زیباکلام چند ساعت قبل از بازداشت: اوین رفتن را افتخار نمی دانم
سایر منابع:
سایر خبرها
شاخه گلی برای زائر آقا
شفای پسر مریضم می خواستم. جمله به نظر خیلی ساده و حتی تکراری بود ولی نمی دانم چرا تکانم داد و بغض گلویم را گرفت. برای چند لحظه رفتن زن را تماشا کردم و بعد به سمت رواق برگشتم که چشمم به احمدآقا افتاد. همسایه قدیمی مان که بعد سال ها در کشیک حرم پیدایش کرده بودم. احمد آقا یکی از خادمانی بود که در بخش بسته بندی و توزیع گل کار می کرد. موقع خداحافظی بدون اینکه من حرفی بزنم یک دفعه برگشت و گفت ...
اگر آزاد نشده بودم بی شک امروز زنده نبودم / در زندان بازجویی و شکنجه نشدم / نامه شهریار به آیت الله ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب کتاب پیر پرنیان اندیش، جمع آوری خاطرات هوشنگ ابتهاج توسط میلاد عظیمی و عاطفه طیه است که در سال 1391 توسط انتشارات سخن منتشر شد. هوشنگ ابتهاج در این کتاب به خاطرات خود در مواجهه با سؤالات گردآورندگان می پردازد. این کتاب در دو جلد و بیش از هزار صفحه منتشر شده است. انتخاب روزانه بخش هایی کوتاه از این کتاب را در سی قسمت برای علاقه مندان به تاریخ منتشر خواهد کرد. - عاطفه این بار اول بود که زندانی می شدین؟ بله بله... ...
حدادعادل: پنج سال است که هر هفته معلم فرانسه دارم | به قول داش مشتی ها پدر عشق بسوزد
که نامش دریای گوهر است. اینها را من در دوران دبیرستان خواندم و در همان دوران دبیرستان، عضو کتابخانه مجلس شدم. می رفتم در تالار کتابخانه می نشستم و کتاب می خواندم. وقتی رئیس مجلس شدم یک روز از کتابخانه بازدید کردم و گفتم من 40 سال پیش همیشه روی این صندلی می نشستم. بعد اسم یک سری کتاب ها را گفتم که سابقا در آنجا خوانده بودم. دیدم نام من در کارت آخر کتاب بود. کارت عضویت در کتابخانه مجلس را هم هنوز ...
کاش به جای قتل طلاقش می دادم ؛ پشیمانی مردی که همسرش را خفه کرد
صحبت می کرد و فهمیدن این موضوع برایم سنگین بود. حتی فهمیدم که آنها چند مرتبه هم یکدیگر را دیده اند. وقتی از این ماجرا باخبر شدی چه واکنشی نشان دادی؟ با اینکه خیلی عصبانی بودم و باورم نمی شد که همسرم به من خیانت کرده اما سعی کردم خونسرد باشم و عاقلانه رفتار کنم. یک شب که بچه ها خوابیده بودند شروع به صحبت با او کردم. گفتم که همه چیز را می دانم. او اول همه چیز را انکار کرد و گفت ...
فتحعلیشاه شاه می گفت الیزابت شیردل اگر زنده بود، سر پاپ را از بدنش جدا می کرد/ فتحعلیشاه از یک شاه زن در ...
سپس برای شاه گفتم که قبل از اولین خروجم از انگلستان برای رفتن به هند افتخار حضور در یکی از شکار های گوزن نر اخته را همراه پادشاه داشته ام که حدود چهار ساعت و نیم بدون وقفه ادامه داشت. شاه گفت: خدای من باید شکار خوبی بوده باشد؛ اما پادشاه شما تمام این مدت را که سوار بر اسب نبوده بوده؟ من به شاه اطمینان دادم که اعلاحضرت بیش از همه کسانی که در شکار حاضر بودند کار و تلاش می کرد. ...
درباره صادق زیباکلام و سوال معروف چرا شما را نمی گیرند؟
می کرد او را نمی گیرند بازداشت و برای اجرای حکم به زندان اوین فرستاده شد. آن هم درحالی که یک روز قبل در ویدئویی که به مناسبت رونمایی از کتابش منتشر کرد، گفته بود: بسیاری رفتن به اوین را افتخار می دانند اما من با کمال شرمندگی شاید به خاطر ترس، ضعف یا بی عرضگی و هرچه شما می گویید، اوین رفتن را افتخار و سعادت نمی دانم. وظیفه بنده نوشتن است . حالا همه آن ها که تا دیروز می پرسیدند: چرا ...
فتحعلیشاه شاه می گفت الیزابت شیردل اگر زنده بود، سر پاپ را از بدنش جدا می کرد
سپس برای شاه گفتم که قبل از اولین خروجم از انگلستان برای رفتن به هند افتخار حضور در یکی از شکار های گوزن نر اخته را همراه پادشاه داشته ام که حدود چهار ساعت و نیم بدون وقفه ادامه داشت. شاه گفت: خدای من باید شکار خوبی بوده باشد؛ اما پادشاه شما تمام این مدت را که سوار بر اسب نبوده بوده؟ من به شاه اطمینان دادم که اعلاحضرت بیش از همه کسانی که در شکار حاضر بودند کار و تلاش می کرد. او که ...
عموی تتلو سکوتش را شکست / از پسری خجالتی تا روابطش با دختران کم سن و سال + گفتگو
به گزارش رکنا: انصاف نیوز: به عنوان مقدمه خودتان را معرفی کنید. من محمدعلی مقصودلو، عموی هستم. انصاف نیوز: چه حسی دارد عموی تتلو بودن؟ بیشتر از اینکه حس خوبی داشته باشم نگرانش هستم. انصاف نیوز: چرا؟ نگرانی تان به چه دلیل است؟ الآن به وجود آمده یا از ابتدای مسیری که طی کرده این نگرانی بوده است؟ خیر، الآن به وجود نیامده است. من خیلی از اینکه عموی ایشان هستم خوشحالم. ایشان پسر خیلی خوب و مهربانی ست. از موقعی که در گیر و دار همان مسائلی ک ...
اولین گردهمایی فارغ التحصیلان ادوار رشته چاپ هنرستان امام صادق (ع) برگزار شد
می شود. تربیت نسل جوان صنعت چاپ وظیفه همه افراد صنف هنر جوی دیروز و مدیر چاپخانه پیغام امروز سعید کلاری در اولین گردهمایی فارغ التحصیلان ادوار رشته چاپ هنرستان امام صادق (ع) گفت: بنده در حدود 26 سال پیش در چاپخانه نیروی انتظامی با جناب عظیمیان همکار بودم و رفاقت ما از آنجا شکل گرفت. ایشان و من همواره درباره نقش مهم و پر رنگ آموزش در صنعت چاپ با یکدیگر صحبت می کردیم و یکی از ...
محاکمه پسر جوان به اتهام قتل مادربزرگ
صحبت کنم. اما مادربزرگم باز هم صحبت را به مادرم کشاند و گلایه کرد. به او گفتم که مادرم دستش از دنیا کوتاه است و دیگر پشت سرش حرف نزن اما وقتی همچنان در حال صحبت بود عصبانی شدم و از کوره در رفتم و شالی که روی سرش بود را دور گردنش پیچیدم اما وقتی به خودم آمدم مادربزرگم دیگر نفس نمی کشید. خیلی سریع از کاری که کرده بودم پشیمان شدم. همان موقع برای اینکه پلیس را گمراه کنم تلفن همراه و دستگاه ...
خاطرات شیرین معلمی از کردستان؛ شگفتانه پدرام برای آرمان 10 سال پس از آخرین دیدار
معیشتی هم از لحاظ کیفیت آموزش شاهد پیشرفت و ترقی باشیم. حسنی در ادامه به بیان خاطرات خود در کلاس های درس پرداخت و گفت: حدودا 15 سال پیش در یکی از روستاهای منطقه زیویه ( کوپه قران) در کردستان آموزگار یک کلاس سه پایه بودم. پایه اول فقط یک نفر دانش آموز داشتم ( پدرام) که یادگیری بسیار خوبی داشت. کل پایه اول همانند دو دوست باهم بودیم. بعد از آن سال دیگر من پدرام را ندیدم، چون روستا بسیار دور ...
حوادث اخیر فلسطین نشان داد که ادبیات ایران مرده است/ پول جای مسائل کلان ملی را در ادبیات گرفت
آثاری که شما نوشته اید کدام یک را بیشتر از همه دوست دارید و به دل خودتان نشسته است؟ پاسخ به این سوال سخت است. هر کتابی که نوشته ام، حاصل دو سال درگیری ذهنی، فکری و احساسی من در آن دوره زمانی است. شاید الان از برخی افکار خودم در آن دوره زمانی فاصله گرفته ام ولی هنوز یک تکه از وجود من بوده و نمی توانم آن را کنار بگذارم. هر کدام از رمان هایی که نوشتم یک قصه ای دارند و همه را دوست دارم. ...
نگذاشتم قبر فردوسی را در توس خراب کنند
25 اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی است؛ حکیمی که به تعبیر رهبر انقلاب صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند فردوسی در سال 319 هجری شمسی، مصادف با 329 هجری قمری در روستای باژ، روستایی در خراسان به دنیا آمد و در سال 411 هجری قمری [...]
ژنرال ملکوم، توپ های جنگی را به اردوگاه فتحعلی شاه هدیه داد
خوب و خوشحال کننده بود اگر شما هم نزد ما می ماندید، اما با رفتن شما مطمئنم که حتی نیمی از این کار ها هم به انجام نمی رسد؛ با این حال شما باید هر چه زودتر نزد نایب السلطنه بروید و آنچه را برای من تعریف کردید برای او هم بگویید. یکی از موضوعاتی که شاه با من در میان گذاشت و باعث یکه خوردن و ناراحتیام شد عبارت بود از تصمیماتی که درباره محمدنبیخان اتخاذ شده بود. شکی نیست که رفتار و کردار این ...
روایت رهبر معظم انقلاب از حفظ آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی | نگذاشتم قبر فردوسی را در توس خراب کنند!
به گزارش شهرآرانیوز، حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر انقلاب اسلامی روایتی از تلاششان برای حفظ آرامگاه فردوسی در اوایل انقلاب نقل کرده اند. "اول انقلاب عده یی از مردمِ بااخلاصِ بی اطلاع رفته بودند قبر فردوسی را در توس خراب کنند! وقتی من مطلع شدم، چیزی نوشتم و فوراً به مشهد فرستادم؛ که آن را بردند و بالای قبر فردوسی نصب کردند؛ نمی دانم الآن هم هست یا نه. بچه های حادی که به آنجا می رفتند ...
خاطره ای ناگفته از زبان حاج قاسم درباره ی ارتباط سیدحسن نصرالله با رهبر انقلاب
...: حجت الاسلام والمسلمین سیدهاشم الحیدری، از رهبران مقاومت اسلامی عراق تقریباً 10 سال قبل، خدمت آقای نصرالله بودم و از ایشان سؤال کردم که در قلب شما بعد از حضرت آقا و امام زمان چه کسی قرار دارد؟ حدوداً 6 سال قبل از شهادت حاج قاسم، ایشان گفتند: حاج قاسم سلیمانی. بعد ادامه دادند: اتفاقاً دو سه روز پیش، بعد از نماز صبح یک حالت تفکری داشتم که به ذهنم آمد انگار حضرت عزرائیل ...
آخرین مصاحبه زیباکلام قبل از زندانی شدن؛ اوین رفتن را افتخار نمی دانم
به گزارش تجارت نیوز ، بخش هایی از گفت و گوی صادق زیباکلام قبل از زندانی شدنش را در ادامه می خوانید: وقتی نوشتم حدود 90 صفحه شد در ادامه خاطرات زمان بازگشت به ایران را نوشتم که دقیقاً نقطه مقابل انگلیس بود. به این معنی که هر اندازه در انگلیس روابطم با دانشگاه خوب بود و به من پیشنهاد دادند که با آنها همکاری کنم و عضو هیئت علم ...
ملاقات پنهانی محسن رضایی با آمریکایی ها به روایت صادق زیباکلام /وقتی به ایران برگشتم مانند جذامی ها با ...
... وی در پاسخ به این سوال که از چه طریقی در جریان ملاقات پنهانی محسن رضایی با آمریکایی ها قرار گرفتید؟ ، گفت: مسبب ملاقات بنده بودم، به این ترتیب که در کنفرانس های دانشگاه کالیفرنیا شرکت می کردم، آمریکایی ها گفتند ما شنیدیم شما نزدیک به هاشمی رفسنجانی هستید، ما تمایل به گفتگو با ایران داریم، این زمانی بود که آمریکایی ها در مواردی نظیر بمب های کنار جاده ای، داعش، قبایل اهل سنت عراق، ارتش عراق و... دچار مشکل شده بودند، از این رو هدف آمریکا این بود که به نحوی با ایران کنار بیاید، من هم رابط شدم، خودم مترجم آن جلسه پنهانی بودم، این خاطره را هم در کتاب نوشتم. 2727 ...
معین کشته شد ! + جزییات
به نام حسن موضوع را تعریف کردم. کمتر از یک ساعت در پارک نشستم یادم نیست چه زمانی تماس گرفتم ولی فکر کنم قبل از رفتن به منزل با پدرم تماس گرفتم . اصلاح می کنم رفتم خانه داخل خانه بودم که یکی از دوستان مرحوم بامن تماس گرفت و گفت معین فوت کرده است.من هم ترسیدم و ماجرا را به پدرم گفتم. *آیا شما سوار شدن و راه افتادن مرحوم را دیدید؟ بلی وقتی در ابوطالب 62 پیچید را دیدم اما بعد دوستش گفت با ...
همسر شهید حاجی رحیمی: از لباس محمدهادی فهمیدم چطور شهید شده
با اینکه ده ساله بودم خانواده ام در تظاهرات ها شرکت می کردند. خانم اگر بچه دختر باشد برایت گاو می کشم ! سال 66 آقا محسن فرزند اولمان متولد شد. محمدهادی از خوشحالی همه اداره را شیرینی داده بود. دخترم هم 5 سال بعد متولد شد. آن سال ها مثل الان سونوگرافی نبود که جنسیت مشخص شود. حاجی گفت: خانم اگر بچه دختر باشد برایت گاو می کشم! واقعا هم خیلی فاطمه را دوست داشت. اسم بچه ها را هم ...
تذکر رئیس مجمع ژیمناستیک به اینچه درگاهی!/ "من نبودم تا از 10 میلیارد به درستی استفاده شود"
به گزارش ایسنا، در جریان مجمع انتخاباتی فدراسیون ژیمناستیک، زهرا اینچه درگاهی اولین کاندیدا در ابتدای سخنان خود قهرمانی تیم ملی ترامپولین را تبریک گفت و اظهار کرد: من حرف های خودم را با یک سوال آغاز می کنم. من که هستم؟ من 46 سال از حضورم در ژیمناستیک می گذرد و از این رشته هستم. امروز اینجا هستم که اگر شایسته شما بودم باز هم 4 سال دیگر بمانم. معرف من که بوده؟ هیچ کس معرف من نیست و می خواهم به این ...
چرا انگلیسی ها به دنبال پرونده پزشکی حسن روحانی بودند؟
سالم هستم و هیچگونه بیماری ندارم. ضمناً در چمدان مدارک تحصیلی من را هم دیده بودند. مدارک مربوط به تحصیلات من در دانشگاه تهران، همراه با ترجمه بود و ترجمه مدارک هم به تأیید کنسولگری رسیده بود. لذا سؤال کردند که چرا این مدارک را به همراه خودم آورده ام. در پاسخ گفتم قصد دارم در صورت امکان در اینجا ادامه ی تحصیل بدهم در مجموع به دلیل آنکه پاسخ من شفاف نبود و به دو صورت حرف زده بودم، مسئله ...
مرجعی بزرگ که مشوق صنعت موشکی سپاه بود
تأیید کردند و این موجب شد میزبان توجه خاصی به من کند. خود را به من رساند و گفت اگر آقایان رفتند، شما بمان، با تو کار دارم. بعد از رفتن تمامی افراد، حاج یعقوب نزد من آمد و گفت ماشاءالله مسلط هستی، دوست دارم اگر حاجتی داری برایت برآورده کنم. مرحوم میرزا گفتند ما که دنبال حوائج دنیا نمی گشتیم و فقط به درس و بحث مشغول بودیم، به او گفتم سال هاست آرزو دارم حوزه نجف را ببینم و آنجا تحصیل کنم، لکن ...
مصاحبه زیباکلام یک روز پیش از زندان: مسئولان امنیتی بگویند کاری انجام نده، انجام نمی دهم
رشته بنده مربوط است. البته در این برهه یک خامی کردم، به این ترتیب که از مسئولین دانشگاه خواستم برای تعیین محل خدمتم حکم نزنند و گفتم اجازه بدهید خودم با اینها صحبت کنم، لذا با گروه های علوم سیاسی و تاریخ صحبت کردم و گفتند ما مطلقاً شما را نمی خواهیم، جاهای دیگر هم وضعیت به همین ترتیب بود، لذا حیف بود که این موارد را در کتابم ننویسم، از این رو موارد مذکور را هم نوشتم،. بعد داستان زلزله ...
علی اصغر پورمحمدی: در لیست شانا، پایداری ها زرنگ تر و با سیاست بیشتری اقدام کردند
کاندیدایی آشنا شدم که او را از خودم اصلح تر می دانم و به خودش هم گفتم که شایستگی شما برای ورود به مجلس از من بیشتر است، البه این فرد در لیست شانا حضور ندارد. بعد از مصاحبه وارد گروه 15 نفره شدیم که مجدداً سوال و جواب شد البته سوالات سخت نبود و بنده همه را پاسخ دادم. به نظر بنده افراد حاضر در لیست بهتر می توانست انتخاب شود، یعنی همین 32 نفر را به خوبی بررسی می کردند و مشاهده می کردند که چه کسی تجربه و عقل بیشتری دارد و یا چه کسی دلسوزتر است، که اگر او وارد مجلس شود، بهتر است. بنابراین بنده اصلاً این دعواها را قبول ندارم. منبع: خبرآنلاین ...
پایان میهمانی یک کتاب
، که امروز در بساطی های جلوی دانشگاه نصیبم شد. به گمانم بدش نمی آمد به عنوان نویسنده و مترجم در زمره شاغلین صنعت نفت جایی از نفت و قلم را به او اختصاص دهم. این در حالی بود که مدت ها پیش این کتاب چاپ شده بود، مگر اینکه جلد دومی برایش در برنامه می داشتم. باری، و حالا که این کتاب تقدیمی پس از قریب یک دهه به این نگارنده برگشته، او سال هاست بر اثر عارضه کبدی در زیر خاک آرمیده. یعنی در قید حیات ...
برای دخترم، برای تمام دختران
رازی را درگوشی برایتان بگویم: به گمان من، آدم مادری کردن واقعی را با دختردارشدن یاد می گیرد. از قضیه اصلی پَرت نشویم. داشتم از بابای روح الروح می گفتم. من بغض توی گلوی پدرش را می فهمم؛ یعنی می فهمم؛ اما نمی دانم چطور بعد از دخترش، بعد از روح الروح زنده ماند... این را هیچ وقت نفهمیدم . روز دختر من، روز دخترهای شما، روز دخترهای فلسطینی، روز تمام دخترهای دنیا مبارک... . ...
اخلاق حکم کرد تا برای نجات دانش آموزانم به دل سیلاب بزنم
زیبایی از طرف کاربران فضای مجازی را به همراه داشت. گفتنی است، محمودی، همزمان با شغل معلمی، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد است و اواخر هر هفته جهت ادامه تحصیلات تکمیلی به شهرکرد می آید؛ از این رو، بر آن شدیم تا این معلم فداکار دهه هفتادی را یافته و با ایشان به گفت وگویی در این خصوص بپردازیم که به شرح ذیل است. شرحی از داستان رخ داده ...