زن زیبای پژمان جمشیدی و خواهر حاشیه سازش + عکس و بیوگرافی
سایر منابع:
سایر خبرها
حدادعادل: پنج سال است که هر هفته معلم فرانسه دارم
بود از گزیده شعر و نثر و اینها که نامش دریای گوهر است. اینها را من در دوران دبیرستان خواندم و در همان دوران دبیرستان، عضو کتابخانه مجلس شدم. می رفتم در تالار کتابخانه می نشستم و کتاب می خواندم. وقتی رئیس مجلس شدم یک روز از کتابخانه بازدید کردم و گفتم من 40 سال پیش همیشه روی این صندلی می نشستم. شخصا با شهادت مجید برادرم، دوره مستمر شعری خودم را آغاز کردم. بعد از شهادت مجید من شعری گفتم و ...
روایت خادمی که رزقش را از شهداء گرفت
...، از دعای این عزیزان بود که اکنون خادم حرم رضوی هستم. یک روز در بهشت زهرای تهران و کنار آرامگاه شهدای دفاع مقدس از جمله شهید پلارک ، شهید ابراهیم هادی و شهید چمران قدم می زدم که به ذهنم رسید که دست و پای پدرم را ببوسم و از جایی که کم رو بودم و خجالت می کشیدم این کار انجام دهم، این کار آرزویم شده بود چون می دانستم اجر زیادی دارد بنابراین از تهران به خراسان رفتم و مهمان پدرم شدم و بعد ...
طرح 20 روزه حاج رحیمی برای آموزش نیروهای عراقی علیه داعش
رحیمی فرمانده پادگان و آقای لطفی مسئول آموزش و من جانشین آموزش و مسئول تاکتیک شدم. تقریبا بعد از نزدیک یک سالی که آنجا بودیم از ایشان جدا شدم به لشکر 27 رفتم. تسنیم: در مقطعی که ایشان در پادگان امام حسین(ع) و پادگان حمزه بودند هم نیروهای نهضتی را آموزش می دادند؟ جعفری: آن موقع نیروی قدس به این شکلی که الان هست نبود؛ در همان پادگان امام حسین(ع) ما یک ساختمان 4 طبقه داشتیم که اسمش ...
بیوگرافی و زندگینامه پژمان جمشیدی/ از این بازیگر چه می دانیم؟
پژمان جمشیدی در خانواده ای کم جمعیت و فرهنگی به دنیا آمد. پدر او دبیر زیست شناسی و مادر وی معلم اول دبستان بود. پژمان خانواده ای نسبتا ورزشی داشته و پدرش پیش از انقلاب سال ها رئیس هیات کشتی کرج و بعد از انقلاب رئیس هیات کوه نوردی کرج شد، او از بهترین کوهنوردهای تاریخ ایران است در همین راستا و پیرو علاقه زیاد به ورزش، پژمان پس از گذراندن 110 واحد از دروس کارشناسی عمران، نهایتا به دلیل عشق به فوتبال از این رشته انصراف داد. ...
قتل مادربزرگ تنها به دست نوه ناخلف / عمه ها خواستار قصاص شدند
به گزارش رکنا، ظهر 12 اسفند ماه سال 1401 زنی هراسان با پلیس تماس گرفت و از کشته شدن مادر 80 ساله اش به نام گلی خبر داد . این زن به ماموران گفت: مادر پیرم به تنهایی در خانه اش زندگی می کند و من هر چند روز یکبار به خانه او در خیابان نظام آباد می رفتم و به او سر می زدم .امروز وقتی مقابل در رفتم مادرم در را باز نکرد. من که نگران شده بودم با کلید یدک در را باز کردم و با مادرم روبه رو شدم که ...
وقتی پرسپولیس بودم،نمی دانستم کجا بازی می کنم؛ می خواهم برگردم | فوتبال برتر یک بار هم من را ندید! | ...
می دهی؟ من پارسال در لیگ قطر شرایط خوبی داشتم و از چند تیم لیگ برتر قطر پیشنهاد دریافت کردم. ما در حال مذاکره بودیم. اما در لحظه، قانون حضور بازیکنان خارجی در آنجا تغییر یافت. فدراسیون قطر یک کمیته ای دارد آنها قوانین نقل و انتقالاتی را تغییر دادند و شرایط برای من پیچیده شد و با توجه به اینکه همه چیز لحظه آخری شد، مجبور شدم سریع تر یکی از پیشنهادهای رسیده را بررسی و تیم جدیدم را انتخاب ...
حدادعادل: پنج سال است که هر هفته معلم فرانسه دارم | به قول داش مشتی ها پدر عشق بسوزد
شفیعی کدکنی از همان سال های 49-48 که وارد دانشکده شدم سلام علیک داشتم. ایشان به من محبت داشتند و من هم به ایشان ارادت داشتم. گاهی سر کلاس هایشان می رفتم، دانشکده همدیگر را می دیدیم، صحبت و حال و احوال می کردیم. کتاب هایشان را می خواندم مثلا کتاب زمزمه ها یا شب خوانی و اینها. قبل از انقلاب شعرهایشان را حفظ بودم و با آواز می خواندم. شعر های ایشان، کتاب های اخوان، شاملو، فروغ و اینها را می خواندم. گزیده ...
زندگی نامه پیمان یوسفی/گزارشگر فوتبال
کودکی به فوتبال و ورزش علاقه داشته و مجله های ورزشی مانند دنیای ورزش و کیهان ورزشی را دنبال می کرده است. او همچنین می گوید 8 سال داشتم که نام جام جهانی به گوشم خورد؛ آن هم جام جهانی 1978 آرژانتین. در آن سال من تازه مدرسه می رفتم، ولی شدیدا پیگیر بازی های جام جهانی بودم. پیمان یوسفی فعالیت جدی خود را از سال 1377 با سازمان صدا و سیما شروع کرد و یک سال بعد اولین گزارش خود را در سال 1999 در ...
وقتی شوهرم سرکار بود، عباس را به خانه می آوردم
را در منزل ما می ماند. خلاصه سال گذشته به طور ناگهانی مادرم از دنیا رفت و غم سنگینی همه وجودم را فرا گرفت چرا که من دلبستگی خاصی به مادرم داشتم و تحمل مرگ او برایم بسیار سخت بود. هربار که جمله مادرم به خاطرم می آمد که می گفت آرزو دارم تو را در لباس عروسی ببینم! انگار قلبم آتش می گرفت. در این شرایط بود که ابتدا به خانه پدر شوهرم رفتم ولی مدتی بعد پدر عباس یک واحد آپارتمانی را برایمان ...
روایت عجیب ترین مصدومیت فصل از زبان گلر مس (عکس)
کرده است. قویدل در ارتباط با مصدومیت ناشی از حادثه تلخی که برایش پیش آمده در گفتگو با خبرنگار ما اظهار داشت: شب عجیبی بود و خدا به خودم و خانواده ام رحم کرد که اتفاق بدتر از این برایم رخ نداد، راجب حادثه پیش آمده برای روشن شدن افکار عمومی لازم می دانم توضیحاتی بدهم، اول اینکه این حرف و حدیث ها و شائبه ها همیشه در فوتبال بوده و خواهد بود اما سعی کنیم نشناخته و ندانسته کسی را مورد قضاوت ...
کارتن خواب سارق مامور پلیس را به قتل رساند!
مدتی هم کارتن خواب بوده است. متهم در بازجویی ها گفت: من سال هاست اعتیاد دارم. پدر و مادری دارم که در مازندران زندگی می کنند. آنها بعد از اینکه دیدند به هیچ راه مستقیمی نمی روم، رهایم کردند. من هم به تهران آمدم و در میدان شوش کارتن خواب هستم. چند سالی بود که هزینه مواد را با سرقت تامین می کردم. روز حادثه هم به خانه دختری جوان رفتم. وقتی در را باز کرد، روی او چاقو کشیدم. دختر از ترس دیگر ...
پرواز با بال های برزنتی!
با این رشته نداشتم. فقط چند فیلم دررابطه با سقوط دیده بودم که ازطریق فضای مجازی بود اما چون از بچگی هیجان را دوست داشتم، سراغ این رشته آمدم. با برادر و پسرعمویم آموزش را شروع کردیم . کلادیا بولگاکوف یکی از بزرگ ترین زنان پاراگلایدرسوار است که در رتبه سوم جهان قرار دارد. او در سال های 2013 و 2016 قهرمان جهان شد و تجربه پرواز در آلپ را هم دارد. تجربه ای عجیب و جذاب که شاید هرکسی جرئت آن را نداشته ...
کاش به جای قتل طلاقش می دادم ؛ پشیمانی مردی که همسرش را خفه کرد
به من قول داده بود؛ اما زیر قولش زد و به من خیانت کرد. نمی توانستم این وضعیت را تحمل کنم و تصمیم گرفتم او را بخاطر کاری که کرده تنبیه کنم. چطور همسرت را به قتل رساندی؟ باور کنید که من هیچ قصد و نیتی برای به قتل رساندن او نداشتم. یک روز که در خانه بودم همسرم به آب انبار رفت. کمی بعد من هم پشت سرش رفتم. هنوز خیلی ناراحت و عصبانی بودم. وقتی پایین رفتم او لبه آب انبار ایستاده ...
زن جوان در نبود شوهرش در خانه مرد غریبه را به خانه می آورد / کمکم کنید از این لجنزار بیرون بیایم
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات زن40 ساله ای است که برای فرار از لجنزار تباهی دست به دامان مجریان قانون شده بود. این زن جوان درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت:6 سال قبل و در حالی که 34 بهار از عمرم گذشته بود با [...]
اعتراف تلخ هاشمی نسب: مجبورم کردند از پرسپولیس بروم
نیمکت نشین شدم و پس از این که به عنوان مهره تعویضی به میدان رفتم، توانستم گل زنی کنم و شادی گل خاصی هم داشتم. البته قبل از آن مسابقه اتفاقاتی رخ داد که رابطه من با مربیان شکرآب شد. هرچند به تنهایی در آن ماجرا دخیل نبودم بلکه 12 بازیکن پرسپولیس درگیر ماجرا شدند، اما همه کاسه و کوزه ها بر سر من شکست تا نیمکت نشین شوم. این مسئله واقعا دور از عدالت بود. در آن مقطع یک عده می رفتند و پشت سر من حرف هایی ...
اعدام برای قاتل مامور کلانتری نامجو / با چاقو سینه مامور جوان را شکافت + عکس و جزییات
پرداخت . وی گفت: من آن روز هرویین مصرف کرده بودم و حال طبیعی نداشتم که برای سرقت به آن خانه رفتم. ولی وقتی با دختر جوان روبه رو شدم دست و پایش را بستم و وسایل خانه را سرقت کردم. من می خواستم از خانه خارج شوم که در راه پله ها با مامور پلیس روبه رو شدم.من شرمنده اولیای دم هستم و می دانم بی رحمانه استوار امیر کیوانلو را به شهادت رساندم. وی ادامه داد: من دفاعی ندارم و برای مرگ آماده ...
قاتل محکوم به مرگ از همسرش به خاطر خیانت شکایت کرد
دادگاه انقلاب محاکمه شدم، اما بعد وقتی مشخص شد درگیری ما به خاطر اختلاف شخصی بوده است از این اتهام تبرئه شدم و دوباره به اتهام قتل در دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفتم و با درخواست قصاص از سوی اولیای دم این بار به قصاص محکوم شدم. متهم که حالا در جایگاه شاکی ایستاده بود، گفت: همسرم مونا را دوست داشتم و دوست دارم. ما یک دختر داریم و در تمام این سال ها همسرم به تنهایی از دخترم مراقبت کرده ...
زندگی نامه آزیتا لاچینی/ماجرای از دست دادن سه همسر و سه فرزند
به گزارش پایگاه خبری شباویز،آزیتا لاچینی با نام شناسنامه ای آزیتا نیکنام بازیگر ایرانی در سال 1316 در تهران به دنیا آمده است، در سال 1340 اولین کار خود در تئاتر را تجربه کرد و در سال 1341 در فیلم مسافری از بهشت به کارگردانی نصرت الله وحدت به عنوان بازیگر سینما ایفای نقش پرداخت. 11 ساله بودم که ازدواج کردم خیلی زود هم بچه دار شدم یعنی 13 ساله بودم که فرزند اولم متولد شد. فکر می کنم سال ...
ماجرای به زندان افتادن ابتهاج/ شعر خودم را در جایی که زندان بودم پخش می کردند
.... من این اردکم رو گرفتم گذاشتم کنار حوض که بمونه غرق نشه یک وقت صبح پا شدم، رفتم به سراغ اردکم، دیدم اردکه مرد (سایه به شدت غمگین شده است) بعد یک مقدار شمعدانی پیچ داشتم، اینجا می گن آویز، در تمام ستون های خونه گلدان شمعدانی گذاشته بودم. من هر روز با این گل ها سلام و علیک داشتم و ارغوان هم که بود و .... لبخندی پر از شادی و لذت... طوری از ارغوان نام می برد که انگار معشوق نازنین و برازنده اوست ...
حال و هوای آن روزها در آتش فتنه پیداست/سامان آینده با ثبت تاریخ
سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران ( ایبنا ) ، نشست معرفی کتاب آتش فتنه تالیف زهره یزدان پناه با حضور شهبازی و حجت الاسلام اشرفی نصب در غرفه انتشارات راه یار در سی و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران برگزار شد. زهره یزدان پناه، مولف و پژوهشگر گفت: فتنه 88 فقط یک اعتراض مردمی نبود و مسأله عاشورا که اتفاق افتاد، ابعاد واقعی آن مشخص شد. هر چند وقتی سال ها بعد گذارم به سوریه و عراق افتاد و ...
معین کشته شد ! + جزییات
اما نام دوستانم را به خاطر ندارم. من راکب موتورسیکلت بودم و از قبل مرحوم را می شناختم. وقتی وارد ابوطالب 62 شدم او را دیدم که حالت طبیعی نداشت. هنگامی که نگاهمان به هم افتاد، نمی دانم چرا فحش داد و گفت بایست،من گوش نکردم. ولی با موتور جلوی من پیچید. من هم توقف کردم و از موتور پیاده شدم. دور موتور عقب عقب رفتم و او همچنان فحش می دادکه ناگهان چاقو را از کمرش بیرون کشید؛ من هم چاقویی داشتم که آن روز ...
وقتی عماد مغنیه همسرش را از صبح تا عصر در ماشین نگه داشت! /نخند! خب یادم رفت که با زنم رفته بودم پادگان!
حافظ داشتیم؛ محل کارمان هم پادگان امام حسین (ع) (بالای فلکه چهارم تهرانپارس - دانشگاه امام حسین(ع) فعلی) بود. تعدادی نیروی لبنانی را آن جا آموزش می دادیم. عصر یکی از روزها سوار بر ماشین پیکانم داشتم از در پادگان خارج می شدم که عماد را دیدم قدم زنان داشت به طرف بیرون پادگان می رفت. ایستادم و با او سلام و احوال پرسی کردم. پرسید که به خانه می روم؟ وقتی جواب مثبت دادم، سوار شد تا با هم برویم. ...
پرواز با بال های برزنتی! – ایسنا
اما دیدم که دنیای پاراگلایدر خیلی جذاب تر از سقوط است. 19 سالم بود و قبل از آن هیچ آشنایی با این رشته نداشتم. فقط چند فیلم در رابطه با سقوط دیده بودم که از طریق فضای مجازی بود اما چون از بچگی هیجانات را دوست داشتم، سراغ این رشته آمدم. دیگر با برادر و پسر عمویم آموزش را شروع کردیم.” کلادیا بولگاکوف یکی از بزرگترین زنان پاراگلایدرسوار است که در رتبه سوم جهان قرار دارد. او در سال های 2013 ...
درآمد داوران زن در فوتسال ایران ناچیز است/ حجاب مانع موفقیت هایم نشد
های آسیا به کویت رفتم، وقتی وارد سالن شدم، نگاه تماشاگران طوری بود که انگار می گفتند مگر می شود یک داور خانم، بازی آقایان را قضاوت کند؟ آن هم با حجاب کامل؟ اما بعد از اینکه قضاوت کردیم و بیرون آمدیم، همه خیلی خوشحال بودند که چنین قضاوت خوبی از ما دیده اند. آن سال بازی رده بندی آقایان را هم قضاوت کردم. بعد از بازی یکی از مسئولان فوتبال کویت به من فیلمی نشان داد که در فضای مجازی پخش شده بود. به عنوان ...
تولد فرشته ها
یاد می برند. از یاد بردم حتی اشک هایم را. بلند شدم و رفتم کنار پنجره، چراغ های آن طرف خیابان هنوز روشن نشده بودند. دوباره زنگ واحد را زدند. تعجب کردم یعنی چه کسی بود؟ در را که باز کردم افسانه را دیدم که به همراه خواهرش آمده بود من را برای جشن ببرد. آن شب به کمک دوست صمیمی دوران کودکی ام توی جشن درست حس دختربچه ای را داشتم که تولد خانم حضرت معصومه سلام الله برایش مثل تولد خودش بود. یک تولد برای فرشته ها اصلا طعم دیگری دارد. ...
اعتراف تکان دهنده قاتل: "همسرم را کشتم چون..."
این کار را کرد. شاید اشتباه می کردی؟ نمی دانم. مرداد امسال بود که گوشی تلفن همراه فرزندم را که خراب شده بود برای تعمیر بردم اما متوجه پیام های عجیبی شدم وقتی پیگیر شدم فهمیدم همسرم با مردی به نام احسان ارتباط دارد. احسان را می شناختی؟ خواستگار سابق همسرم بوده است. از همسرم پرسیدم که منکر شد بعد از مدتی یک روز پول برای خرید خودرو نیاز داشتم و از همسرم خواستم مقداری ...
دوربین های مخفی، خیانت را رسوا کرد! زن بی خبر از تماشاگر خاموش...
شوکه شده بودم، آن زمان سکوت کردم و به ایران بازگشتم. وقتی حافظه دوربین مداربسته را بررسی کردم به راز سیاه همسرم پی بردم و متوجه شدم هر بار به سفر خارج می رفتم همسرم با افراد غریبه رابطه داشته است. این زن فیلم ها را به دادگاه ارائه داد و به این ترتیب مرد میانسال بازداشت شد. او به داشتن رابطه با افراد غریبه اعتراف کرد اما مدعی شد تعرضی انجام نداده است. او گفت: به خاطر مشکلاتی که داشتم ...
روز سرنوشت ساز فوتبال البرز
قرار گرفته است. مدیر عامل تیم شهدای رزکان کرج افزود: علی رغم اینکه ابتدای فصل تیم را واگذار کرده بودم ولی به دلیل پاس نشدن چک خریداران مجبور به حضور مجدد در لیگ دسته دوم شدم با فرصت بسیار کم و نبود بازیکن در لیگ حضور پیدا کردیم. وی ادامه داد: در این سال ها تمام تلاش خودم را به کار گرفتم که نماینده شایسته ای از استان البرز راهی لیگ دسته یک و لیگ برتر کنم ولی در کنار بد شانسی ...
مروری بر 24 سال تلاش بی وقفه معلمی که شغلش را خیرالعمل می داند
معلم شهید باهنر شهرکرد در سال 1379هستم و تحصیلات فوق دیپلم خود را در دو ساله تربیت معلم طی کردم و وارد شغل ارزشمند معلمی شدم. از سال 1381 جهت خدمت به منطقه عشایر لردگان رفتم و در طی 5 سال در این منطقه، یک سال در پایه اول و یک سال در کلاس چند پایه تدریس کردم و سه سال هم در قامت مدیر مدرسه تجربه کاری داشتم. در همین سال ها کارشناسی ارشد خود را در رشته آموزش ابتدایی ادامه دادم و بعد از آن به ...