سایر منابع:
سایر خبرها
موسی بن جعفر (ع) لشکر 14 امام حسین (ع) بوده است. وی در بخشی از جلد یک کتاب خود با عنوان به اروند رسیدیم به بیان خاطرات خود از این عملیات پرداخته است: اردیبهشت بود و به جای هوای مطبوع و نسیم دل انگیز بهاری، گرمای نزدیک چهل درجه خوزستان، خون ما را به جوش آورده بود؛ ولی شور و حال عجیبی بین همه بچه ها موج می زد. همگی عزم خود را جزم کرده بودیم تا عملیات بزرگی را در تاریخ ثبت کنیم. ...
کرده بود و آیت الله بروجردی به قم تشریف آورده بودند. درباره تحصیلات تان بگویید. من 4 ساله بودم که پدرم به من قرآن یاد داد. ایشان در کنار قرآن، رساله عملیه انیس المقلدین مرحوم آیت الله العظمی بروجردی را به من آموزش داد. اولین رساله ای که در قم از آیت الله بروجردی چاپ شد، رساله انیس المقلدین بود. انیس المقلدین یک رساله کوچک با خطوط سنگی بود و چاپی نبود. پدرم بعد از این کتاب ...
حسین (ع) است اما الان دیگر رویش را ندارم و خود را شرمنده آل الله می دانم. من هم مانند همه شیعیان در دامن پرمهر مادرم حب اهل بیت را دریافت کردم. دایی من مرحوم مشهدی جمال قلی بیگی شاعر و نوحه سرا بود و درس خوانده مکتب خانه بود می گفت و می نوشت بعد همان را با صوت بسیار خوش می خواند. عمویم هم در سال های قبل از انقلاب وقتی که با هیأت روستا به مشهد مشرف می شدند نوحه می خواند، آن زمان شاید چهل پنجاه تا ضبط ...
دهد که قاتل دو نفر هستند که به دنبال انتقام از روابط چند نفر از والدین خود هستند. پیچ و تاب ها در Scream طرفداران فیلم ترسناک را روی صندلی خود نگه داشت، اما داستان واقعی که بر اساس آن ساخته شده بود به همان اندازه وحشتناک است. این فیلم بر اساس قاتل سریال دنی رولینگ بود که در آگوست 1990 در فلوریدا آمریکا، پنج دانشجو را طی چهار روز کشت. این نبوغ کارگردان وس کریون و فیلمنامه نویس ...
های مختلف اپلای کرد و در ییل ، بورسیه گرفت. او به رشته ی مطالعات تئاتر فکر می کرد؛ اما در نخستین روز کلاسِ مقدمه ای بر بازیگری ییل، مدرس، درباره ی استانیسلاوسکی حرف زد و نمودارهایی از دایره های انرژی کشید. استرانگ گفت: چیزی توی من به یک باره خاموش شد. یادمه فکر کردم باید از این فرار و از هر غریزه ی خامی که دارم، محافظت کنم. در عوض، رشته ی انگلیسی را انتخاب و در عین حال، در تولیداتی فوق برنامه از ...
شد تا ظهر و قبل از آغاز مراسم روز عاشورا مراسم دیگری بود که هنوز هم حفظ شده به اسم مراسم صبح روسیاه . عزاداران می گویند: ای صبح، رویت سیاه باشد که دمی دیدی این مراسم همراه با نوحه و روضه خوانی بود؛ عزاداران به بقعه شیخ عبدالله می آمدند و عزاداری می کردند و بعد برای صرف صبحانه می رفتند و ساعتی بعد برمی گشتند. بعد هئیت کامل سینه زن طرشت راه می افتاد که آن هم مراتب داشت. قدیم ها جلوی دسته ...
وگو را از خانواده شروع کنیم. پدر ما داماد مرحوم سیدهاشم نجف آبادی بود. مادر ما چهار پسر داشت و یک دختر. دو تا پسر بزرگ، اخوان بزرگوار آقای سیدمحمدآقا، سیدعلی آقا، بین این دو خواهرمان که همسر شیخ علی تهرانی بود، بعد هادی آقا و بعد من. اخوی بزرگ متولد 1315 هستند، آقا 1318 هستند، خواهرمان 1321 است، هادی آقا 1326 است و من 1330 هستم. من بچه 58 سالگی پدرم هستم یعنی در واقع رو به پیری بوده است ...