سایر منابع:
سایر خبرها
مجسم شد که او با چه مشکلاتی دردناکی رو برو می شود و چه مصیبت های بزرگی را به خاطر رضای خداوند با آغوش باز استقبال می کند. رسول اکرم(ص) در آن دقایقی که آرام اشک می ریختند و نوه عزیزشان را می بوسیدند، گاهی نیز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومی که بعدها رسالتی بزرگ را عهده دار می شد، می نگریستند و خطاب به فاطمه(س) فرمودند که ای پاره تن و روشنی چشمانم، فاطمه جان، هر کسی که بر زینب و ...
به گزارش سفیر افلاک ، آسمان زمستان، هر لحظه تیره تر می شد. ابرهای سیاه و سفید، خانه های کاه گلی روستا را گرفته است. امین تکیه زده به دیوار؛ چشم در چشم بخاری هیزمی ای که هر لحظه خاموش تر می شود. یاد حرف پدرش افتاده که گفته بود در خانه های آبادی، حتا پرنده هم پر نمی زند. اینجا فقط خدا را دارد. تنگناهای صدساله در باز می شود. پدر با دست هایی که یخ زده، آتش بخاری را گُر می کند ...