سایر منابع:
سایر خبرها
بعد از تجاوز گروهی، معتاد شدم اما 5 سال است ترک کرده ام
های شوهرم و موادی که می کشیدم نمی دانم چطور بچه سقط نشد اما بچه دوم را که به دنیا آوردم او هم موادی بود. 30 کیلو وزنم بود. اصلاً نمی توانستم بچه را در دست بگیرم. در این سال ها بازداشت نشدی؟ چندین بار بازداشت شدم، یک بار که اصلاً خودم رفتم و گفتم من معتاد هستم. چون ریختند در خانه ای که ما بودیم و دوستانم را بردند من هم رفتم گفتم من معتادم مواد دارم، من را هم بگیرید. بعد من را ...
برج ایفل زن زیبایم را از من گرفت ! / زهرا طلاق گرفت و من بازنده واقعی ام !
به گزارش رکنا، حسادت همه وجودم را گرفته بود، از فرودگاه تا خانه دایی ام همه می خندیدند و شادی می کردند اما من با چهره ای عبوس انگار از همه طلبکارم. روی صندلی جلوی ماشین پدرم نشسته و به جلو چشم دوخته بودم. میهمانی بزرگی بود، محمدرضا عمدی کلمات فارسی و فرانسوی را قاطی پاتی به زبان می آورد و زن دایی نسرین قند توی دلش آب می شد. ثانیه شماری می کردم میهمانی تمام شود. وقت ...
روایتی از دست رد شهید نخبه صنعت دفاعی به سینه خارجی ها
، متوجه شدم بیشتر بچه ها یا معلم خصوصی یا پدر و مادر تحصیل کرده داشتند، اما من یک کارگر بودم، احسان در آزمون تیزهوشان شرکت کرد و قبول شد، در دوران راهنمایی و دبیرستان جزو بچه های خیلی فعال مدرسه بود، سال 90 کنکور شرکت کرد و با رتبه 1800 قبول شد، اما خیلی بی تابی کرد و گفت: درس می خوانم تا سال دیگه با رتبه بهتر قبول شوم، سال بعد با رتبه 101 دانشگاه صنعتی شریف مهندسی مکانیک قبول شد. احسان در ...
فساد اخلاقی زن جوان با مرگ شوهرش!
شبانه لحظه ای راحتم نمی گذاشت. بازداشت در خانه تیمی 4 سال گذشت و در این مدت به یک فروشنده حرفه ای تبدیل شده بودم در خانه تیمی تن فروشی هم می کردم. دیگر کمتر به پسرم فکر می کردم و در کل همه هوش و حواسم درگیر فروش قرص و شیشه شده بود تا اینکه چند روز پیش پدرم به همراه پلیس در یکی از خانه های تیمی دستگیرم کردند وبه بازداشتگاه منتقل شدم. اکنون که به روزهای گذشته فکر می ...
شغل متفاوت یک روحانی سوژه فضای مجازی شد
تصویر یک روحانی مسافرکش که در خط تهران-قم مسافرکشی می کرد بعد از حدود ده سال در فضای مجازی دوباره وایرال شد. به گزارش وقت صبح به نقل از فرارو؛ ابتدا کاربری به نام مختار میرهاشم نوشت: امروز رفته بودم طرف ترمینال جنوب، باورتون نمیشه چی دیدم. حجت الاسلام یثربی امام جماعت مسجد نازی آباد داشت مسافرکشی می کرد. خیلی ناراحت بود و می گفت حقوق حوزه کفاف زندگی رو نمیده و روحانیون برای ...
سفر بانوی جهانگرد ایرانی در مسیر صلح
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) ، پوپه مهدوی نادر در نشست شنبه های سفرنامه که 10 تیرماه برگزار شد، گفت: 33 سال است که مددکار هستم و 20 سال پیش دور دنیا را با دوچرخه سفر کردم. از کودکی دو آرزو داشتم، یکی اینکه جهانگرد شوم و دیگر آنکه یک خانه دو طبقه داشته باشم تا در طبقه بالای آن خودم زندگی کنم و طبقه پایین آن را به پرورشگاه تبدیل کنم. 26 سال پیش تنهایی به توچال می رفتم و دو شب در قله می ...
نیوشا ضیغمی برای همیشه بازیگری را ترک کرد | شغل جدید نیوشا ضیغمی همه رو شوکه کرد
ین جهت این موضوع را به زمان دیگری موکول کردیم هرچند که مدتی قبل شایعه شده بود که من در انتظار بچه دار شدن هستم و به زودی صاحب فرزند دختری می شوم. شنیدن این شایعات بی اساس در نوع خودش واقعاً ناراحت کننده است. شروع کارهای تجاری نیوشا ضیغمی وقتی 17 ساله بود با فروش پرایدی که پدر برایش خریده بود و گرفتن وام برای خود خانه خرید و در دوران دانشجویی آشنایی اش با خانوم دکتری باعث مشا ...
نائب قهرمان کشتی آلیش آسیا: باز هم مدالم را به خانواده شهید می دهم
فراغتی که داشتم کتاب یادگاران را مطالعه کردم و موضوع زندگی این شهید برایم بسیار جالب بود. وجه اشتراک هایی بین خودم و ایشان دیدم مثل صبر، ارادت خاصی که ایشان به امام حسین(ع) داشتند، موفقیتی که با امکاناتی کم به دست آورده بودند و سختی هایی که در زندگی کشیده بودند. وقتی بیشتر از قبل با این شهید آشنا شدم حس عجیب و خاصی نسبت به ایشان پیدا کردم و تصمیم گرفتم اگر توانستم مدال طلا ببرم آن را به شهید ...
به خاطر هواداران استقلال قراردادم را فسخ کردم/ فرهاد مجیدی از امارات به من زنگ زد
انتقال من به بخش پس از عمل جراحی نگذشته بود که تماس گرفتند و جویای شرایط عمل شدند و همان جا با صحبت های روحیه بخشی که انجام دادند، تصمیم خودم را گرفتم که دینم را به ایشان و استقلال ادا کنم. خدا را شکر در بازگشت از مصدومیت هم توانستم بازی های خوبی در تیم داشته باشم و به اعتماد ایشان پاسخ دهم. ولی با حضور ساپینتو به مرور ورق برای تو برگشت. از این دوره بگو. ببینید نکته ای که خیلی مهم است ...
با حسین طیبی از دبیرستان کاشانی تا قهرمانی در اروپا | از فوتسال متنفر بودم! + ویدیو
از فوتسال متنفر بودم، ولی خیلی اتفاقی مسیرم به سمت این رشته چرخید. تیم منتخب مدارس با تیم امید علم و ادب مسابقه داشت و بچه ها به من گفتند برای کمک به تیم شان بروم و کنارشان باشم، من هم قبول کردم و به سالن کارگران رفتیم. درآن زمان سرمربی تیم علم و ادب حسین شمس بود که هم زمان هدایت این تیم و تیم ملی را برعهده داشت. نمی دانم چه اتفاقی افتاده بود که ایشان قبل از شروع تمرینات تیم بزرگسالان به سالن ...
زنش همیشه در سفر خارج بود / ارتباط با رئیسم پنهانی نبود او عقد موقت کرد
کردم 25 ساله بودم و یک پسر 2 ساله داشتم. مجبور بودم کار کنم. 10 سال کار کردم و پارسال مجبور شدم استعفا بدهم. چون مدیر شرکت گفت دیگر نمی تواند حاشیه هایی را که درست شده تحمل کند. همسر یکی از مدیران شرکت یک روز آمد و گفت که من با شوهرش رابطه دارم. من زن صیغه ای او بودم. چون خانم همیشه خارج از کشور بود، مدیر شرکت هم به من پیشنهاد ازدواج داد. من سال ها تنها زندگی کرده ...
بغض مهماندوست ترکید/ دلایل جدایی مربی ایرانی از تکواندوی آذربایجان
رضا مهماندوست در گفت وگو با میزان، درباره قطع همکاری با فدراسیون تکواندو جمهوری آذربایجان اظهار داشت: من بیش از 5-6 سال است با این فدراسیون مشکل و درگیری دارم. نه به ما می رسند و نه حرف گوش می کنند و توقع معجزه هم دارند؛ دیگر نمی توانستم با این طرز تفکر کنار بیایم. وی افزود: فعلا قطع همکاری کردم و دنبال کار های شخصی خودم در آذربایجان و ایران هستم. هیچ مذاکره ای هم با هیچ تیمی نداشتم و ...
نفیسه بادامچی پزشک یا شکنجه گر ؟
...: بعد از فرار تعدادی از اعضای پیشین شورای رهبری مجاهدین از قرارگاه اشرف متوجه شدم که این زن در مثله کردن بسیاری از زنان مجاهد به بهانه های مختلف دست داشته و در بیرون آوردن رحم و تخمدان این زنان “به دستور مریم قجرعضدانلو” نقش کلیدی ایفا می کرده است. این رخداد مرا به یاد خاطره ای از این خانم انداخت وقتی که در سال 1378 به دلیل بیماری دیسک کمر که ناشی از کار های سخت اجباری آن زمان بود، در بیمارستان طباطبایی مجاهدین “واقع در بغداد” بستری شده بودم: این خانم دکتر مسئولیت یک بخش از همان بیمارستان را برعهده داشت...بلافاصله بعد از اینکه عمل دیسک من در بیمارستان خصوصی بغداد پایان یافت، دوباره به بیمارستان طباطبایی منتقل شدم که در آنجا به مدت یکماه تحت مراقب باشم... نفیسه بادامچی که احتمالاً از همان ایام مثله کردن زنان را استارت زده بود دیگر آن مهربانی سابق را نداشت، زنی خشن و بی رحم شده بود که اولین ضربه را بعد از عمل به من وارد آورد، به این ترتیب که دستور داد از شب دوم حضورم در بیمارست ...
مستبصری که زندگی در ایران را برتمام دنیا ترجیح می دهد / شناخت انقلاب اسلامی پله اول آشنایی من با دین ...
شدم که به آداب مسیحیت پایبند بودند. همیشه سؤالاتی درباره دین مسیحیت داشتم، اما چون خانواده و نزدیکانم بر این دین بودند، طبیعی است که من ابتدا مسیحی باشم. تا اینکه برای تحصیل در دانشگاه به شهر دیگری رفتم. در آن زمان به طور منظم به کلیسا می رفتم و در عین حال با گروه های مختلف مسلمانان ارتباط پیدا کردم. گهگاهی درباره اسلام هم تحقیقاتی انجام می دادم. البته با توجه به فعالیت های سیاسی که داشتم ...
قتل مرد برج ساز به دست همسر خیانتکارش و فاسق او | شوهرم نه بچه می خواست و نه طلاق می داد | آنقدر دلباخته ...
به گزارش همشهری آنلاین، رسیدگی به این پرونده تکان دهنده از وقتی کلید خورد که 4 سال قبل نیمه شب زن جوانی به نام مرضیه 38ساله هراسان با اورژانس تماس گرفت و مدعی شد که حال همسرش وخیم است و او نفس نمی کشد؛ طولی نکشید که تیم نجات راهی خانه زن جوان شدند و با پیکر بی جان سهراب روبه رو شدند. مرضیه درحالی که رنگ بر رخ نداشت و صدایش می لرزید به تیم امدادگر گفت: با سروصدای عجیب سهراب از خواب بلند ...
محقق داماد: موافق اسلامی شدن علوم انسانی نیستم / هم لباسهای من در حکومت اشتباهات زیادی را مرتکب شده اند
. البته برادرم دیگر درس های کلاسی را ادامه نداد، ولی من ادامه دادم و در ظرف سه سال، دیپلم گرفتم. بعد از دیپلم هم به تشویق دکتر بهشتی در کنکور شرکت کردم. آن زمان کنکور سراسری نبود و هر دانشگاه، کنکور خاص خودش را داشت؛ دانشگاه تهران، دانشگاه شیراز و دانشگاه اصفهان. در کنکور همه دانشگاه ها شرکت کردم و همه دانشگاه ها قبول شدم و در نهایت به دانشگاه تهران آمدم. درس هایم را طوری تنظیم می کردم که ...
در دنیای نوجوانان مدرسه شخصیت مستقلی دارد
است وقتی آن را دیدم واقعا تعجب کردم و ایستادم و چنددقیقه ای به آن نگاه کردم. بعدها وقتی طرح رمان را نوشتم، با تردید این اسم را اول به بچه های خودم گفتم و با استقبال و هیجان آنها مواجه شدم. فهمیدم این اسم همان است که باید باشد. درباره موضع گیری مربیان و والدین راستش اولین بار در نمایشگاه کتاب بود که با آن مواجه شدم. بیشتر والدین و مربیان می پرسیدند که حتما در آخر، شخصیت داستان متنبه می شود و ...
28 سال جنایت فقط برای 50 دلار!
بعد از 28 سال دیدار کردم. من در کنار خانواده بودم که در را زدند و گفتند باید بیایی بیرون و حق نداری حتی شب در کنار آنها بمانی و من سر همین قضیه با مسؤولان سازمان درگیر شدم، چرا که این کار را توهین به خودم و خانواده ام می دانستم. در یکی از دیدارها دیدم خانواده با یک گونی آجیل و کلی تقویم و زعفران آمدند و من گفتم اینها را برای چی آوردید، گفتند مگر تو نخواسته بودی، بعد متوجه شدم ...
عکس/ جواد جوادی بچه مهندس چه قدر سریع بزرگ شد!
فضای گریه و غم و غصه بودم. گفت: نقش آفرینی در آثار طنز را دوست دارم و دیگر اینکه دوست دارم نقش پسر شرور را بازی کنم. مانی رحمانی در گفت و گو با خبرنگار 8دی در جریان نمایش سریال بچه مهندس 2 ، اظهار کرد: بنده 15سال سن دارم و از چهار سالگی وارد عرصه بازیگری با کار هنروری شدم. و در گام اول نقش آفرینی در سریال زن بابا را تجربه کردم. و با گرفتن این نقش و ادامه بازی در نقش ...
برای فرار از شوهرم به رابطه کثیف با پسر جوان تن دادم که ناگهان ...
اورژانس اجتماعی بهزیستی تماس گرفتم و 3 فرزند 6، 11 و 15 ساله ام را به آن ها تحویل دادم چرا که خودم جایی برای اقامت نداشتم و نمی توانستم آن ها را همراه خودم ببرم. از سوی دیگر هم نمی خواستم فرزندانم را به پدر معتادشان بسپارم که بلایی به سرشان بیاورد! اما کودک یک ساله ام را با وجود همه تلخی هایش به دست پدرش سپردم چرا که او خردسال بود و باید حداقل در کنار پدرش زندگی می کرد. بعد از این ماجرا لوازم شخصی ...
ماندنم در استقلال دست خودم نیست
فوتبالیست تحصیل کرده قطعاً موفق تر خواهد شد. من خودم خیلی خوشحالم که هم توانستم فوتبال بازی کنم، هم در تیم ملی سرباز کشورم باشم و هم اینکه درسم را ادامه دادم. در کنار این دو مسئله یک نکته بسیار مهم دیگر را هم به شما بگویم. بچه ها، قدر خودتان و پدر و مادرتان را بدانید. پدر و مادر جواهراتی هستند که نظیر آنها پیدا نمی شود. من خودم بچه بوشهر هستم و با شرایط فوتبال در اینجا و وضعیت و امکانات آن کاملاً آشنایی ...
پرونده نامادری در نوبت رسیدگی قرار گرفت
کردیم که فوت شد. گزارش پزشکی قانونی نشان داد که طفل به دلیل خونریزی مغزی ناشی از اصابت جسم خارجی به کام مرگ رفته است. بعد از آن بود که زن میانسال به اتهام قتل بازداشت شد. او در شرح بیشتر ما جرا گفت: من چند سال قبل در حالی که دو بچه 9 و 10 ساله داشتم، از شوهرم طلاق گرفتم. بعد از آن بود که با محمد که پنج سال از من کوچکتر بود، آشنا شدم. او هم از همسرش جدا شده بود و پسربچه ای چهار ساله داشت ...
در رسانه| معتاد بهبود یافته زنجانی که کارآفرین شد
به کمپ رفته، گفت و گو کرده است. ایرنا: چطور در دام اعتیاد گرفتار شدید؟ رستمی: زمانی که 28 سال داشتم به سمت اعتیاد گرایش پیدا کردم، در آن زمان کار می کردم، اما به خاطر کنجکاوی دوست داشتم مواد مصرف کنم، اول به صورت تفننی آغاز کردم اما به تدریج در آن غرق شدم، از طرفی وجود دوستان ناباب نیز از عوامل اصلی و مهم رفتن من به سمت مواد بود. ایرنا: نقش خانواده در گرایش شما به ...
فرهاد دختر دبیرستانی را به خلوتگاه شیطانی اش برد / سارا نمی دانست زنش خانه نیست
، خواهر و برادرم برعهده مادرم بود. به خودم قول داده بودم آنقدر خوب درس بخوانم تا بتوانم پزشک شوم و زحمات پدرو مادرم را جبران کنم. هر سال که کارنامه می گرفتم شاگرد اول بودم و لبخند مادرم بزرگ ترین هدیه برای من بود. شیطان در راه مدرسه سارا حالا 17ساله شده است. یک روز مرد جوانی که در مکانیکی نزدیک مدرسه بود مقابلش سبز می شود. فرهاد 32 ساله بود و آنقدر به سارا اصرار کرد ...
انگار آمده بود شهادتین را بخواند و برود
نوجوانی را دیدم که روی زمین افتاده بود. از آمبولانس پیاده شدم و خودم را به او رساندم. حمید هم دنبالم دوید. شاهرگ گردن پسر ترکش خورده بود و با خون با فشار از گردنش بیرون می زد. دستم را روی گلوی پسرک گذاشتم. نمی توانستم دستم را از روی گردنش بردارم. باید به حمید کمک می کردم مجروح را روی برانکارد بگذاریم. در همان لحظه، خواهر امدادگری از راه رسید و یک طرف برانکارد را گرفت. با کمک هم مجروح را به ...
ردپای خیانت زنانه در جنایت هولناک | کشف فیلم رابطه سیاه همسر با دوست صمیمی در موبایل مقتول | مردی زن ...
به گزارش همشهری آنلاین، عصر دوازدهم مرداد سال 1401 مردی به پلیس آگاهی تهران رفت و از ناپدید شدن دختر 39 ساله اش به نام مبینا و داماد سابقش به نام نادر خبر داد. وی گفت: دخترم و دامادم سال ها قبل با هم ازدواج کردند و صاحب 2 دختر هستند. آنها مدتی پیش به خاطر اختلاف های شدید از هم جدا شدند. اما به خاطر دو دخترشان با هم در رفت و آمد بودند. دیروز دخترم همراه دامادم برای تفریح از خانه بیرون ...
مرد شیطان صفت به 12 زن خانه دار تجاوز کرد
مرد شیطان صفت که زنان را مورد آزار قرار می داد به مرگ محکوم شد. بدین ترتیب با توجه به حساسیت موضوع تیمی از مأموران اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تبریز برای دستگیری متهم وارد عمل شدند و زن جوان نیز برای بررسی های بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و نمونه برداری ها و آزمایش های متعددی صورت گرفت و تجاوز وحشیانه مرد شیطان صفت تأیید شد. تجسس های پلیسی ادامه داشت و این در حالی بود که کارآگاهان در برابر پرونده های دیگری قرار گرفتند که نشان از سریالی بودن این اقدام حیوانی داشت. کارآگاهان یکی پس از دیگری طعمه های این مرد شیطانی را مورد تحقیق قرار دادند و با سرنخ های به دست آمده و بررسی دوربین های مداربسته و اقدامات اطلاعاتی موفق به شناسایی متهم شدند و در یک عملیات غافلگیرانه متهم دستگیر شد. 12 زن که طعمه این مرد قرار گرفته بودند شکایت های خود را مطرح کردند و پرونده با اتهامات تجاوز به عنف، سرقت، رعب و وحشت، ایجاد اختلال در نظم عمومی و تشویش اذهان عمومی، جریحه دار کردن عفت عمومی، ورود غیرمجاز به خانه و تجاوز، به دادگاه کیفری یک آذربایجان شرقی ارجاع و روز 29 آذر سال 1395 نخستین جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. متهم در اظهارات خود ادعا کرد که شاه کلید داشتم و با بازکردن درها وارد خانه ها می شدم و در برخی مواقع نیز از دیوار بالا می رفتم و وقتی می دیدم زن ها در خانه تنها هستند وارد حیاط و خانه می شدم. وی افزود: من فقط به 4 خانه رفتم و آن هم برای سرقت بود و هیچ تعرض و تجاوزی صورت نگرفته است. در ا ...
بانوی توانمندی که سختی های زندگی را به فرصت تبدیل کرد
مرادی متولد شهرستان قروه و ساکن سنندج هستم و دارای یک فرزند پسر که از سال 1386 و پس از جدایی از همسرم که بدلیل یک سری مشکلات اتفاق افتاد، با هم زندگی می کنیم و به تنهایی مسئولیت زندگی را بر عهده داشته ام. بعد جدایی از همسرتان از چه راهی مخارج زندگی را تامین می کردید؟ مرادی: از همان سال های جدایی و برای اینکه سربار کسی نباشم مجبور شدم یک صندوق قرعه کشی ماهانه محلی راه اندازی کنم و ...
زیبایی های گمشده مادری در 17 سالگی / ماجرای واقعی یک زن سمنانی
ست داشتم دخترکان شاد اطرافش باشم تا عروس لرزان پر از دلهره. از همان روزهای نخست زندگی مشخص بود، علی خواسته یا ناخواسته تلاش می کند مرا طوری تربیت کند که می خواهد و اصلاً شخصیت من وآنچه را هستم نمی پسندد. هر روز که می گذشت، مطمئن تر می شدم که این ازدواج غلط است و روز به روز غلط تر هم می شود. تا به خودم آمدم، فهمیدم باردارم. بچه ای در انتظار بچه ای دیگر. اصلاً مادر ب ...