سایر منابع:
سایر خبرها
برای نسل جدید کمتر سخنرانی کنید!
چالش بکشند. اگر معلم سطح دانش خود رو ارتقا نداده و در شرایط قدیمی بماند، در صحبت کردن با نسلی که دانش آموزش هستند به بن بست خواهد خورد. بنابراین وقتی معلم نتواند دانش آموزش را مدیریت کرده و ارتباط موثری برقرار کند، بچه ها به این فکر می کنند که خودشان خیلی چیزها را می دانند و این معلم ها قادر نیستند چیزی جدیدی را به آنها یاد دهند. پس ممکن است مدرسه را ترک کنند و یا اگر سر کلاس حاضر شوند به معلم گوش ...
روایت رنج سیل زدگان سیستان و بلوچستان/ این روستاها راه رفت وآمد ندارند
می پزیم و ولی کپسول ها هم تمام شده و باید با هیزم آتش درست کنیم که همه هیزم ها هم نم کشیده. روستای زرین مدرسه دارد اما سیل اسفند، همه کلاس های مدرسه را خراب کرد جز یکی. زرین می گوید در این دو ماه، تنها معلم مدرسه که ساکن همین روستاست، 70 تا بچه از پایه های مختلف را در همان یک کلاس سالم جمع می کند و بهشان درس می دهد اما بقیه شاگردان مدرسه که ساکن روستاهای دور و اطراف بوده اند، در این دو ...
معلمی که 17 دختر و 13 پسر معنوی دارد
وادار می کند برای دقایقی هم که شده، چشم از شهر بگیرد و به تماشای آسمانِ آبیِ روستا بسپارد. زنگ تفریح به صدا در می آید و بچه ها به حیاط می آیند. سراغ یوسف را می گیریم. او را در کلاس، در حالی که دارد با چند دانش آموز راجع به درس صحبت می کند می یابیم و گفتگو آغاز می شود. ماه رمضان سال 1390، زمانی که می خواست در مراسم شب قدر مصلی اردبیل شرکت کند، چشمش به میزی افتاد که سرشار از ...
شوهرم را دوست دارم، اما می خواهد طلاقم بدهد
ستاره سه سال قبل ازدواج کرد و به تهران آمد. حالا همسر ستاره قصد جدایی دارد و ستاره چنین چیزی را قبول نمی کند. او درباره زندگی اش برای اعتمادآنلاین می گوید: *چرا با همسرت اختلاف داری؟ ما عاشق هم بودیم که ازدواج کردیم، اما دخالت های خانواده شوهرم این ازدواج را خراب کرد. *خانواده شوهرت چه دخالتی در زندگی تو می کنند؟ آنها من را در شأن خودشان نمی ...
همشاگردی ها 20 زندانی آزاد کردند | ماجرای خیریه ای که دانش آموزان ابتدایی راه انداختند و هر سال زندانی ...
همشهری آنلاین _ فتانه احدی: یک روز درحال توضیح کار خیر سر کلاس درس بودم که بچه ها پیشنهاد کردند دسته جمعی یک کار خیر انجام دهند. آن روز فکرش را هم نمی کردم که این پیشنهاد آنها تبدیل به سنتی هر ساله شود که حالا نتیجه آن آزاد شدن چندین زندانی جرایم غیر عمد و بازگشت آنها به آغوش خانواده شان باشد. این، بخشی از حرف های حمیدرضا آقاجانی، معاون پرورشی دبستان معلم تهران است. او که حالا در گروه جهادی شهدا ...
روستایی که سهم لک لک ها شد
افتادید؟ سیل سال1398 برای روستای ما برکت آورد. تالاب پرآب شد و 2سال بعد از آن هم به لطف خدا، بارندگی خوب بود. از آن سال زادآوری لک لک ها خیلی خوب شد. هرکدام 3تا جوجه را بزرگ کردند. لک لک ها تمام سال اینجا ماندند و فقط بچه هایشان لانه را ترک کردند. سال بعد لک لک های بالغ به روستا برگشتند. عید1401 ناگهان، تمام تیرهای برق پر از لک لک شد. نمی دانستیم چطور به لک لک ها کمک کنیم. از ...
گُل های زیر خاک
.... زن ها جیغ و شیون سر می دهند و کودکانشان را به آغوش می کشند. پیرمردها و پیرزن ها از خیل جمعیت عقب افتاده اند. نظامی ها با قنداقه تفنگ به سر و کولشان می کوبند. صدای آه و ناله شان بلندتر می شود. بچه ها گریه را از سر می گیرند. چند نظامی لا به لای جمعیت می آیند و همه را پراکنده می کنند. آن ها نمی خواهند مردم کنار هم بمانند. از چهره شان ترس و شرارت می بارد. جلوتر، از دور ماشین ...
روایت فداکاری
دراین میان اما برخی از معلم ها بوده اند که فداکاری های شان عمیق تر و جدی تر بوده، یاد و نام شان نه فقط برای شاگردان خودشان، بلکه برای همه مردم ایران جاودان شده و کلاس درس انسانیت را نه فقط برای بچه مدرسه ای ها، بلکه به وسعت کشور و چه بسا به وسعت دنیا برپا کرده اند. به بهانه سالگرد شهادت استاد و معلم بزرگ شهید مرتضی مطهری و روز معلم چند روایت از معلمان فداکار را باز خوانی کرده ایم تا ارزش و جایگاه ...
معلم رسول عشق و آگاهی
ارتباط بگیرند. بر این اساس معلم ها الگوهای مهمی در زندگی بچه ها به شمار می روند و باید بدانند دانش آموزان شان در تمامی مقاطع از رفتار و گفتار و شخصیت آنها الگوبرداری می کنند. تربیت رهبران و مدیران فردا بچه های امروز، رهبران، سیاستمداران، اندیشمندان، مهندسان و پزشکان فردا هستند و تمام این اتفاقات فقط می تواند به لطف آموزشی اتفاق بیفتد که معلم ها د ست اندرکار آن هستند.معلم ها این ...
ختم غائله ی شهرنو ؛ چند نفر از خانم های خیلی جوان اش را به کارمندان خودمان دادیم
چندتای شان که خیلی جوان بودند به کارمندان خودمان در دایره شوهر دادیم یعنی آن ها گفتند ما برای خدا حاضریم با این ها ازدواج کنیم که الان هم زن و شوهر هستن و بچه دارند و خانم های بسیار متدینه و خوبی هستند پای منبر ما هم می آیند.
/معلم تو را سپاس/
بزرگداشت مقام معلم در یکی از مدارس لرستان برگزار گردید. همه بچه های کلاس درس تبسمی بر لب داشتند انگار آن ها هم مثل من تمام حواسشان به خاطرات مدرسه رفتن و سر کلاس درس دهه خودمان بود. گرچه خبری از تخته سیاه و گچ و چوب معلم نبود در عوضش میز و نیمکت های چوبی بود که همه ما را به سال های نه چندان دور درس خواندن و درس نوشتن زمان خودمان پرت کرد. ای کاش می توانستیم همه سال ...
مرور کتاب جنگ منهای اسلحه
. تنها سلاحی که امتحانش را خوب پس داد و همه از آن استفاده می کردند، زودپز پر از مواد منفجره بود. اواسط دی ماه، یک روز صبح زود خبر رسید که دیشب در جاهای مختلف کشور درگیری بوده است. این طور وقت ها برای اینکه مردم توی خیابان ها نیایند، مأموران زودتر خودشان را می رساندند. بچه ها گفتند با تجهیزات بیایید؛ چون با این ها درگیر می شویم. آن روز هم تعدادمان زیاد بود. پاسگاه سرخه درخواست ...
برنامه یه اردوی خاص برگزار می شود
به گزارش خبرگزاری مهر ، همزمان با گرامیداشت هفته معلم، ویژه برنامه یه اردوی خاص با حضور نوجوانان و دانش آموزان تهرانی با میزبانی از معلمان مدارس پایتخت توسط سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران از 10 تا 14 اردیبهشت برگزار می شود. حمیدرضا خونویی، معاون فرهنگی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گفت: اولین برنامه حلقه بچه های فرهنگسرا در سال 1403 در قالب برگزاری اردو برای معلمان و با هدف تکریم ...
جنجال جدید منوچهر هادی و یکتا ناصر/ با هم آشتی کردند؟ +فیلم
منوچهر هادی و یکتا ناصر؛ در جدیدترین استوری شان به طور همزمان تصویری از خودشان با یک موزیک یکسان منتشر کردند. به گزارش عرشه آنلاین ، منوچهر هادی و یکتا ناصر؛ پرحاشیه ترین سلبریتی های ایران در چند ماه اخیر بودند که اخبار و فعالیت های اینستاگرامی آن ها برخی از کاربران را خسته کرده. اما آن ها این بار در جدیدترین استوری شان به طور همزمان تصویری از خودشان با یک موزیک یکسان منتشر کردند. ...
در رسانه| آموختن زندگی
کلاس درس تقریبا شروع شده است، اما هنوز همه بچه ها نیامده اند. معلم سراغ دیگر دانش آموزان را می گیرد. مهدی دستش را بلند می کند و می گوید: آقا اجازه ما دیدیم علی و رضا داشتند خودشان را برای آمدن به کلاس آماده می کردند. در همین حین دو نوجوان نشسته روی ویلچر وارد کلاس می شوند. معلم با لبخندی به استقبالشان می رود. بعداز دست دادن و چاق سلامتی آن ها را به سمت میز بزرگشان هدایت می کند. اینجا مدرسه ...
هرچیز از تو پرسید فقط بگو حسین ...
مداد شمعی و کلیپس و استیکر ببرد و بلا را این طوری تفسیر کند که بچه ها یادتان هست کرونا آمده بود و همه از هم دور بودیم؟ حالا خدا عوض آن دوری ها، کاری کرده که همه مان دور هم جمع بشویم و یک دل سیر کنار هم بازی کنیم . نمی دانم این بشر این همه انرژی را از کجا می آورد و خرج بچه ها می کرد؟گفتم بچه ها و یادم افتاد مصطفی هفته ای چند نوبت از محل کارش در بنیاد شهید مرخصی می گرفت که بچه های شهدای دهه 90 را جمع ...
خاطره پرواز منوچهر محققی در عملیات مروارید
.... اولش خلبان نان لیدر بودم. پروازم که به هزار و 200 رسید شدم لیدر سه و بعد لیدر 2. در شیراز به 2 هزار ساعت با فانتوم رسیدم. بعد در سال 54 رفتیم بوشهر. همه رسانه های بیگانه می گفتند چرا شما این همه گردان دارید؟ چرا 48 تا؟ کجا را می خواهید بکوبید؟ کی را می خواهید بزنید؟ آن هم فانتوم و اف پنج! به همین دلیل آمدند سیاستی اختصاص کردند که درست هم بود. آمدند گردان ها را 25 فروندی کردند. تیپ ...
معلمی برای تمام فصول!/پاتختی آقا داماد و عروس خانم در مدرسه!
امیر رضا مادرش را دید هر دو در بغل هم صحنه درام و احساسی خلق کردند. آقا معلم در این قسمت داستان باز هم گریه اش گرفت. چه معلم خوب و پراحساسی، بعد از گذشت این همه سال که اکنون امیر رضا برای خودش مردی شده است باز هم یادآوری آن خاطره اشک به گونه های آقا معلم جاری می کند. خلاصه برگردیم به باقی خاطره؛ آقای مطلبی ادامه می دهد: آن روز مادر امیر رضا او را برای خرید برد و کلی برایش خرید ...
گزارشی از یک روز زندگی با سوخت برهای سیستان و بلوچستان/ یک سوخت بر: ما مجرم زاده می شویم
نمی ترسی... . از پیچ جاده ای در وسط کوه می گذریم. سرعت ماشین گرد وخاک وسیعی به پا کرده، از کنار ما گاهی نیسان، لندکروز و حتی سواری هایی مثل پژو با سرعت حرکت می کنند که احمد بیشترشان را می شناسد؛ اینها همه سوخت جابه جا می کنند. اینجا یا باید درس بخوانی و معلم شوی یا سوخت بری کنی؛ کاری که هر آن امکان دارد در آتش بسوزی و تمام شوی ولی من هر باری که سوخت می برم و برمی گردم، به خودم می گویم باید در این ...
چند نفر از خانم های جوان شهرنو را به کارمندان خودمان شوهر دادیم
گرفت و در ساعت 22 پاسداران کمیته ی منطقه ی 12 و چند نفر از اعضای شورای دایره ی مبارزه با منکرات، با در دست داشتن حکم دادستانی با بولدوزرهای شهرداری دیوارهای شهرنو را تخریب کردند.. فردای آن روز کیهان در پی اعلام این خبر نوشت: قرار است جای خانه ها، مغازه ها و اماکن قلعه شهرنو که کار تخریب آن ظرف چند روز آینده پایان می گیرد، به زودی در زمین آن بازار اسلامی، مسجد، مدرسه و پارک ایجاد شود. یکی از مسئولان ...
شوخی شوخی وضعیت قرمز شد!
زده بگویند: دشمن شیمیایی زده! وقتی چراغی وحشت کرد، افراد مثلاً بی هوش یک دفعه بلند شوند، بایستند و بزنند زیر خنده. یک ساعت بعد وقتی سروکله آقای چراغی از دور پیدا شد، بچه ها کف کانال دراز کشیدند و خودشان را به بیهوشی زدند. من و محمد یونسی دستمال روی دماغ و دهانمان گذاشتیم و شروع به دویدن کردیم. به چراغی که رسیدیم، گفتیم: دشمن شیمیایی زده. چند تا از بچه ها هم بی هوش شدن. آقای چراغی بی آنکه ...
ماه همان خورشید است/ حساسیت فصلی و آموزش زبان مریخی
شد و برایش توضیح دادم که این طور نیست؛ ولی باز هم می پرسید: پس چرا رنگ چشم هاتون یکی هست؟ روز دیگری هم به دلیل برودت هوا دچار حساسیت فصلی شده بودم و انتهای گلویم به شدت خارش داشت و شیوه ای را برای خارش بلد بودم که صدایی شبیه خورخور ایجاد می کرد. درست وسط کلاس و تدریس بودم برای بچه هایی پر جنب وجوش و مدیر هم تأکید کرده بود که اصلاً کلاس را ترک نکنید. برای همین نمی توانستم ...
سهمیه خدا از بین بچه های گروهان روح الله
بودیم که ستون در دشت خوابید و بعثی ها همه ما را زیر رگبار بی امان خودشان گرفتند. از پشت بی سیم اسم مرا صدا کردند و گفتند: سریع بیا جلو! رفتم جلوی ستون گروهان خودمان. همان موقع صدای بی سیم را شنیدم. بی سیم چی گروهان روح الله بود که گفت: همه بچه های ما دستشان را گذاشتند در دست مهدی بخشی و ما سوره عنکبوت را خواندیم. مهدی بخشی معاون گروهان روح الله بود که یک ماه قبل در مرحله اول ...
هلال؛ تا پای جان با مردم
شده در 287 واحد مسکونی را تخلیه کردند. 25 دستگاه چادر، 421 تخته پتو، 246 تخته موکت، 591 کیلوگرم نایلون، 230 بسته غذایی، 356 قوطی کنسروجات، 194 قرص نان و 540 کیلوگرم برنج بین افراد متاثر از سیل و آبگرفتگی توزیع شد. ماموریت در دل خطر اما اینکه امدادگران در این چند روز چطور همراه با مردم روزهای سختی را گذراندند و ماموریت های پرخطری را انجام دادند، باید از زبان خودشان شنید. محمد کبادی ...
عملیاتی با بیشترین اسیر
، امیر سعدی که به همراه سردار حسن باقری فرماندهی قرارگاه نصر را به عهده داشتند، به من گفتند وظیفه تو این است که نفراتت را جایی مستقر کنی که اجازه ندهی عراقی ها از محاصره فرار کنند و هم نتوانند از طرف شلمچه نیروی کمکی بگیرند. در آن روز 19 هزار و پانصد نفر عراقی را اسیر کردیم و حدود 4 تا 5 هزار نفر باقیمانده فرار کردند و خودشان را به بالای رودخانه کارون که با اتصال به رودخانه های دیگر دریاچه ای درست شده ...
حسن روشن: حسینی فقط به ابراز احساسات آن هوادار خانم جواب داد و قصد بدی نداشت | خیلی از مذهبی ها هم معین ...
حسن روشن می گوید سهامداران جدید استقلال باید به دو مساله دقت کنند: پیشکسوتان و آکادمی. می شود گفت استقلال با پیروزی برابر تراکتور قهرمان لیگ می شود؟ نه! در اینکه یکی از دو تا تیم پرسپولیس و استقلال قهرمان می شوند که بحثی نیست. اما الان تراکتور تیم خیلی خطرناکی برای استقلال است. خدا رحمت کند. فوت همسر آقای زنوزی و رایگان کردن تماشای بازی هم می تواند برای تراکتور باعث ایجاد انگیزه مضاعف شود. اینها همه کار می کنند تا بگویند ما برای تیم همه ...
نمی شود کسی را به زور به تیم ملی آورد
شاد شود. مردم دلشان به ورزش خوش است. با برد ورزش شاد و با باخت آن ناراحت می شوند. والیبال هم جزو رشته هایی است که دل مردم را به دست آورده و قلب شان برای آن می تپد. امیدوارم بچه ها واقعیت و شرایط شان را درک کنند و بدانند در جایگاهی به نام تیم ملی هستند و بجنگند تا به این مهم دست پیدا کنیم و المپیکی شویم. ...
بعد از شهادت هم کار همرزمش را راه انداخت!
سطح آب رودخانه بالا آمده بود. احتمال داشت در عبور از رودخانه مشکلاتی پیش بیاید. اما چاره دیگری نداشتیم و از مسیری که همیشه تردد می کردیم وارد اروند شدیم. وسط رودخانه که رسیدیم ماشین خاموش شد. فشار و جریان آب لحظه به لحظه بیشتر می شد، تا جایی که آب وارد اتاق تویوتا وانت ما شد. با [...]
عشق به دانش آموزان انگیزه تدریس در روستایی صعب العبور در استان هرمزگان
، اما هنگامی که می خواست بنشیند جمله ای گفت که در ذهنم به یادگار مانده و هر وقت به آن فکر میکنم من را به وجد می آورد و انرژی و انگیزه ام برای بهتر شدن و تلاش حداکثری دوچندان می شود. او با لحن کودکانه خود گفت: خانم معلم میدونستی من مدرسه را دوست ندارم فقط چون شما رو دوست دارم مدرسه می آیم. از آن روز به بعد هر روز سعی می کنم انگونه در کلاس حاضر شوم که لایق این مهر پاک کودکانه باشم. در آخر این را اضافه کنم که می دانم هنوز کلاسمان با وضعیت مطلوب فاصله دارد اما تمام تلاشم را به عشق بچه ها و یادگیری آن ها، به کار می گیرم که هر روز نتیجه آن بهتر از روز قبل باشد. ...
بعد از شهادت هم کار همرزمش را راه انداخت!
مشکل دارم. حاج مجید گفت بیایم پیش شما بگویم: به فلانی بگو حاج مجید گفت مشکل من را حل کنید. پرسیدم کدام حاج مجید؟ گفت: شهیدحاج مجید رمضان. گفتم خودت می گویی شهیدحاج مجید! شهید چطور گفت بیایی پیش من؟ آن برادر حرف عجیبی زد. گفت: من خودم از بچه های لشکر 27 هستم. چند روز پیش رفتم قطعه 26 بهشت زهرا (س) سر مزار حاج مجید. دلم بدجوری گرفته بود. صاحب خانه پول پیش بیشتری می خواست و من ...