پدر و مادر مقتول برای عروسشان درخواست قصاص کردند
سایر منابع:
سایر خبرها
فرمانده ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود
کدکن بود و هشت بچه قد و نیم قد یعنی سه دختر و پنچ پسر داشت. ولی چه زمان قبل انقلاب و بعد از انقلاب این توفیق را داشت که در فعالیت های انقلابی شرکت کند. با شروع جنگ هم که بارها به جبهه رفت. ما بیشتر عید نوروزها پدرمان را نمی دیدیم. همیشه به مدت های طولانی در جبهه می ماند. خودم فرزند اول خانواده و متولد بهمن 1348 هستم. من آن زمان شهادت پدرم 15 ساله بودم و خواهر کوچکم (زینب) سه ماهه بود که به ما اطلاع ...
ماجرای قتل غزاله و اعدام آرمان؛ رابطه ای بی فرجام
اسفند سال 92 آغاز شد و خانواده دختر 19 ساله ای به نام غزاله خبر ناپدید شدن دخترشان را اعلام کردند اما خیلی زود مشخص شد او آخرین بار به خانه دوستش که پسری 18 ساله به نام آرمان بوده رفته است. با دستگیری آرمان، او پس از چند روز به قتل غزاله اعتراف کرد و بازداشت شد. اما مدتی بعد منکر قتل شد و گفت آن روز از غزاله خواستم برای صحبت و خداحافظی به خانه ما بیاید چون می خواست برای ادامه تحصیل به خارج از کشور ...
مرگ پسر دانش آموز با مُشت همکلاسی
که از ماجرا باخبر شده بودند، ساعتی پس از وقوع جرم، عامل قتل را که یک پسر 14 ساله است به پلیس معرفی کردند و پس از تشکیل پرونده، وی به مرجع قضایی معرفی شد. بیشتر بخوانید دست درازی به دختر خردسال توسط پدر | مادر با مفتول شوهرش را کشت! تجاوز 4 مرد افغان به پسر 16ساله در حاشیه تهران تجاوز دو مرد جوان به پسر نوجوان ؛ درخواست اعدام صادر شد مادرکشی فجیع با ضربه های هولناک دمبل ...
من عاشق برادرشوهرم شدم / برادرکشی زیر سایه خیانت عروس
بنام ساناز " 21ساله در اظهارات خود گفت به همراه همسرم از منزل خارج و پس از خرید تنقلات قصد رفتن به پارک را داشتیم که ناگهان فردی بلند قد از پشت به همسرم حمله ور شده و با چاقو به گردن وی زد که من نیز از محل فرار کرده و به خانه مادرم رفتم. با بررسی مستندات به جای مانده از صحنه قتل و تحقیقات تخصصی از اطرافیان و اهالی محل، معلوم شد، شب حادثه فردی که ظاهرا مهمان مقتول بوده به همراه مقتول در محل مشاهده ...
عاملان قتل خیابانی در یک قدمی میز محاکمه
دو متهم این پرونده شناسایی و بازداشت شدند و پس از انتقال به پلیس آگاهی و در همان بازجویی های اولیه به درگیری اعتراف کردند. کیوان در توضیح ماجرا به مأموران گفت: شب حادثه برای خرید از مغازه دوستم از خانه خارج شدم، وقتی جلوی مغازه اش رسیدم مقتول با دو نفر دیگر که داخل خودرو بودند به طرز مشکوکی داخل مغازه را نگاه می کردند. دوستم گفت احتمالاً اینها می خواهند خفت مان کنند. دقایقی بعد من و ...
اعتراف به قتل در حمایت از دوست صمیمی
مردی که در حمایت از رفیقش دست به قتل زده است، مدعی شد مقتول مست بود و قصد اخاذی داشت. متهم که پس از مدتی فرار بازداشت شده است به قتل اعتراف کرد و گفت یک بار از دست مقتول به همراه دوستش فرار کرده بود. مأموران اوایل سال گذشته در جریان درگیری [...]
زن خواهان طلاق خطاب به قاضی: در تعقیب شوهرم متوجه شدم دختربچه ای او را بابا صدا می زند!
دیدم و وقتی دختربچه او را بابا صدا زد از هوش رفتم.چشم باز کردم در بیمارستان بودم بعد هم به خانه پدرم رفتم و همه ماجرا را برایش تعریف کردم. این مرد یک دروغگوی بزرگ است او زن و بچه داشته و موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بود. او یک کلاهبردار است معلوم نیست با چند نفر دیگه چنین کاری کرده الان هم من فقط طلاق می خواهم. قاضی رو به آرمین کرد و گفت: حرف های همسرت را تأیید می کنی تو واقعاً ...
اولین زن قاتل در ایران که بود؟ + تصاویر
اولین زنی که در تاریخ جنایی کشور به چوبه دار سپرده شد، اسم عجیبی دارد؛ ایران شریفی. ایران شریفی در زندان قصر و چند ساعت قبل از رفتن به سوی چوبه دار به قاضی عسگر می گوید: من قربانی چند نفر شدم؛ من را در بچگی شوهر دادند و از همان زمان بدبختی من شروع شد. من هفت بچه دارم؛ یکی از دیگری بهتر و احساس مادری را خوب می فهمم. و بعد هم این بیت شعر را می خواند: گیرم که خلق را به فریبی بفریب/ با دست ...
احمدعباسی: نمی دانم پاداش مان چیست ولی قول آینده را دادند
؟ قبل از دریافت جوایز فردی در روز پایانی جام ملت های فوتسال آسیا گریه کردید. دلیل این موضوع چه بود؟ ، وی در واکنش به این سؤال اظهار داشت: من به خاطر اعضای خانواده ام، پدرم، مادرم، همسرم، خواهرم و همه آنهایی که دیدند من در 10 یا 12 سال اخیر از کجا به کجا رسیدم، فقط برای آنها خوشحال بودم. جایزه فردی فقط به خاطر خانواده ام مرا خوشحال کرد، چرا که آنها از این بابت خوشحال هستند، وگرنه من اصلاً ...
شهیدی که سرنوشتش با پاییز عجین شد
سمت سپاه ملایر راه می افتیم تا اطلاع دقیق تری از رسول بگیریم. خیابان ها حسابی شلوغ است. دسته دسته مردم عزادار برای زنجیر زنی و پخش نذری در خیابان ها هستند و تقریبا مسیر بسته شده است. پدرم با مشاهده اوضاع و احوال نامناسبم، به اجبار من و مادرم را به دهنو برمی گرداند و قول می دهد که فردا صبح با برادرم پیگیر خبری از رسول باشند. تا صبح بی قرارم. هر لحظه منتظرم تا برادرم از در وارد شود و ...
اقدامات فرهنگی جای حکمرانی فرهنگی را گرفته است
شود؟ می دانید چرا نمی توانیم تصمیمات بلندمت بگیریم؟ چون ما برنامه مصوب فرهنگی نداریم. اگر برنامه فرهنگی بلندمت باشد دولت ها مکلف به اجرایش هستند. هر دولتی باید آن را اجرا کند. بعد دولت ها باید برنامه اجرایی برای اجرای آن بیاورند. مثل چشم انداز که باید تبدیل به چند برنامه پنج ساله بشود. هر دولتی می آید در چهارچوب این برنامه های کلان باید برنامه هایش را بیاورد. فقط ممکن است این دولت بهتر ...
اعترافات هولناک زنِ بی رحم به قتل همسرش
8 آبان سال 1401 مأموران پلیس با تماس تلفنی زنی جوان مبنی بر قتل مرموز شوهرش به یک دامداری در منطقه دماوند رفتند. بررسی های اولیه نشان می داد مرد 43 ساله با ضربه های جسم سخت به سرش جان باخته است. زن جوان در توضیح ماجرا گفت: من و همسرم با پسر 10 ساله و دختر [...]
می گفت شهادت در جوانی قشنگ است
مأموریت اعزام کنند. به هر حال مأموریت محمد به تأخیر افتاد و بعد از پایان روضه خوانی به تهران برگشتیم. سه شب قبل از اعزام آخر محمد به سوریه، پسرعمویش را که تازه عقد کرده بود با تازه عروسش و بزرگتر ها برای شام دعوت کردم. بعد از شام محمد جلوی میهمانان به من گفت: مادر دعا کن این دفعه مادر شهید شوی! زن عمویش ناراحت شد و گفت: محمد چرا دست از این حرف هایت بر نمی داری؟ محمد گفت: ناراحتی ندارد. مادرم چند سال ...
مرگ اسرار آمیز مادر و دختری ساکن برجی در تهران
حادثه 24 - در جریان 3حادثه جداگانه، 3زن و یک مرد جانشان را از دست دادند و حالا رازگشایی از این پرونده ها توسط تیم جنایی پایتخت آغاز شده است. نخستین حادثه که صبح دیروز به بازپرس جنایی تهران گزارش شد، مرگ اسرار آمیز مادر و دختری بود که ساکن برجی در شمال پایتخت بودند. آنها از چند روز قبل ناپدید شده بودند و یکی از اقوامشان گزارش گم شدن آنها را به پلیس داده بود. وقتی مشخص شد که از کشور خارج ...
قتل این بار با چماق!
حکم قصاص نفس ساقی محل که معتاد بی پول را با ضربه چماق به قتل رسانده بود در دیوان عالی کشور مهر تایید خورد و بدین ترتیب خرده فروش مواد مخدر در یک قدمی چوبه دار قرار گرفت. این ماجرای تلخ نیمه شب پانزدهم اردیبهشت 1397 هنگامی در شهر مرزی سرخس آغاز شد که سرنشینان یک خودرو، پیکر نیمه جان و خون آلود مرد معتادی را شبانه کناردر منزلی داخل یک کوچه انداختند و از محل گریختند. لحظاتی بعد اهالی منزل ...
شوهرم قصد آزار دخترمان را داشت!
ها را آب بدهیم. بیرون با سنگ او را زدم که در جواب دو لگد به من زد و وارد ساختمان شد. وقتی خوابید میله آهنی را برداشتم و چند ضربه به سرش زدم که مرد. کمی کنار جسدش ماندم و بعد همسایه ها را خبر کردم. پسر منیر هم در تحقیقات ادعای مادرش را تایید کرد و گفت : وقتی متوجه نیت پدرم شدم، جیغ کشیدم تا مانعش شوم. سکانس پایانی؛ پای میز محاکمه با تکمیل تحقیقات و شکایت پدر و مادر مقتول، برای منیر کیفرخواست صادر شد و پرونده اش برای محاکمه به شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی سجاد منافی آذر ارسال شد. ...
شوهرم را کشتم چون به دختر هفت ساله مان دست درازی کرد
زنی که مدعی است شوهرش را کشته چون قصد داشته به دخترشان تجاوز کند، به زودی پای میز محاکمه می رود. به گزارش اعتمادآنلاین ، متهم که زنی جوان است ابتدا مدعی شد قاتل، صاحب کار شوهرش است اما بعد به قتل اعتراف کرد و توضیح داد مرتکب جنایت شده چون شوهرش قصد دست درازی به دختر هفت ساله شان را داشت. یک سال قبل زنی به نام رعنا به مأموران خبر داد شوهرش کشته شده است. او گفت: ما خواب بودیم ...
یادکردی از شهید محسن وزوایی/ از تسخیر لانه جاسوسی تا شهادت در الی بیت المقدس
در زمره شهدا به حساب می آیم و از خدا می خواهم که مرا به حال خود وا مگذارد که بنده ای حقیر و زبون هستم و به درگاه کسی غیر از تو نمیتوانم رو بیاورم. اللهم ارزقنا شهادة فی سبیلک و، اما پدر و مادرم از وجود داشتن چنین پدر و مادری بر خود می بالم که افتخارش بر پایه نماز و روزه و خلاصه دستورات الهی است. پدرم! هنگامی که بیاد می آورم در سنین کودکی صدای فریاد شما در سحر به منظور نماز در گوشم می پیچید که محسن ...
ماجرای فلک شدن مرضیه حدیدچی در مکتب خانه
شدم و او را بر سر موضع ناحق دیدم به فکر چاره و راهکار دیگری افتاد. بایستی به شکلی پنهان تصمیم درس خواندن را عملی می کردم. از آن جا که پدرم مغازه کتاب و کاغذ فروشی داشت و گاهی هم به صحافی اوراق و دفاتر و کتب می پرداخت، ما همیشه در خانه مقدار زیادی حاشیه و کناره های بریده کاغذ برای سوزاندن داشتیم. به این ترتیب من مخفیانه تعدادی از این نوارهای کاغذ را بر می داشتم و شبها هنگامی که همه به خواب می رفتند ...
چرا مشکلات حل نمی شود؟
باید انقدر به مخلوق خودش شک داشته باشه؟ انگار از پیمودن راه طولانی بی حاصل خسته ام و نشسته ام. دارکوب هم دست بردار نیست. می کوبد و می کوبد. چشم باز کردم و یادم آمد همه چون باد می دویدند. تنها من بودم که یک پایم لاغرتر از پای دیگر بود. بلند می شدم سکندری می خوردم. پای لنگ کم بود، این هم شد قوز بالای قوز. خدایا دیگر نمی توانم تنهایی را تحمل کنم. مادرم دو سال پیش در شبی تابستانی ...
سکوت عجیب نهادهای رسمی درباره ی دلیل مرگ کیومرث پوراحمد
نهادهای رسمی در برابر ادعاهای مطرح شده پیرامون دلیل مرگ کیومرث پوراحمد سکوت کرده اند، سکوتی که با توجه به رویه های موجود درباره ی پرونده های مشابه عجیب به نظر می رسد. پس از اعلام خبر درگذشت آقای پوراحمد، برخی نهادهای ذیربط و رسانه های رسمی علت مرگ این کارگردان سینمای ایران را خودکشی اعلام کرده بودند، موضوعی که از سوی خانواده ی او با اما و اگرهایی همراه شده است. چند روز قبل ...
بنّای عارفی که زمان و مکان شهادتش را می دانست...
آن شب اکثر همرزمان شهید و خانواده پیکر را دیدند با توجه به شواهد و مستندات موجود پذیرفتند که پیکر متعلق به شهید برونسی است، اما باز متأسفانه برخی دوستان پافشاری کردند که این پیکر شهید نیست. خلاصه چند روز بعد به تهران رفتیم و سه نفر از اعضای خانواده آزمایش دی ان ای دادیم و مشخص شد که پیکر پدر شهیدمان است. زمان و مکان شهادت را پدرم گفته بود پس از این اتفاقات طی مراسم باشکوهی ...
سیاست دادسرای جنایی در پرونده های قصاص، اخذ رضایت از خانواده اولیای دم است
تناقصاتی وجود داشت. نهایتا او در تاریخ 20 اسفند 92 یعنی 8 روز بعد به اتهام اخفای قتل با وثیقه 200 میلیونی تومان آن زمان بازداشت و تحقیقات آغاز می شود. شهریاری گفت: آرمان قبل اعترافش می گفت اصلا غزاله وارد منزلشان نشده و باهم پیامک هایی داشتند ولی او به منزل شان نیامده است. نهایتا در 22 اسفند 92 اولین اعترافات او در پلیس مطرح می شود و اعتراف می کند غزاله به خانه آنها آمده و از پله ها سر خورده ...
پاسخ قشنگ شهید شیروی به خبرنگار ژاپنی
.... همسرم آمد خانه و گفت خبر داری اکبر مجروح شده و پایش شکسته؟ گفتم نه. قرار شد با پدرم و شوهر خواهر دیگرم بروند کرمانشاه. تصمیم گرفتیم به مادرم همین خبر مجروحیت را هم نگوییم. مادرم تلویزیون کوچکی داشت که خود علی اکبر برایشان خریده بود. اتفاقاً آن روز می نشیند پای اخبار که در خبرها اعلام می کنند علی اکبر شیرودی از خلبانان هوانیروز در عملیات بازی دراز کردستان به شهادت رسید. مادرم همانجا حالش بد می ...