سبک زندگی خانوادگی احمد توکلی از زبان دخترش | والدینم از کمتر داشتن و ...
سایر منابع:
سایر خبرها
مرد شکاک زنش را کشت و پسرش را با چاقو زد
او با کسی دیگر ارتباط دارد. روز حادثه طبق معمول سر این موضوع با هم درگیر شدیم و کنترل خودم را از دست دادم. به همین خاطر هم او و پسرم را با چاقو زدم و از این اتفاق پشیمان هستم. در ادامه پسر مقتول شکایت خود را مطرح کرد و گفت: پدر و مادرم سال هاست که با هم دعوا دارند. مادرم چند سال قبل زیر کتک های پدرم دچار شکستگی پا شد و تصمیم گرفت از او جدا شود. من هم با مادرم زندگی می کردم، ما با هم ...
قربانی طلاق!
دلیل من و مائده در خانه تنها بودیم و من که بزرگ تر بودم به امور خانه داری می پرداختم تا خواهرم درس بخواند اما او هم در 14 سالگی با پسر جوانی آشنا شد و با رها کردن درس و مدرسه به آن پسر پناه برد و اکنون در منزل آن ها زندگی می کند. مادرم که چاره ای جز غصه خوردن نداشت فقط برای خواهرم اشک می ریخت و باز هم به سرکار می رفت. دراین شرایط بود که مادرم حدود یک سال قبل و برای فرار از مشکلات موجود به ...
عبدخدایی، عضو فدائیان اسلام: پدرم مخالف کسروی بود همین که شنید او را کشته اند، گفت من حاضرم 70 سال ...
همه هستی زیر پوشش خداست. رحمان صفت مخصوص خداست. یادم هست که در آن جلسه آقای مولوی پرسید: پس من نجس هستم ؟ و آشیخ غلامحسین جواب داد : بله، چون برای خدا شریک قرار دادی. مادر شما در جریان کشف حجاب شهید شد؟ سال 1316. من یک ساله بودم. کوچه خانه ما حمامی بود به نام حمام سالار. یک روز مادرم با زن همسایه که با او دوست بود به حمام رفتند. حمام ها تا اول آفتاب مردانه بودند و بعد از طلوع ...
داستان دوستی دختر دبیرستانی با پسر زیبای محله
فروشی محله تهیه کنم! مادرم که از اصرارهای من تعجب کرده بود بالاخره آب پاکی را روی دستم ریخت و من آن شب تا صبح بیدار ماندم. صبح روز بعد خیلی زود راهی مدرسه شدم و به طرف مغازه پدر نوید حرکت کردم اما او را در فروشگاه ندیدم. دیگر کلافه بودم و نمی دانستم چکار کنم ولی وقتی از دبیرستان به خانه برمی گشتم چشمم به نوید افتاد که درون مغازه نشسته بود. بی درنگ سراغش رفتم و او با چهره ای غمگین درباره ...
کتاب کشتی گیر شهید استویی رونمایی شد
شده و از تیم نویسنده و فدراسیون کشتی تشکر می کنم. من فرزند کشتی گیر شهید عیدی استویی هستم. پدر و مادر من در یک حمله موشکی شهید شدند و ما از کودکی توسط زنده یاد دایی و زن دایی ام بزرگ شدیم. وی ادامه داد: به کشتی علاقه داشتم و یادم می آید که با پدرم چندین بار به سالن های ورزشی رفته بودم و به همین دلیل کشتی گیر شدم، اعتقاد دارم که دعای پدر و مادرم بدرقه راه من بود و به همین دلیل در عرصه ...
الهام پاوه نژاد دلیل حمل تابوت مادرش را فاش کرد
را ارائه کرد که می خوانید. الهام پاوه نژاد بازیگر سینما و تلویزیون که چندی پیش به سوگ مادرش نشست، با انتشار تصویری تلخ از مراسم خاکسپاری در مورد حمل تابوت مادرش نوشت: 17 اسفند 9 سال قبل پیکر بالا بلند پدر بر دوش خواهرم و من تشییع شد مبادا بگویند کاش پسر داشت..... 17 بهمن ده روز قبل مادر را بر شانه گذاشتیم..... اصرار داشتم خودم پیکر نحیفش را در ...
امیررضا و امیرعلی میرجلالی، به توان پدر و مادر
.... تختم را مرتب کردم و تشکم را از خانه آوردم . مادرم خداحفظش کند؛ شهناز ستارچه هشت فرزند دارد که بقیه شرایط من را نداشتند. از او و فداکاری هایش برای خودم و خانواده ام بخواهم بنویسم، یک کتاب می شود . ازدواج با 15 هزار تومان از سال 77 تا 80 پروسه آشنایی و نامزدی شروع می شود. آقا محسن از آن روزها یاد می کند؛ یادم هست که آن زمان با 15 هزار تومان زندگی ام را آغاز کردم. خدا را شکر ...
جسد سوخته مادر خواننده معروف پاپ در اتوبان باقری کشف شد + جزئیات
مادرم خواستم تا همراه او بروم بروم اما مادرم قبول نکرد .مادرم آن روز از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت .تا اینکه دو روز بعد جسد او پیدا شد. سه ماه از این ماجرا گذشته بود که پرویز با پای خودش به پلیس اگاهی رفت و تسلیم پلیس شد اما ادعا کرد در قتل زن میانسال دستی نداشته است . وی گفت: سال 90 به خاطر حمل یک کیلو شیشه بازداشت و به اعدام محکوم شدم. شیشه مخدر متعلق به دوستم بود و من فقط ...
طلاق از شوهر بلندپروازی که ورشکسته شد
ازدواج کردم که زندگی مستقل داشته باشم. ما به خاطر بدهی های ناصر مجبور شدیم خانه ای را که هر دو خریده بودیم بفروشیم و بدهکاری او را بدهیم. حالا هم نمی توانم بیشتر از این جور ناصر را بکشم. می خواهم از او جدا شوم. مدتی با پدر و مادرم زندگی می کنم و بعد هم زندگی مستقلی برای خودم درست می کنم. *ناصر چه می گوید؟ او به این طلاق راضی نبود. وقتی گفتم اگر موافقت کند مهریه را می بخشم قبول ...
رمز و راز حفظ قرآن از زبان جوانان گیلکی
شده که باهم می خوانیم: پدر و مادرم مشوق و همراه من در مسیر حفظ قرآن بودند سوگند رفیع زاده با بیان اینکه اهل شهر رشت هستم گفت: از سال 89 شروع به حفظ قرآن کردم زیر نظر اساتید فرهیخته گیلان، اساتید فلاح پور، سال 92 به لطف خدا حافظ کل قرآن شدم. این جوان حافظ کل قرآن با بیان اینکه در کمتر از یکسال ترجمه کل قرآن رو هم یاد گرفتم گفت: دانشجوی ترم 7 پرستاری دانشگاه علوم پزشکی ...
فیلم های سینمایی و تلویزیونی انتخابی شبکه نمایش برای آخر هفته اعلام شد
تحصیل است، بعد از دریافت خبر فوت ناگهانی پدر، به خانه باز می گردد و متوجه می شود که تمام زمین های خانوادگی شان به دلیل کسری بودجه از سوی پدر در رهن بانک قرار گرفته و در صورت عدم پرداخت اقساط ناچار خواهند بود که عمارتشان را نیز بفروشند. دنیل با بررسی حساب های مالی تجارت پدر در می یابد که این اواخر تجارت الوارشان نه تنها سودده نبوده که حتی موجب کسر سرمایه بسیار بجا مانده از پدربزرگش نیز شده، لذا ...
بمناسبت چهارمین سالروز آغاز تلخ بیماری کرونا در ایران
شوند شیفت می دهد.... دور از خانه و خانواده اش ... و پسر 8ساله و دختر 6 ساله اش را یک ماه است که ندیده است .... 3 ماه است که پدر و مادرش را ندیده است ... او در بیمارستان می ماند و به بیماران می رسد که خوب بشوند و همه با هم به خانه برگردند ... او سفید می پوشد تا مردم سیاه نپوشند ... آن فرشته مادر من است .... دوستت دارم مادر..." امیرعلی بخی پور- 8 ساله از یزد " ممنونم، ممنونم از ...
مراقبت شهید مبارکی در انجام واجبات و اصرار در خواندن نماز شب
باشد تا مگر هر زمان که دلتنگ حضور او شد، خود را بر سر مزارش برساند. کمیته شهدای قرآنی سازمان قرآن و عترت بسیج تهران بزرگ که در سال جاری یادواره شهدای قرآنی را با زنده نگه داشتن یاد و خاطره 280 شهید قرآنی شهر تهران زنده نگه داشته است، طبق معمول بانی این دیدار بود و نمایندگانی از جامعه قرآنی همچون محمد انجم شعاع و علی اکبر ملکشاهی، رحیم قربانی؛ مسئول سازمان قرآن و عترت بسیج تهران را در این ...
فیلم های سینمایی و تلویزیونی آخر هفته اعلام شد
پرداخته و به نوعی روایتگر سبک زندگی و روابط اجتماعی و عاطفی مردم ایران و به خصوص مردم خطه گیلان در صد سال گذشته می باشد. بعد از ورود انگلیسی ها به گیلان و تلاش انها برای استعمار این استان میرزا کوچک خان جنگلی به جنگلی ها فرمان حمله و دفاع از خانه را می دهد و با فرمان وی جنگلی ها عازم جنگ می شوند. در این میان مردی به نام محمود خان قصد دارد با پسرش احمد و برادرزنش حسین راهی جنگ شود. در همین حین یک پدر ...
خونی که فریاد می زند!
زخم نموده است، بار دیگر بوسه زنم. می خواهم لبانت را که روزی زمزمه لالایی بر آن نقش می بست، بار دیگر بوسه زنم. می خواهم پیشانیت را که محل سجده شکر خداوند است بار دیگر نظاره کنم و از آن لذت برم. باز سرم را بر زانویت نهم تا مرا نصیحت کنی. مادرم تو در زندگی برایم نمونه بودی ولی حیف که من نتوانستم برایت فرزند نمونه ای باشم. به خدا نمی دانم با چه وصفی محبت و عشقت را که در دلم همواره زنده است، بیان کنم ...
زن صاحبخانه، با لگد، به همسر صیغه ای ام حمله کرد و بچه اش سقط شد
: سه سال قبل با شراره به صورت موقت ازدواج کردم و از همان موقع برای سرایداری به خانه مقتول آمدیم. مقتول اتاق های خانه اش را به افراد مختلفی اجاره می داد و ما هر ماه کرایه ها را برایش جمع آوری می کردیم و به او می دادیم. مدتی قبل همسرم باردار شد. مقتول برای شرکت در مراسم مرگ یکی از اقوامش به شهرستان رفته بود و من هم در نبودش کرایه مستأجرانش را که 35 میلیون تومان شده بود جمع کردم تا به محض آمدن به ...
بالاترین درجه بهشت از آن شهدا است
پیدا کند؛ بنابراین الآن هم که می توان گفت جنگ با صدام جنگ اسلام با تمام کفر است باید مسلمانان به جبهه رفته و در مقابل این صدام جانی ایستادگی کرده و ریشه صدام را قطع کنند و وظیفه شرعی است کسانی که می توانند، به جبهه بروند و اگر هم شهید شدند به درجه والایی می رسند که همان درجه اعلی علیین است و بالاتر از آن درجه ای نیست. ای خدا! این قربانی را از ما بپذیر پس ای خانواده من! اگر من لی ...
فرزند دومین دبیرکل حزب الله لبنان: نقش زن در مقاومت اسلامی را نباید کوچک شمرد/زنان تدوینگر مظلومیت در ...
الله به درجه شهادت نائل آمد؛ مادرم شهیده سیده سهام موسوی عالمه و مجاهده نیز همواره در کنار پدرم بود. وی با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی به عنوان قاتل انبیا و پیامبران پدرم را ترور کرد، افزود: برادر شهیدم سید حسین نیز در کنار پدر و مادرم شهید شد، در یکی از دیدارها امام خمینی (ره) دست به سر او کشیده و چشمانش اشکبار شد و به او حسین مظلوم گفت. فرزند شهید موسوی تصریح کرد: شهادتی ...
تجلیل از بانوان قرآنی جهان اسلام در محفل خیرات حسان
سوی رژیم صهیونیستی که قاتل انبیا و پیامبران الهی است، به شهادت رسید. مادرم نیز عالمه ای مجاهد و از استادان حوزه علمیه الزهرای بعلبک بود. این حوزه را نیز پدرم تأسیس کرده بود. وی افزود: برادر شهیدم، سیدحسین، همراه پدرم، توفیق دیدار امام خمینی (ره) را داشته است که نقل است، امام با چشمانی گریان و به یاد امام حسین (ع) بر سر او دست کشیده است. موسوی درباره اوصاف پدرش گفت: پدری مهربان ...
شوهرم با دختر دیگری وارد رابطه شد؛ طلاق تنها راه است
خانه ما کار می کرد و شاگرد بود. هر روز که از مدرسه برمی گشتم او را می دیدم. به نظرم پسر خوش تیپ و محترمی بود. بعد پیشنهاد داد با هم صحبت کنیم و من هم قبول کردم و این طوری ارتباط ما شروع شد. *در مدتی که با او آشنا بودی و ارتباط داشتی صحبتی از ازدواج در میان بود؟ رضا خیلی به من ابراز علاقه می کرد و می گفت من را دوست دارد برای همین هم به او اعتماد کردم. پدر و مادرم با این ازدواج ...
زن 33 ساله: 15 ساله بودم که بهم تجاوز کردند
فروشنده مواد مخدر برایم رخ داده بود. از آن روز به بعد روزگارم سیاه شد و احمد مرا کتک می زد. در همین حال احمد نیز متاسفانه به مصرف مواد مخدر آلوده شد و دیگر سرکار هم نمی رفت . من که از این وضعیت خسته شده بودم، تصمیم گرفتم کنار خانه پدر خانه ای کرایه کنم. در آنجا سه فرزند دیگر هم به دنیا آوردم و در برابر آزار و اذیت های شوهرم سکوت می کردم چراکه می ترسیدم او راز مرا برای پدر و مادرش فاش کند ...
خانه تکانی کنید نه خودکشی
برای داشتن خانه تکانی امن و بدون حادثه گفت وگویی باجلال ملکی، سخنگوی سازمان آتش نشانی تهران انجام دادیم که وی به شهروندان درباره خطرات مرگبار خانه تکانی هشدار داد. سقوط مرگبار از نردبان معمولاافراددرخانه های دارای کف سرامیکی ازنردبان برای تمیزکاری استفاده می کنند که اگر نردبان یک طرفه باشد،امکان سُر خوردن و سقوط بیشتر است. بهتر است از نردبان دوطرفه دارای پلاستیک استفاده کنیم تا ...
ورود به خانه مجردی زندگی دختر جوان را تباه کرد | سرنوشت سیاهی که پسرجوان برای دختر 16 ساله رقم زد+جزییات
حدود 8 روز از خانه فرار کرد و با پیگیری های آگاهی در محله ای دور از محل سکونتمان در یک خانه فساد پیدا شد. از آن روز به بعد اجازه رفتن به مدرسه و داشتن موبایل را به او نداده ام. او از اعتماد من و پدرش سوء استفاده کرد و آبروی ما را برد. ما خانواده آبرومندی هستیم. شوهرم 25 سال در یک کارخانه ریسندگی کار کرد و پول حلال آورد. نمی دانم این بچه چرا این کار را با ما کرد. ...
کینه به پدر دختر جوان را قاتل کرد|سرنوشت قاتل جوان چه شد؟
می کرد بداخلاق بود فحاش بود و کتک می زد. مادرم زن ضعیفی بود و نمی توانست از ما دفاع کند. پدرم را کشتم چون من را به دیوانگی رسانده بود. او برادرم را به عمد معلول نگه داشته بود. این دختر گفت: من حتی به یاد ندارم چند ضربه به پدرم زدم گفتند که پدرم 18 ضربه خورده است. بعد از گفته های متهم قضات وارد شور شدند و متهم را به 5 ماه حبس با احتساب ایام بازداشت محکوم کردند. ...
دختر جوان با رضایت برادرش بخشیده شد
خوراکی هایی را هم که برای خودش می خرید به داخل خانه نمی آورد و در پشت بام می خورد که به ما ندهد. دیگر خسته شده بودم. تا اینکه روز حادثه مادرم را برای خرید بیرون فرستادم و بعد دو کارد از آشپزخانه برداشتم و بالای سر پدرم رفتم که خواب بود و همان لحظه چند ضربه به او زدم که اصلاً متوجه تعداد ضربه ها نشدم و فقط وقتی پزشکی قانونی اعلام کرد که مقتول 18 ضربه چاقو خورده، فهمیدم چند ضربه زده بودم. با پایان دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی وی را به 5 ماه حبس محکوم کردند که با احتساب ایام بازداشت از زندان آزاد شد. ...
لگد زن صاحبخانه، بچه زن صیغه ای را سقط کرد / زن صاحبخانه به قتل رسید
...؛ اما هرچه در زد زن مسن جواب نداد. به همین دلیل این مرد به غیبت بی خبر مادر خود مشکوک شد و با کلیدی که خودش داشت، داخل خانه رفت و ناگهان دید مادرش نزدیک در ورودی آپارتمان روی زمین افتاده و نفس نمی کشد. به نقل از سایت جنایی، در پی این اتفاق مرد جوان بلافاصله با مرکز فوریت های پزشکی 115 تماس گرفت اما امدادگران بعد از حضور در محل اعلام کردند آن زن فوت شده است. خانواده زن فوت ...
پیام شهدا|خواهرانم رسالت زینبی را دنبال کنید
برای مردم شهید پرور و رزمندگان اسلام دارم که هیشه حامی رهبر و روحانیت بوده و کاری نکنید که قلب تپنده امام را خدا نکرده به درد آورید، مواظب باشید که مانند اهل کوفه نباشید، شما امروز بت شکن و راه گشا دارید. امروز هر مادر و خواهری که اشکی در چهره هشان جاریست مادران و خواهران من هستند. من خانواده ای به وسعت ایران، بلکه به وسعت جهان دارم و خانه من، سنگر من است. ای مؤمنی که مرا با دست های آلوده به خون، با ...
سرنوشت وحشتناک زن جوان در مسیر عشق خیابانی به مرد خارجی / شوهرم را تا می توانستم کتک زدم!
به گزارش زیرنویس، این ها بخشی از اظهارات زن 43 ساله ای است که با سر و صورتی خون آلود و به همراه دو فرزندش وارد مرکز انتظامی شده بود. این زن که مدعی بود شوهرش او را کتک زده است درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: من [...]