سایر منابع:
سایر خبرها
عاشق ولایت بود
بعدی برادرم در روز سوم و هفتم او به دستمان رسید. او عشق به ولایت و رهبری را اولویت همه خواسته هایش قرار داده بود و با آگاهی کامل راهش را انتخاب کرد. او برایم تعریف می کند: یک بار حسین را در خواب دیدم که پیشانی اش با پیشانی بندی بسته بود، گره آن را که باز کردم، خون می ریخت و حسین گفت مامان باید این پیشانی بند یازهرا را روی پیشانی ام بسته باشد. او درباره شهادت برادرش می گوید: حسین متولد تیر 1346 بود که در 9 مرداد62 در عملیات والفجر3 از ناحیه صورت آسیب دید و به شهادت رسید. او در گلزار شهدای بهشت رضا برای همیشه آرام گرفت. انتهای پیام/ ...
دام شیطانی کامران برای دختر 14 ساله کم شنوا نیمه شب کرونایی
نمانم ولی باز هم اوقات استراحتم را در شبکه های مجازی سیر می کردم تا این که دو ماه قبل با جوانی به نام کامران آشنا شدم که 9سال از من بزرگ تر بود. او جملات عاشقانه زیبایی را برایم می نوشت و پسری مهربان و خوب بود. آن قدر با مهر و عاطفه سخن می گفت که ناخودآگاه به او دل باختم. کامران مدعی بود از طریق یکی از بستگان دور من از شرایط جسمانی و ناشنوایی من مطلع شده است و با این که مرا ندیده عاشقم ...
بدترین چیز درباره کرونا دست کم گرفتن آن است
.... احساس می کردم اعضای بدنم در حال جدا شدن هستند این نویسنده در شرح وضعیت خود ادامه داد: روزها و شب های بسیار سختی را پشت سر گذاشتم همراه با بدن درد، تب ولرز، سرفه های خیلی شدید و تهوع بسیار بد و آزاردهنده به صورتی که احساس می کردم اعضای بدنم در حال جدا شدن هستند. حالت خفگی و تنگی نفس شب وروز اجازه خواب به انسان نمی دهد. این بیماری روی دیگر اعضا و سیستم های بدن مانند کلیه ...
دعای عرفه به همراه معنی و صوت
...، یا با دیده ام، یا با زبانم، یا با دستم، یا با پایم، آیا این همه نعمت های تو نزد من نیست؟ و من به همه اینها تو را معصیت کردم، ای مولای من، تو را بر من حجّت و راه است، ای آن که مرا از پدران و مادران پوشاند، از اینکه مرا از خود برانند، و از خویشان و برادران، از اینکه مرا سرزنش کنند، و از پادشاهان از اینکه مجازاتم نمایند، مولای من اگر اینان آگاه می شدند، بر آنچه تو بر آن از من میدانی، در این صورت ...
متن دعای امام حسین (ع) در روز عرفه
نِعَمَکَ وَمِنَنَکَ وَکَرائِمَ مِنَحِکَ لَاأُحْصِیها؛ و در حال برهنگی، پوشاند مرا و در حال گرسنگی سیرم کرد و در حال تشنگی سیرابم نمود و در حال خواری، عزّتم بخشید و در حال نادانی، معرفتم بخشید و در حال تنهایی افزونم نمود و در حال غربت، بازم گرداند و در حال نداری، دارایم کرد و در یاری خواهی، یاری ام فرمود و در ثروتمندی محرومم نکرد و از درخواست همه این ها باز ایستادم، پس او شروع به عنایت بر من نمود، حمد ...
معرفی انیمیشن کورالین (2009) | دختری با چشم های دکمه ای
دوخته شده اند که بسیار عجیب اند. نیمه شب که کورالین خواب است، صدای غذا خوردن یک موش را می شنود. بیدار می شود و به دنبال موش راه می افتد، اما آنجا درِ کوچکی را پیدا می کند که با یک تونل به دنیای دیگری می رسد. در دنیای دیگر، بابا و مامان کورالین زندگی می کنند با این تفاوت که با او خیلی مهربان هستند و به همه ی خواسته هایش گوش می کنند، امّا مشکل اینجاست که پدر و مادرش چشم هایشان دکمه ای است. این اتّفاق ...
فراکسیون ناامیدان
خواهم زنده بمانم؟ قبلا دوست داشتم امید داشتم کلی دورنما و سند چشم انداز و برنامه چند ساله و کلی پروژه دست نخورده، کلنگ نخورده، روبان های قیچی نخورده آماده قیچی شدن در محل افتتاح پروژه در زندگی ام داشتم حالا هیچ ندارم به قول یک شاعر آمریکای لاتین: "گاهی حس می کنی ته کشیدی " این دقیقا زبان حال من است. من ته کشیده ام.من ته دیگ سوخته ام. دوستان من! روبان های قیچی نشده، آرزوهای افتتاح نشده را جدی ...
تنها ره نجات، حضور جهادی است(چشم به راه سپیده)
بی همتاست اینجا و هرچه به هر جا هست با یک اشاره او زیباست پایان این شب بی مهری حبل المتین جهان آراست می آید آنکه به شهر عشق از عاشقان جهان پیماست نامش همیشه و تا تاریخ شورآفرین و امیدافزاست مهدی تقی نژاد تمام بزرگی ها نمی ز دیده نمی جوشد اگر چه باز دلم تنگ است گناه دیده مسکین نیست، کمیت عاطفه ها لنگ است کجاستی که نمی آیی ...
اعمال شب و روز عرفه
وَمِنَنَکَ وَکَرائِمَ مِنَحِکَ لَاأُحْصِیها؛ و در حال برهنگی، پوشاند مرا و در حال گرسنگی سیرم کرد و در حال تشنگی سیرابم نمود و در حال خواری، عزّتم بخشید و در حال نادانی، معرفتم بخشید و در حال تنهایی افزونم نمود و در حال غربت، بازم گرداند و در حال نداری، دارایم کرد و در یاری خواهی، یاری ام فرمود و در ثروتمندی محرومم نکرد و از درخواست همه این ها باز ایستادم، پس او شروع به عنایت بر من نمود ...
سیره شهدا،باید الگویی برای جوانان در ازدواج باشد
ازدواج می کنید آیا فکر این را کرده اید که امکان دارد من شهید بشوم و شما هم از من فرزندی داشته باشی و باید در آن صورت، فرزند مرا آنگونه باید تربیت کنی که خدا و پیامبر و ائمه(ع) از تو و آن فرزند راضی باشند؟! و من همه این شرایط سنگین را پذیرفتم و به عقد هم درآمدیم و خطبه عقد ما را نیز آیت الله صانعی خواند. محافظ رهبری همسر شهید سلحشور افزود: شهید بعدها محافظ آیت الله مشکینی، چندی بعد ...
پسرم جبهه را دوست داشت
افتاده بود را برایم تعریف می کرد. قاسم از طریق بسیج به جبهه رفت او جبهه رفتن را دوست داشت، سه بار به جبهه اعزام شد یک بار که زخمی شده بود او را اسیر کرده بودند و با این حساب از دست عراقی ها فرار کرده بود و به خانه برگشت و بعدازآن کمی که حالش خوب شد دوباره به جبهه رفت. بله تعریف می کرد به یاد دارم اولین مرخصی که آمده بود می گفت مادر نمی دانی چقدر جبهه خوب است ما در بهشت هستیم و همیشه می ...
توبه سارق مسلح برای رهایی از اعدام +عکس
مهربان هستم و همه زندانی ها مرا دوست دارند. در این سال ها هر روز مجازات شده ام. 8سال زمان کمی نیست. هر یک روز زندان هزار سال می گذرد. بار قبلی توبه نامه نوشتم و حکم را متوقف کردند، تصور می کردم که مرا می بخشند. من دلم نمی خواهد بمیرم. دوست دارم آزاد شوم و پیش خانواده ام برگردم. برای دخترم پدری کنم و در کنار خانواده ام باشم. دخترت چند ساله است؟ 13ساله است و دلم می خواهد کنارش ...
بنیانگذار غول جدید بورسی را بشناسید
...> با همه این سختی ها زندگی ام با مهر مادرم گذشت من یاد گرفته بودم با کار کردن نانی بدست آورم تا سیرم کند و لباسی داشته باشم که فقط سرما را با آن تحمل کنم و اتاقی کوچک باشد تا بتوانم در آن جا خستگی ام را برطرف کنم. مادرم مرهمی بر نگاه ها،حرف ها، کنایه ها و بی محبتی ها بود . که متاسفانه در سال 1348 با مرگ خود مرا تنها گذاشت. او تنها دلخوشی روزها وشب هایم بود . اگر زنده بود دیدن موفقیت های ...
هنگام نماز مغرب و عشاء بود که تلویزیون خبر شهادت حسین را داد
را باز کرده بود که یک نفر را بغل کند و ببوسد که من در همین لحظه از خواب بیدار شدم. من جنازه اش را که دیدم، چهار انگشت دست نداشت و این طورکه همرزمانش گفتند: حسین در اثر اصابت خمپاره به شهادت رسید و فرمانده اش آقای تفکری بود که او هم شهید شد. حاج محمد رضا پسر عموی شهید : من و حسین از کودکی با هم بزرگ شده بودیم. او دوران کودکی و درس را در مدرسه رونقی فهرج بود و بعد ...
دوست نداشتم برگه تخصص دکتریم در باب فرهنگ ایران را از دست فرنگیان ارزان خری کنم
یک قدمی مرگ رفتم. تقدیر می خواست جمع و جور شوم. طوری شده بودم که دکتر ثروتیان که معلم ادبیات ما بود از من قطع امید کرده بود و کنایه پشت کنایه. ضربه این حرف و حدیث ها بر سماجت روحی ام می افزود و خاطرم را کوفته و زخمی می کرد. نمی خواستم به انحطاط بروم. در بحرانی از کسالت به شور و هیجان افتادم. همان سال با تیم بسکتبال در مسابقات استانی شرکت کردم. دیپلم را گرفتم و در کنکور دانشگاه تبریز که تشریحی بود ...
کیانوش جهانپور: دلم برای روابط عمومی بودن و هم زمان سخنگو نبودن تنگ شده بود
، همان طور که نگاهش به برگه های روی میزش است، جواب سلام مان را می دهد. نگاه هر تازه واردی که وارد اتاق مستطیل شکلش می شود، می افتد به نقشه بزرگ ایرانی که گوشه سمت راست اتاق جاخوش کرده است. کمی آن طرف تر هم قفسه ای چوبی به چشم می آید که با چند تابلو با نام ائمه تزئین شده. اینجا اتاق کیانوش جهانپور است؛ کسی که تا یک ماه پیش به عنوان سخنگوی ستاد ملی مبارزه با کرونا، هر روز، در قاب تلویزیون ظاهر می شد و ...
دعای سید الشهدا در روز عرفه + متن، ترجمه و دانلود
حال برهنگی، پوشاند مرا و در حال گرسنگی سیرم کرد و در حال تشنگی سیرابم نمود و در حال خواری، عزّتم بخشید و در حال نادانی، معرفتم بخشید و در حال تنهایی افزونم نمود و در حال غربت، بازم گرداند و در حال نداری، دارایم کرد و در یاری خواهی، یاری ام فرمود و در ثروتمندی محرومم نکرد و از درخواست همه این ها باز ایستادم، پس او شروع به عنایت بر من نمود، حمد و سپاس توراست، ای که لغزشم را نادیده گرفت و اندوهم را ...
شهید فضل الله اباذری
زاری نکنید. من راهی را می روم که علاقه شدید به آن دارم و باید بروم که خداوند گناهان مرا بخشیده باشد که می روم و اگر لیاقت اینچنین راهی را داشته باشم می روم. و ای بازماندگان من، ما پیروزیم و پیروز خواهیم بود. پدر، مادر، برادر، خواهر تا آنجا که می توانید بکوشید برای اسلام و هدفتان الله باشد هر کاری می کنید برای خدا باشد تا در تمام کارهایتان پیروز و سربلند باشید و در دعا و ...
اس ام اس های جدید عشق و علاقه
...> دورا دور عاشقت شدم دورا دور نگرانت بودم دورا دور عشق ورزیدم و حال عاشق شدن و عشق ورزیدنت به دیگری را دورا دور می بینم و از همین دورا دور می میرم نماز عشق مرا آبرو از آن باشد که قبله می کنم آغوش مهربان تو را تو بخاطر عشق تن دادی او ب خاطر تن عشق هردو ب خواسته تان رسیدین حال تو ماندی و تنی بدون عشق این است شروع هرزگی ...
پای حرف های این خانواده مدافع حرم
افتاده و پرسیدم ابوالفضل شهید شده؟ گفتند بله. یکی گفت ماشین روی مین رفته گفتم پس پیکر هم ندارد که گفتند قبل از انفجار از ماشین خارج شده بود و پیکرش را دیده بودند که سالم است و خیالم کمی راحت شد. فارس: از خاطرات و دغدغه هایش تعریف کنید. مادر شهید: همیشه روز مادر به دیدنم می آمد، دست و پای مرا می بوسید، می گفت مادر حلال و دعایم کن. سال 97 باهم رفتیم سوریه زیارت کردیم ...
اس ام اس تبریک تولد متولدین مرداد (2)
تولد من است ؛ من تمام طول سال بیدار مانده ام که مبادا روز تولد تو تمام شود ؛ و من در خواب بمانم و نتوانم به تو بگویم ؛ تولدمان مبارک ! _________________________________ اس ام اس تبریک تولد روز میلاد توست و من همان گونه در آرزوی لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم در چشمانت خیره شوم تو را در آغوشم بفشارم و با عشق بگویم ...
با شهدای جهاد دانشگاهی/ شهید محمدتقی حقی
تا به یاری و عزت خداوند قادر متعال با لشکر عاشقان شهادت به مقصد شهادت برسم و اینک که خودم را از همه چی بریده و آزاد و به تو دلبسته و مشتاق می بینم وظیفه دارم کلامی چند با خانواده مهربان و بزرگوارم بر زبان جاری کنم و در میان گذارم پس چون سخن به اینجا رسید اینگونه آغاز می کنم: سلام علیکم، ای پدر و مادر بزرگوارم، سلام ای مربیان دلسوزم و سلام ای معلمان با وفایم، آفرین برشما که حق بندگی ادا ...
به همان اندازه تلخ
بدون دیدار آخر، به خاک میزبان سپردم. امروز موقع کار، صورت نداشته پدرم یادم آمد و حسرتی که سال ها بر دلم ماند برای دوباره دیدنش. شاید آن دنیا! پدری میانسال را با سلام و صلوات غسل دادیم و برایش دعا کردیم. به جای همه بدرقه چی های صوری، برایش دعا کردیم و آرزوی مغفرت. نه خبری از آب زمزم بود و نه خاک تربتی که بخواهند روی بدنش بگذارند. غریب بود و تنها. مثل آدمی که تازه به دنیا آمده و هیچ کسِ این ...
سیر تا پیاز زندگی نامه رویا میرعلمی بازیگر سینما + تصاویر
... سال ها پیش هم اجرای پیانویی از کارن همایونفر دیده بودم که هنوز بعد از سالها مجذوب هنرنمایی اش هستم و همین باعث شد اسم پسرم را کارن بگذارم. خصوصیات اخلاقی او میگوید: اطرافیان لطف دارند و مرا مهربان می دانند ، من در زندگی فقط سعی می کنم خود را برتر از دیگران ندانم و این را وظیفه خود می دانم. آشپزی تا به امروز محال بوده کسی دستپختم را تجربه کند و ...
اندرزی از شکافنده دانش، حضرت باقر(ع)
(ع) این مرجع شیعی در ادامه به دوران زندگی حضرت باقر (ع) اشاره و آن را به سه بخش تقسیم نموده است و چنین آورده است: دوران زندگی امام باقر (ع) به سه بخش تقسیم می شود که بخش نخست زندگی آن حضرت سه سال و 6 ماه و ده روز با دوران جدش امام حسین (ع) مقارن است و در واقعه کربلا حضور داشته است. وی در ادامه آورده است: بخش دوم زندگی امام باقر (ع) 34 سال و 15 روز مقارن با دوران امام سجاد (ع ...
میراث ماندگار جلال در میقات
به شمار می رود. ناصرخسرو در این سفرنامه، از شغل خود و علت کناره گیری از آن و خواب بیدارکننده اش آغاز می کند و راهی را که رفته، شهر هایی را که دیده و حوادثی را که شنیده است، یکایک توضیح داده و با شرح بازگشت از سفر به بلخ در سال 444ق گزارش خود را پایان می دهد. او در این سفرنامه می نویسد: پس به مرو رفتم و از آن شغل که به عهده من بود، معاف خواستم و گفتم که مرا عزم سفر قبله است. پس حسابی که ...
عرض ارادت شاعران به امام باقر(ع)|او امتداد غُصّه فردای کربلاست/ هم ناله سه ساله صحرای کربلاست
... میان سلسله مردانه در مسیر خطر گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را چقدر گریه نکردید با سه ساله، چقدر به روی خویش نیاورده اید آبله را دلیل قافله می برد پا به پای خودش نگاه تشنۀ آن کاروان یک دِله را هنوز یک به یک، آری به یاد می آری تمام زخم زبان های شهر هلهله را مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر بیاورم کلماتی شبیه حرمله را ...
وقتی خلافکار سابقه دار، بادیگارد شرکت کننده عصر جدید می شود!/ امام رضا(ع) به یک کمدین نظر کرده، این را ...
؟ چه برنامه ای برای آینده دارید؟ - راستش را بخواهید، حال و هوای عجیب آن اجرا هنوز مرا رها نکرده. یک نمونه اش را برایتان بگویم؛ قرار است فستیوال نمایش های خیابانی تا قبل از محرم در مشهد برگزار شود. من هم قرار بود به عنوان یک سیاه باز در آن شرکت کنم. اما هنوز در تردید و دودلی هستم که صورت سیاه بکنم و بروم در این فستیوال سیاه بازی بکنم یا نه؟ یعنی اینقدر این حالی که این روزها دارم، قشنگ ...
ای پنجمین امام که معصوم هفتمی // از ما تو را ز دور سلامٌ علیکمی
لب است گودال بوسه گاه خصوصی زینب است قاسم نعمتی #امام_باقر_علیه_السلام ستم روزگار یادش هست غم لیل و نهار یادش هست دیده ی اشکبار یادش هست آنهمه قلب زار یادش هست روضه بی شمار یادش هست نیمه جان بین بستر افتاده باز تب کرده مضطر افتاده به لبش ذکر مادر افتاده یاد یک جای دیگر افتاده چادر پرغبار ...