سایر منابع:
سایر خبرها
ترنس 21 ساله: خانواده تهدید به مرگم کرده اند/ سامان ارسطو: انگار نه انگار که ترنس ها جزئی از مردم ...
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ستایش 21 سال دارد. او در یکی از استان های غربی کشور در خانواده ای سنتی چشم به جهان گشوده است؛ اما داستان او با خیلی از آدم های دور و برمان فرق دارد. ستایش این داستان که روزگاری نامش سعید بود، قصد دارد عمل انجام دهد. او که دانشجوی ترم چهارم رشته حقوق است به خبرنگار رکنا می گوید: در حال حاضر در شناسنامه جنسیت من مذکر عنوان شده است؛ ولی قصد دارم عمل تغییر جنسیت به خانم را انجام دهم. با وجود اینکه پنج سال است که خانواده ام از این موضوع خبر دارند؛ ولی به خاطر اینکه قبول این موضوع برایشان سخت است، ...
مصاحبه ای از گوگوش به بهانه خداحافظی اش از هنر و ازدواج با رها اعتمادی
چیزی که از سه سالگی درونش بودم. با آن بزرگ شدم و در سرنوشت من یک هایلایت (نقطه روشن) گُنده است دیگر؛ یعنی به عنوان آرتیستی که در کودکی با پدرم کار های فانتزی و پیش پرده و آکروبات و از این برنامه ها داشتم، تا جایی که خوانندگی را شروع کردم. در این موارد خودم تصمیم گرفتم. البته تا جایی تصمیم با من نبود... بچه بودم، کودک بودم و حتی در نوجوانی تصمیم گیری بعضی از برنامه ها یا زندگی شخصی ام دست ...
چاقو کشی زن خائن به شوهر خائنش / در مشهد رخ داد
زن21 ساله ای که به اتهام چاقوکشی و استفاده از افشانه فلفل دستگیر شده بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: اولین فرزند خانواده هستم که تا کلاس سوم راهنمایی درس خواندم. پدرم با آن که مردی معتاد و کارگر ساختمانی بود اما هیچ گاه دعوا و مشاجره او را با مادرم ندیدم چراکه پدرم مرد مهربانی بود و همه اعضای خانواده را دوست داشت. اکنون نیز 7 سال از ترک ...
رابطه خارج از عرف همسرم با دختر ناتنی اش/ شوهرم اعراف کرد که...
.... چند بار تلاش کرد دختر کوچکم را بفروشد و ... زندگی فلاکت بارم هر روز بدتر می شد تا این که بعد از 13 سال زندگی مشترک از او طلاق گرفتم و حضانت دخترانم را در قبال بخشش مهریه پذیرفتم و به خانه پدرم بازگشتم. با شرکت در کلاس های آموزش خیاطی کار و کاسبی به راه انداختم و سعی کردم زندگی گذشته را فراموش کنم. در این مدت خواستگاران زیادی داشتم، اما همه فکر و ذهنم تربیت و تحصیل دخترانم بود تا این ...
فعالیت 7 مرکز رویش سازمان بازآفرینی شهری شهرداری در مشهد
سال آخر ازدواج کردم، دیپلم نگرفتم. دوست داشتم همان هنر را یاد بگیرم و ادامه بدهم، اما امکانش نبود. یک بچه کوچک هم دارم و با وجود او اصلا نمی شود در خانه کار کرد. به اینجا آمدم که هم کار یاد بگیرم، هم درآمدی داشته باشم. او ادامه می دهد: خیلی دوست داشتم برای آشنا و فامیل خیاطی کنم، اما نه الگوکشی بلد بودم، نه کار با چرخ. این چیز ها را خیلی در مدرسه حرفه ای آموزش نمی دهند؛ اما اینجا کارکردن ...
دلایل از دست رفتن سهمیه داوری وزنه برداری ایران در المپیک پاریس
شدم از فدراسیون وزنه برداری جدا شوم. داور وزنه برداری کشورمان عنوان کرد: دوستان مانند انوشیروانی و بهداد سلیمی کارمند دانشگاه و وزارت ورزش و جوانان هستند و به همین خاطر حضورشان در فدراسیون بدون مشکل است اما شرایط من متفاوت بود به همین خاطر تصمیم به جدایی از فدراسیون گرفتم ولی همچنان با دوستان در ارتباط هستم و رفاقت خودمان را داریم. برای اعزام داور به مسابقات جام جهانی تایلند به خاطر ...
دقایقی با اسپاسم و رویای نیمه جان/ نقش های بد سبب شد فیلمساز شوم
...> * لطفاً درباره ایده ساخت فیلم کوتاه اسپاسم و رویای نیمه جان و این که این آثار در کجای مسیر فیلمسازی تان قرار می گیرد، توضیح دهید. صحرا اسداللهی: ساخت فیلم را با فیلم مستند شروع کردم و مستندساز محسوب می شدم که شاید مهمترین اثر مستندم، تست دوربین باشد که بعد از آن تصمیم گرفتم فضای فیلم داستانی را نیز تجربه کنم اما همان طور که اسپاسم را دیدید، فیلم داستانی من باز هم فضایی شبیه به مستند دارد ...
ماجرای دستگیری مجید نوری توسط پلیس سوئد چه بود؟
ایشان با ما گذشته است. بعد از پیگیریهای فراوان موفق به گرفتن ویزا و رزرو 45 دقیقه وقت ملاقات برای پنجشنبه 9 فروردین شدم 4 شنبه 8 فروردین به سمت سوئد بلیط گرفتم و پنج شنبه ظهر راهی بازداشتگاه شدم تا پدرم را ملاقات کنم جلوی در بهم اجازه ورود ندادند و گفتند اسم تو در لیست ملاقات های امروز نیست.ناراحت شدم و برای اطلاع رسانی به خانواده شروع به ضبط ویدئو کردم که بعد حدود چند ثانیه چندین پلیس دوره ام کردند ...
علیرضابیگی: بودجه 1403 جام زهری بود که سر کشیدیم
مانند من یک سال حبس خورده است، در اظهارنظر درباره موضوعات یک ملاحظاتی باید داشته باشد یا در حضور پیدا کردن میان مردم، شرم و حیایی دارد. اما من از محبتی که از همشهری های خودم یا در مترو و همسایه ها در تهران مشاهده می کنم، یک شیرینی گوارایی حس می کنم و نمی دانم چرا اینقدر راحت هستم. علی القاعده نباید راحت باشم، ولی مسرورم. یعنی محبوب تر شدید؟ علیرضابیگی: اینطور حس می کنم. ...
سرنوشت زن مشهدی با دختری زیبا که 2 بار ازدواج کرد / بعد از طلاق هایش گیر مرد هوسران افتاد
زندگی مشترک ما دوامی نداشت و 4 سال بعد در حالی از قادر گرفتم که دخترم نیز مانند من بیش فعال بود . انگار خلق و خوی مرا داشت و به امرو نهی های من توجهی نمی کرد. حتی وقتی به مدرسه رفت با همکلاسی هایش درگیر می شد و اجازه نمی داد کسی به خواسته هایش بی توجهی کند! در همین شرایط بود که من با مرد دیگری به نام اکبر آشنا شدم و باهم ازدواج کردیم ولی رفتارهای خودخواهانه من موجب شد تا این زندگی مشترک هم ...
بعد از 13 سال زندگی مادرشوهرم به دنبال طلاق من است ! | حامد فقط سکوت می کند
ترم دچار بیماری عضله شد و به سختی امور زندگی را انجام می داد. در این شرایط به ناچار رشته علوم انسانی را انتخاب کردم و در یکی از دانشگاه های تهران پذیرفته شدم، اما پدرم مرا به دانشگاه آزاد فرستاد تا در مشهد ادامه تحصیل بدهم و با دیگران ارتباط نداشته باشم! من هم که دختری فعال و پر جنب وجوش بودم در بسیاری از فعالیت های امور دانشجویی دانشگاه فعالیت داشتم و جلسات و همایش های دانشجویی را ...
خواستگارم در حالت بیهوش با 2مرد دیگر به من تعرض کردند | از من فیلم زننده گرفتند
داشتیم و همدیگر را به هیچ وجه درک نمی کردیم این بود که 10 سال قبل و در حالی که تازه وارد بیست و چهارمین بهار زندگی شده بودم از قدرت طلاق گرفتم و به خانه پدرم بازگشتم اما آن جا هم از نظر روحی و روانی آرامش نداشتم چرا که خواهر کوچک تر و برادر 40 ساله ام نیز مجرد بودند و پدر و مادر پیرم توان اقتصادی خوبی برای تامین هزینه های زندگی ما نداشتند. از سوی دیگر نیز مدام نیش و کنایه و سرزنش های ...
گفت برای مصائب اهل بیت گریه کنید نه من
. از او توقع نداشتم. پسر به این بانظمی و مهربانی، چطور معلمش را ناراحت کرده بود. نمی دانم چه جوری به خانه رسیدم تا عباس بیاید، مردم و زنده شدم. وقتی صدای کلید انداختن او را شنیدم فوراً به حیاط رفتم. تا مرا دید سلام کرد. با عصبانیت جوابش را دادم و پرسیدم: تو چرا مدرسه نمی روی؟ کجایی؟ میان حرفم پرید و گفت: جای بدی نمی روم مادر. گفتم: یعنی چه؟ خوب دستمزد من ...
مهاجرت از دنیای مد به فناوری؛ مرواریدی که اپل صید کرد
95 درصد از مواقع قبل از اینکه تصمیم بگیرم با کسی رفتاری داشته باشم، خودم را در موقعیت دیگران قرار می دهم. در مورد رکود، بیشتر اخراج ها و کاهش هزینه ها از مناطق بزرگ و با عملکرد ضعیف ناشی شد. ما اخراج های گسترده ای در سراسر شرکت انجام ندادیم، اما طبیعی بود که همه احساس ناآرامی کنند. وقتی مشخص شد که اوضاع چقدر بد است، همان روز صبح همراه با مدیر مالی با رئیس بازاریابی تماس گرفتم و گفتم: امروز قرار است ...
علیرضابیگی: بودجه 1403 جام زهری بود که سر کشیدیم
خورده است، در اظهارنظر درباره موضوعات یک ملاحظاتی باید داشته باشد یا در حضور پیدا کردن میان مردم، شرم و حیایی دارد. اما من از محبتی که از همشهری های خودم یا در مترو و همسایه ها در تهران مشاهده می کنم، یک شیرینی گوارایی حس می کنم و نمی دانم چرا اینقدر راحت هستم. علی القاعده نباید راحت باشم، ولی مسرورم. یعنی محبوب تر شدید؟ علیرضابیگی: اینطور حس می کنم. اگر تایید ...