سایر منابع:
سایر خبرها
اساتید مامایی استان بوشهر تجلیل شدند+عکس
به گزارش خبر استان ، علیرضا رئیسی صبح چهارشنبه در نشست با رئیس دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و ماماها اظهار داشت: دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر یکی از بهترین دانشکده های این دانشگاه در تربیت نیروی انسانی است و هدف از برگزاری این جلسه تقدیر و تشکر خدمت شما بزرگواران بوده است. وی اضافه کرد: در دانشگاه باید نگاه ویژه به حوزه آموزش داشته باشیم و راه ...
با سایه جنگ هم تجارت می کنند
که همه می کنند شما هم انجام بدهید. اینکه به طور ویژه کسی را بیاورم و جایی مشغول کنم، نکرده ام و نمی کنم. تقریباً همه اقواممان این مطلب را گرفته اند. به مشهد هم که رفتم، به هر حال مشهدی هستیم... ابوالقاسم طالبی: پس اگر با دامادتان دوستی کنیم به دردمان نمی خورد. رئیسی: البته که به درد می خورد. یک وقت ناهاری شامی دعوتتان می کند! یا شما دعوتش کنید، ولی اینکه از این طریق در کار ما ...
اخباری از تهدید بخشداران به گوش می رسد / گفته اند اگر به روحانی رای ندهند منابع آنها را قطع می کنند
درباره ردصلاحیتش نیز گفت: وای به حال آن دانشگاهی که دانشجویش فرق بین ردصلاحیت و عدم احراز صلاحیت را نمی داند به همین دلیل اگر شما با همین تفکر فردا مسئولیتی به دست بگیرید دهان ها را می دوزید. وی درباره شبهات کارنامه تحصیلی و مدارک خود نیز تصریح کرد: من در سال 61 به دلیل حضور در جبهه ترک تحصیل شده و یک هفته بعد از امتحانات به خانه برگشتم که پس از آن با شرکت در امتحانات دو نمره تجدیدی آوردم ...
راز سر به مهر گم شدن نوازد بعد از 21 سال
را دیدم و به او شیر دادم اما از یک روز بعد خانواده همسرم به من گفتند دخترم باید در بخش بیمارستان بماند و او را دیگر به من نشان ندادند، همان روزها در حالیکه شرایط جسمانی بدی داشتم مرخص شدم و نگران دخترم بودم، چند روز بعد از زایمان مادر و خواهر شوهرم به من گفتند که دخترم فوت شده است و پس از آن من را به کرمان بازگرداندند. فخری در حالیکه اشک می ریخت، به بازپرس گفت: پس از آن بارها و بارها ...
چرا دولتی ها از انتشار عمومی لیست اموالشان می ترسند؟
از وزیر شدن مجدد تعدادی شرکت داشتید که از آن طریق تولید ثروت می کردید. ما از این بابت از شما گلایه نداریم اما شما لیست اموال خود را به قوه قضاییه تحویل داده اید یا خیر؟ از زمانی که وزیر شدید هر چند از آن شرکت ها بیرون آمدید اما این شرکت ها از طریق اعضای خانواده، دوستان و شرکای تجاری تان اداره شده، آیا شما زمانی که وزیر شدید شرکت های وابسته به شما و دوستانتان از جمله آقایان انصاری ها، محمدهادی احمد ...
خاطره جهانگیری از بازجویی های مکرر یک کارمندخانم
...، من با آقای جهانگیری موافقم. با ایشان که صحبت کردم، استدلال هایشان را گفتند و قرار شد من مجددا با آقای خاتمی صحبت کنم که منجر به تماس تلفنی نیم ساعته با ایشان شد. نیم ساعت به پایان زمان ثبت نام – به دلایل متعددی که ممکن است بخشی از آنها را نگویم – به این جمع بندی رسیدم که اگر ثبت نام نکنم و مشکلی پیش بیاید، همه کاسه کوزه ها بر سر من خواهد شکست. اتفاقی که در این چند روز افتاد نشان داد ...
معطلی 4 ساله کشور برای آرزوهای "هیچ"؛ دولت مستقر کشور را به سمت رکود سوق داد
: وحدت نیروهای انقلابی در شهرستان تیران و کرون بسیار خوب است خوشبختانه همه مردم شهرستان تیران و کرون همگام با انقلاب و رهبر معظم انقلاب هستند. کثیری اظهار داشت: توزیع پوستر، عکس، پلاکارد، سخنرانی در روستاها و فعالیت های فرهنگی از جمله برنامه های جبهه مردمی نیروهای انقلاب در شهرستان تیران و کرون برای حضور حداکثری مردم در انتخابات است. انتهای پیام/ ...
بسته خبری سه شنبه 19 اردیبهشت ماه 1396
تلگرامی خود نوشت: آقای آخوندی در کانال شخصی شان نامه ای خطاب به حجت الاسلام رئیسی نوشته و گفتند که رئیسی باید پاسخ گوی عملکرد دولت قبل در مسکن مهر باشد. چند سؤالِ ساده از ایشان داریم: 1- پیش تر نیز مسکن مهر را مزخرف خواندید! قانون اساسی جمهوری اسلامی مسکن را حق همه مردم می داند. واضح است که در این 38 سال بسیاری از مستضعفین به این حق نرسیدند! شما در این چهار سال وزارت چه ...
اسحاق جهانگیری: پرونده ام را شخم زده اند
گفتند و قرار شد من مجددا با آقای خاتمی صحبت کنم که منجر به تماس تلفنی نیم ساعته با ایشان شد. نیم ساعت به پایان زمان ثبت نام - به دلایل متعددی که ممکن است بخشی از آنها را نگویم - به این جمع بندی رسیدم که اگر ثبت نام نکنم و مشکلی پیش بیاید، همه کاسه کوزه ها بر سر من خواهد شکست. اتفاقی که در این چند روز افتاد نشان داد که این تصمیم، تصمیم درستی بوده. بله. بعد از ثبت نام به دوستان در دولت ...
از شعار مقابله با فساد/بازتاب جهانی اعتراض کارگران به روحانی
معدن در استان گلستان به روحانی و مجبور شدن وی به ترک محل، بازتاب گسترده ای در رسانه های خارجی داشته است. بیش از 40 کارگر در اثر ریزش معدن زمستان یورت آزادشهر واقع در استان گلستان جان باختند. روحانی با چند روز تاخیر به محل حادثه رفت اما با اعتراض کارگران مصیبت دیده مواجه شد. یکی از کارگران با لحنی دردمندانه به وی گفت؛ آمدن شما دیگر فایده ندارد. حالا که 40 نفرمان را از دست دادیم، یادتان ...
از حادثه در پایان کنسرت سالار عقیلی تا قتا در عروسی
...> وی افزود : ماموران در حالی به صحنه وقوع جرم رسیدند که پنج جوان مشغول کندن زمین بودند. اشرفی از کشف سه دستگاه فلز یاب از این افراد خبر داد و گفت: این حفاران غیر مجاز به همراه دو دستگاه خودرو متعلق به آنان به مقر انتظامی منتقل و پرونده قضایی برای آنها تشکیل شد . مرگ مهندس معدن در تونل ذغال سنگ طزره دامغان انتشار گاز متان درتونل ذغال سنگ معدن طزره دامغان باعث خفگی مهندس معدن شد ...
جلوی اظهار نظر و جلسات دانشجویی گرفته می شود/ مسئولین دانشگاه نباید بردهای دانشجویی را تعطیل کنند
نوع خانواده داریم: خوانواده ای متشکل از مرد و زن و دو خانواده دیگر خانواده هایی هستند که از مفاهیم و مصادیق غیراخلاقی بهره می برند. این ها را ما امضاء کردیم، مقام معظم رهبری هم که می گویند من گله مند هستم، از این مسایل است. مسئول نهاد رهبری دانشگاه در ادامه به انتخابات پیشرو اشاره کرده و بیان داشتند: کم کم به زمان انتخابات نزدیک می شویم، نکته ای را لازم می دانم که به مسئولین دانشگاه ...
اسحاق جهانگیری: پرونده ام را شخم زده اند
من مدیری در جمهوری اسلامی هستم که در پرونده خودم و خانواده ام حتی یک لکه خاکستری وجود ندارد. همه هم به این موضوع واقف هستند. مسئله سیاسی و اقتصادی و اخلاقی ندارم و پرونده ام صاف و روشن است. از این نظر، مخالفانم پرونده ام را شخم زده اند. به گزارش هفت روز خبر به نقل از انتخاب ... من مدیری در جمهوری اسلامی هستم که در پرونده خودم و خانواده ام حتی یک لکه خاکستری وجود ندارد. همه هم به این موضوع واقف هستند. مسئله سیاسی و اقتصادی و اخلاقی ندارم و پرونده ام صاف و روشن است. از این نظر، مخالفانم پرونده ام را شخم زده اند. به گزارش هفت روز خبر به نقل از انتخاب به نقل از شرق، اسحاق جهانگیری که در دو جمعه گذشته، دو مناظره پرشور با رقبای خود پشت سر گذاشته است، سه روز قبل از مناظره سوم میزبان ما در دفتر کارش بود. وارد اتاق که می شود حال و احوالی می کند و به شوخی می گوید این روزها بازار شما روزنامه نگاران خوب داغ است. روبه روی ما که می نشیند و این بار جدی می گوید خودم هم این روزها باید در دو جا کار کنم؛ هم کارهای اجرائی دولت هست و هم باید برای انتخابات تلاش کنم. خستگی اما در چهره اش دیده نمی شود و در تمام مدت مصاحبه لبخندش را حفظ می کند. جهانگیری در این مصاحبه از آخرین روز ثبت نام ریاست جمهوری و دلایل آمدنش به میدان رقابت می گوید و خاطرات دوران مدیریتش. از تاکتیکش در مناظره سوم و همچنین امید به حل مسائل اصلاح طلبان. به سؤالات که پاسخ می دهد، به اصرار قبول می کند که روی پله های نهاد ریاست جمهوری عکس بیندازد، با شوخی و خنده به عکاس می گوید چون می خواهم رئیس جمهور شوم وقتی از پله ها بالا می آیم عکس بینداز. در ادامه این گفت وگو را می خوانید. اگر موافق هستید از روزی آغاز کنیم که ناگهانی، به وزارت کشور رفتید. فرایند ثبت نام شما برای خیلی ها غافلگیرکننده بود. گفته شده در روز آخر، برخی شخصیت های طراز اول اصلاح طلب، اصرار زیادی بر نامزدی شما کردند و در نهایت پذیرفتید که ثبت نام کنید. این قضیه مختص به روز آخر نیست. قبل از عید نوروز گفت وگوهایی می شد که شما هم کاندیدا شوید و گروه اصلاح طلب در کنار آقای روحانی یک نامزد دیگر داشته باشند. به دلایل متعددی این استدلال وجود داشت که فرد دیگری هم باشد. من به طور طبیعی رد می کردم و می گفتم به دلیل اینکه کنار آقای دکتر روحانی هستم، مصلحت نیست کاندیدا شوم؛ اما این فشار از طرف دوستان اصلاح طلب و شخصیت های درجه یک اصلاح طلب وجود داشت تا اینکه بعد از عید خیلی جدی تر شد. بنده گفتم اگر دکتر روحانی هم با این ایده موافق باشند، در این مورد فکر خواهم کرد. بالاخره آقای دکتر روحانی هم با من صحبت کردند و گفتند دوستان با من صحبت کرده اند. دوستان دیگری هم از شورای اصلاح طلبان با ایشان صحبت کرده بودند. به آقای روحانی گفتم از نظر خودم، نامزدی من خیلی موضوعیت ندارد، ایشان گفتند فکر کن بعد با هم صحبت می کنیم. تا رسید به روز آخر ثبت نام که نمایندگان شورای عالی اصلاح طلبان با آقای روحانی صحبت کردند و ایشان هم با من صحبت کردند. من با دکتر روحانی قراری یک ساعته گذاشتیم. معلوم بود ایشان از صحبت های دوستان متقاعد شده بودند که آمدن من ضرورت دارد؛ ولی آنها ظاهرا یک فهرست پنج نفره مطرح کرده بودند که اگر جهانگیری قبول نکرد، یکی از اینها باشد. آقای روحانی هم گفته بود اگر قرار است کسی باشد، من با آقای جهانگیری موافقم. با ایشان که صحبت کردم، استدلال هایشان را گفتند و قرار شد من مجددا با آقای خاتمی صحبت کنم که منجر به تماس تلفنی نیم ساعته با ایشان شد. نیم ساعت به پایان زمان ثبت نام – به دلایل متعددی که ممکن است بخشی از آنها را نگویم – به این جمع بندی رسیدم که اگر ثبت نام نکنم و مشکلی پیش بیاید، همه کاسه کوزه ها بر سر من خواهد شکست. اتفاقی که در این چند روز افتاد نشان داد که این تصمیم، تصمیم درستی بوده. بله. بعد از ثبت نام به دوستان در دولت و غیردولت شوکی وارد شد. عده ای موافق و برخی مخالف بودند. بدون اینکه کسی با من صحبت کند از دید افراد می دیدم عده ای از این تصمیم راضی نبودند و عده ای خوشحال بودند؛ ولی بعد از اعلام صلاحیت ها و ورود من به صحنه انتخابات تقریبا کسی را ندیدم که از این اتفاق به عنوان ابتکار خیلی مهم و مدبرانه یاد نکرده باشد. بخشی از سیاسیون و اهالی رسانه از قبل با دیدگا ه های شما آشنا بودند؛ اما روز مناظره با توجه به بازخوردها، عامه مردم با پدیده ای تازه روبه رو شدند. همه ناگهان گفتند ما چنین شخصیتی در اصلاح طلبان داشتیم و تا به حال او را نشناخته بودیم؟ همان طور که می دانید سابقه سیاسی بنده زیاد است. دو دوره نماینده مجلس بودم. دور دوم و سوم مجلس، دوران اول خط کشی های سیاسی چپ و راست بود. با اینکه در دوران جوانی جزء افراد پرشور آن زمان در مجلس بودم و نطق های آتشین و موضع گیری های روشن سیاسی داشتم، در دور سوم با اینکه اکثریت مجلس چپ بود و ما در آن جریان بودیم و جلسات اصلی و خصوصی در حد سران برگزار می شد؛ ولی گرایش ما به آقای هاشمی رفسنجانی زیاد بود. آن زمان دوستان چپ با آقای هاشمی و دولتش زاویه داشتند؛ یعنی بیشتر انتقادهای تندوتیز داشتند؛ ولی ما با اینکه همان زمان چپ بودیم، نسبت به مسائل کشور واقع بینانه تر فکر می کردیم مخصوصا در بحث های اقتصادی، تصویب برنامه اول، استفاده از منابع خارجی، با تصمیم های مهم کلیدی آن زمان چپ بیشتر مخالفت می کرد؛ اما ما از موضعی که بودیم معمولا با راست اقلیت که در مجلس آقای ناطق بودند گاهی همراهی می کردیم که بتوانیم سیاست های واقع بینانه تری در اقتصاد کشور تدوین کنیم، برنامه اول چنین چیزی بود. یک دوره هم استاندار اصفهان بودم که به جهت سیاسی جای مهمی است. شاید برجسته ترین ویژگی ام – به جهت اینکه این ذهنیت از من بیرون منعکس نشده بود – این بود که من وقتی وارد حوزه کاری می شدم سعی می کردم در آن حوزه مسئولیتم سیاست جریانی سیاسی ام را پررنگ نکنم و رنگ وزارتخانه ام پررنگ باشد؛ یعنی وقتی در دولت اصلاحات در وزارت صنعت و معدن بودم، کمتر حرف سیاسی می زدم و بیشتر سعی می کردم حرف های فنی و اجرائی و صنعتی بزنم یا در معاونت اول احساس می کردم در جایی هستم که باید کارهای اجرایی کنم؛ اما وقتی انسان وارد رقابت های انتخاباتی می شود باید ابعاد شخصیتی ای را که دارد، بروز دهد. به استانداری اصفهان اشاره کردید. پیش تر از برخی ناگفته ها – از جمله سفر آقای منتظری و نحوه مدیریت خود – گفتید و این را مدلی دانستید که می تواند برای حل بقیه مشکلات کشور اتخاذ شود. به نظرم پختگی مدیریتی من در اصفهان شکل گرفت. برداشتم از آن دوران این است که آنجا به دلیل اینکه مسائلش خیلی پیچیده بود، حضور در اصفهان به مدت شش سال – برای کسی که هیچ وقت در اصفهان نبوده و یکباره در رأس کار سیاسی اصفهان قرار می گیرد – مرحله خطیری بود. آن زمان، دوره ای بود که جناح چپ اصفهان و آیت الله طاهری انتخابات مجلس چهارم را باخته و جناح راست انتخابات را کاملا برده بود و تقریبا از 17 نماینده اصفهان 13، 14 نفر در جریان راست رأی آورده بودند. من در چنین شرایطی استاندار اصفهان شدم. در چنین شرایطی باید تدبیر می کردم که جریان چپ حفظ شود و بالا بیاید و در عین حال امور کشور هم اداره شود و حساسیت جناح راست برانگیخته نشود. روزی که می خواستم استاندار اصفهان شوم 13، 14 نامه به آقای رفسنجانی و نمایندگان مجلس نوشتند و مخالفت کردند. گفتند ایشان چپ و تند است. برخی از نطق های مجلس من را مطرح کرده بودند که ایشان چنین نطق هایی داشته است. به هر حال من به اصفهان رفتم، دوره ای با آقای بشارتی، وزیر کشور وقت، بر سر برخی عزل و نصب های استان اختلاف نظر داشتم. در جلسه ای خصوصی، آقای بشارتی و آقای تابش – که از دوستان بسیار خوب من در بنیاد مسکن بودند – گفتند فلانی باید شهردار اصفهان شود، فلانی باید معاون سیاسی شود و این فرد باید برود. آنجا جمله معروفی به این دو بزرگوار گفتم که من مسئول استان اصفهان هستم و من درمورد اصفهان تصمیم می گیرم؛ ولی شما می توانید درمورد من تصمیم بگیرید . گفتم من می توانم در همین جلسه، خصوصی به شما یادداشت بنویسم و استعفا دهم و بگویم خودم رفتم؛ ولی درباره اصفهان من تصمیم می گیرم چه کسی، چه کاره باشد و به کسی اجازه دخالت نمی دهم. گفتند بنویس! من نوشتم و بیرون آمدم. آن زمان آقای مرعشی، رئیس دفتر آقای رفسنجانی بود، زنگ زدم گفتم من استعفا داده ام. با خانواده ام در اصفهان هم تماس گرفتم و گفتم وسایل را جمع کنید. این موضوع را فردای آن روز روزنامه جمهوری به عنوان شنیده ها منتشر کرد. همان مجلس و همان نماینده ها این بار امضا جمع کردند که جهانگیری باید بماند. در همان دوره کوتاه دوسال و نیم که آقای بشارتی وزیر کشور شد و الان هم با هم رابطه شخصی خوبی داریم، ایشان به اصفهان آمد و جلسه گذاشت و به من لوح داد، من هم تغییرات را هر وقت مصلحت می دانستم انجام می دادم. در اصفهان هم اتفاقات زیادی در دوره ما افتاد، هم به جهت سیاسی هم توسعه ای. بد نیست خاطره ای از آن دوران را در اینجا بازگو کنم. مرحوم آیت الله طاهری اصفهانی همیشه نماز عید فطر را می خواند. یک روز جمعه که چند روز به عید فطر مانده بود طبق روال، روز عید را اعلام کردند و گفتند از فلان نقطه حرکت کرده و در فلان محل نماز عید می خوانیم؛ من هم در نماز جمعه بودم، از نماز جمعه که بیرون آمدم یادداشتی به من دادند که از طرف دفتر آیت الله مظاهری – که شخصیت بسیار عزیزی است و در اصفهان حضور دارند و من به ایشان خیلی علاقه مندم – اعلام شده که ایشان هم در نظر دارند نماز عید فطر امسال را بخوانند. برای اولین بار نام دو شخصیت برای نماز عید فطر اعلام شده بود. من این یادداشت را گرفتم و نمی دانستم چه کنم. شنبه دفتر آقای طاهری اصفهانی اعلام کرد ایشان نماز عید را نمی خوانند، دفتر آقای مظاهری هم همین خبر را اعلام کرد! به شوخی می گفتم که من سه روز بین منازل آقایان طاهری اصفهانی و مظاهری سعی صفا و مروه می کردم و متوجه نمی شدم کی افطار است و کی سحر. بعد از مقطعی همه متحد شدند، آیت الله مظاهری و دیگران اصرار کردند آیت الله طاهری اصفهانی قبل از انقلاب نماز عید را می خوانده، پس این رویه ادامه داشته باشد. حتی برخی از علما که به جهت سیاسی با ایشان اختلاف نظر داشتند می گفتند آیت الله طاهری باید نماز عید را بخواند و ایشان هم پایش را در یک کفش کرده بود که نمی خوانم. در آن زمان آقای علی لاریجانی، رئیس صداوسیما بود. شبی که فردایش عید بود و همه جا ساعت نماز عید را اعلام می کرد، از دفتر رهبری به من گفته بودند باید آقای طاهری اصفهانی را برای خواندن نماز راضی کنید، من هم به منزل ایشان رفته بودم و آقای علی لاریجانی با سرود، برنامه های تلویزیون را کش می داد که من ایشان را راضی کنم و در تلویزیون اعلام شود. ساعت 11، 12 بود که بالاخره آیت الله طاهری اصفهانی قبول کردند نماز عید فطر را بخوانند. با آقای لاریجانی تماس گرفتم که این خبر را اعلام کنند. برای خودم مهم بود که چه شد ایشان این کار را قبول کرد. فردای آن روز، بعد از نماز عید از ایشان پرسیدم چه شد راضی شدید؟ گفت یک لحظه احساس کردم شما در حال سکته کردن هستید. بنده در آن جلسات خیلی با حرارت با ایشان صحبت می کردم که اگر شما نماز نخوانید چنین و چنان می شود. ایشان خیلی به من محبت داشتند و قبول کرده بودند. بعد از نماز به اتفاق آیت الله طاهری اصفهانی به منزل آیت الله مظاهری رفتیم. از این اتفاقات سیاسی در اصفهان داشتیم. مهم ترین مسئله ای که می خواستم از آنجا بگویم روش مدیریت مسائل است؛ می شود یک مسئله را حل نکرد و به بحرانی تبدیل کرد که اگر همه کشور هم بسیج شوند نتوانند آن را به راحتی حل کنند؛ برای مثال اگر آن روز ما این پیشنهاد را پذیرفته بودیم که جلوی جاده را ببندیم و اجازه ندهیم آیت الله منتظری بیاید، مطمئنا نجف آباد به هم می ریخت، چون ایشان در آنجا خیلی علاقه مند داشتند. مطمئن هستم آثارش به اصفهان هم می رسید و با مشکل روبه رو می شدیم. به هر حال حتما باید نظم را در استان برقرار می کردیم و مجبور به برخوردهایی بودیم. آثار منفی اش می توانست به قم و جاهای دیگر هم سرایت کند. به نظر من می توان مسائل را ساده حل کرد. ما همان ابتدا گفتیم می خواهیم آیت الله منتظری بیاید و آثار منفی نداشته باشد، برویم مذاکره کنیم و اگر آثار منفی احتمالی وجود دارد حل کنیم. خصوصا مطمئن بودیم شخصیتی مانند آیت الله منتظری همراهی می کنند، چون ایشان آمده بود واقعا بازدیدی کند و فاتحه ای بخواند و به بستگانش سر بزند. در مناظره اول و دوم، دولت آقای روحانی را متهم کردند که ستاد ایشان از بابک زنجانی پول دریافت کرده و ایشان هم تکذیب کردند. بعدا هم این قضیه کشیده شد به اینکه دیپلماسی دولت برای استرداد پول ها کم کاری کرده است. خاطرم هست قبل از عید که با شما درباره بابک زنجانی صحبت کردیم نکات جالبی گفتید از جمله اینکه در زندان با وکیل شرکت نفت از موضع بالا برخورد می کند و دسترسی به ایشان ندارید. اینکه به ستاد آقای روحانی اتهام زدند منظورشان سال 92 بود که تکذیب کردند. در مقطعی مشخص شد بابک زنجانی حجمی از پول کشور را گرفته و در جایی گذاشته، برای من قابل قبول نیست که این پول خرج شده است؛ اصلا این حجم پول خرج شدنی نیست، اما اینکه کجاست نمی دانیم. اینکه چه کسی تصمیم گرفته در مقطعی پول و نفت را در اختیار ایشان قرار دهد، مسئله مهمی است؛ صورت جلسه ای هست که چهار نفر از مقامات ارشد دولت سابق امضا کرده و برخی در ستادهای کاندیداها فعال هستند. ایشان در کشوری در شرق آسیا بانکی داشته و این چهار نفر امضا کرده اند که می شود این پول به آن بانک برود. اگر گزارش کوتاهی از آن بانک گرفته و خوانده بودند، به نظرم چنین چیزی را امضا نمی کردند. وقتی به ما می گویند حتی با یک کشور بزرگ قدرتمندی مثل روسیه فلان تجارت را داشته باشیم و پول به بانک کوچکی برود، بانک مرکزی سابقه و سرمایه و امکانات بانک را بررسی می کند و جواب می دهد حاضر نیستیم که این حجم پول را در این بانک بگذاریم و باید بانکی بزرگ تر و معتبرتر معرفی شود، ولی اینها به هر دلیلی این کار را نکردند و آن پول رفته و بعد هم پول را پس نداده و دستگیر شده است. درباره بابک زنجانی از اول سه نکته داشتیم؛ گفتیم اولویت اول ما این است که این پول برگردد، دوم اینکه مشخص شود چه کسانی این پول را در اختیار زنجانی گذاشته اند و پشت پرده این قضیه چیست و اینکه هر مجازاتی که برای ایشان و همدستانش تعیین شود، برعهده قوه قضائیه است. گفته شده شما به زنجانی دسترسی ندارید در مقطعی خدمت مقام معظم رهبری رسیدم و آنجا مطرح کردم؛ چون سخنرانی کرده و گفته بودم این بزرگ ترین فساد قرن است و عده ای فکر می کردند این کار سیاه نمایی جمهوری اسلامی است. استدلال و تعبیر من این بود که اگر کسی را در دنیا پیدا کردید که یک دلار بیشتر دزدی کرده، نشان دهید. آنجا اصرار داشتم برای اینکه به این پرونده خوب رسیدگی شود علاوه بر قوه قضائیه تیمی متشکل از وزارت اطلاعات مسئول رسیدگی شوند و اگر قرار است دستگاهی دیگری هم باشد، باشد و دولت نهایتا بتواند از این کار دفاع کند و بگوید پیگیری ها دقیق بود و به نتیجه ای نرسیدیم و بالاخره به مردم توضیح دهد. در ستاد مبارزه با مفاسد همیشه دادستان تهران، مقامات قضائی جزء مواردی بود که تحت عنوان خبر سؤال می کردم راجع به پرونده ایشان می گفتم، ولی این موضوع را چون خصوصی دنبال می کردم و حتی با آیت الله آملی لاریجانی هم خصوصی صحبت کردم و پیشنهادم این بود که این کار انجام شود که بالاخره نشد. ولی اینکه دوستان می گویند دستگاه دیپلماسی همکاری لازم را نکرد، خب واقعا کم لطفی می کنند. برای این پرونده که قوه قضائیه خواست به هر کشوری برود و با هر کسی مذاکره کنند، بنده، وزارت خارجه، دکتر ظریف، بانک مرکزی، هر کاری که نیاز به همکاری است گفتیم که باید انجام شود. گفتند می خواهیم به مالزی برویم، همه امکانات را فراهم کردیم و به سفیر گفتیم که ملاقات ها را تنظیم کنند، به کشور دیگر هم همین طور. خبر می دادند که بابک زنجانی می گوید در فلان کشور در فلان بانک حساب دارم، فورا می فرستادیم، ولی چون پرونده دست ما نبود که در کدام کشور چه کار دیگری باید انجام دهیم، صرفا براساس درخواست قوه قضائیه این کارها را انجام می دادیم. یک مورد بگویند خواستیم در جایی شما کمک کنید و شما کمک نکردید. اتفاقا بعضی وقت ها گزارش می دادند که مثلا فلان افراد در فلان جا هستند و می توانند نقش داشته باشند. برخی ها را هم وزارت اطلاعات با شگردهایی به داخل کشور آورد و دستگیر شدند. تصورمان این بود که بعد از دستگیری این افراد سرنخ های جدیدی به دست بیاید که تا این لحظه حداقل مورد جدیدی به ما اعلام نشده است. خیلی ها مایل هستند بدانند آقای جهانگیری در مناظره سوم چطور ظاهر خواهد شد. گفته بودید اگر رقبا وارد خط قرمز شوند من پاسخ می دهم اما در مناظره دوم بسیار آرام بودید. در مناظره باید تاکتیک خاصی اعمال شود. اگر با همان شیب که در مناظره اول بودم جلو می رفتم در مناظره سوم هم باید همان رویه را ادامه می دادم. تدبیر من این بود که در مناظره دوم آرام تر عمل کنم. ولی آنها تهاجمی جلو آمدند. تکرار حرف های قبلی شان بود و حرف نویی نداشتند الا اینکه دولت فلان کارها را نکرده و ما انجام می دهیم. این نامش تهاجم نیست، اگر واقعا حرف جدی دارند باید روشن شود. به جهت مسئولیت اجرائی اقتصادی، کارم بیشتر در این بخش نمود داشته است. به نظرم آقایان به جهت امور اجرائی و اقتصادی هم در سابقه کاری شان اشکالات بسیار زیادی وجود دارد هم متناسب با مسئولیتی که خودشان را برای آن نامزد کرده اند که قاعدتا این بحث ها در مناظره بعدی مطرح خواهد شد. اینکه چه تناسبی است بین سابقه گذشته و کاری که می خواهند بپذیرند، چقدر به شرایطی که می خواهند در آن وارد شوند اشراف دارند. بالاخره تعریف ریاست جمهوری روشن است. اینکه آقایان چقدر به سیاست خارجی ورود دارند؟ چقدر به اوضاع منطقه اشراف دارند و تیمشان با این شرایط چقدر پختگی دارد. ممکن است یک نفر بگوید 10 میلیون شغل ایجاد خواهم کرد، شما با استدلال می گویید نه، نمی شود. اما بازهم می گوید من انجام می دهم. باید نشان دهد در گذشته صد هزار شغل ایجاد کرده که الان این ادعا را دارد؟ یا اینکه مشخص کند اشرافی بر مسائل اقتصادی دارد یا تیمی دارد که برجستگی هایی دارد؟ یا می خواهند بگویند این پول ها را پرداخت می کنیم. اشکالی ندارد، نمی توان به مردم دروغ گفت. همه دنیا پذیرفته که بدترین اشکال یک سیاست مدار، دروغ گفتن است. رئیس جمهور آمریکا گاهی تخلفات اخلاقی می کند و خلاف هم هست اما می گویند این یک مسئله است، اما اینکه به مردم و دستگاه قضائی دروغ گفته اید، باید به خاطر دروغتان مجازات شوید. الان ترامپ اعلام کرده رئیس جمهور اسبق آمریکا که به عراق حمله کرد، شش هزار میلیارد به آمریکا خسارت زده است. آغاز این ماجرا، آن دروغی بود که گفت در عراق سلاح کشتار جمعی هست و با این دروغ نزدیک دو دهه است که عراق قد راست نکرده و گرفتار است. دروغ سیاستمداران خیلی بد است؛ تبعات جبران ناپذیر دارد. به همین دلیل نباید حرفی که می داند نمی شود را بگوید. می گویند ما فلان میزان پول به مردم پرداخت می کنیم. اقتصاد برخلاف سیاست و فرهنگ، عدد و رقم است و دو طرف هم دارد؛ یک طرف منابع و طرف دیگر مصارف. وقتی مصارف را ردیف می کنید می توانید هزاران شعار بدهید. بگویید حقوق فرهنگیان و دانشگاهیان را فلان میزان بالا می بریم، به کارمندان دولت فلان پول ها را خواهیم داد. جمع اینها مصارف کشور است. در مقابل باید منابع کشور را هم جمع بزنیم و بگوییم از اینجاها تأمین خواهد شد. اینجاها فشارش به مردم است و جرئت نمی کنند بگویند. حداقل رئیس جمهور سابق این قدر صداقت داشت که روزی که می گفت من 45هزار تومان می دهم، اعلام می کرد که بنزین را گران می کنم. معنی یارانه این بود که قیمت بنزین و گازوئیل قیمت دیگری است و ما این را که ارزان می دهیم، گران خواهیم کرد و پولی که می گیریم را به مردم می دهیم. در واقع یارانه غیرمستقیم را به یارانه مستقیم تبدیل می کنیم. باید اعلام کنند برای تأمین این پول هایی که می خواهند به مردم بدهند قیمت بنزین و گازوئیل و برق چقدر خواهد شد؟ دو، سه ماه ممکن است مردم خوششان بیاید. مثل کاری که یارانه قبلا کرد؛ مردم چند ماه خوشحال بودند و بعد دیدیم سفره مردم کوچک شد، زندگی شان به هم ریخت، تورم 40 درصد شد. همه حتی در روستاها می گفتند یارانه را نمی خواهیم و برق و آب را که گران کرده اید به حالت قبل برگردانید. چون اقتصاد عدد و رقم است آقایان باید خیلی صریح و شفاف بگویند از کجا می آورند و کجا پرداخت می کنند. به نظرتان جهانگیری مناظره سوم، شبیه جهانگیری مناظره اول است یا دوم؟ ممکن است با هر دو متفاوت باشد، بستگی به شیوه دوستان هم دارد. بنده در اقتصاد و امور اجرایی جدی هستم، همه می دانند که مدیریت من این گونه است و اطلاعاتم از همه بیشتر است. بدون اطلاعات، در جمع وارد نمی شوم. اگر بخواهند اتهامی وارد کنند چه خواهید کرد؟ من مدیری در جمهوری اسلامی هستم که در پرونده خودم و خانواده ام حتی یک لکه خاکستری وجود ندارد. همه هم به این موضوع واقف هستند. مسئله سیاسی و اقتصادی و اخلاقی ندارم و پرونده ام صاف و روشن است. از این نظر، مخالفانم پرونده ام را شخم زده اند. هشت سال کنار بودم. یکی از نعمت هایی که معتقدم برای مدیران پیش می آید و گاهی اوقات انسان قدر نمی داند، همین است که یک دوره کنار باشد و مخالفانش سر کار بیایند و همه پرونده ها را بررسی کنند که ببیند چه چیزی به دست می آورند. خانمی بود که در دوره وزارت صنایع من، مدیر و مسئول وام های ارزی بود. در آن دوره حساب ذخیره ارزی ایجاد و وام های زیادی پرداخت شد. دو، سه سال از دوره ای که کنار بودم گذشته بود که در دفتر کوچکی که داشتم می نشستم و روزنامه می خواندم، این خانم نزد من آمد و حرفی زد که اشکم درآمد. گفت من را ده ها بار بازجویی کردند. گاهی با همسرم ساعت 9 و 10 شب می رفتیم ایشان در ماشین می نشست و من بالا می رفتم و چند نفر تا ساعت دو، سه نیمه شب بازجویی می کردند که تو وام های ارزی ای که دادی در قبال آن چه گرفته ای؟! هر چه می گفتم من چیزی نگرفتم، من وقتی وزارت صنایع کارمند شدم، وضع مالی ام بد نبود و فقط به نیت خدمت به کشورم آمده بودم. کتابی برده بودم و گفتم یکی از کسانی که وام ارزی گرفت این کتاب را هدیه داد و من هم نمی خواستم قبول کنم که ایشان گذاشتند و رفتند. ایشان می گفت آنها عصبانی می شدند و می گفتند شما ما را دست انداخته اید! بالاخره بعد از چندین ماه که از هر روش استفاده کردند، حتی اینکه خواستند ببینند من با بخش خصوصی به سفر خارجی رفته ام، چیزی به دست نیاوردند. ایشان می گفت به این نتیجه رسیده ام که با این اوضاع سخت است کسی بماند و کار کند. می شود مدیران خانم و آقا در دستگاه باشند و سالم کار کرده باشند. حالا اگر مطلبی باشد که بخواهند درباره من بگویند استقبال می کنم. برخی از زخم های 88 همچنان هست و مردم امید دارند در دولت دوم مسائل حل شود. همه اینها را قبول دارم. من ملاقاتی با رهبری درباره جریان اصلاحات داشتم و مذاکراتی کردم، از نظر خودم فضایی که عده ای در بیرون علیه اصلاح طلب ها ایجاد می کنند، واقعی نیست. اینها گروه تندی هستند که می خواهند این طور نشان دهند که فضا علیه جریان اصلاح طلبی است. بعضی هم در نهادهایی ممکن است تصمیم گیر باشند و کاری که می خواهند، موضع همان افراد است. در بخش سیاسی هم خیلی از گرفتاری هایی که وجود دارد باید حل شود و تردیدی ندارم که این مسائل حتی در زمان کوتاهی قابل حل است. چون رهبری هم مایل هستند فضا بهتر شود و همه فرزندانشان که می خواهند زیر چتر نظام کار کنند – چه اصلاح طلب و چه اصولگرا- دغدغه هایشان برطرف شود؛ این شرایط وجود دارد و ان شاءالله با اطمینان به سمت حل مسائل خواهیم رفت. ...
دفاع قاطع ظریف از دیپلماسی دولت
...، خیلی امیدوارتر باشند. گفتند که برجام تصمیم نظام بود و هر دولتی که بود این مسیر را می رفت. به نظر شما اگر دولت دیگری بود و تیم مذاکره کننده دیگری این مسیر را می رفت، آیا سرانجام برجام همینی بود که امروز بود؟ من قطعا پیشگو نیستم و قطعا هم نمی توانم در مورد اگرها صحبت کنم ولی می توانم در مورد گذشته صحبت کنم. چون بالاخره کسانی که این صحبتها را بعضا مطرح می کنند، همکاران و ...
بازیگر سینما: در تیک آف به ته خط رسیدم +عکس
.... همکاری با آقای عبدی پور، کارگردان فیلم تیک آف چگونه بود و چطور شد که نقش فائز را به شما پیشنهاد دادند؟ دستیار آقای عبدی پور، من را از قبل می شناخت و پیشنهاد بازی در نقش فائز هم از طرف او بود. وقتی فیلمنامه را خواندم، نقش و کلیت کار را خیلی دوست داشتم، اما تنها مشکل، صحبت کردن با لهجه جنوبی بود که آقای عبدی پور گفتند، تو می توانی و من هم به گفته ایشان اعتماد کردم و کار ...
به مردم که می رسد می گویند پول نداریم، نمی شود، نمی توانیم / دولت شما به پایان خواهد رسید و سایت کارانه ...
ادامه با اشاره به رانت خواری ها در کشور گفت: چهار درصدی ها دلال های زالو صفتی هستند که در همین استان خوزستان وقتی محصول کشاورزی را برداشت می کنید و روی دست شما می ماند و کسی نیست از شما بخرد-گاهی محصول را دوباره در زمین می ریزید و می پوسد و از بین می برود- همین محصول را به دست بقیه مردم می رسانند، قیمت آن در دست مردم چند برابر است اما قیمت خرید از کشاورز حداقل هزینه کشاورز را هم تامین نمی کند. این ...
ما هنوز نان خورترین ملت جهانیم!
آردسازی سبوس را جدا می کنند و جداگانه می فروشند. دلیل دوم را باید در شیوه خمیرگیری جست و جو کرد. اگر شما خمیر خود را از ساعت هفت شب بگذارید ور آید یا همان مرحله تخمیرش به خوبی انجام شود، شش صبح می توانید نانی را دست مردم بدهید که روزها قابل خوردن باشد. اما کارگر فصلی با حقوق هشتصد هزار تومان دست و رو نشسته، آرد بدون سبوس را با آب قاطی می کند و یکی، دو ساعت بعد هم پخت می کند، نتیجه می شود نان ...
متولیان فرهنگ قزوین در حد تقدیر از من حمایت کردند/ از استان های دیگر پیشنهاد چاپ داشتم
می دهید یا فردی؟ بابائی شریف : طبیعتا کار فرهنگی به صورت گروهی بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ اما بنده در دو حیطه فعالیت می کنم؛ ضمن اینکه چند وقتی است که در پی جمع کردن افرادی برای تشکیل گروه ندای بصیرت هستم و اولویت من در کار تشکیلاتی پیدا کردن گروهی با اراده و انقلابی و مثبت اندیش است. شهرمینو: حرف آخر؟ بابائی شریف: از مسئولین خواهشمندم با بی توجهی خود عاملی نشوند که استعدادهای جوانان شهر شکوفا نگردد و در پایان از پدر و مادر عزیزم تشکر می کنم که در همه مراحل زندگی باعث دلگرمی من بودند. انتهای پیام/2002 منبع خبر : شهر مینو ...
روحانی در ورزشگاه شهید شیرودی: لطفا حرف هایی که در جلسات خصوصی زدید را به مردم آشکارا بگویید
مقابل آن ایستاده اند را انتخاب می کنیم. امروز همان اقلیت از تحول بیشتر و ادامه این شرایط نگران هستند. روحانی تاکید کرد: هر روز بانوان و زنان ما به صحنه آمده اند کار را تمام کرده اند. در زمان انقلاب وقتی پیروز شدیم که زنان به خیابان ها آمدند. اگر امروز در انتخابات زنان به صحنه بیایند ما پیروز می شویم. همه ما تنها یک وظیفه داریم و آن دعوت از همه افراد برای حضور به پای صندوق های آرا است و ...
گفتگوی آوای کرمانشاه با علی ابوالحسنی، مجری و بازیگر کرمانشاهی
، همخانه بودن، همشهری بودن و مهم تر از همه، کار خوب خود عارف، باعث شد که من معرف باشم. او هم من را سربلند کرد. ماجرا این بود: من وقتی از سرکار برمی گشتم برای عارف تعریف می کردم که این طور بود و آن طور بود. آقای مدیری هم تازه ساعت خوش را کارکرده بود و برای خود تبدیل به یک برند شده بود. تا اینکه یک روز قرار گذاشتیم و گفتم یک روز بیا باهم برویم. سنگ مفت و گنجشک مفت. رفتیم و آقای مدیری گفت: ایشان؟ گفتم ...
روحانی: ما آزادی می خواهیم/ ما نهادهای استثنا شده از مالیات نمی خواهیم/ گشت برای ما آرامش ایجاد نمی ...
اصلاحات پیروز انتخابات" در ادامه لیلی رشیدی نیز از بازیگران سینما و تئاتر طی سخنانی همه مردم ایران را به مشارکت در انتخابات دعوت کرد. در ادامه اشرف بروجردی رئیس ستاد زنان روحانی با حضور در جایگاه سخنران اظهار کرد:سپاس به همه شما عزیزانی که با دلهای گرمتان به انتظار جناب آقای روحانی به سمت رییس جمهوری گام بر می دارید. وی ادامه داد: با کسب اجازه از آقای رییس جمهور ...
نگاه آشنا
! دعا می کردم هر چه دیدم و شنیدم خواب باشد اما خواب نبود او واقعاً پسر حاج کاظم بود، همان حاج کاظمی که توی خط حرفش حرف بود، چیزی جلو دارش نبود. کل لشکر بود وحاج کاظم. شب آخرین عملیاتی که با هم بودیم خبر دادند بچه اش پسر است آن شب سر از پا نمی شناخت. می گفت وقتی به پابوس امام رضا رفته نذر کرده که اگر بچه اش پسر باشد اسمش را رضا بگذارد و اگر دختر باشد معصومه. شب های دعای توسل ...
اولین گفتگو با برد پیت بعد از جدایی از آنجلینا (1)
این کار رو کردم. به نظرم بیشتر گردشگری رنج بود. حتی به نوعی طفره روی بود. هرگز نشنیده ام کسی بلندتر از مادر آفریقایی که نه نفر از خانواده شو از دست داده بود، بخنده. این معنیش چیه؟ برای اولین بار آر اند بی رو فهمیدم. آر اند بی از یه درد بزرگ به وجود اومده، ولی مثل جشنه. به نظرم، یعنی پذیرفتن اون چیزیه که باقی مونده. اون زن آفریقایی می تونه بلندتر از اون چه که من تا حالا قادر بوده ام بخنده. ...
اعلام مخالفت نامزد ریاست جمهوری با پرداخت عمومی یارانه
حال حاضر در کشور استفاده از سرمایه و تجمع آن می باشد. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه مطابق آمارها بخش مسکن در رکود است برنامه شما برای خروج مسکن از رکود چیست، اظهار داشت: بخش مسکن از نظر اقتصادی در درجه اول سرمایه گذاری نیست لذا سرمایه گذاری اولیه باید روی تولید صورت گیرد. نامزد دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ادامه داد: اولین سرمایه گذاری باید برای حفظ و برون رفت از ...
کارگران معدن از اشرافی گری دولتی ها شاکی بودند
کارگر بازنشسته است، صحبت می کردم. فیلم های موجود از حواشی حضور رئیس جمهور در جمع کارگران معدن یورت را نشانش دادم و پس از کلی توضیحات که درباره وضعیت آنها و مطالبات معوق شان و بیمه ناقص و ریسک بالای کارشان به او دادم، او پس از تاثر شدید و افسوس فراوانی که خورد، فقط یک جمله گفت: این کارگران اگر آنجا کار نکنند، چه کنند؟! این پرسش کوتاه، خود پاسخی جامع و کامل به این مساله است. وضعیت به گونه ای است که ...
گفت و گو با مسعود کرامتی ، کم کارِ سینماییِ تئاتردوست
پیشنهاد همکاری داد. کاری به نام یک، دو، همه با هم . این کار با همکاری راضیه برومند، بهرام شاه محمدلو، سعید پورصمیمی، میترا فتحی و... در واحد نمایش ساخته شد و بعد از آن بلافاصله مدرسه موش ها را شروع کردیم و من در جمع دوستان واحد نمایش ماندم. آن موقع فضای تلویزیون به نسبت سینما و تئاتر بازتر بود؟ نه، کار کودک به خاطر داشتن جهانی متفاوت سخت گیری دیگر کارها را نداشت. اتفاقا همان سال ها ...
بانک مرکزی دروغ می گوید/معادن بزرگ در قبضه شبه دولتی ها/ عرضه پژو 301 اواخر امسال
عمدتا فرسوده است. طبق اعلامی که داشتند، در همین معدن، چهار دستگاه اخطاردهنده داشتند. این معدن جزء معادنی بوده که نمره منفی نداشته. پس قضیه محکومیت پیمانکاران این معدن چه بوده؟ من ماجرای محکومیت را نمی دانم؛ اما این معدن جزء یکی از معادن زغالی بوده که می گفتند تولید گاز ندارد؛ یعنی به اندازه ای نبود که دائما موانع داشته باشد. ظاهرا به رگه ای برخورد کرده بودند که تولید گاز کرده ...
شوهرم در حال خودش نبود / دوستانش با بی حیایی فکر پلید خود را با من عملی کردند و ..!
شوم خود را تعریف کرد. وی گفت: چه بگویم، از کجا آغاز کنم، از کدام غصّه برای تان بنویسم! از نامرادی ها و تاریکی ها، از مصایب و رنج و غم های زمانه که با خطوط سرنوشتم عجین شده و سخت آزرده ام ساخته است!؟ از بس قلب کوچکم مالامال از درد ها، ناامید ی ها و لبریز از ناراحتی ها و غم ها شده ، احساس می کنم که روزی این همه اندوه و درد، سرانجام محو و نابودم خواهد ساخت. در یک خانواده ساده و معمولی ...
به مردم که می رسد می گویند پول نداریم، نمی شود، نمی توانیم / دولت شما به پایان خواهد رسید و سایت کارانه ...
در ادامه با اشاره به رانت خواری ها در کشور گفت: چهار درصدی ها دلال های زالو صفتی هستند که در همین استان خوزستان وقتی محصول کشاورزی را برداشت می کنید و روی دست شما می ماند و کسی نیست از شما بخرد-گاهی محصول را دوباره در زمین می ریزید و می پوسد و از بین می برود- همین محصول را به دست بقیه مردم می رسانند، قیمت آن در دست مردم چند برابر است اما قیمت خرید از کشاورز حداقل هزینه کشاورز را هم تامین نمی کند ...
روحانی:چرا به معدنی که برای شما بود، سر نزدید؟/ حرف هایی که در جلسات خصوصی می زنید آشکارا بگویید/شما می ...
مالیات نمی خواهیم او ادامه داد: ما به شما می گوییم ما خواهان امنیت واقعی در جامعه با وحدت و اتحاد در کل جامعه هستیم. ما جامعه چند درصدی نمی خواهیم. ما ایران صددرصدی هستیم. ما قانون را برای همه دستگاه ها می خواهیم. ما نهادهای استثنا شده از مالیات نمی خواهیم. چرا به معدنی که برای شما بود، سر نزدید؟ رئیس دولت تدبیر و امید با بیان اینکه بعضی از مالیات نام می برند اما مالیات ...