سایر منابع:
سایر خبرها
سردار آزمون: می خواهم به منچستر یونایتد گل بزنم
مهاجم ملی پوش فوتبال ایران که سال خوبی را به همراه روستوف پشت سر گذاشت می گوید رویای گلزنی فرداشب مقابل منچستر یونایتد را در سر دارد. به گزارش جماران، بدون شک سال 95 جزو سال های خاطره انگیز برای فوتبال ایران بود. در کنار نتایج خوب تیم ملی فوتبال و شکست مجدد کره جنوبی در آزادی، درخشش یک ایرانی جوان در اروپا و گلزنی به تیم های صاحب نام اروپا، بار دیگر حس غرور را به مردم فوتبال دوست ایران ...
جزییات تکان دهنده از تصادف های ساختگی
ضربه به استخوان نازک نی ساق پا وارد شود. چشم هایم را بستند و یک حوله هم داخل دهانم گذاشتند؛ صورتم روی زمین بود و دست پیمانکار را محکم گرفته بودم، دیگر چیزی نمی دیدم ولی همه چیز را حس می کردم، داشتم خودم را برای ضربه آماده می کردم. سه بار میله را آرام روی پایم زد که صدایش هنوز توی سرم است. سه ثانیه طول کشید و میله به پایم نخورد، دانستم موقع ضربه نهایی است و ضربه وارد شد. طرف دست گذاشت روی استخوانم و ...
پورموسوی: اگر به پرسپولیس ببازیم، پنهان نمی شوم/ حرف من گروکشی نیست، حق مان را می خواهیم
گروه ملی به بانک ملی واگذار شده و آنها باید به تعهدات خود عمل کنند چرا که تیر ماه بودجه ما را تائید کردند. حرف ما گروکشی نیست و باید حق و حقوق مان پرداخت شود. ساعت 10 و 5 دقیقه صبح امروز چمدانم را بستم و حتی وقتی ساعت 9 صبح متوجه شدم که پول به حساب نیامده می خواستم موبایلم را خاموش کنم اما آقای حیدری نماینده استاندار و مدیرکل ورزش استان خوزستان به فرودگاه آمد و به ما محبت کرد و از چک شخصی خود مبلغ ...
نام باشگاه "استقلال" را "خاتمی" انتخاب کرد
سختی در لیگ نگه داشتم. بعد از پایان فصل، گفتم یک دروازه بان و یک مدافع و یک هافبک می خواهم که سطحشان باید خوب باشد اما گفتند پول نداریم. بنابراین گفتم که کار نمی کنم. دچار غرور شده بودم و فکر کردم که دنبالم می آیند اما گفتند استعفایت را بنویس! تشکیل آکادمی استکهلم و تدریس در فدراسیون فوتبال سوئد این طور بود که به سراغ مدرسه رفتم و معلم شدم. آکادمی استکهلم را تشکیل دادم. دختر و ...
وارد مناقشه و حاشیه نمی شوم
به مدت یک دهه در کنار آقای دکتر روحانی، معاون پژوهش های فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بودم و در طول کمپین انتخاباتی سال 92 هم در حوزه های فرهنگی و اجتماعی حضور فعال داشتم. همیشه هم در تلویزیون، مطبوعات، رادیو و... و همچنین قریب به دو دهه در دانشگاه مطالعه فرهنگی حضور داشتم. پس از سال 92 هم نزدیک به سه سال در کتابخانه ملی کار فرهنگی انجام می دادم. همزمان ...
کامیابی نیا: فقط دو ماه از قراردادم باقی مانده
. شاید بودم هم به استقلال می باختیم بازی استقلال را واقعا خودم هم حسرت خوردم. اینکه اگر بودم نمی باختیم را نمی دانم و به هرحال معلوم نمی کند اما شاید من هم بودم می باختم. اما اگر بودم گل اول را عمرا نمی گذاشتم. هرگز نمی گذاشتم این اتفاق بیفتد و هر طور بود مانع آن می شدم. البته خوبی و شادی های فوتبال به همین اتفاقات است و امسال پرسپولیس خیلی خوب شروع کرد و تنها تیمی که شایسته ...
طناب دار، عقوبت قاتل راننده آژانس
بازرسی از خودروی گمشده لکههای خون و یک پوکه اسلحه کشف کردند و همین فرضیه قتل وی را قوت بخشید اما مدت ها از این ماجرا گذشت و سرنخی از قاتل به دست نیامد. قاتل مسلح چندین سال از قتل راننده گذشته و هنوز ردی از عامل جنایت بهدست نیامده بود. تا اینکه در اردیبهشت ماه سال 93 مأموران توانستند ردی از این قاتل به دست آورده و برای دستگیری وی وارد عمل شوند. مرد جوان وقتی چشمش به ...
مسجدجامعی: نمی دانیم بودجه آتش نشانی ها کجا خرج می شود
صحن بیاید باید روال قانونی اش را طی کند. ولی به ما گفتند که 2 کمیته مصوب شده اند که کارها را دنبال کنند. در حالی که این 2 کمیته طبق روندی که توضیح دادم، به صورت طرح به مجلس نیامدند که تصویب شود. در واقع روند قانونی طی نکرده اند اما به هر حال من درک می کنم که نیت اعضای شورای شهر تهران، خیر بود اما با این وجود نمی توانم بگویم که روندش قانونی بود. پس هنوز گزارشی ارائه نشده است؟ ...
مردانی که تن فروشی می کنند
.... خانم هاشمی صاحب این خانه است و شغل رسمی او عکاسی است؛ اما کار این آپارتمان به همین جا ختم نمی شود. خانمی که لیوان شربت خود را می نوشد، می گوید: مادر من سالها دختران زیادی را تعلیم داده است و بعد از مرگش من این کار را انجام می دهم. او با بادی که به غبغب می اندازد ادامه می دهد: البته من بسیار شیک عمل می کنم. اولین بار با خواهرم شروع کردیم. ما مردهای ثروتمندی را در نظر می گیریم و فقط با آنها ...
خاطره شاعر زن روس از دیدار با رهبری/ آقا برایم مثل پدر بود
داشته باشد. این شاعر و مترجم روس با یادآوری خاطره حضورش در محفل دیدار رهبری با شاعران و خواندن شعری به زبان فارسی افزود: پیش از این دیدار، راجع به ایشان فقط مقاله خوانده بودم. دیدار بسیار عجیب و خاطره انگیزی بود. پیش از این نمی دانستم که مردم ایران به رهبرشان آقا می گویند. آقا برای من مثل پدر بود. وقتی ایشان را دیدم و شعرم را به زبان فارسی برایشان خواندم، احساس آرامش داشتم. او ...
کلاهبرداری از همسر موقت تا همسایه ها و ...
مرحله چند میلیون تومان از من پول گرفت؛ در حالی که پیگیر زمان انجام عمل جراحی همسرم بودم ، متوجه شدم که او چند روزی است که به محل سکونتش نیامده و همسرش نیز از او اطلاعی ندارد ” . اظهارات همسر موقت متهم کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه ، به تحقیق از همسر “حامد . ص” پرداخته و در همان تحقیقات اولیه اطلاع پیدا کردند که “حامد. ص” کمتر از یک ماه پیش با این خانم ازدواج موقت ...
کارمند قلابی: خدا را شکر که دستگیر شدم!
لاین حرف می زند و ادعا می کند نمی دانم چطور این کلاهبرداری ها را انجام دادم چون در توهم شیشه بودم. چرا دستگیر شدی؟ جعل عنوان و کلاهبرداری. بیشتر توضیح بده. خودم را با عنوان های مختلف معرفی می کردم و به این طریق از مردم کلاهبرداری می کردم. خودت را به چه عنوانی معرفی می کردی؟ کارمند شهرداری، قوه قضائیه، اداره دارایی و ... . ...
خاطره دردناک آقای بازیگر/ عکس
به گزارش افکارنیوز ، ساعد سهیلی داستان خودش را این گونه شروع می کند: این پوستر من رو یاد گذشته انداخت، یاد روزهای سخت زندگی، یاد سال 87 ، سرباز بودم و عاشق بازیگری. در 21 ماه خدمت سربازیم کارم نظافت پادگان بود، شستن توالت و چایی دادن و گردگیری و آتش زدن زباله و... یک روز گروه فیلمبرداری داخل پادگان ما مشغول فیلمبرداری بودند و من طبق معمول ساعت 10صبح مشغول سوزاندن زباله ...
نیکخواه بهرامی: جدایی از تیم ملی به نفعم بود
خبرگزاری فارس: صمد نیکخواه بهرامی در مورد رفتن به تیم دسته اولی مهرام و اینکه گفته می شد به شیمیدر خواهد رفت، اظهار داشت: دلایل زیادی دارد که من این انتخاب را انجام دادم. حدود 10 سال در مهرام بازی کردم و بهترین دوران بازیگری ام بوده است. برای ما که قدیمی این باشگاه هستیم، عرق خاصی به آن داریم و یک مکتب برایمان محسوب می شود. هیچ گاه خودم را این تیم جدا ندانسته ام و در تیم دیگری هم که بودم، همیشه ...
گفت وگو با همسر اولین شهید بی سر مدافع حرم فاطمیون
. احمد گفت به من چند ماه فرصت بده من قانعت می کنم. گفتم اگر قانعم کردی من می گذارم که بروی. حرف هایش را خوب درک می کردم اما آن وابستگی نمی گذاشت. حس می کردم دلم خالی می شود. می دانستم اگر برود دیگر بازگشتی ندارد. احمد اما مقدمات کارهایش را هم انجام داد. زبان عربی را هم آموخت و وصیتنامه اش را هم نوشت. همه حرف ها و حرکاتش و آن دل بیقرارش قانعم کرد و من رضایتم را اعلام کردم. از آخرین روز ...
مردان افغان برای پول آدم کشتند
هم که در بهمن ماه سال 91 کشته شده، او کشته است. محمد گفت: دوستم هشت میلیون تومان از من طلب داشت و پولش را خواست، من هم قبول کردم که پول را بدهم. زمانی که به خانه او رفتم، متوجه شدم مادرش در خانه تنهاست. پول را به او دادم و او هم پول را در کیسه ای در صندوقچه گذاشت و من از خانه بیرون آمدم. چنددقیقه بعد پشیمان شدم و با خودم گفتم این زن تنهاست و بهترین کاری که من می توانم انجام دهم این است که به خانه ...
همسر شهید: شهادت را فقط برای خودش نمی خواست، می خواست شفیع ما باشد/ اول زندگی چیزی به جز محبتش نداشت و ...
سه شنبه شب شهادت امام علی ساعت 12 شب در مراسم شب قدر بودم گفت: شب عملیات است، دعا کن پیروز بشویم و دعا کن برات شهادت را بگیرم، گفتم: فکر شهادت نباش بچه ها به شما فعلاً احتیاج دارند. گفت: خدای بچه ها بزرگ است، من دوست داشتم صحبت کنیم، ولی مهدی گفت: مزاحمت نمی شوم برو به مراسم شب قدر برس. در مراسم متوسل به امام علی (علیه السلام) شدم وگفتم: بچه هایم یتیم نشوند. امام علی علیه السلام خوب جواب داد، با ...
جرم نکردیم که دانشجو شدیم!
طباطبایی درباره شرایطی که وام ودیعه دارد و او نتوانسته از آن استفاده کند، می گوید: یکی از دلایلی که از خوابگاه انصراف دادم، این بود که خوابگاه را با شرایطی که داشت، نمی توانستم تحمل کنم. وقتی برای اجاره خانه با دوستم اقدام کردم، برای پول پیش خانه به مشکل برخوردیم. وقتی برای گرفتن وام ودیعه به امور دانشجویی رفتم، متوجه شدم برای چهار ماه بعد می توانم وام بگیرم و به همین دلیل منصرف شدم. از طرفی ...
صمد نیکخواه بهرامی: دوست ندارند در ایران بازی کنم/ از دروغ ها و قصه هایی که گفتند ناراحتم
آسیا شود را ساخت چون واقعا برای ورزش تلاش می کنند. او درباره رفتنش از تیم ملی بسکتبال گفت: شکلش درست نبود. خودم از سال قبلش نمی خواستم در تیم ملی باشم چون خسته شده بودم. از 18 تا 32 سالگی در تیم ملی بودم و از 23 سالگی کاپیتان تیم ملی شدم. خیلی خسته شده بودم چرا که کل فصل در لیگ و بعد اردوی تیم ملی که فشار زیادی به من وارد می کرد. من از رفتن نه اما از شکل این برخورد، دلایل اعلام شده، قصه و ...
قاسم خانی و فرخ نژاد؛ نه بد! نه جلف! خیلی هم خوب
این بوده که راضی نبودی از کارگردانی های اخیری که برای فیلمنامه هایت انجام شد؟ پیمان: نه، کسانی که فیلمنامه های من را خوانده اند، می دانند در آن ها کارگردانی است و خیلی کمک است به کارگردانی که فیلم ها را می سازند. 10 سال پیش خسته شده بودم که فیلمنامه هایم دارد ضایع می شود، ولی الان به این دلیل نرفتم سراغ تجربه کارگردانی. مثلا به نظرم طبقه حساس حیف شد. پیمان: طبقه حساس ...
قهرمان، نامی برازنده شهید قهرمان مهدی زاده بود/ مرگ در راه خدا یک افتخار و ارزش است
شدم برای من ناراحت نشوید چون در راه انقلاب و دفاع از دین می روم. خیلی کم به مرخصی می آمد و وقتی که به مرخصی می آمد به دیدار خویشان و آشنایان و دوستانش می رفت و زود به جبهه برمی گشت و می گفت باید زودتر به جبهه برگردم و از میهن دفاع کنم. علاوه بر برادرم که شهید شد، پدرم نیز رزمنده و جانباز بود و خودم نیز در جبهه بودم و در عملیاتهای والفجر8، منطقه فاو، جزیره مجنون، سومار و ...
به مناسبت سالگرد شهید حاج محمد ابراهیم همت/ سرداری که برای خدا کار می کرد، سرانجام در عملیات خیبر به ...
فرمانده ی کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح از آخرین دیدارش با سردار شهید محمد ابراهیم هم ت یادش بخیر از نخستین روزهای ورود به سپاه با همت آشنا شده بودم و خاطراتی داشتم ولی آخرین خاطره ام به یک هفته قبل از شهادت او برمی گردد. داخل سنگر قرارگاه نصرت شلوغ بود همه رفته بودند و فقط من مانده بودم وشهید آقا مهدی باکری و شهیدحاج همت، از فاصله چند متری هر دو شیر جبهه ها رو ...
حمایت برخی از سینماگران از انتصاب محمدمهدی حیدریان
عجیب بود. اما واقعیت این است که با آقایان ایوبی و حیدریان کار کرده ام. زمانی که در دو دوره مسئولیت خانه سینما را بر عهده داشتم با حیدریان ارتباط و همکاری نزدیکی داشتم ، همچنین در مقطعی که مسئول شورای صنفی بودم هم باایوبی کار کرده ام. طبعاًچرایی این تغییر در چند ماه آینده و با نگاه به عملکرد محمد مهدی حیدریان به خوبی مشخص خواهد شد. اما موضوعی که به شخصه برای من اهمیت دارد ، درباره مدیرانی مانند ...
85 درصد مغز پسرم را خون گرفت/ شرح حال پدری که فرزندش درچهارشنبه سوری تا پای مرگ رفت
آنجا از سر پسرم عکس انداختند و گفتند یکی از مویرگ های مغز بر اثر انفجار، پاره و خون در مغز جمع شده و هر لحظه امکان دارد به کما برود. دست پسرم را گرفته بودم و از او سؤال می کردم تا ببینم مشکلی برای حافظه اش ایجاد شده یا نه و پسرم هوشیار بود و من را دلداری می داد. پدر عرفان در شرح حال خود در مورد شب حادثه می گوید: برای بردن پسرم به اتاق عمل از من امضا می خواستند و گفتم اگر بلایی سر پسرم ...
در عروسی هم ادای احمدی نژاد را درمی آورند!
روی آن کار و بازنویسی و اجرا کنی؟ البته من بازنویسی نکردم. آیا واقعا با این دیدگاه و با این رویکرد بود یا اینکه فکر کردی حالا وقتش است نمایشی که یک بار کار کردم را بیاورم و طنازی و لوندی اش را زیاد کنم؟ این نوع تفکر از سال 60، در من جوانه زد!؟ من آن زمان دیگر داشتم از انقلابی گری فاصله می گرفتم و دریچه های جدیدی برایم باز می شد. و شروع کرده بودم جهان را گسترده تر ببینم. ...
امیری: مدیون کی روش هستم/ نمی گذاریم لیگ بدون قهرمانی پرسپولیس تمام شود
درخشش تیم نفت در یکی، دو فصل گذشته من هم دیده شدم و توانستم در ابتدای این فصل به پرسپولیس بیایم و تا اندازه زیادی مسیر زندگی ام تغییر کند... فردا: تا به حال کجا بودی؟ متأسفانه راه درستی را برای پیشرفت انتخاب نکرده بودم. البته شانس هم با من یار نبود و همین که در نهایت توانستم در همین مرحله از زندگی ورزشی ام به بخشی از خواسته هایم از فوتبال دست پیدا کنم راضی ام و نمی توانم حسم ...
به شورای شهر تبریز نمره 10 می دهم/ صادق نجفی قول می دهد اما نه عمل می کند و نه عذر خواهی
را به هم متصل کنم و این تفرقه را از بین ببرم و به همین علت مسئولیت ها را تقسیم بندی کردم و گفتم که هر سال این مسئولیت ها بصورت چرحشی بین اعضا تقسیم شود ولی متاسفانه قبول نکردند. بنده طبق تجربه ای که دراین شورا بدست آوردم متوجه شدم که در جمع شورا ثبات وجود ندارد و از بین افرادی که در جلسات حضور داشتند چند نفر اصلی وجود داشت و من با دیدن این وضع بر غیرمنطقی بودن جمع ها و جلسات باور پیدا کردم و ...
گفتگو با حمید بقایی؛ بقایای محمود
بار با آقای مشایی در وزارت کشور آشنا شدم. زمان جنگ ایران و عراق چند سال داشتید؟ به جبهه رفتید؟ – پدر بنده ارتشی و جمعی لشکر 81 زرهی کرمانشاه بود و از سال 1358 در کردستان و مناطق عملیاتی حضور داشت و به همین دلیل من عملا در غیاب پدر، مرد خانواده بودم و در شهر کرمانشاه و در دل بمباران ها و موشک پرانی های صدام بزرگ شدم. در عملیات بزرگ مرصاد و شکست منافقین هم شرکت داشتم. ...
مادر و دختر کارتن خواب دیروز، بازیگران تئاتر امروز/ پایان زندگی کارتن خوابی با 200 هزار تومان
سرنوشت و زندگی خدیجه و دخترش بهنوش از آن شب تغییر کرد. این مادر و دختر با تهیه سرپناه و آشنایی با خانه خورشید روزگار دیگری را برای خود رقم زدند. حالا سال های زیادی از آن شب های فقر و نداری و اعتیاد می گذرد و این مادر و دختر کارتن خواب، مصرف مواد مخدر را کنار گذاشته و به معتادان و زنان کارتن خواب کمک می کنند. نمایش شِلتِر به کارگردانی امین میری از 25 بهمن ماه در سالن قشقایی تئاتر شهر، مشکلات و معضلات زنان معتاد، کارتن خواب و زنان مبتلا به اختلال هویت را روایت می کند. او در این نمایش از بازیگرانی بهره برده است که تجربه چند سال زندگی با اعتیاد و کارتن خوابی را در سرنوشت خود داشته اند. در این نمایش خدیجه حسانی و بهنوش پات نقش های واقعی خود را بازی می کنند اما حالا آنان از اعتیاد و کارتن خوابی به بازیگری در تئاتر و ...
نورخدا محو تماشای خدا/ با جان و دل از سید پرستاری می کنم
نور خدا در عملیات مرصاد در سال 65 مشارکت داشته است، بیان کرد: سید در این عملیات تا مرز شهادت رفته بود اما همرزمش به جای وی شهید شده بود. وی بیان کرد: سید نورخدا در نقل خاطره ای عنوان کرده بود که چون هنوز آموزش نظامی ندیده بودم، مسئولیت آوردن آب را داشتم که چند بار برای آب آوردن رفتم و چون مسیر طولانی بود برای چهارمین بار خسته شدم و به فرمانده گفتم یک نفر به جای من برود تا استراحت کنم ...