سایر منابع:
سایر خبرها
هایی را داریم که اگر از جامعه حذف شان کنیم، تداوم مملکت به پنج روز نمی رسد. فرامتن آثار من، نگاه ها و شخصیت هایی هستند که فارغ از روند عمومی جامعه به راه دیگری می روند. به همین دلیل معتقدم نیستم که یافت می نشود. اگر یافت می نمی شد این مملکت بعد از پنج روز سقوط می کرد. من فریاد می زنم چون حس می کنم خودم و اطرافیانم و طبقه ای که در آن زندگی می کنم دارند زخم می خورند. حتی اگر این فریاد به جایی نرسد ...
شامگاه جمعه مرد جوانی با پلیس تماس گرفت و از درگیری خونین همسایه شان خبر داد. او گفت: همسایه مان با پسرش دعوا کرده و توسط او با چاقو زخمی شده است. پسر جوان فرارکرد، اما برادرش او را تعقیب و در یکی از کوچه های اطراف خانه دستگیرش کرد. بدنبال این تماس پسر جوان [...]
برادرم به من حمله کردند و می خواستند دست ها و پاهایم را ببندند. من هم از روی عصبانیت به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم. نمی خواستم پدرم را به قتل برسانم، فقط می خواستم آنها را بترسانم. بدنبال اعتراف پسر جوان به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت او در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات ادامه دارد. ...
شان نیما با دو برادر به نام های شهرام و شاهرخ و دوست شان اکبر رخ داده است. با افشای این ماجرا عاملان درگیری بازداشت شدند. تشریح درگیری خونین شهرام در بازجویی ها گفت: آن روز من و برادرم شاهرخ با موتور در حال گذر از کوچه ای بودیم که صدای داد و بیداد چند نفر را شنیدیم و دیدیم بهروز و بهزاد و نیما جلوی خانه همسایه مان ایستاده اند و قصد دارند با یکی از همسایه ها دعوا کنند. من به او ...
منتقل اما پس از تحویل به اورژانس از محل بیمارستان متواری شده است. با مشخص شدن این موضوع، محمود ردیابی و بازداشت شد. وی پس از انتقال به پلیس آگاهی و در همان بازجویی های اولیه به قتل دوستش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: چند ساعت قبل از حادثه با دعوت دو نفر از دوستانم به کارگاه مقتول رفتیم و در آنجا مشروب خوردیم اما سر موضوعی با هم بحث مان شد و درگیر شدیم. همان موقع مقتول برایم ...