کیانوش عیاری در 73 سالگی: انتخابم هنوز سینماست اما...
سایر منابع:
سایر خبرها
داور فوتسال بانوان: درآمد داوران زن در ایران درحد صفر است
بندی و فینال بودیم. خوشبختانه من توانستم داور دوم دیدار رده بندی شوم و به عنوان داور وقت، نگهدار بازی فینال هم انتخاب شدم. او که به تازگی دومین حضور در جام ملت های آسیا را هم تجربه کرده است، گفت: دو سال پیش که برای اولین بار برای قضاوت جام ملت های آسیا به کویت رفتم، وقتی وارد سالن شدم، نگاه تماشاگران طوری بود که انگار می گفتند مگر می شود یک داور خانم بازی آقایان را قضاوت کند؟ آن هم با حجاب ...
دختر زیبا و مدلینگ بازیگر خاله خانوم ! / تغییر چهره مینا جعفرزاده بعد از 26 سال + عکس و بیوگرافی
فیلم بودیم طرز فکر خودش را داشت و طرز فکرش برای من قابل احترام بود. پس از دیدن آن مجموعه پدرم گفتند که این اولین و آخرین باری بود که در یک فیلم بازی کردی. من هم حرف پدرم را گوش دادم پیشنهادهای متعددی داشتم که به همه آنها جواب رد دادم تا اینکه بعدها در سینما استخدام شدم.” کدخبر: 994772 1403/02/23 02:00:00 لینک کپی شد ترانه محمدی ...
تولد فرشته ها
به گزارش اصفهان زیبا ؛ شله زردها را توی ظرف های یک بارمصرف ریختم تا بلکه زودتر سرد شود. به بلورخانم قول داده بودم که برای جشن امشب، پذیرایی از دخترها و خانواده هایشان با من. از یک هفته قبل تمام وسایل را آماده کردم. سنجاق سرهای صورتی را دوتادوتا با روسری های گل گلی کادو کرده بودم. با چه شوقی گل های طبیعی زرد و سفید را روی کاغذ کادوی کاهی چسبانده بودم. حس یک دختر کلاس اولی را داشتم که بی ...
قتل دوست قدیمی در خانه مجردی / نیما قصد آزار مرا داشت + عکس و جزییات
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از سیزدهم اسفند ماه 1401 آغاز شد. مردی با پلیس تماس گرفت و از کشته شدن دوست 23 ساله اش به نام نیما در خانه مجردی اش در سه راه سلیمانیه خبر داد. وی که هراسان بود گفت: چند روزی بود از دوستم نیما که به تنهایی در خانه مجردی زندگی می کرد خبر نداشتم. چند بار با او تماس گرفتم اما پاسخ نداد.من که نگران او شده بودم مقابل در خانه اش رفتم اما همسایه ...
متهم: ناراحت نیستم!
.... وقتی موضوع را بهش گفتم، مدعی شد که عمویش بوده است. اما وقتی موضوع را به عمویش گفتم، انکار کرد و گفت خیلی وقت است که اصلا زنت را ندیده ام. آن شب دعوا کردیم رضا درباره اختلاف اخیرش نیز مدعی شد که از حدود پانزده روز قبل همسرش به حالت قهر به خانه پدرش رفته بود. من هر روز و هر شب آنجا می رفتم. او هر شب چند بار به تنهایی می رفت بیرون، وقتی برمی گشت مست بود. هر موقع از او می ...
دوربین های مخفی، خیانت را رسوا کرد! زن بی خبر از تماشاگر خاموش...
شوکه شده بودم، آن زمان سکوت کردم و به ایران بازگشتم. وقتی حافظه دوربین مداربسته را بررسی کردم به راز سیاه همسرم پی بردم و متوجه شدم هر بار به سفر خارج می رفتم همسرم با افراد غریبه رابطه داشته است. این زن فیلم ها را به دادگاه ارائه داد و به این ترتیب مرد میانسال بازداشت شد. او به داشتن رابطه با افراد غریبه اعتراف کرد اما مدعی شد تعرضی انجام نداده است. او گفت: به خاطر مشکلاتی که داشتم ...
سرانجام شوم یک عشق هرمی؛ شکایت یک داروساز
دختر 27 ساله ای که مدعی بود در تله عشق یک جوان روانی افتاده است، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری نجفی مشهد گفت: در خانواده ای آرام رشد کردم و پدر و مادر دلسوزی داشتم. به گزارش خراسان، پدرم در امور تربیتی ما دخالتی نداشت و تنها مادرم در دوران کودکی برای معاشرت با دیگران سختگیری می کرد، اما وقتی به نوجوانی رسیدم دیگر از آن سختگیری ها خبری نبود و من مانند فنری که رها ...
خاطرات الرجال
... چون سلام عید را به علت تصادف با 14 محرم موقوف کردیم که هیچ دلیلی نداشت - و حتی من عقیده داشتم که اگر در روز عاشورا هم بود باید مراسم ملی را ترک نمی کردیم - آخوندها چسبیدند که امروز مصادف با رحلت امام زین العابدین است، باید موسیقی رادیو موقوف باشد. دولت بیچاره که ضعیف و مفلوک است و در عین حال می خواهد همه کس را راضی نگاه دارد به بدبختی عجیبی افتاده بود. اولاً اگر موسیقی رادیو را تعطیل کند جواب مردم ...
دردسر تهمت سیاه تازه داماد به عروس خانم داروساز / در کلانتری مشهد چه گذشت؟
با دستور ویژه سرهنگ ابراهیم خواجه پور (رئیس کلانتری نجفی مشهد)بررسی های روان شناختی و اقدامات قانونی در این باره به گروه مشاوران دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد.
روایت مردی که سال هاست برای امام رضا(ع) گل نرگس هدیه می فرستد/ از 4 بسته تا 30هزار شاخه
خدا خواسته ام در رسیدن به آن کمکم کند. در کوچه ما یک درخت بید قدیمی است که بالای 100سال عمر دارد. یک روز متوجه شدم یک نفر بالای درخت است و چند نفری هم جمع شده اند. نزدیک رفتم و از کسی که بالای درخت بود پرسیدم چکار می کنی؟ ماجرا را گفت. گفتم حق نداری درخت را قطع کنی و از او خواستم از درخت پایین بیاید. او هم گفت من 400هزار تومان برای قطع کردن این درخت به صاحبش پول دادم. گفتم این هم ...
اعتراف تکان دهنده یک زن: 8 سال خیانت و انگیزه ای که شما را میخکوب می کند!
ها همسرم با دو فرزند کوچکم تنها ماند و من هم به انتظار آزادی روز ها را می شمردم. وقتی برای اولین بار به مرخصی آمدم متوجه شدم همسرم برای تامین هزینه های زندگی در خانه های مردم یا باغ ویلا ها کارگری می کند. با آن که احساس شرم می کردم، ولی کاری از دستم ساخته نبود. چرا که باید تاوان سختی را برای گرفتار کردن جوانان در دام اعتیاد پس می دادم بالاخره به هر سختی بود هشت سال از دوران محکومیت ام ...
قصاص برای قاتل مرد جوان در اتاقک نگهبانی / جنایتی که همه را شوکه کرد
...> وقتی قاسم روبه روی قضات ایستاد گفت: من و اصغر چند ماه بود که با هم در اتاقک نگهبانی می خوابیدیم و با هم همکار بودیم. ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم.تا اینکه او آخرین بار با من شوخی کرد که ناراحت شدم.من به او اعتراض کردم و خواستم تا اتاق را ترک کند. اما او شروع به فحاشی کرد. او با حرف هایش مرا تحریک کرد و من از کوره در رفتم و با میله به جانش افتادم و چندین ضربه به سرش زدم. وی در حالی که سرش ...
بازیگر مرد مشهور ازدواج کرد/ عکس لو رفته از مراسم عروسی لاکچری حسین سلیمانی + عکس
معتاد بو پدرم هم یک ماه قبل آن فوت کرده بود. وقتی در مهر مادری پذیرفته شدم هزارتا نقشه برای دستمزد 180 هزار تومانی آن ریخته بودم ، ما تا به حال آن همه پول یکجا ندیده بودیم. با خودم فکر کرده بودم با آن پول می توانم 7 تا موتور بخرم اما در نهایت بخشی از آن را برای مادرم خرج کردم و 1 تلویزیون رنگی بعلاوه 1 فرش سبز 24 هزار تومانی خرید. بعدا با جایزه ای که برای مهر مادری ...
می گفت هر کسی را دوست دارید دعا کنید شهید شود
نگرانی سپری شد. ازدواج و ابتدای زندگی ما در اصفهان بود، اما از آنجا که او همیشه در مأموریت بود، در شهر های مختلفی زندگی کردیم. زمان جنگ در نبودش بسیار دلتنگ می شدم برای همین از او می خواستم همچون خانواده های دیگر که خانواده های شان را با خود می برند، من را همراه خود به جنوب ببرد. اینطور می توانستم زودتر او را ببینم. از همان ایام مهاجرت بخش مهمی از زندگی من شد. سال 1363 در اهواز ساکن شدیم ...
رونمایی کتاب مرد عراقی که نیروی اطلاعاتی ایرانی ها در جنگ تحمیلی شد
: بعد از آن درعراق به زندان رفتم و خاطرات زندان را هم اضافه کردم. بعد که فرار کردم به سمت سوئد، دیگر مشغله ها آن قدر زیاد بود که نمی شد خاطره نوشت؛ پس دیگر دنبال نوشتن نبودم. پس از آن هم سال 1358 به ایران آمدم و بلافاصله دوره ای 15 روزه را در پادگان الغدیر اصفهان گذراندم. شیخ صلاح توضیح داد: بعد از پایان این دوره حتی یک روز هم به ما استراحت ندادند و به من گفتند: باید به اهواز بروی و سردبیر اولین مجله ...
کتاب های کانون روح بچه ها را بزرگ می کنند
این گونه تعریف کرد: یک روز آخر وقت اداری که داشتم کتاب های برگشتی را در قفسه ها می چیدم و کتاب خانه را مرتب می کردم متوجه شدم یکی از اعضای دختر که منتظر بود بیایند دنبالش خیره نگاهم می کند. چند بار جابجا شدم اما هر بار بیشتر متوجه سنگینی نگاهش شدم. پرسیدم دخترم چیزی شده؟ گفت:خانم شما چند سال دارید؟ گفتم ... سال! گفت: فکر می کنید چند سال عمر می کنید؟ گفتم عمر که دست خداست، اما امیدوارم حداقل به ...
انتظار از نوجوانی برای اجرای اعدام
گذشته بود و حالا بعد از این همه سال من را به اتهام قتل بازداشت کرده بودند. می خواستند به جرم نکرده ام اعتراف کنم، در حالی که در این مدت من منع تعقیب خورده بودم. وقتی بعد از سال ها وکیل خوبی گرفتم، متوجه شدم همان اوایل من منع تعقیب گرفته بودم. خلاصه در سال 91 قاضی به من حکم قصاص داد که ما اعتراض کردیم و پرونده به دیوان رفت که حکم ما شکست و گفتند این پرونده دلیل محکمه پسند ندارد. بنابراین پرونده به ...
روایتی از همبستگی سربازان کوچک هلال
بینند و جان یک فردی را نجات دهند، خیلی شیرین و لذت بخش است. یادم می آید اولین حادثه ای که برای امداد رفتم سیل گلستان بود. آنجا خانه هایشان دچار گل ولای شده بود و مردم در اسکان اضطراری سکونت داشتند. خانواده ای را دیدم که داشتند کارت عروسی شان را می نوشتند. برایم جالب بود با اینکه زندگی شان نابود شده بود، ولی باز هم زندگی برایشان جریان داشت. من به همین لبخند مردم در حوادث و سختی ها زنده ام. روز به ...
مطالبه ای که به آن اهمیت داده نشد
جبهه شدم، چون دوست داشتم به جنگ بروم بدون این که کسی من را مجبور کند با اصرار خودم به جبهه رفتم و در خط مقدم مشغول به خدمت سربازی شدم. بخارایی گفت: تمام کسانی که در جبهه حضور داشتند با آن ها هم رزم و هم سنگر بودم و بهترین دوستان من در آن دوران بودند که متأسفانه از بین آن ها دو نفر شهید شدند. واقعاً آن زمان بهترین دوران زندگی من بود و همه با مهربانی با یکدیگر رفتار می کردند و دوستان خوبی ...
وکیل اتفاقی
زمان زیادی را در خارج از کشور گذرانده بودم و تجربه ای هم در کار دولتی داشتم؛ چون تابستانی را پس از سال سوم دانشگاهم با کار کردن برای سناتور کلیفورد پی.کیس از نیوجرسی، ایالت خودم، سپری کرده بودم. در آن زمان، اجازه دسترسی به طبقه سنا را داشتم و توانستم نزدیک شخصیت های مهمی مانند جان اف.کندی و لیندون بی.جانسون قرار بگیرم. تا زمان فارغ التحصیلی ام، همه امتحانات خدمات خارجی آمریکا ر ...
(فیلم) بالکن زیبا و پر از گل سوگل طهماسبی با ویویی ابدی رو به کوه / چقدر خوش سلیقه اس ...
در خانواده ای هنردوست بزرگ شدم که همگی با نقاشی، طراحی و ... آشنا بودند. پدرم استاد نقاشی مینیاتور بود. برنامه روز جمعه ما این بود که همه خانواده در کنار پدر، مینیاتور می کشیدیم. در راستای بازیگری هم خوشبختانه خانواده ام همیشه از من حمایت کردند و اگر حمایت ها و پشتیبانی های مادرم نبود شاید نمی توانستم به آرزویم برسم. در اهواز من تنها دختری بودم که در گروه تئاترمان حضور داشتم و چون علاقه مند به ...
ایرانِ جنگ از نگاه فرماندهان عراقی
رفتم که آن دوره را نیز در کتاب روایت کردم. وی افزود: بعد از زندان به سمت کویت فرار کردم و بعد به ایران آمدم. سال 58 به پادگان الغدیر اصفهان آمدم اما به اهواز منتقل شدم. در آن زمان به دلیل اینکه به عربی مسلط بودم به عنوان سردبیر مجله عربی زبان پاسدار انقلاب انتخاب شدم. آنجا سربازان و افراد عراقی به ما کمک کردند که مجله را به چاپ برسانیم. راوی کتاب کتاب ها شیمایی نمی شوند ادامه ...
این عروس شکست خورده عشق خیابانی در ازدواج دومش هوی زن جوان شد / شوهرم هوویم را به من ترجیح می دهد!
به گزارش رکنا ، زن 31 ساله که به اتهام توهین و تهدید به ترک انفاق از همسرش شکایت کرده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی قاسم آباد مشهد گفت:18ساله بودم که پای سفره عقد نشستم و با جوانی ازدواج کردم که اش چشمانم را کور کرده بود. خلاصه آن زمان آسمان و زمین را به هم دوختم تا کسی مانع ازدواج من و سجاد نشود ولی در همان دوران نامزدی متوجه شدم که همسرم به مواد مخدر اعتیاد دارد و ...
فوری و وحشتناک؛ مدیر شهرداری تهران به دست همسرش به قتل رسید!
محمد امیرآبادی، مدیرکل دفتر پایش برنامه و ارزیابی شهرداری تهران که گفته شده بود بخاطر گازگرفتگی فوت کرده، توسط یکی از همکارانش و با همدستی همسر خود به قتل رسیده بود. اعضای بدن محمد امیرآبادی نیز پس از مرگش به بیماران نیازمند اهدا شد. اما حالا مشخص شده قتل مدیر شهرداری تهران به دست همسرش صورت گرفته است. یکی از روزنامه های کثیر الانتشار در تشریح این پرونده نوشته است؛ م ...
دکتر اشتراس – نوشتهٔ یوزف اشکورتسکی
لب زمزمه کنم، و هرچه حالم بدتر می شد این تعداد را به روزی ده تا و حتی بیست سی تا و سر آخر به روزی صدتا هم رساندم ولی در آن حال و روز ضعیف تراز آن بودم که بتوانم عهد و پیمانی ببندم و دل به آن ها خوش کنم. سال بعد ازآن بر آن شدم تا زیر بار این سپاسگزاری مؤمنانه بروم ولی محال ممکن بود، وعهد دیگری را جایگزین اش کردم این که در سی سالگی به عضویت یک صومعه دربیایم، ولی وقتی سی سالم شد دیگر صومعه و دیری در ...
مرد خیانتکار اصلا فکرش را نمی کرد که همسرش هم یک روز...
همسرم هم مغازه دار است. ما برای ایمنی خانه دوربین مداربسته کار گذاشته بودیم. بعضی از ساعت ها در خانه دوربین خاموش بود. چون همسرم به خانه می آمد. چند بار به او گفتم چرا دوربین را خاموش می کنی؟ گفت من خانه هستم دیگر نیازی به دوربین نیست. تا اینکه برای دیدن پسرم به سفر خارج از کشور رفتم. شوهرم فراموش کرده بود دوربین را خاموش کند و من که می توانستم با تلفنم خانه را ببینم متوجه حضور یک زن در خانه شدم و ...
مهدی طارمی را ما 3 نفر برگرداندیم/ من خبرچین پرسپولیس نبودم!
کمال کامیابی نیا سال ها در پرسپولیس بازی کرد اما سرانجام از این تیم جدا شد و حالا بازیکن ذوب آهن محسوب می شود. کامیابی نیا 21 اردیبهشت سال 99 در گفت وگوی اختصاصی با زیرنویس مسائل ویژه ای را پیرامون پرسپولیس افشا کرد. با هم چکیده حرف های او را می خوانیم: وقتی بازیکن تیم ملی امید بودم علی دایی به من [... ...
مهدی طارمی را ما 3 نفر برگرداندیم/ من خبرچین پرسپولیس نبودم!
کمال کامیابی نیا سال ها در پرسپولیس بازی کرد اما سرانجام از این تیم جدا شد و حالا بازیکن ذوب آهن محسوب می شود. کامیابی نیا 21 اردیبهشت سال 99 در گفت وگوی اختصاصی با خبرورزشی مسائل ویژه ای را پیرامون پرسپولیس افشا کرد. با هم چکیده حرف های او را می خوانیم: