سایر منابع:
سایر خبرها
لبنان ش می آید کنار علی و می گوید: شاید کسی نداند ولی به عقیده من و خیلی ها حزب الله کل نیروها و آموزش هایش را به این دو نفر مدیون است. مثل سیبی که از وسط نصف شده است علی فرزند کوچک حاج حسن است. گرچه بارها اسمش رفیق پدر را شنیده اما فرصت دیدار با حاجی رحیمی اولین بار سال 94 دست می دهد. پسر حاج حسن که عزم اعزام شدن به سوریه داشته، یک روز همراه پدرش به پادگان می رود و آنجا با رفیق بابا ...
، رد مال و انفصال از خدمات دولتی محکوم شد. مدیرعامل صندوق ذخیره فرهنگیان و همسرش هم، به 12 سال و 5 سال حبس محکوم شدند. و این در حالی بود که یک دولتمرد ارشد، آبان ماه 95، ضمن کوچک نمایی غارت 14هزار میلیاردی گفته بود: بعضی ها مثل اینکه بالا و پایین کردن فساد برای شان لذت بخش است! اگر دستگاهی وامی داده و آن پول شده بدهی معوق، نمی دانم چرا بعضی ها خوش شان می آید بدهی معوق را بگویند اختلاس ! ...
1010 ق هیأتی مسیحی به سرپرستی آنتونیو از سوی پادشاه اسپانیا به ایران آمد. شاه عباس وی را همراه با الله وردی بیک ترکمان روانهٔ اسپانیا نمود. آنتونیو به ایران بازگشت و شاه عباس دوباره وی را همراه با دنگیز بیک روملو به سفارت فرستاد. دنگیز بیک و آنتونیو در سال 1021 ق به ایران بازگشتند اما به خاطر خطاهایی که دنگیز بیک در امر سفارت انجام داده بود شاه عباس با آن ها به تلخی برخورد کرد. دنگیز بیک مثله ...
به روایت شروع زندگی اش به حاج حسن که می رسد کمی مکث می کند و می گوید: من چهار سال اول زندگی ام را در یک اتاق 12 متری با مادرشوهرم زندگی می کردم. حتی بعد از اینکه مستقل شدیم همیشه در تمام مسافرت ها همراه ما بودند. ایشان در منزلشان خیریه داشتند. چنین شخصیتی که خودش فرمانده جبهه بود و کمک به جبهه می کرد، می توانست چنین پسرانی را تربیت کند. مادر مقتدر می تواند پسر مقتدر تربیت کند. حاج خانم ...
به معشوقه اش، 40 شبانه روز را به طور مستمر در آرامگاه باباکوی شب زنده داری کرده و به دعا پرداخت. سپس، با شاخه نبات ازدواج کرد و حاصل این ازدواج یک فرزند پسر بود. حافظ تنها یک بار ازدواج کرد و پس از مرگ همسرش مجرد ماند. به همین خاطر بسیاری از عارفان و عاشقان، عشق مقدس و واقعی را در حافظ جستجو می کنند. پسر این شاعر بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمه کاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت. ...
با اعلام نارضایتی از 12 ساعت کار و دستمزد ناچیز 6 تومانی در روز در محوطه کارخانه شروع شد و البته با بی توجهی مدیران کارخانه و دخالت افسران و سربازان ژاندارمری کرج به خارج از کارخانه گسترش یافت و در نهایت رنگ خون گرفت. کارگران شرکت در اعتراض به ثابت نگه داشتن حقوق و افزایش نیافتن آن بعد از چند سال، زیاد بودن ساعت کار روزانه و بیمه نشدن توسط کارفرما، اعتصاب کردند. تا قبل از ...