پدرزن برای دامادش قصاص خواست
سایر منابع:
سایر خبرها
پدر خشمگین دخترش را در میدان خراسان کشت
به گزارش تابناک به نقل از ایران، آذر سال گذشته مرد میانسالی به اداره پلیس رفت و از قتل دختر 21 ساله اش خبر داد. وی به مأموران گفت: دخترم را با دستان خودم کشتم و حالا می خواهم تسلیم شوم. وقتی مأموران پلیس به محل حادثه که خانه ای حوالی میدان خراسان بود رفتند، با ورود به خانه جسد غرق در خون دختر جوانی به نام شبنم را پیدا کردند که با ضربات متعدد چاقو کشته شده بود. جسد با دستور ...
پشیمانی مردی که بعد از قتل همسرش قصد خودسوزی داشت
دست به خودسوزی زد. مردی دو سال قبل در تعطیلات نوروزی به مأموران خبر داد دخترش به نام مهین کشته شده است. با حضور مأموران در محل حادثه و بعد از اینکه جسد به پزشکی قانونی منتقل شد، مرد میانسال مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: من بیمار بودم و دختر و دامادم که در سفر بودند، به خاطر مریضی ام به تهران آمدند تا مرا ببینند. من بهتر شدم و چند روز بعد وقتی برای سر زدن به دخترم به خانه اش رفتم، کسی در ...
مرگ مشکوک همسر، عروس خانواده را راهی زندان کرد
رویداد24 ایران نوشت: اوایل سال گذشته خبر مرگ مرد میانسالی پشت فرمان خودرواش به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام و تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد. بررسی ها نشان می داد مرد میانسال به همراه همسرش سوار بر خودرو در حال تردد از خیابانی در شمال تهران بوده که ناگهان حالش بد شده و جان باخته است. همسر کوروش، متوفی در تحقیقات گفت: در مسیر رفتن به محل کارمان بودیم که همسرم حالش بد شد، به طوری ...
دختربچه افغانستانی همبازی اش را در مسعودیه به قتل رساند!
عقربه ها ساعت 17 بعدازظهر پنجشنبه یازدهم بهمن ماه 1402 را نشان می داد که مرد جوان اهل کشور افغانستان هراسان با مرکز فوریت های پلیسی 110 تماس گرفت و به اپراتور گفت: ساعتی قبل دختر 10ساله ام به بهانه بازی از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت، نگرانم بلایی سر او آمده باشد لطفاً کمک کنید. بدین ترتیب تجسس واحد های گشت مأموران کلانتری خیلی زود آغاز شد اما جست و جو در خیابان های شرق تهران بی ...
زن معتاد با همدستی مرد موادفروش شوهرخواهرش را کشت
سوسن ارتباط مستمری داشت. این در حالی بود که درست در روز وقوع قتل، این زن هم ناپدید شده، اما به خاطر اعتیاد او کسی به موضوع اهمیت نداده بود. احتمال ارتباط دو موضوع وقتی بیشتر شد که معلوم شد سوسن هم در همان خانه زندگی می کرد. تحقیقات از همسایه ها حکایت از اختلاف مقتول و سوسن داشت. همسایه ها در تحقیقات میدانی گفتند: علی مرد خوبی بود، اما به واسطه اعتیاد خواهر زنش، مواد فروش ها به محل ما و ...
سرنوشت هولناک مرد گمشده
به گزارش خبرگزاری مهر ، سردار علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ گفت: اواخر اسفندماه سال گذشته، مرد جوانی به اداره چهارم پلیس آگاهی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل کارآگاهان قرار گرفت، گفت، چند روزی می شود برادرم به نام محسن که به صورت مجردی در خانه اش زندگی می کند، ناپدید شده است و تلفن همراهش نیز خاموش است، ساعتی پیش نیز دوست برادرم تماس گرفت و مدعی شد که محسن یک نفر را به قتل رسانده است ...
14 دلیل برای ازدواج با مدافع حرمی که شهید شد
دخترانم به خانه آمد، اما چهره اش آرام نبود. چندبار پرسیدم چیزی شده که آنقدر بهم ریخته ای؟ گفت نه؛ فقط آقا جواد مجروح شده است. دیدم چشمان دخترم اشک داشت. گفتم مادر می دانم آقاجواد شهید شده به من بگو؛ چون از صبح انگار به من تلقین شده است که امروز خبر شهادتش را می شنوم. همان موقع دیدم جمعی از فامیل و همسایه ها برای تسلی دادن وارد منزل شدند. ولدخانی افزود: خدا در قرآن فرموده وعده من حق است و ...
این دختر صیغه فوری بود ! / شماره اش از 15 سالگی دست همه بود !
کرد و بعد از گذشت دوماه از این ماجرا نزد پزشک زنان رفتم و تازه فهمیدم که چه بلایی به سرم آمده است. زمانی که دوباره با امید تماس گرفتم و ماجرا را توضیح دادم با خودروی مادرش به در منزل مان آمد و با لبخندی تمسخرآمیز گفت: اگر می خواهی با من ازدواج کنی، باید تا 30 سالگی صبر کنی، بعد هم من از آن روز شیطانی، فیلم و عکس دارم! حالا هم گم شو برو پایین! با این جمله اگرچه از او نفرت پیدا کردم ولی ...
9 سال مشق عشق، در دل کوهستان
تماس می گیرم خودش را مجید عظیم زاده معرفی می کند و می گوید” اگر ساعت 9 صبح به شهرستان مرند بیایی می توانیم با هم به روستای کوه کمر برویم، دورترین روستای مرند” . چشم می گویم و در یک صبح روز بهاری همسفر جاده می شوم. ساعت 9 صبح مقابل دانشگاه آزاد اسلامی مرند می رسم. آقا معلم منتظرم ایستاده. سلام و احوالپرسی می کنیم و راه روستای کوه کمر را در پیش می گیریم. 7، 8 دقیقه ای طول می کشد تا از شهر مرند خارج ...
ردپای زن معتاد در قتل شوهر خواهرش
دی ماه سال گذشته دختر جوانی قدم در اداره آگاهی پایتخت گذاشت و از ناپدید شدن پدرش حشمت خبر داد. دختر جوان زمانی که مقابل افسر پرونده قرار گرفت، گفت: صبح روز گذشته راهی محل کارم شدم، اما وقتی به خانه برگشتم از پدرم خبری نبود. فکر کردم برای کاری از خانه بیرون رفته است، اما وقتی با تلفن همراهش تماس گرفتم با شنیدن صدای زنگ گوشی متوجه شدم تلفنش در خانه است. هر چه منتظر ماندم پدرم برنگشت و من ...
قتل خونین زن جوان پس از بازگشت از سفر نوروزی / تازه داماد دست به خودکشی زد اما زنده ماند + جزییات
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از 8 فروردین ماه 2 سال قبل به دنبال کشته شدن زن 40 ساله ای به نام مهین در خانه اش در شرق تهران آغاز شد. مرد سالخورده ای هراسان با پلیس تماس گرفت و از کشته شدن دخترش خبر داد. این مرد به ماموران گفت: دخترم و دامادم اولین روز تعطیلات عید به سفر رفتند و کلید خانه شان را به من سپردند تا در غیاب آنها به خانه شان سر بزنم .اما دو روز قبل چون ناخوش بودم آنها ...
قتل هولناک یکی از مدیران زاکانی به دست همسرش
همسرش گرفتم و شب قبل او به بهانه دیدن مادرش، خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود وارد خانه شدم و به او داروی بی هوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد. در حالی مرد جوان به قتل ...
ماجرای مردی که همسرش را خفه کرد
جلسه بازپرسی بود. متهم در این باره گفت: من فکرم خراب است، وقتی برادرم که همه دنیایم بود و او را با چیزی عوض نمی کردم، بعد از کشتن همسرش و آزادشدن از زندان، به من خیانت کرد و با همسرم رابطه داشت، دیگر به هیچ کس اعتماد نداشتم. او در پاسخ به این سؤال بازپرس که آیا سندی هم برای این ادعایت داری؟ مدعی شد که وقتی به آنها شک کردم، (آن زمان خانه مان قزوین بود) یک روز که می خواستم سرکار بروم، گوشی ...
زنی که کارفرمایش را برای قتل همسر اجیر کرد
دیدن یکی از بستگانم به خانه اش رفتم و شب آنجا ماندم. صبح که شد هر چه با همسرم تماس گرفتم، جواب نداد و برای همین از همسایه مان خواستم به مقابل خانه مان برود و نمی دانم چه کسی شوهرم را به قتل رسانده است. خیانت در ادامه معلوم شد که زن جوان دروغ می گوید. به این ترتیب بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و باز داستان خیالی را بازگو کرد. او گفت که احتمالا مردان نقابدار ...
اگر زنم را کشتم تقصیر پدرزنم بود/ خودم را آتش زدم،رهگذران نجاتم دادند
ساعت 24- 8 فروردین 1401 مردی در تماس با مرکز فوریت های پلیسی از قتل دخترش خبر داد. وقتی ماموران به محل حادثه رفتند مشخص شد زنی 38 ساله به نام مریم با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.
مرد تبریزی: زنم غذا نمی پخت او را کشتم / جزییات قتل آتشین زن تبریزی جلوی چشم دخترش + جزییات
انتقام این همه ظلمی که در حق مادرش شده است گرفته شود. بنابراین با توجه به اعترافات متهم و نظریه پزشکی قانونی که علت فوت را اختلالات آب الکترولیت مطابق سوختگی 90 درصد اعلام کرده است و نیز درخواست قصاص از سوی پسر مقتول، کیفرخواست از شعبه ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب تبریز صادر و پرونده برای صدور حکم نهایی به دادگاه کیفری یک آذربایجان شرقی ارسال شد و به زودی جلسه رسیدگی به این پرونده در دادگاه مذکور برگزار خواهد شد. فاطمه قلی پور گنجه لو انتهای پیام/ ...
قتل فجیع ناموسی دست پدر؛ دخترم که جدا شده بود می خواست تنها زندگی کند!
شروع کرده بودند اما طلاق گرفتند. دخترم بعد از جدایی در خانه من زندگی می کرد. به او گفتم باید در همین خانه بمانی اما قبول نمی کرد. به هر حال در خانه من مانده بود تا اینکه روز حادثه متوجه شدم دخترم از خانه بیرون رفته است. همسایه ها گفتند شیما در نبود من و همسرم جهیزیه اش را بار کامیون کرده و با خود برده است. مدت ها دنبال دخترم گشتم تا توانستم خانه اش را پیدا کنم. متهم در ادامه گفت: به ...
زن خیانتکار با همدستی صاحبکارش نقشه قتل شوهرش را کشید
مجبور به بیان جزییات و نحوه قتل شوهرش شود. این زن که از اتباع کشور افغانستان است صبح روز 29 اسفند سال 1402 با همسایه خود تماس گرفت و خواست به خانه اش سر بزند. پس از آن بود که زن همسایه با پلیس تماس گرفت و گفت: حوالی میدان خراسان سکونت دارم و زوج جوانی که هر دو افغان هستند در همسایگی ما زندگی می کنند. چند دقیقه قبل زن همسایه به من زنگ زد و خواست در خانه شان بروم چون او به خانه عمه اش رفته ...
مرگ یک مدیرکل شهرداری تهران، عادی نبود / سناریوی خودکشی قتل از آب درآمد/ همدستی خیانت آمیز زن جوان با ...
خاطر حسادت اعتراف کرد. او در رابطه با جنایت گفت: کلید خانه را از همسرش گرفتم و شب قبل، او به بهانه دیدن مادرش خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود، وارد خانه شدم و به او داروی بی هوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس ...
قتل یکی از مدیران شهرداری به دست همسرش
را از همسرش گرفتم و شب قبل او به بهانه دیدن مادرش، خانه را ترک کرد. نیمه شب، در حالی که مقتول خواب بود وارد خانه شدم و به او داروی بی هوشی با مقدار زیاد تزریق کردم. مدتی در خانه ماندم و وقتی مطمئن شدم که فوت کرده است، شیلنگ اجاق گاز را بریدم تا به نظر گازگرفتگی بیاید و از خانه خارج شدم. روز بعد هم زن جوان با پلیس و اورژانس تماس گرفت و مدعی گازگرفتگی و مرگ شوهرش شد. در حالی مرد جوان به قتل اعتراف کرد که متخصصان پزشکی قانونی نیز علت مرگ را مسمومیت با دارو اعلام کردند. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت متهمان به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شده اند. ...
از نازگل تا یسنا
اینکه در جریان بررسی های فنی به قتل فرزندش اعتراف کرد. او گفت: روز حادثه دیانا را به باغی اطراف شهر بردم و با ضربات چاقو به قتل رساندم. بعد جسدش را سوزاندم و گم شدن او را گزارش دادم. با کشف بقایای جسد سوخته، مادر او به اتهام قتل بازداشت شد. پرونده یسنا هنوز معمای پروند نازگل و معمای انگیزه قتل دیانا برای افکار عمومی حل نشده باقی مانده بود که خبر رسید این بار دختربچه ای چهار ساله ...
یک تیک آف موفق | روایت پیدا شدن یسنا از زبان هادی کاهانی ، داوطلب هلال احمر خراسان رضوی
: بعد از پیدا شدن یسنا خیلی خوشحال بودم. دوست داشتم در جشن و شادی مردم خوب این منطقه حضور داشته باشم، اما باید هرچه زودتر آنجا را ترک می کردیم و به زادگاهمان برای شرکت در مراسم یادبود یکی از اقوام بازمی گشتیم. در هرصورت ساعتی بعد از پیداشدن یسنا من با پدر و مادرش روبه رو شدم. پدرش آن قدر من را در آغوشش فشار داد که حس شکسته شدن گردنم را داشتم. مادرش البته فارسی بلد نبود، اما با همان نگاهش ...
دیدار با الفبای علم و مهربانی پس از 25 سال
خانم احمدی باشد، اما هیچکدام نبود. اشک شوق پیدا کردن گمشده ای پس از سال ها ناامید نشدم و از هر طریقی که می توانستم باز هم آخرین پیگیری ها را انجام دادم و با آخرین شماره ای که به دستم رسید تماس گرفتم، صدایش پشت تلفن برایم آشنا بود تا خودم را معرفی کردم، هنوز حرفم تمام نشده بود که با ذوق وصف ناپذیری اسم کوچکم را صدا زد و من را شناخت، همان جا بود که دیگر نتوانستم جلوی خودم را بگیرم ...