سایر منابع:
سایر خبرها
شهادت به جرم بسیجی بودن
باش . حسابی اهل شوخی و خنده بود، با همه خستگی هایی که داشت و از سر کار به خانه می آمد بازی کردن با بچه ها برایش در اولویت بود، عاشق ایران بود و چند سالی می شد که وارد بسیج شده بود و خدمت می کرد. مرزبان بود و یک هفته در میان به مرز می رفت برای مراقبت و نگهبانی، خیلی حرف از شهادت می زد، خیلی شهادت را دوست داشت، روز جمعه بود. همسر و بچه هایش را خانه پدر همسرش گذاشت و گفت: به نماز جمعه می روم ...
گزارش میدانی خبرنگار قدس از آنچه این روزها در جنوب لبنان می گذرد/ زندگی باعزت زیر بیرق مقاومت
کار و کاسبی خود بود. همه چیزِ ما فدای سیدحسن نصرالله سراغ چند تن از مردم شهر رفتم و پای صحبت آنها نشستم. اولی جوانی است که در یک میوه فروشی با خیال راحت لم داده و با دوستانش در حال بگو و مگوست. با زبان عربی دست و پا شکسته می پرسم؛ انت لا خوفُ مِن اسرائیل؟ (ترسی از اسرائیل نداری). با صدای رسا پاسخ می شنوم؛ لا خُوف مِن اسرائیل، (هیچ ترسی از اسرائیل ندارم). جمله ای که البته ...
با این راهکار ها فرزندتان نمازخوان می شود
.... این خیلی اثرگذار است و بچه عاشق این خدا می شود. راهکار های الهی منش به قسمت های جالبی می رسد. می بینید آمدیم بچه را درست کنیم، فهمیدیم اول باید خودمان را اصلاح کنیم. ماجرای تربیت همین است. وقتی رابطه من با خدا خوب نیست خودم با نماز حالم خوب نشود. خودم محبت خدا را درک نکنم. شکرگزار نباشم. چه توقعی از بچه ام دارم؟ که نماز اول وقت بخواند که اگر وقتی بزرگ شد، دوستانش مسخره اش کردند که ...
یک روز برای رفتن به زاهدان گریه می کردم؛ یک روز برای برگشتن!
زاهدان بیرون نمی رفت و بی آنکه بخواهد، خودش را حبس کرده بود تا اینکه دست به زانو گرفت و اراده کرد در شرایط جدید کاری کند؛ پس راهی را کنار جمعی از زنان زاهدان آغاز کرد که وقتی به پایان رسید و دوباره تقدیر او را راهی پایتخت کرد، شب ها تا صبح برای برگشتن از زاهدان به تهران گریه می کرد. نمی توانستم رفتن به زاهدان را بپذیرم! اخ الصنایع از ماجرای رفتنش به سیستان و بلوچستان و ...
نظام و رهبری، خط قرمز ناصر بود
هنگام رانندگی ناصر را شناسایی و به سمتش شلیک کردند، ناصر از دستشان فرار کرد و به سمت خانه ای رفت که در آن مراسم ترحیم بود، اما تروریست های داعشی دست از سرش برنداشتند و از پشت سر به او شلیک کردند آن هم با 11 تیر، بعد از این حادثه، مردم او را به بیمارستان رساندند، اما تیرها کار خودش را کرده بود، 10 دقیقه ای می شد که وارد اتاق عمل شده بود که به شهادت رسید. کد خبر 701881 ...
من همین جا می میرم... برای گلپا که جاودانه ماند تا ابد/ تنگ غروب آن روز وقتی که می رفتی، ما گریه می ...
کماکان خودنمایی می کند، به بیننده می فهماند که صاحب این منزل نگاهی متفاوت به جهان پیرامون خود دارد. او ثروت را در پول نمی بیند و وفاداری از در و دیوار خانه اش هم مشخص است. علی اکبر گلپایگانی از روزی که این منزل را خرید تا زمان مرگش، حتی یک دیوار را جابه جا نکرد. او در زندگی شخصی نیز تا همین حد به خانواده، مردم، فرهنگ و دوستانش وفادار بود و چنین کسی معلوم است که به هنر و خاک کشورش چه عشقی دارد. ...
تحول در ادبیات با انقلاب
.... خانواده اش به تهران مهاجرت می کنند، خود او نیز چند بار به تهران آمده اما دلتنگ جبهه می شود و به جبهه بازمی گردد. در خاتمه داستان هم دوست ناصر، صالح موسوی زنگ می زند و خبر آزادی خرمشهر و شهادت ناصر را می دهد. آزادی خرمشهر و شهادت ناصر، برگشتن خانواده به سمت خرمشهر، اینها همه مواردی است که در پایان داستان با هم ارتباط دارند. در جامعه ی داستان نخل های بی سر جنگ و خون و آتش و مقاومت و ...
بزرگداشت شهید روح الله عجمیان در جمع خوبان + نماهنگ
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، روز های اغتشاش در تهران و شهر های دیگر به بهانه مرگ یک دختر در پاییز سال 1401 ایام تلخی را در کشور رقم زد. در جریان اغتشاشات و درگیری ها تعدادی از حافظان امنیت به شهادت رسیدند. سید روح الله عجمیان یکی از بسیجیانی بود که 12 آبان سال قبل به دست نااهلان گرفتار شد و به شهادت رسید. روح الله که به کارگری مشغول بود ساعت 10 صبح عازم محل کار شد که در ...
آن قدر دنبال هادی رفت که از داوود چیزی باقی نماند!
...... تمام این ها را گفتم که به نکته ای برسم؛ عملیات مرصاد در ایام مسلمیه بود. روضه حضرت مسلم در همین ایام مسلمیه دست آقا غلام و باقی بچه ها را گرفت تا به گردان حضرت مسلم برویم. حضور ما در گردان مسلم چه چیزی کم داشت؟ امضای خود حضرت مسلم را که به نظر من، خود آقا، شهادت را برای غلام رجبی امضا کرد. هر زمان به یاد شهید غلام رجبی می افتم، جملاتی از او در ذهنم نقش می بندد. او همیشه به من می گفت هر وقت ...
آخرین نگاه
توفیق الهی را به جا آورد نه اینکه وقتی را که می شود با خواندن کلام خدا و عبادت در مسجدالنبی و زیارت خانه خدا گذراند را صرف رفتن به بازار و خرید کرد. بعد از آمدن از خانه خدا، یکی دو روز ماند و دوباره عازم جبهه شد. سفر به لبنان علی اکبر هم رفت جبهه و از آنجا به همراه تعدادی از دوستانش برای حمایت از مردم لبنان عازم آن سرزمین شدند. سه ماه بعد به ایران برگشت. چند روزی پیش ما بود و دوباره ...
هیئت خانه به دوشی که حالا 4 شعبه در تهران و قم دارد
تهران و دانش آموخته دانشگاه علم وصنعت در رشته مهندسی ماشین های ریلی است که بعد از فارغ التحصیلی به سمت حوزه های علمیه قم رفت تا پا در عرصه ی تربیت و آموزش دین و شریعت بگذارد. او پدر 4 فرزند قد و نیم قد است اما با این حال همچنان شبانه روزی سکان هدایت هیأت زوارالزهرا(س) را در دست دارد. حجت الاسلام کریمی، مسوول هیأت زوار الزهرا(س) او درباره روزهای سال 1391 که با دوستانش در نمازخانه ...
پیرمرد چشم ما بود، اما شما دلش را بدجور شکستید
عرصه موسیقی گرفتند. اگر اجازه می دادند موسیقی راه خودش را برود و آن ها هم می آمدند و آن موسیقی که دنبالش بودند ارائه می کردند، الان این حرف ها نبود اما آنها با در نظر گرفتن سلیقه و منافع شخصی در کنار گذاشته شدن و خانه نشینی هنرمندان فعال در رادیو پیش از انقلاب بیشترین اثر را داشتند. پس از انقلاب هم تنها به خودشان امکان حضور در جریان رسمی داخلی را دادند و عملا راهی را آغاز کردند که به دلزدگی عمومی ...
حمید پورنوروز و شهادت در راه کمک به یک پیرزن بی دفاع
دانستند بن بست است، بد آورده بودند و راه فراری هم نداشتن، درِ خانه ای را شکستند و وارد آن خانه شدند. حمید زودتر از دوستانش رسیده بود، صدای کمک خواستن پیرزن که در کوچه پیچید، او با اینکه دست تنها بود اما نتوانست منتظر بماند تا رفقایش برسند، به سمت صدا رفت، چندنفری از اغتشاشگران پشت در ایستاده بودند تا مانع حضور حمید و رفقایش شوند، حمید بین اغتشاشگران گیر افتاده بود، به خاطر ورزیده بودن بدنش ...
برخی وارد عرصه مداحی شده اند که حتی ظاهرشان به مداحان نمی خورد
شعور باشد چرا که شور و شعور لازم و ملزوم یکدیگر هستند. *آیا این تحلیل درستی است که شعرها نازل شده است؟ برای رفع این نقص چه باید کرد؟ آیا اقبال و خواست مخاطب باید مبنای عمل مداح قرار گیرد؟ یکی از عوامل این است که ذائقه نسل جدید تغییر کرده. صدا و سیما ذائقه مخاطب را تغییر داده است شما شب شهادت و ولادت تلویزیون را باز کنید اگر دیدید یک مداح سنتی خوان قدیمی خوش صدا دعوت شده باشد ...
عباس خالقی ؛ شهید دهه هفتادی تاکستان
اعلام می شد، در مقابل این اقدامات اغتشاشگران که با هدف ایجاد ناامنی و ایجاد شکاف قومیتی انجام شد، مردانی قد علم کردند و در برابر این ناآرامی ها با تمام وجود ایستادند و برای امنیت مردم از جان شیرین نیز گذشتند، این روزها در آستانه اولین سالگرد شهادت مردان خوش غیرت زمانمان بیشتر از آن ها خواهیم گفت، امروز از شهید عباس خالقی خواهیم گفت؛ با ما همراه باشید. سال 97 عقد و سال 98 هم عروسی کردند ...
خواهر شهید عجمیان: کاش روح الله اسیر داعشی ها می شد!
بسیجی 27 ساله ای که شغلش گچ کاری و بنایی است، بشود. سیدروح الله عجمیان، از شهدای اغتشاشات پاییز 1401 چهلم خونین یکی از اغتشاشگرها چند روز گذشت و اغتشاشگران برای چهلم حدیث نجفی، یکی از پروژه های کشته سازی ضدانقلاب، فراخوان داده بودند. قرار بود ساعت 11 روز جمعه در بهشت سکینه کرج جمع شوند؛ چرا که جمعه ها آن جا شلوغ بود و آشوبگران به راحتی می توانستند مردم را هیجان زده ...
بچه زرنگ!
، کردستان و چند جای دیگر راه افتاده بود. احمدرضا با چند نفر از بچه ها رفتند کردستان. یک دوره دوماهه آموزشی از فنون نظامی توی عشرت آباد تهران گذرانده بودند. توی مدت چهار ماه که کردستان بود، هیچ خبری از آن ها نداشتیم. ارتباط تلفنی هم مقدور نبود. وقتی از کردستان برگشت، از دوستانش شنیدیم که آنجا بین سنندج و دیوان دره در کمین کومله ها افتاده بودند. 48 ساعت بدون آب و غذا طی کرده ...
راهپیمایی 13 آبان رنگ و بویپیروزی غزه به خود گرفت
: راه مردم از راه اغتشاشگران جداست. مقام معظم رهبری در این روز در دیدار با دانش آموزان از نظم نوین جهانی، هوشمندی دشمن، ضرورت جهاد تبیین، افول آمریکا و قدرت گرفتن ایران گفتند و امسال که دل ها از شرایط غزه پر از غم و غصه و از اسرائیل و جنایت هایش بیزار است در دیدار با دانش آموزان گفتند: دل های ما خون است به خاطر مصائب مردم فلسطین و به خصوص مردم غزّه؛ ناراحتیم؛ اما حوادث امروز غزه باعث آزادی قدس و نابودی صهیونیسم می شود. دبیرسرویس: #میثم_عربی ق م پرس منتظر دریافت اخبار و پیام های هموطنان عزیز می باشد. ...
گل های حیاط خانه پدری عطر و بوی شهید دارد!
گازوئیل بود و اغتشاشگران به سمت او و مأموران دیگر نارنجک دستی پرتاب می کنند، به همین علت تعادلش را از دست می دهد و تصادف می کند. از ناحیه سر آسیب می بیند و بلافاصله شهید می شود. شما چطور از شهادتش اطلاع پیدا کردید؟ من بروجرد خانه پدرم میهمان بودم که صبح از یگان با من تماس گرفتند و گفتند آقا مهدی تصادف کرده است. نزدیک های ظهر بود که به واسطه پدرم فهمیدم شب قبل همسرم به شهادت رسیده است و این خبر را از من پنهان کرده اند. آن روز بدترین روز زندگی ام بود. ...
25 روایت از کودکی تا شهادت آرمان علی وردی/ آرمان عزیز چاپ سومی شد
شهادت آرمان علی وردی یکی از شهدای اغتشاشات سال 1401 در تهران است. او روز چهارم آبان سال گذشته در شهرک اکباتان توسط برخی از اغتشاشگران ربوده و پس از شکنجه و ضرب وشتم با ضربات سنگ و چاقو، کنار خیابان رها شد. پس از انتقال به بیمارستان بقیه الله به دلیل شدت خون ریزی در روز 6 آبان در سن 21 سالگی به شهادت رسید. پیش از شروع بدنه اصلی کتاب آرمان عزیز ، یادداشتی از حسن حسن زاده فرمانده سپاه ...
احسان با شهادتش گوی سعادت را از من ربود
نیروی انتظامی و تعقیب و گریز با آن ها پسرم در دشت سمسور مورد اصابت ترکش اشرار قرار می گیرد. گویا احسان داخل ماشین بوده که اشرار به سمت سربازش تیراندازی می کنند، او از ماشین پیاده می شود به طرف اشرار تیراندازی می کند که خودش به شهادت می رسد. خبر آمد خبری در راه است به تلخ ترین بخش همکلامی مان با پدر شهید می رسم. به شنیدن خبر شهادت فرزندش. می گوید: خبر شهادت پسرم را هم دوستانش به ما ...
(عکس) شهری بدون گرسنه
توزیع کننده برنج است به این ضرب المثل فکر می کنم که خدا در و تخته را خوب با هم جور می کند! مدیر کمپین شهر بدون گرسنه من بدون هیچ دردسری یک راست پیش پدرزن گرامی می رود. او که از قدیمی های بازار است هر ماه هزینه چند کیسه برنج را به قیمت خرید با دامادش حساب می کند. موقع خداحافظی، علیمیرزایی به پدرزن می گوید: مثل دفعه قبل پول یکی از کیسه ها رو هم نمی دم. چون زورم زیاده، به حسابدارتون بگین ...
زندگینامه شهید محمدحسین محمدخانی + ویدئو
وضو گرفته و نماز جماعت صبح را سه نفره به جا می آورند، حمله آغاز می شود. هنوز چند ده متر پیش نرفته بودند که آماج گلوله ها و تیرها از راه می رسد. محمدحسین جلوی همه بود، برای اینکه از وضعیت همرزمانش باخبر شود، همانطور به صورت نیم خیز، سرش را برمی گرداند که آنها را ببیند، در همین حال ترکشی به پشت سرش اصابت کرده و در اثر آن به شهادت می رسد. پیکر شهید محمدخانی در تالریخ هفدهم آبان در ...
شلیک تکفیر بر پیکر وحدت
...، بی هیچ توقعی خالصانه کار می کرد و سعی در باز کردن گره از مشکلات مردم داشت. خداوند اینگونه عاقبت او را ختم به شهادت کرد. روز دوم شهادتش خیلی بی قرار بودم و به خدا گلایه می کردم که خدایا چرا سجاد را زود بردی؟! بچه ما تازه دو سالش شده بود. چرا سجاد رفت؟ بعد قرآن را سر مزار سجاد باز کردم، خدا شاهد است آیه ای که برای من آمد این بود، آنگاه که مرگ شما فرا برسد نه ساعتی به تأخیر و نه لحظه ای به ...
گزارشی از حلقه های مفقوده در نظام آموزشی و تربیتی نوجوانان| نوجوان پیشرو، امید آینده
در مشهد کنسرت برگزار می کنم یا مثلا می گوید که جایی برای غذاخوری حیوانات درست می کنم. قدری که فضا را برایشان باز می کردم و از آن ها می پرسیدم پس حمل ونقل چه می شود، فضای سبز، ساختمان سازی و ... را چه کار می کنی، می گفت مگر این ها هم در شهر هست؟ مگر هزینه دارد؟ سطح تصورات و توقعات نوجوان بدون تجربه های واقعی، به جایی می رسد که مسائل روز پیش پا افتاده را هم نمی تواند تحلیل کند. ...
آنچه باید درباره فیلم ک مثل کین خواهی یا ” V for Vendetta” بدانید
تصویر کشیدن شخصیت وی به سکانسی مربوط می شود که او از دل حجم عظیمی از آتش بیرون می آید. طبیعتا این سکانس توسط خود هوگو ویوینگ ایفا نشده و شخصی که در آن تصویر می بینیم بدل او یعنی چاد استاهلسکی به شمار می رود. جناب استاهلسکی را که احتمالا همه ما می شناسیم در آن زمان به عنوان بازیگر بدل در این فیلم حضور داشت و در آن سکانس به طور کاملا واقعی درمیان آتشی بسیار بزرگ راه رفت و از میان آتش خارج شد. ...