عشق مدل فیلم هندی ثریا به مرد دو آتیشه بیچاره اش کرد ! / شیطان من را به ...
سایر منابع:
سایر خبرها
قتل یکی از مدیران شهرداری به دست همسرش
قرار بود امروز صبح همسرم بدنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم، اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است. در حالی که ...
نقشه شهلا برای قتل شوهر خواهرش / هوشنگ عاشق بود؟!
اختلاف آنها شده بود. بدین ترتیب فرضیه دست داشتن زن جوان در این قتل قوت گرفت، از سویی تیم تحقیق دریافت که دختر مقتول در این مدت با خاله اش پنهانی در تماس بوده است. به دستور بازپرس موسی رضازاده، دختر جوان بازداشت شد و در تحقیقات گفت: دو سال قبل مادرم فوت کرد و از طرفی خاله ام نیز به خاطر اعتیاد از همسرش جدا شده بود. از آنجا که او جایی برای زندگی نداشت، از پدرم خواستم او را به ...
14 دلیل برای ازدواج با مدافع حرمی که شهید شد
.... آنها می خواهند که نقش انسانی خود را ایفا کنند و این کار را هم کردند. جواد هم از همین جنس بود و من افتخار می کنم که مادر شهید جواد الله کرمی هستم. مادر شهید الله کرمی گفت: بیش از 13 سال قبل در خواب دیدم چند نفر یک بسته سفید آوردند و آرام روی زمین گذاشتند و گفتند این جواد است آن زمان جنگی وجود نداشت بعد که بیدار شدم به فکر فرو رفتم و برایم همیشه سوال بود که چرا این خواب را دیدم؛ ت ...
افشای یک توطئه از سوی چند بازیکن تیم ملی فوتبال/ پول می دهند و مربی خارجی درپیت می آورند
...، من می توانستم بگویم بیخیال و فقط مربی تیم ملی باشم. اینقدر خودخواهی نداشتم که این کارها را بکنم و مربیگری را بگیرم. خیلی از مربیان فوتبال شاگرد من بودند. اینگونه بود که به عنوان رییس فدراسیون تنیس انتخاب شدم. آن زمان ها تیمی برای برگزاری اردو به خارج نمی رفت و ما اولین تیمی بودیم که به خارج از کشور رفتیم. شما تا حالا در مملکت ندیده اید که قیمت یک کالایی بالا برود و بعد آن قیمت را ...
فروشنده بودم که با آرمان آشنا شدم! / وقتی زنش شدم مرا به آغوش هیولا انداخت
زن27 ساله درحالی که بیان می کرد دیگر به آخر خط رسیده ام اما جرئت ترک اعتیاد را ندارم، اشک ریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: آخرین فرزند خانواده ای 8 نفره هستم که در یکی از شهرک های اطراف مشهد و در خانواده ای به دنیا آمدم که از نظر اجتماعی و اقتصادی وضعیت خوبی نداشتیم. هنوز کودکی خردسال بودم که پدرم در یک سانحه رانندگی از دنیا رفت و روزهای سخت و تلخ زندگی ما شروع شد ...
شهیدی که در خانه ماندن برایش قفس بود
...؛ ولی دین و مکتبم را بیشتر دوست می داشتم. امیدوارم که از درگاه خداوند برای اینکه از شماها نافرمانی کردم و بعضی اوقات برای شما ناراحتی به وجود آورده بودم، طلب بخشش و مغفرت کنید و مرا حلال کنید. مادرم به خدا قسم کربلا صدایم می زند، دیگر نمی توانستم در خانه که در حقیقت برای من یک قفس بود، بمانم. پس ای مادر، پدرم وای مردم شهیدپرور روستای وحدت مبادا در شهادتم گریه کنید که گریه شما باعث شادی دشمنان اسلام می شود. انتهای خبر/ ...
همدستی خواهرزن و قاچاقچی مواد مخدر برای آدمکشی | راز جسدی که در انباری پنهان شده بود
قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای کشف اسرار قتل شروع شد تا اینکه مشخص شد که مرد میانسال به دست خواهرزن و مرد غریبه ای به قتل رسیده است. این حقیقت را دختر مقتول نزد تیم جنایی فاش کرد و گفت: شوهر خاله ام یک سال قبل فوت شد و خاله ام چون خانه و زندگی نداشت، پیش من و پدرم آمد. او اما اعتیاد شدیدی به مواد مخدر داشت و به همین دلیل بود که مدام با پدرم درگیری داشتند. دوستان خاله ام اغلب خلافکار و مواد فروش ...
بی غیرت ترین مرد ایران را بشناسید / زنش را وادار به بی عفتی در جمع مردان می کرد
اندک و ناچیز بود اما به دلیل آن که طعم بی پولی را چشیده بودم از پیشنهادش استقبال کردم. دو سال بعد از این ماجرا در حالی که تحصیلاتم به پایان رسیده بود، سالومه مرا برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه نشود. من هم که از این ازدواج در پوست خودم نمی گنجیدم، سعی کردم ...
بی عفتی زن به اجبار همسرش / مرد جوان توسط پلیس مشهد دستگیر شد
رفتارهای غیرمتعارف همسرم به گونه ای است که حتی بازگو کردن آن نیز شرم آور است و کسی نمی تواند این ماجراها را باور کند، اما ضعف اعتقادات دینی و گرایش به فرهنگ غربی، این گونه رفتارهای زشت و زننده را با عناوینی مانند تجدد در میان برخی افراد سست ایمان به وجود می آورد. [...]
قتل یکی از منصوبان زاکانی به دست همسرش
12 بهمن زن جوانی با پلیس تماس گرفته و از مرگ شوهرش در خانه خبر داده است. همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم قرار بود امروز صبح همسرم بدنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم، اما به محض ورود متوجه ...
خصلت هایی که پل رسیدن عباس نورایی به شهادت شد
به تهران رسیده بودم که خواستم بروم خانه، اما دیدم اگر بروم به نماز جمعه نمی رسیم، یک راست رفتم نماز جمعه. سه ربعی به نماز مانده بود گفتم یک کتابی هم بخرم که می خواهم برگردم جبهه کتابی داشته باشم. کتابی به چشمم خورد به نام آداب زیارت، عنوان کتاب نشان می داد کتاب خوب و پر محتوایی است، اما همین که باز کردم متوجه شدم همه مقدسات شیعه را به سخره گرفته است. این کتاب در شرایطی به چاپ رسیده بود در که بچه ها ...
(تصاویر) مینا جعفرزاده بازیگر خاله خانوم بعد از 26 سال کنار دخترش
ترفندی استفاده کردیم تا پدر آن روز در خانه نباشد که نبیند من در یک فیلم سینمایی بازی کرده ام، ولی نشد. آن روز دل در دل من نبود استرس داشتم اضطراب داشتم ولی خب دیگر دیر شده بود من بازی کرده بودم و فیلم هم داشت پخش میشد پدرم و من به صورت خیلی باور نکردنی با هم نظاره گر آن فیلم بودیم طرز فکر خودش را داشت و طرز فکرش برای من قابل احترام بود. پس از دیدن آن مجموعه پدرم گفتند که این اولین و آخرین باری بود که در یک فیلم بازی کردی. من هم حرف پدرم را گوش دادم پیشنهادهای متعددی داشتم که به همه آنها جواب رد دادم تا اینکه بعدها در سینما استخدام شدم.” منبع: گفتنی ...
بازیگر نون خ : چند بار تا مرز خفگی رفتم/ روناک در فصل 5 لطیف تر بود
مریض بودم. در قسمت غار اکسیژن کم داشتیم و تنفس سخت بود. وقتی گرد و غبار پخش می شد من سرفه می کردم. چند بار تا مرز خفگی رفتم. بچه ها با وجود همه این سختی ها تمام توان خودشان را خرج کردند. این بازیگر درباره نحوه تعاملش با کارگردان گفت: آقای آقاخانی جزو کارگردان هایی هستند که دست بازیگر را نسبتا باز می گذارند و اجازه می دهند بازیگر راحت باشد. دیالوگ ها و حرکات را دوست داشتم مختص خودم کنم ...
قتل خونین زن جوان پس از بازگشت از سفر نوروزی / تازه داماد دست به خودکشی زد اما زنده ماند + جزییات
.... من بی هدف در خیابان ها رانندگی می کردم و عذاب وجدان لحظه ای رهایم نمی کرد. تا اینکه چند روز بعد تصمیم به خودکشی گرفتم. من در پارکی در لواسان روی ماشینم نفت ریختم می خواستم خودم و ماشین را به آتش بکشم و از این زندگی خلاص شوم ا.ما به محض اینکه فندک زدم شاهدان به کمکم آمدند و مرا به بیمارستان رساندند. وی گفت: باور کنید من قصد کشتن زنم را نداشتم و در یک لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم. من پشیمانم و تقاضای بخشش دارم. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند. کدخبر: 995283 1403/02/18 20:16:30 لینک کپی شد ...
شهادت آرزوی من است
اجازه داده اند که کنار آن ها زندگی کنم و دخالتی در زندگی من ندارند. خودم اختیار خود را در دست دارم و کسی هم نیست به من دستور بدهد، به جز اینکه در کارهای انجام وظیفه که در بسیج دارم و اگر هم برای من اتفاقی افتاد کسی از خانواده ام مسئول نیست. من عشق و علاقه زیادی به وطن عزیزم دارم و می خواهم برای وطن خود فردی مفید باشم. در ستاد بسیج اندیمشک شرکت کردم. من ثروت و مالی ندارم زندگی در کنار مادرم را دوست دارم و امیدوارم روزی در جبهه جنگ علیه کفر و مبارزه در راه خدا کشته شوم. مادر عزیزم امیدوارم از من راضی باشی؛ چون که من هیچ خدمتی به تو نکرده ام و مرا باید ببخشی. انتهای خبر/ ...
مرگ یک مدیرکل شهرداری تهران، عادی نبود / سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد/ همدستی خیانت آمیز زن جوان با ...
.... قرار بود امروز صبح همسرم دنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد. با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم، اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم. بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده است. در ...
ماجرای مردی که همسرش را خفه کرد
گفت برو گم شو، بعد هم گفت بذار صبح شود ببین چه بلایی سرت می آورم، این حرف را که زد شوکه شدم، انتظار چنین حرفی را نداشتم. صبح هم قرص هایم را دیر خورده بودم و با خودم گفتم نکند که برادر های سحر را بفرستد تا من را بکشند، دیگر نمی فهمیدم چه می کنم، گلویش را گرفتم که به پایین تنه ام لگد زد. من هم صورتش را گاز گرفتم و آن قدر گلویش را با دست راستم فشار دادم تا بی حرکت شد، تمام مدت پسرم اینها را می دید. آن ...
وام بسیج سازندگی مرا به درآمد رساند
سعیده زمانی در گفتگو با خبرنگار گروه اقتصادی پایگاه خبری تحلیلی تیتر یک گفت: من همیشه به دنبال راه حلی برای راه اندازی کسب و کاری برای خود در خانه بودم. کارآفرین البرزی ادامه داد: یک روز به صورت تصادفی به کارگاه خیاطی یکی از دوستان دوران نوجوانی ام دعوت شدم و به این مراسم رفتم. وی افزود: در این مراسم طراحان مد و لباس استان البرز جمع شده بودند و آخرین طراحی های خود را به ...
همدستی زن جوان با مرد آشنا برای قتل شوهرش
بهمن سال گذشته زن جوانی با پلیس تماس گرفت و ازمرگ شوهرش در خانه خبر داد. بدنبال اعلام این خبر تحقیقات آغاز شد و همسر این مرد به پلیس گفت: من به خانه پدرم رفته بود و شب خانه خودمان نبودم قرار بود امروز صبح همسرم بدنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود ...
زورگیری خشن پسر جوان در روزهای مرخصی خدمت سربازی / با پول دیه خواهرم صاحبخانه شدم + جزییات
گرفت تا جای دیگری برویم اما وقتی سوار تاکسی شدیم تقی شمالی نشانی انتهای توس65 را به او داد من هم با آن که تعجب کرده بودم چیزی نگفتم ولی در بیابان های انتهای شهرک نجف ناگهان دوستم کاردی را از زیر پیراهنش بیرون کشید و راننده میان سال تاکسی اینترنتی را تهدید به مرگ کرد. من هم که به دلیل مصرف مشروبات الکلی حال طبیعی نداشتم نمی دانستم چه کار کنم!راننده که به شدت ترسیده بود،خودرو را رها کرد ...
افشای راز قتل یکی از مدیران شهرداری
بود و شب خانه خودمان نبودم قرار بود امروز صبح همسرم به دنبالم بیاید و بعد از خوردن صبحانه مرا به محل کارم برساند. اما وقتی خبری از او نشد، چندین بار با تلفن همراهش تماس گرفتم که جواب نداد با تلفن خانه تماس گرفتم باز هم پاسخگو نبود. نگران شدم و به خانه آمدم اما به محض ورود متوجه بوی گاز شدیدی شدم بعد هم در اتاق خواب جسد همسرم را دیدم. وقتی به دنبال علت بوی گاز بودم متوجه شدم شیلنگ اجاق گاز پاره شده ...
مصائب کودکان سرراهی
او به یکباره خودش را در خانواده ای به یاد می آورد که هر روز زنی که مادر صدایش می کند، او را کتکش می زد و بدن نحیف و لاغرش را پر از زخم می کرد. حالا بعد از گذشت 30 سال از آن روزها، باز هم وقتی یادش می افتد، اشک ها سیل می شوند روی صورتش. دست هایش می لرزد و قلبش. آخ از قلبش که ناگهان مچاله می شود. این سوال دیوانه اش می کند: چرا این اندازه مسوولان شیرخوارگاه بی تعهد بودند؟ چرا او را به خانواده ای دادند که مدام کتک بخورد. به خصوص اینکه بعدها یکی از پرستاران پنهانی به او می گوید: این خانواده زیرمیزی پول داده بودند که هر جور شده ...
اولین جلسه بازپرسی متهمی که همسرش را با 24 ضربه کارد کشته بود، برگزار شد
خانه پدرهمسرم، دیدم آرایش غلیظ دارد و می خواهد بیرون برود. او و خواهرش با هم بیرون رفتند و سوار یک پراید شدند، خواستم تعقیبشان کنم که گمشان کردم. بعد هر چه به تلفن همراهش زنگ زدم، جواب نمی داد. البته می دانستم این شگردش است، چون یک ماه قبل ازدواج رسمی، من او را صیغه کرده بودم و یک شب که با هم بودیم، متوجه شدم تلفنش را در حالت سکوت گذاشت و توی کیفش انداخت، وقتی هم برگشتیم مادرش خیلی شاکی ...
فرار باورنکردنی بعثی ها در مرحله دوم عملیات بیت المقدس
بلدوزر برای شب عملیات در خط استتار کرده بودیم. رفتم تریلی را برداشتم و یک بلدوزر و یک لودر را بار زدم. راه باز شده بود. اول پیاده ها از جاده رفتند و بعد آمبولانس ها و بعد هم ماشین های سبک ولی به من اجازه ندادند بروم. گفتند منتظر بمان تا جاده سفت شود. تریلی را پارک کردم و پیاده شدم. کمی جلوتر رفتم. داخل آب، گونی چیده بودند و رزمنده ها از روی گونی می پریدند. اطرافش پر از مین بود. می آمدند روی ...
آقازاده واقعی
...> زهرا آقازاده نژاد: من از حمله ایران به اسرائیل بسیار شگفت زده شدم و خیلی خوشحال شدم و شاید کسی به اندازه من خوشحال نشده بود و از سپاه پاسداران تشکر می کنم و واقعا خسته نباشند چون خیلی برای امنیت و اقتدار کشور زحمت می کشند. واقعا بعد از شهادت پدرم این قدر خوشحال نشده بودم و از اینکه اسرائیل ضربه خورد از ته دل بسیار خوشحال هستم و همچنین خوشحالم که کودکان فلسطینی حداقل یک شب بدون ترسیدن از حمله رژیم ...
صدایی که دستور جنایت صادر کرد! | مادرم گفت تو دیوانه ای و شنیدن این جمله موجب شد تا من ...
تر پسر مضطرب و پریشان وی ایستاده بود که توسط پلیس دستگیر شد. در این شرایط گزارش این جنایت به قاضی محمد مهدی براعه بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم تجسس پلیس آگاهی تهران در محل حادثه حاضر شدند. بررسی ها حکایت از این داشت که مقتول حدود 70 ساله بود و به دست پسر 36 ساله اش به قتل رسیده بود. پسر این زن پس از قتل مادرش، در خانه بنزین ریخته و آنجا را به آتش کشیده بود تا به زندگی خودش هم پایان ...
اعلام حکم دختری که باعث مرگ مادرش شد
مادرم دوباره به تراس آمد و لگدی به قلیان زد و با چاقو چند ضربه سطحی به پا و شکمم زد. با اینکه مجروح شده بودم اما وقتی دیدم از سرش خون می آید دست هایش را گرفتم تا آرام بگیرد اما او عصبانی تر شد و گفت باید از خانه بروم. من هم با ناراحتی از خانه بیرون رفتم. می خواستم قرص هایش را بخرم اما بعد از دو ساعت که برگشتم در را باز نکرد. نگران شدم و با آتش نشانی تماس گرفتم. وقتی در را باز کردند با جسد مادرم ...
این زن شوهرش را با چاقو کشت / فریاد می زد شوهرم را کشتم کمکم کنید!
. وقتی زن جوان روبه روی قضات ایستاد گفت: آن روز خواب بودم که با شوک از خواب بیدار شدم. محمود یکباره شروع به داد و فریاد کرد و مرا به باد کتک گرفت. او گلویم را گرفت تا خفه شوم. او مرد تنومندی بود و من توان آن را نداشتم که خودم را از دستش نجات دهم.نفسم بند آمد و چشم هایم سیاهی رفت که یکباره دستم به کارد میوه خوری خورد و آن را به طرف همسرم گرفتم. باور کنید می خواستم او را بترسانم ...
شوهرم درآمدم را خرج خانه می کند؛ طلاق می خواهم
.... وضعیت خانه ما مردسالار بود؛ تا زمانی که در خانه پدرم بودم کارت حقوقم دست پدرم بود. وقتی ازدواج کردم پدرم کارت را به من داد. حامد به من گفت اگر پدر و مادرش بفهمند کارت حقوق دست خودم است، ازدواج ما را به هم می زنند. از من خواست موقت کارت حقوق را به او بدهم و من هم قبول کردم؛ اما بعد که خواستم آن را پس بگیرم، مقاومت کرد. *یعنی پولی که تو به عنوان حقوق می گیری دست شوهرت است؟ ...