سرنوشت سیاه دختر جوان با شاهین بدبختی !
سایر منابع:
سایر خبرها
دختر فراری راز خانه فساد را لو داد!
مند شده بودم اما از آنجایی که می دانستم خانواده ام با این ازدواج موافقت نمی کنند به درخواست شایان با طلاهای خودم و مادرم از خانه فرار کردم. فراری که زندگی ام را نابود کرد. به همراه شایان به خانه ای رفتیم که خانه فساد بود و زنی به نام ملیکا گرداننده آن بود. من در این خانه قربانی افرادی می شدم که ملیکا آنها را به خانه می آورد. یک شب که شایان مست کرده بود و به خواب عمیقی رفته بود از گوشی او پیامی ...
مرد سمنانی پس از قتل زنش دست به خودکشی زد اما زنده ماند / دختر 12 ساله شاهد جنایت بود + جزییات
درمان است. شوهرش نیز بر اثر با قرص برنج بستری شده است. شواهد نشان می داد این مرد ابتدا همسرش را زخمی کرده و بعد اقدام به کرده است. تلاش پزشکان برای نجات آن دو از مرگ ادامه داشت اما 2 روز بعد زن میانسال تسلیم مرگ شد . حال شوهر او نیز رو به وخامت رفته بود که چند روز پیش برای ادامه درمان به بیمارستانی در تهران منتقل شد. ماموران به تحقیق از فرزندان مقتول پرداختند که دختر 12 ساله او ...
شهیدی که روز و ساعت شهادتش را می دانست!
با یکی از شهدای دانشگاه خودمان در چالوس، شهید پیله ور خیلی ارتباط برقرار کرده بودم و زیاد به او متوسل می شدم. یک بار موضوعی برایم پیش آمد و بلافاصله رفتم سر مزار شهید و از او خواستم کمکم کند. گفتم من دوست ندارم خواستگار زیاد برایم بیاید، دوست دارم تنها خواستگارم همان کسی باشد که در قسمتم قرار است با او ازدواج کنم. از خدا هم خواسته بودم کسی را بفرستد در خانه ما که خودش نشانی بدهد همان کسی است که ...
راز پنهان فاش شد/ همسرم را دوست دارم ولی باید طلاقش بدهم!
شدم و چند تور گردشی رفتیم. 8 ماه با هم دوست بودیم و بعد از او خواستگاری کردم. *نسترن چه ویژگی داشت که از او خواستگاری کردی؟ او خیلی دختر مهربانی بود. اصلاً عصبانی نمی شد. توقع زیادی از زندگی نداشت و البته در یک سالی که با هم زندگی کردیم هم همین طور بود. من تا یک ماه قبل واقعاً احساس خوشبختی داشتم. *چه شد که تصمیم به طلاق گرفتی؟ یک ماه قبل فهمیدم همسرم ...
این 9 زوج هنرمند بعد از سال ها هنوز عاشق اند / محبوب ترین زوج های سینمای ایران را بشناسید !+ عکس
این ازدواج پسری به نام آیین است. امیر جعفری در مصاحبه ای درباره ازدواجشان، گفته است: زمانی که با ریما رامین فر آشنا شدم خیلی جوان بودم و فاکتورهای خاصی برای عاشق شدن نداشتم اما مطمئن هستم اگر با شخص دیگری ازدواج می کردم کل زندگیم تغییر می کرد، او با تمام نداشتن ها و مشکلات من ساخت، ما 8 سال نامزد بودیم به خاطر این که پول نداشتیم ازدواج کنیم بعضی وقت ها فکر می کنم سیمرغ های اصلی من در خانه هستند ...
ناپدید شدن دختر جوان، راز باند فساد را فاش کرد | دام سیاه خواستگار اینترنتی برای دختر جوان
اینستاگرام با اشکان آشنا شدم، او گفت تاجر است و خودش را فردی موجه نشان داد. حتی از من خواستگاری کرد و وقتی شنید که قصد دارم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور بروم با چرب زبانی ادعا کرد که در کانادا خانه دارد. من قصد ازدواج با او را داشتم اما پدر و مادرم به شدت مخالفت کردند. می گفتند زود است و من الان فقط باید به فکر درس و کنکورم باشم. به پیشنهاد اشکان، طلاهای خودم و مادرم را برداشتم و به خانه او رفتم تا با ...
طلاق به خاطر پنهان کاری تازه داماد
را به این بن بست کشاند و حالا می خواهم از همسرم جدا شوم. *وقتی با شوهرت ازدواج کردی دوستش نداشتی؟ من عاشق امیرحسین شدم. وقتی مادرش به خواستگاری آمد، فکر می کردم دارم سنتی ازدواج می کنم. یک سال نامزد بودیم و چنان به او دل بستم که انگار از قبل می شناختم. او بسیار مرد مهربانی است و من خیلی دوستش دارم. *با علاقه ای که بین تان هست، چرا می خواهی جدا شوی؟ همسر ...
بازیگر زن تاجیک در چشم باد درباره پارسا پیروزفر چه گفت؟ | تغییر چهره پس از سال ها
روزنامه نگار است. او درباره خانواده خود گفته: ما یک خانواده ی 6 نفره شامل پدر، مادر و 4 خواهر و برادر هستیم. برادرم “وطن” در سریال “در چشم باد” نقش افسر روس را بازی کرد. یکی از خواهرانم هم تحصیلکرده ی مسکو است و آنجا تجربه بازیگری هم دارد. ستاره صفراوه درباره علاقه اش به بازیگری گفته: از کودکی به بازیگری علاقمند بودم اما در تاجیکستان به سبب های زیاد، سینمای وطنی نداریم و من نمی ...
شوهر عیاش / زن جوان مشهدی به کلانتری پناه برد
چرا که می دانستم متین پسری خوشگذران است و درشهرستان روابط ناسالمی با دیگران دارد! با وجود این، خودم را توجیه می کردم تا این که زندگی مشترک ما در یکی از شهرهای خراسان رضوی آغاز شد. هنگامی که به رفتارهای ناپسند همسرم اعتراض می کردم با ترش رویی و سرزنش های خانواده اش روبه رو می شدم که مدعی بودند من باید سرگرم امور خانه داری باشم و به شوهرم اعتراض نکنم! خلاصه این رفتارهای زشت به ...
قدرت الله ایزدی معروف به رشید خادم افتخاری حرم امام رضا (ع) شد! + فیلم
به گزارش سلام نو، قدرت الله ایزدی متولد 4 تیر 1335 در اصفهان، بازیگر است. او فارغ التحصیل دیپلم رشته ادبیات فارسی است، متولد شهر گز و برخوار و بزرگ شده محله پشت باروی اصفهان است، سه برادر و دو خواهر هستند که او فرزند دوم خانواده می باشد. اغلب مردم او را با نام آقا رشید می شناسنددر سال 1358 به خدمت آموزش و پرورش در آمدم. ابتدا به مدت ده سال معلم کلاس اول دبستان ...
چرا مرد عصبانی همسرش را از پشت بام پرت کرد؟
بازجویی قرار گرفت. او در اظهارات ضد و نقیضی به کارآگاهان پلیس جنایی گفت: از گذشته با همسرم اختلاف داشتم. شب حادثه برای عید دیدنی به خانه خواهرم رفتم که در جریان میهمانی به خاطر همان مشکلاتی که وجود داشت با همسرم مشاجره کردم اما او برای اینکه آرام شود به پشت بام رفت. من نیز برای صحبت کردن با او به آنجا رفتم، در ادامه همسرم ناگهان خودش را به پایین پرتاب کرد و به زندگی خود پایان داد! با توجه به ...
کارمند بانک برای قتل همسرش آدمکش اجیر کرد
همسرم قرار داده بودم و حتی یک وام 200 میلیونی برای مهناز گرفتم اما او اقساطش را پرداخت نکرد و من مجبورم شدم اقساط وام را پرداخت کنم. مهناز حتی حاضر نمی شد اموالی که به نامش زده بودم را به من برگرداند. او ادامه داد: همین موارد باعث شد که اختلافات ما روز به روز بیشتر شود و با اینکه یکبار از هم جدا شده بودیم به خاطر بچه هایم دوباره ازدواج کردیم ولی دیگر نمی توانستم این وضعیت را تحمل کنم و از ...
دستمزد عجیب یک کارمند به دو آدمکش برای قتل همسرش
روزنامه ایران به نقل از زن همسایه نوشت: آنها اغلب اوقات با هم دعوا و درگیری داشتند. ساعت 11 صبح بود. شوهر مهناز که کارمند بانک است با من تماس گرفت و گفت بچه هایش مدرسه هستند و هر چه به تلفن همسرش زنگ می زند، پاسخ نمی دهد. به همین دلیل نگران همسرش شده بود و از [...]
هدفمان برافراشتن پرچم اسلام است
برادران خودم دست از پشتیبانی امام امت برنداشته و همیشه در هر کجایی که هستند پاسدار حقیقی اسلام و خون شهیدان باشند بخصوص همسرم، او باید راه مرا ادامه بدهد؛ پسرم احمد را سرباز امام زمان (عج) پرورش دهد. بار دیگر می گویم هدفی را که من انتخاب کردم آگاهانه بود. هدفم برافراشتن پرچم اسلام بود و قدمم فی سبیل الله، اما پدرجان و مادر عزیزم! چه کنم من جنگیدن با دشمن خدا و پیامبرانش را بر خانه نشستن ترجیح می دهم. انتهای خبر/ ...
(تصاویر) تغییر چهره و سرنوشت تلخ بازیگر فیلم بچه های آسمان در آستانه 38 سالگی
آمد و من چون آن روز دفتر نقاشی ام را نبرده بودم ، معلم من را دعوا کرد و داشتم گریه می کردم. آقای مجیدی وارد کلاس شد و به من گفت سرت را بالا بیار و به دوربین نگاه کن و همین که با گریه سرم را بالا آوردم ، آقای مجیدی گفت خودش است ، من فکر می کردم بازرس هستند و به خاطر نبردن دفتر نقاشی نمره انضباطم را می خواهند کم کنند. خلاصه به اتفاق آن ها به کلاسی خالی رفتم و از من فیلم گرفتند و مصاحبه ...
فرناز رهنما کیست؟
(اعتماد سیفی)، آهنگساز، ازدواج کردند. این دو برای مدت 9 سال با هم دوست بودند. نتیجه این زندگی، تولد یک پسر به نام "آرن" در تاریخ 6 خرداد 1400 بود. حدود 20 سال داشتم که با شوهرم آشنا شدم، حدود 9 سال از آشناییمان که گذشت باهم ازدواج کردیم و از اینکه با پختگی تصمیم به ازدواج گرفتم، خوشحالم. من در حال تحصیل در رشته نمایش دانشکده هنر و معماری بودم و همزمان برادر همسرم نیز در رشته نقاشی ...
خوش به سعادتت مهدی جان
دیگری از حرف های شهید در روز خواستگاری این بود که اگر با شما ازدواج کنم ممکن است به شرط لیاقت شهید شوم. ممکن است صاحب اولاد شویم و شما همسر شهید شوید. با این شرایط من را قبول می کنید؟ من در جوابشان گفتم، بله قبول می کنم و ایشان از من پرسید برای چه شرایط من را قبول کردید و در پاسخ به ایشان گفتم: چون دوست دارم ایمانم با ازدواج کامل شود. در صورتی که پدر و مادرم با این وصلت به خاطر تهران بودن خانه آقا ...
کارمند بانک برای قتل همسرش آدم کش اجیر کرد
تصمیم به قتل همسرم گرفته بودم. وی افزود : ابتدا تصمیم داشتم خودم قرص بخرم و نقشه قتل او را اجرا کنم اما ترسیدم لو بروم و بعداز دستگیری مرا قصاص کنند که منصرف شدم. به دنبال این بودم که آدمکش برای قتل او اجیر کنم. به این ترتیب جست و جوهایم را آغاز کردم تا اینکه سه ماه قبل موفق شدم از طریق یکی از دوستانم دو مرد خلافکار را پیدا کنم. دوستم می گفت این دو نفر به خاطر پول حاضر هستند هرکاری انجام ...
رابطه سیاه شوگرددی 54 ساله با دختر 13 ساله در تبریز | محکومیت جالب برای مرد هوسران + جزییات
...> جزئیات ماجرا دختر نوجوان وقتی مقابل قضات قرار گرفت اینگونه به شرح ماجرا پرداخت و گفت: پدرم کارگر است و مادرم برای کمک به امرار معاش خانواده مجبور به کار کردن در محوطه ای در اطراف تبریز بود، از زمانی که چشم به این دنیا گشودم هیچ وقت از طرف پدرم محبتی ندیدم، همیشه دلم لک می زد برای محبت های مردانه، برای محبت های پدرم؛ اما او همیشه این محبت را از من دریغ می کرد. 3 سال قبل ...
قتل همسر به خاطر قصد طلاق
دختر 17 ساله قربانی نیز در تحقیقات اولیه گفت: ما مستأجر بودیم وقتی قرارداد خانه مان تمام شد، باید آنجا را تخلیه می کردیم. مادرم در مدرسه کار پیدا کرد و از تابستان امسال به عنوان سرایدار مشغول کار شد. ساعتی قبل پدرم برای خوردن ناهار به خانه آمد اما به یکباره بحثی بین شان در گرفت و پدرم به سمت مادرم حمله کرد و در پاگرد پله ها مادرم را با چاقو زد و بعد هم بسرعت کفش هایش را پوشید و از مدرسه خارج شد و ...
حبیب احمدزاده: امروز سالگرد رفتنت است؛ رفیقم کیومرث
حتی مطابق عکس بالا، بیلبورد بزرگ خیابانهای تهران هم شد .....جنگ که شد ، بچه بودم ، شانزده سالم بود ، سه روز بعد بازهم شانزده سالم بود ولی دیگه بچه نبودم .... که در اصل داستان سی ونه و یک اسیر (از کتاب داستانهای شهر جنگی )که بر اساس ان فیلم را ساختی وجود نداشت. موقع نگارش فیلمنامه و سفر به آبادان شبی این گونه برایت تعریفش کردم. دقیقا روز قبل از ورود نیروهای بعثی به ...
جنایت شبانه در مدرسه
. من چند سالی است به دام اعتیاد افتاده ام . به اصرار همسرم نزدیک به 15 بار مواد را ترک کردم اما دوباره به سمت مواد کشیده شدم. همسرم از این ماجرا ناراحت بود و می خواست از من جدا شود. به همین خاطر مدام با هم درگیر بودیم . وی ادامه داد: به تازگی مواد را ترک کرده بودم اما دوباره به سمت مواد رفتم و وقتی همسرم متوجه ماجرا شد قهر کرد و گفت قصد دارد از من جدا شود. اما من همسرم را دوست داشتم و ...
قتل فجیع پیرزن تنها به خاطر چند تراول چک / بوی تعفن جسد جنایت را فاش کرد
باری به خانه پیرزن رفتم و لوازم خانه اش مانند جاروبرقی، فرش، تلویزیون و قابلمه هایش را برداشتم تا آنها را بفروشم. اما چون اعتیاد داشتم کسی آنها را از من نمی خرید .به همین خاطر به ناچار وسایل را به خانه پدرم بردم و در نهایت کل وسایل را به مبلغ 3 میلیون تومان به یک ضایعاتی فروختم. آخرین باری که به خانه پیرزن رفته بودم جسد متعفن شده بود. سعی کردم با مثله کردن جسد هر بار بخشی از آن را به بیرون از خانه ...
مهریه همسر شهید محمد جهان آرا چند سکه بود؟
ایشان بود قبول کردم.در این مدت این خصلت را به طور روشن و بارز در وجود محمد دیده بودم. آن سالها در جلسه های مختلف با افراد زیادی روبه رو شده بودم ولی محمد تقوای دیگری داشت به همین خاطر با وجود مخالفت خانواده ازدواج با ایشان را پذیرفتم . فکر میکنم بهترین انتخاب من در آن زمان همین بود. در همان روزهایی که ارتباط داشتیم از لحاظ آگاهی های سیاسی، اجتماعی و مذهبی از محمد درس زیادی گرفتم. برخوردهای ...