شهید مدافع حرم خطاب به خانمش: شما یک انسان آزادید
سایر منابع:
سایر خبرها
جملات تند علی دبیر علیه پیمان یوسفی در آنتن زنده
نداریم به وایرال شدن این حرف ها علی آقا. دبیر : گیر می دونی چیه؟ گیر آدم ها؟ خودم رو می گم که گناه... مثلا به من می گن که تو ریا می کنی. بابا مردم من اینقدر گناه دارم اگه خدا ستارالعیوبی اش را بردارد من کف پهن خیابونم! یک لحظه... یک لحظه... شما تیکه ات را انداختی دیگه بذار من حرف هایم را بزنم! ایراد آدما الان می دونین چیه؟ ایراد آدما اینه که دنبال فالوور هستن، حتی شما! این برنامه دیده می شه ...
از شیروان تا حلب؛ درس شهامت با زرهرن
با ماشین به پشت یک ساختمان 200 متر عقب تر رفتند، من روی محل انفجار زوم کردم که عکس بگیرم با انفجار گلوله ها، چند تا ترکش از کنار سرم عبور کرد، خواست خدا بود که اتفاقی نیفتاد. مرتضی و مجید بعد یک دقیقه آمدند، مرتضی خندید و پرسید تونستی عکس بگیری؟ گفتم: آره ولی نزدیک بود سرم رو به خاطر عکسای شما بچه های مهندسی از دست بدم. مرتضی گفت که نه بابا مگر ترکش ها تا اینجا اومد و ادامه ...
خون شویی با سنگ پا!
...، سنگ بنای این مرکز پشتیبانی رو گذاشته و هر روز هم از گوشه وکنار خانم ها رو برای حضور در اینجا تشویق می کنه. خیلی به گردن این مرکز حق داره. از امروز می خوایم نام این چایخانه رو به یاد پسر این مادر پایگاه شهیدعلم الهدی بذاریم نظر شما چیه؟ خانم موحدی با سر، حرف های آقای عادلیان را تأیید کرد و با خوشحالی گفت: صد البته که همینطوره. اجازه بدید به خانم ها این خبر رو بدم که خیلی پیگیر تغییر اسم اینجا ...
شهیدی که روز و ساعت شهادتش را می دانست!
بار به سوریه اعزام شد و دفعه دومی که می خواست به سوریه برود خوابی دیده بود که خوابش را به شهید مدافع حرم حامد کوچکی زاده اهل گیلان گفت، حتی تاریخ و روز شهادتش را هم می دانست و حسین در تاریخ 21 فروردین سال 95 به شهادت رسید. به روایت همسر متنی به نقل از همسر شهید حسین بواس درباره ماجرای ازدواج با وی و همچنین زندگی مشترک و اتفاقات منجر به شهادت این مدافع حرم منتشر شده که به این ...
پناهیان و داستان های فانتزی اش
با امام هیچ رابطه ای نداشته بلکه این ساواک بوده که می خواسته به دروغ این حرف ها رو به طیب نسبت بده و طیب هم روی رگ غیرتش زیر بار نرفته، اصلا شما بوگو بینیم طرف ساواک اینایی یا طرف ما؟ بله. منظور اینکه از آقای پناهیان که در مقابل چشمان بازماندگان طیب حاج رضایی و آدم هایی که هنوز آن روزگاران را به خاطر دارند چنین اثر فانتزی و دراماتیکی خلق می کند چه انتظاری می توان داشت؟ در همین روایت ...
اختصاصی/گفت وگو با نویسنده کتاب قرآن قمر
شنیدن این پیشنهاد پَر درآوردم، چون قرار بود یک کار جدی در حیطه ای که همیشه به آن علاقه داشتم، و پیرامون کسانی که الی یوم القیامه به آنها مدیونیم انجام بدهم؛ و از طرفی جداً معتقد بودم شناخت این آدمها می تواند بسیاری از گره های فردی انسان امروز و حتی خیلی از مسائل اجتماعی را باز کند، اموری که برای نهادینه کردن آنها بعضی وقتها باید خون دلها خورد و زحمتها کشید و تازه آیا به نتیجه برسد یا نرسد... اما خون ...
فال حافظ متولدین هر ماه - یکشنبه 19 فروردین 1403
نمی کردی. امروز حس می کنی که باید با همه آشتی کنی و یه دل سیر باهاشون حرف بزنی. دوست داری که هر کدورتی که بین شماست از بین بره. یه جورایی دلت می خواد که همه چیز آروم و صلح آمیز باشه. وضعیتِ مالی ات هم خیلی ذهنت رو مشغول کرده. دنبال راهی هستی که بتونی پول هات رو مدیریت کنی و به یه ثباتِ مالی برسی. امروز باید واقع بین باشی و از خیال پردازی دست بکشی. یه کمی از بلندپروازی هات کم کن و با عقل و منطق پیش ...
چه بر سر قرار و مدارهایی می آید که اول سال با خودمان می گذاریم؟
در ماه سپتامبر گفت از ترسِ همسرم، تقریباً شش سالی می شود که لب به سیگار نزده ام . اما همیشه مشکلی هست. هنگچِن دای، همکار میلکمن، تلاش کرد از یافته های گروه برای ترکِ عادت ناخُن جویدن خود استفاده کند. او گفت یک بار، برای سه ماه جواب داد که برای من زمان زیادی بود . پوستِ دور ناخنش شکل و ظاهر خوبی پیدا کرده بود. او ادامه داد اما همین که ناخنم را یک بار جویدم، دیگر نتوانستم جلوی خودم را ...
به افتخار خودمان
کربلا باشه بمونی پای حسین(ع) آرامش یعنی خنده باشه رو لب هات یعنی ببارن چشم هات فقط برای حسین(ع) من از سحر منتظر اذون افطارم رو ظرف آب سفره مون نشونه میذارم بگم حسین تشنه لب خیلی دوست دارم این حال دلشان را خریدارم، چقدر ذوق کرده بودند برای خواندن این شعر و سرود. انگار دلشان می خواست تا آخر مراسم فقط این شعر را بخوانند و دست بزنند و ذوق کنند. باز هم به افتخار خودشان دست و جیغ و هورا می کشند. دعا ...
اِنّی لَغَیور
...، اثری ندارد. ازش خواسته ام بیشتر مایه بگذارد. معلمش چند بار باواسطه و بی واسطه و با پیغام پسغام گفته علی حیف است. آماده اش کنید. باید استعدادهای درخشان درس بخواند. هر بار نمی شودی تحویلم می دهد و حرف را عوض می کند. – بابا به من نیاز داره. نمی تونم همه حواسم پِیِ درس باشه! داداشی که همیشه درس داره؛ من هم بخوام همیشه سَرم رو ببرم توی کتاب و درس، پس تکلیف کارهای پایین چی می شه؟ دل ...
مُناقشۀ شُتر، گاو و قوچ در حکایتی از مثنوی معنوی
فروآوَرد و آن را برگرفت در هوا برداشت آن بندِ قَصیل اُشترِ بُختی، سبُک، بی قال و قیل که مرا خود حاجتِ تاریخ نیست کین چُنین جسمی و عالی گردنی ست خود همه کس داند ای جانِ پدر! که نباشم از شما من خُردتر داند این را هرکه زَاصحابِ نُهاست که نهادِ من فزون تر از شماست جملگان دانند کین چرخِ بلند هست صد چندان که این خاکِ نژند کو گُشادِ رُقعه ...