، آن زمان هم از پدرم می پرسیدم که خوب است یا کار خوب نیست. به او احترام می گذاشتم و نظرش را می خواستم ، او هم ...
رسم واگذاری منطقه ای به زنان شاه از دیرباز در ایران رواج داشته و ترک های امروزی این رسم را از ایرانی ها ...
در وسط این باغ عمارت بزرگی بود که برای استفاده هیئت نمایندگی اختصاص یافته بود. این عمارت در قدیم بسیار زیبا و باشکوه بود و هنوز آثاری از آن شکوه و زیبایی در جای جای آن دیده می شود. اما چون هنوز برف روی زمین بود و با توجه به سرمای سخت، ترجیح می دادم در خان های مناسبتر و محفوظ تر از سرمای زمستان اقامت کنم اتاقی که بلافاصله پس از ورودمان در آن به صرف شیرینی و تنقلات و سپس به صرف غذا نشستیم دیوار هایی پوشیده از سنگ مرمر داشت که گل های مختلفی بر روی آن نقش کرده بودند و چیزی که ایرانی ها خیلی از آن لذت می بردند؛ ...
حاشیه نگاری یک شاعر از شب شعر انقلاب اسلامی در حضور رهبری
آرامش فراخواندم. چند ثانیه بعد در مقابل امین شعر انقلاب نشستم و کتاب کوچک و ناقابلم را به دست مهربانشان سپردم، ورق زدند و شعری را زیر لب خواندند و تفقدی کردند. طلب دعای خیر کردم برای خودم و تبریز و لبخند و مهری گرفتم. در بازگشت به سمت رباب کلامی، چند ابر را زیر پایم رد کردم. بعد از نماز برای افطار رفتیم، برای خوشمزه ترین غذای دنیا. تجربه سال پیشم این بود که حواسم باشد ببینم سر کدام سفره ...