سایر منابع:
سایر خبرها
نقشه دختر ایدزی برای انتقام خونین از دوست پسرش / گفتگو با این دختر در زندان
دلیل او دیگر چندان به من توجّهی نداشت و به بهانه های مختلف می خواست که از شرّ من رها بشود، تا جایی که من در اثر اجبار و خشونت او مجبور شدم که از خانه رامین به یک خانه تیمی دیگری رفته و در آنجا زندگی کنم. تا این در یکی از روزها به دلیل تب های پیاپی، سردردهای شدید و ضعف روز افزون قوای بدنی، به پزشک مراجعه کردم و پس از انجام آزمایشات مختلف، دریافتم در اثر استفاده از سرنگ های غیر بهداشتی برای تزریق مواد ...
اعتراف پیرمرد خشمگین به قتل خواهرش
مرد سالخورده که در درگیری با خواهرش او را به قتل رسانده بود، جزئیات این جنایت را تشریح کرد. ساعت 22 و 31 دقیقه چهارشنبه محسن مدیرروستا، بازپرس کشیک ویژه قتل دادسرای تهران در تماس ماموران کلانتری 134 شهرک غرب در جریان قتل زنی در خانه ای سه طبقه در خیابان سرو شرقی سعاد ت آباد قرار گرفت. در ادامه بازپرس جنایی همراه کارآگاهان پلیس در محل حاضر شده و مشاهده کردند امدادگران اورژانس ...
کارگر خدماتی قاتل خانم مدیر بود
مدارکم را به همراه 170هزارتومان پولی که بود برداشتم و پس از چند روز برای سال تحویل به شهرستان برگشتم.به گفته سرهنگ حاجی زاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران، هم اکنون این متهم با قرار بازداشت موقت در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفته است.
نوجوانان شمال شهر طعمه مرد شیطان صفت
به راه انداخت، اما توانستیم فرار کنیم؛ چون در زمان تعطیلی مدرسه بود وسوسه شدیم از یک نفر دیگر سرقت کنیم، مشغول پرسه زدن در خیابان بودیم که گشت پلیس سر رسید و ما را دستگیر کرد. فکر می کردید دستگیر شوید؟ می دانستم بالاخره دستگیر می شوم، اما فکر نمی کردم به این زودی ها ماموران سر برسند و من تنها شش ماه پس از آزادی از زندان دوباره دستگیر شوم. می دانی چه مجازات ی در ...
من خواهرم را کشتم !
. او برای بردن آبروی من نامه ای را روی تابلو ساختمان زده و در آن از من خواسته بود شارژ ساختمان را بدهم. او دنبال بردن آبروی من بود. متهم به قتل ادامه داد: روز گذشته به علت بیماری به بیمارستان رفتم و ساعت 2 صبح به خانه آمدم. وقتی قصد داشتم به آپارتمانم بروم فاطمه با آجر سد راهم شد و ادعا کرد من به دنبال خوشگذرانی هستم و به همین خاطر شب دیر به خانه آمده ام. با هم درگیر شدیم و او ضربه ای ...
عاقبت روابط پنهانی و خیابانی زن جوان با یک پسر
پشت چراغ قرمز می ایستادم و با حیله ای خاص کیف رانندگان را می قاپیدم با کمک صابر هم که سوار بر موتورسیکلت بود از محل متواری می شدیم. حتی یک بار کیف پول مردی را دزدیدم که فرزند بیمارش را در آغوش گرفته بود ابتدا ناراحت شدم اما خیلی زود وجدانم را سرکوب کردم. سرقت هایم ادامه داشت تا این که 2 روز قبل در چهارراه امامت راننده خودرویی کیف پولش را بیرون کشید تا مبلغی به من کمک کند من هم بلافاصله کیف او را چنگ زدم غافل از این که خودروی پلیس کنارم متوقف شده است بدین ترتیب ماموران مرا دستگیر کردند./جام نیوز ...
20 ساعت زندگی با جسد خواهر
او خواست با پلیس تماس بگیرم و من نیز همین کار را کردم. قاضی جنایی که در محل جنایت حاضر شده بود از متهم درباره سنگی پرسید که او ادعا می کرد مقتول با آن به سمت وی حمله کرده و متهم گفت: وقتی متوجه فوت خواهرم شدم، سنگ را به بیرون از خانه انداختم.در چنین شرایطی قاضی جنایی دستور انتقال جسد این زن به پزشکی قانونی را صادر کرد تا علت اصلی مرگ او مشخص شود. از سویی متهم نیز بازداشت. ...
روایتی از پرسش شهید مزاری از رهبر معظم انقلاب در دوران مبارزه
ایشان رسیده بودم، ولی این بار با آن زمان خیلی فرق می کرد، گرچه در آن زمان هم محدودیت های نامرئی وجود داشت. یک روز بعد از ظهر با لباس مبدل، از قم به طرف کرمان حرکت کردم. صبح آن روز به آن شهر رسیدم. بلافاصله اتوبوسی را که به طرف ایرانشهر در حرکت بود، سوار شدم و پس از کمی معطلی راه افتادیم. در این سفر تک و تنها بودم. بیابان های خشک و سوزان بم و جاده های گرم و تفتیده ایرانشهر را پشت سر نهادم و خودم را ...
پایان مرگبار خیانت زن هوس باز به همسرش
الان اینجا نبودم. پس چطور دنبالش بودی؟ به محل کار همسرم رفتم، اما همه زن بودند. همسایه ها را زیر نظر داشتم. وقتی به نتیجه نرسیدم به پلیس مراجعه کردم و از آنها برای ش ناسا یی مرد غریبه کمک خواستم. به نتیجه رسیدی؟ نه. آنها بعد از تحقیقات گفتند که دچار توهم شده ام و همسرم با کسی ارتباط نداشته است. همسرم آن قدر حرفه ای عمل کرده بود که ماموران هم به نتیجه ...
خاطرات اسارت/ یک روز ، یک عمر ( قسمت پنجم )
.... انگار به یک کیسه ی پر از کاه میزدند. وقتی به هوش آمدم تمام بدنم خیس بود و سطل آبی کنارم خالی گذاشته شده بود. دوباره سوال کردند: خمینی را دوست داری؟گفتم : بله. من مقلد خمینی هستم. دوباره باتوم برقی به کار افتاد و دیگر نفهمیدم چی شد. در عالم رویا بودم که کسی صدایم کرد: برادر برادر! بلند شو: وقت نماز است. فکر کردم در چادر پشت خط هستیم و موقع اذان صبح، بلند شدم نشستم و صحنه ی سلول و بچه های لت ...
حمله همزمان میکروب ها به خاله شیرین سینما
بود به ایرانشهر رفتم و دو تئاتر دیدم. خودتان راجع به این فیلم چه نظری دارید؟ خوشحالم که مورد توجه مردم و اهالی سینما قرار گرفته. خیلی ها این فیلم را دیدند و پسندیدند. درست است که تلخ است، اما به هر حال واقعیتی اجتماعی را بیان می کند که در تمام دنیا وجود دارد و تبعات ابتلا به آن گریبان فرد و جامعه را می گیرد. شما نقش مادر را خیلی باورپذیر بازی می کنید. خودتان چند ...
آقازاده ای که راه تحریم های جدید را باز کرد/ شرط انقلابی ماندن حوزه های علمیه
مقاومت قرار گرفته و در نقطه مقابل رسانه های حامی جبهه مقاومت روز به روز محدودتر شده و از ظرفیت های آنها کاسته می شود. دوم خرداد، پدرم و حدادعادل احمد غلامی در سرمقاله امروز روزنامه شرق نوشت: هجده سال از روزی که اتفاقی با حدادعادل دیدار کردم می گذرد. روزی که در اتاق کنفرانس فرهنگستان زبان و ادب فارسی تنها نشسته بود، مرا پذیرفت و از سر کنجکاوی پرسید: چه کسی برنده ...
مرد باید همان ابتدا مهریه همسرش را بدهد
. در روابط زناشویی زن و مردی که کنار یکدیگر قرار می گیرند، چگونه می توانند زندگی بهتری داشته باشند و برای هم، همسران بهتری باشند؟ سوال سختی است. اما به نظر من زن و مرد درعین حال که به یکدیگر علاقه دارند نباید بیش از وابسته شوند. هرکدام باید برای حریم شخصی همسر خود و فضایی که به طور معقول هر انسانی برای خود لازم دارد ارزش قائل شوند. درست است که زن و مرد درکنار هم از من به ما ...
رضاییان: من باید پنالتی زن اول پرسپولیس می شدم
خیلی ناراحت هستم. چند روز از شدت ناراحتی نتوانستم از خانه ام خارج شوم. دوست داشتم با پیراهن پرسپولیس قهرمان شوم و خاطره ای خوش داشته باشم. هوادارانی که تشویق مان کردند می توانند الگوی خوبی برای همه باشند. تیمی که فقط حمایت هواداران را داشت و مشکلات زیادی را از ابتدای فصل متحمل شده بود توانست در نهایت مدعی قهرمانی شود. این در حالی بود که خیلی ها می گفتند باید برانکو برود و خیلی ها رایزنی هایی می کردند ...
به خاطر پدر مقتول اعتراف کردم
پول نقد که من به او داده بودم برداشت و گفت که می خواهد برای خرید سکه طلا سرمایه گذاری کند. اما دو روز است که هیچ خبری از او نیست و گوشی تلفن همراهش هم خاموش است. کارآگاهان در تحقیقاتی میدانی از حضور زنی صیغه ای در زندگی یاشار مطلع شدند. این زن درصحبت هایش به پلیس گفت: آن شب یاشار همراه با مقدار زیادی پول به خانه من آمد و با هم برای خوردن شام به مغازه پیتزافروشی رفتیم. صبح زود هم با تماس ...
اشعار آیینی ویژه ولادت حضرت صاحب العصر عجّل الله تعالی فرجه
، آخر از چیست با ما نکنی تو آشنایی؟! امروز دگر مرا یقین شد فردا کشدم غم جدایی ما را غم دوست، بینوا کرد فریاد ز دست بینوایی! یک روز بپرس حال ما را بی مهر چنین به ما چرایی؟ به به که خدای در وجودت بنموده چه خوب خودنمایی مابین تو و خدا نباشد ای خالق ماسوا، سوایی مردیم در ...
محرومیت در کوی گلستان سبزوار/ از کمبود امکانات تا نبود مربی قرآن
آن ها را در این رکود صنعت نمی تواند پرداخت کند. و وقتی ماموران برق برای قطعی می آیند، پنج روز وقت می دهند تا پرداخت کنند وگرنه برقشان قطع خواهد شد. پسر جوانش در کنارش نشسته می گوید: از صبح برای کمک به دلیل نداشتن شغل مناسب و خوابیدن دستگاه های تولیدی پیش پدرم می نشینم و تمام کارهایش را انجام می دهم تا ظهر پنج هزار تومان بدهد تا بتوانم برای دو فرزند و همسرم بتوانم نان بخرم. تعطیلی ...
حادثه ها
، آنها با هم اختلاف داشتند. مأموران متوجه شدند زن میان سال با هوویش اختلاف شدید داشته و شب قبل از جنایت باهم درگیر شده اند و همسر مقتول ساعتی قبل از قتل، خانه را ترک کرده است. با کسب این مدارک، زن میان سال به قتل اعتراف کرد و گفت: از وقتی شوهرم با هوویم ازدواج کرده بود، دیگر به من اهمیتی نمی داد. همین باعث شده بود نسبت به هوویم حسودی کنم و روز حادثه سراغش رفتم و درست زمانی که حواسش به من نبود، به او ...
اشعار ویژه ولادت حضرت صاحب الزمان (عج)
با گُل و آئینه خبر کرده است پشتِ درِ خانه یِ سادات باز صحبتِ یک ماه پسر کرده است بر درِ این خانه گدا قیمتیست هرکه گدا هست نظر کرده است قبله ای از سمتِ خدا آمده شکر خدا صاحبِ ما آمده مانده ام این جلوه تویی یا حسین ای سَر و پا وقتِ تماشا حسین این قدمِ توست که دل میبَرَد یا که حسین آمده دنیا حسین بر ...
مجرمان کوچک هکرهای بزرگ
روبه رو شد به او شک کرد و ماموران پلیس را در جریان قرار داد. ماموران در مغازه حاضر شده و با توجه به تناقض گویی های پسر نوجوان او را برای تحقیقات به کلانتری منتقل کردند که در آنجا اظهارات قبلی خود را تکرار کرد. متهم زمانی که برای ادامه بازجویی به پلیس فتا فرستاده شد، به کلاهبرداری های اینترنتی خود اعتراف کرد. او در اظهاراتش گفت: ابتدا یک سایت اینترنتی راه اندازی کرده و در آن ...
غش کردن زن سالخورده بعد از دیدن دزدان قوی هیکل
که حالم بد شد و بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم متوجه شدم مقداری پول و طلا از خانه ام سرقت شده است. بعد هم به پلیس خبر دادم. بعد از مطرح شدن شکایت تیمی از مأموران اداره 17 پلیس آگاهی به دستور قاضی علی وسیله ایردموسی بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 34 دست به تحقیق زدند. کارآگاهان بعد از بررسی صحنه جرم تصاویر دوربین مداربسته ساختمان را بررسی کردند. وقتی تصاویر به خانواده شاکی نشان ...
اقرار کیومرث به قتل شوکت
آنکه چایی خوردم برای انجام کاری از خانه بیرون آمدم و با صحنه ای باور نکردنی روبه رو شدم. خواهرم خونین روی زمین کنار راه پله افتاده بود. وقتی کنارش رفتم بدنش سرد شده بود. هرگز فکر نمی کردم خواهرم به خاطر آن حادثه فوت شده باشد. خیلی ترسیدم. نمی توانستم تصمیم درستی بگیرم. ساعتی کنارش ماندم. فایده ای نداشت خواهرم فوت کرده بود و کاری از دست من برنمی آمد. ابتدا با برادرم در امریکا تماس گرفتم و موضوع را ...
این دختر گرفتار اعتیاد جنسی بود / پریا: در کودکی بارها از سوی اقوام نزدیکم مورد آزار و اذیت قرار گرفتم
نباشد و من متاسفانه در کودکی بارها از سوی اقوام نزدیکم مورد آزار و اذیت قرار گرفتم اما به خاطر ترس و اینکه از این مسائل آگاهی نداشتم آن را به کسی نمی گفتم و پنهانش می کردم. با آنکه سنم کم بود اما می دانستم اگر ماجرا را به خانواده ام می گفتم کسی برخورد مناسبی انجام نمی داد و من بیشتر منزوی می شدم. برای همین برای فرار از این شرایط ترسناک و مخوف سعی می کردم بیشتر درس بخوانم و دراین تنهایی ها بود که ...
گفتگو با جوانی که در خانه فساد دستگیر شد
عمویم داد. این بار آزادی های بی حدواندازه بیشتر شد. دو سال بعد با خواهر یکی از دوستان لاابالی ام رفیق شدم. دوستی که مرا معتاد کرد. قبل از این هم مواد مصرف کرده بودم ؛ اما این بار جدی معتاد شدم. پسر جوان ادامه می دهد: اعتیاد راه پای مرا به یک خانه فساد هم باز کرد . می رفتم و فقط مواد می خریدم. یک بار آنجا بودم که دستگیر شدم. نامادری ام خودش را به آب وآتش زد تا اینکه آزاد شدم. سه هفته بعد از ...
- حسادت زنانه - رازقتل هوو
(تخم مرغ نیمرو) را در کنار یکدیگر خورده اند آن هم درست زمانی که همسر تو دقایقی بعد (ساعت 11 صبح) از خانه خارج شده است؟ سکوت کرد.سکوت زن جوان، ظن کارآگاهان را بیشتر کرد تا این که وی چند روز بعد در شعبه 208 بازپرسی توسط قاضی ویژه قتل عمد مورد بازجویی قرار گرفت. قاضی احمدی نژاد پس از راهنمایی و نصیحت هایی که حدود یک ساعت طول کشید خطاب به زن جوان گفت: شما مدعی هستید که ساعت 3 بعداز ظهر متوجه ...
خالی کردن حساب بانکی با اسکیمر
برداشت پول از حسابم در چند مرحله شدم. چون این برداشت ها عصر پنجشنبه رخ داد تا شنبه نتوانستم کاری انجام دهم و متهم 12 میلیون تومان از حسابم برداشت کرده بود. من نمی دانستم می شود اینگونه از حساب برداشت کرد. بانک باید آموزش های لازم را بدهد و بگوید که هنگام خرید نباید کارت را در اختیار فروشنده قرار داد. سرقت برای ربا در پایان محمد نعیمی نژاد، بازپرس دادسرای یزد در مورد این جرم گفت ...
آزار جنسی زن جوان در حاشیه خیابان
به گزارش جام نیوز ، او به کارآگاهان گفت: امروز وقتی می خواستم به خانه مادرم بروم، سوار یک پراید شدم. راننده آن پسری جوان بود که در راه سر صحبت را باز کرد اما مدتی بعد تغییر مسیر داد و مرا به حاشیه یافت آباد برد. آنجا نگه داشت و به سمتم حمله کرد و مورد ضرب و شتم قرار داد. من مقاومت کردم اما او مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و فرار کرد. شاکی که موفق به گرفتن شماره پلاک متهم شده بود، آن را ...
یک عشق و سه عاشق!
...، بیشتر گذشت و مردانگی رو زن انجام میده. یعنی از نظر تلاش، صبر، قدرت ، ایمان و ... در درجه بالایی قرار دارن. ما خودمون ضعیف تریم. ما مدیون همسرامون هستیم. همه دوستای من خانوم های خوبی دارن مثل همسر من. فاش نیوز: شما چطور در درس به همسرتان کمک می کردید؟ - من وقت زیادی داشتم. ایشون هم پشتکار خوبی داشت. علاقه هم داشت. بعد یه انگیزه ای هم داشت که حرفی رو که روز اول به من زده ...
فرهنگ در رسانه
.... در واقع این کار من هست که به من نیروی زندگی و انرژی می بخشد. در کنار این ها البته مردم هستند که با واکنش های دلگرم کننده شان باعث می شوند که من کارم را ادامه بدهم. من وقتی که می بینم کارهایم این قدر مورد توجه قرار گرفته اند تا آنجا که حتی بچه های هشت ساله و پانزده ساله کارهای مرا می شناسند و به دنبال کارهایم هستند، تازه آن موقع است که احساس می کنم کاری که سرگرم انجام آن هستم پاسخ گرفته، من با ...
زن مبتلا به سرطان در دام شیطانی گرفتار شد
مرد جوان که متهم است زن مبتلا به سرطان را ربوده و مورد آزار و اذیت قرار داده است، در جلسه دادگاه منکر اتهامش شد. به گزارش تبریزمن، آبان سال گذشته زنی جوان با حالتی پریشان خود را به ماموران کلانتری یافت آباد رساند و راز جنایتی سیاه را فاش کرد. او به ماموران گفت: امروز برای رفتن به خانه مادرم سوار خودروی پرایدی شدم. پس از رسیدن به یافت آباد، راننده تغییر مسیر داد. از او خواستم توقف کند، اما راننده ...