سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 14 ساله قربانی خودخواهی نامادری اش شد
های مادرم را برداشتن منتظر شدم همه بخوابند بعد از خانه گریختن فکر کنم ساعت 2 نیمه شب بود در خانه را آرام بستم و کوله ام را روی دوشم انداختم و رفتم . اصلا درباره مقصد هیچ فکری نکرده بودم فقط میخواستم از خانه پدرم دور شوم آنقدر دور که دیگر مرا نبیند در خیابان پایم در یک چاله رفت چند دقیقه بعد بود که گشت پلیس وقتی مرا دید متوجه شد که من از خانه فرار کردم اصلا دوست نداشتم به خانه برگردم من دیگر متعلق به ...
قتل به خاطر یک جفت کتانی در تهران
که خریده حدود 2 میلیون و 500 هزار تومان ارزش دارد. خیلی عصبانی شدم. به سراغش رفتم و گفتم تو بابت یک جفت کتانی مارک دار، 2 میلیون و 500 هزار تومان پول دادی اما حاضر نیستی بدهی ات را برگردانی و پول مرا بدهی؟ او باورش نمی شد که من جست وجو کرده ام و قیمت کتانی اش را فهمیده ام. راستش من هم گرفتار بودم و پولم را می خواستم. دوستم وقتی متوجه شد که من فهمیدم، گفت کتانی را پیش من امانت می گذارد تا هرچه ...
حکم قصاص نفس دامادی که عموی عروس را کشت!
او را به بیرون ببرد. من هم با چاقو آمدم که هاشم جلوی مرا گرفت ولی من که خشمگین بودم او را به کناری پرت کردم و در بیرون از خانه ضربه ای به ابوالقاسم زدم که میلگرد در دست داشت البته ابتدا او با میلگرد ضربه ای به پای چپ من زد و زن ها هم سنگ پرانی می کردند. در همین حال به سمت در خانه فرارکردم و علی اصغر را دیدم که همچنان قصد داشت مادرم را از خانه بیرون بکشد. با آن که او هم قمه داشت ولی من دو ضربه چاقو ...
یلدا و کُلوچه های مادربزرگ
...: فریبرز لرستانی آشنا تصویرساز: مرضیه صادقی تحریریه زندگی آنلاین : دیشب شب یلدا بود. ما خانه بابابزرگ رفتیم. مادربزرگ یک عالمه کُلوچه کوچولو درست کرده بود. من با خوش حالی گفتم: من کُلوچه های کوچولو را خیلی دوست دارم . مادربزرگ توی بشقاب من کُلوچه گذاشت و یک لبخند کوچولو زد. بابا بزرگ هم توی بشقاب من کُلوچه گذاشت و یک لبخند کوچولو زد. من با خوش حالی کُلوچه ...
بهاره مصدقیان کیست؟
]پولداری و می توانی انکار کنی مرا، صدمه بزنی به من، اما من فقط یک چیز دارم، اعتبار. صداقت و شجاعتی که من دارم تو نداری. پس با همین اعتبار رودرروی تو با همه قدرتت و حمایت امثال خانم هایی نظیر رفیقی مشترک که آنفالو کرده مرا و مهم نیست برایم، رسالتی بر دوشم است که انجامش می دهم. رسالت هجده سال ظلم به خودم بابت خوش بین بودن و باور و اعتمادم به تو. رسالت شنیدن صدای ده ها و بلکه صد ها دختر آسیب دیده. خط قرمزی می کشم روی شهرت و قدرت ات و اگر صدایم شنیده شد، آن هایی که نمی خواهند آسیب بخورند، آگاه شوند. پایان بخش کوچکی از هجده سال عشق، همکاری، رفاقت، خیانت، دروغ و.. ...
طلاق گرفتم تا به عشقم برسم!
به گزارش زیرنویس، من سارا هستم 17 ساله بودم که با میلاد ازدواج کردم، ما همدیگر را دوست نداشتیم.... من هیچ حسی به میلاد نداشتم تا اینکه در مهمانی های دوستان دوران مجردی شوهرم با پسر خوش تیپی که تقریبا در همه میهمانی ها بود آشنا شدم این آشنایی من را از مسیر زندگی جدا [...]
طلاق گرفتم تا به عشقم برسم!
به گزارش رکنا، من سارا هستم 17 ساله بودم که با میلاد ازدواج کردم، ما همدیگر را دوست نداشتیم.... من هیچ حسی به میلاد نداشتم تا اینکه در مهمانی های دوستان دوران مجردی شوهرم با پسر خوش تیپی که تقریبا در همه میهمانی ها بود آشنا شدم این آشنایی من را از مسیر زندگی جدا کرد ،او مدام از من واز زیبایی ام تعریف می کرد فرزین با ابراز علاقه اش من را وادار کرد که با او ارتباط برقرار کنم... میلاد با ...
زنم با کارگرم به من خیانت کرد / آنها از من سارق مسلح ساختند!
از روزی شروع شد که یکی از خرده فروشان در پارک نزدیک محل سکونت مان، مرا با پرداخت مبالغی وسوسه کرد تا در پارک از مواد مخدر او مراقبت و نگهداری کنم! آن زمان نوجوانی حدود 14-15 ساله بودم و از این که پول هنگفتی به دست می آوردم خیلی رضایت داشتم اما طولی نکشید که خودم فروش حشیش در پارک را آغاز کردم و به خرده فروش مواد مخدر تبدیل شدم. ولی هنوز به 20 سالگی نرسیده بودم که توسط نیروهای انتظامی ...
زن مطلقه بعد از ازدواج با عشق خیابانی اش گرفتار خیانتی شوم شد / کمکم کنید جهیزیه ام را پس بگیرم!
خودشان پذیرفتند اما همچنان چشم دیدن مرا نداشتند چراکه معتقد بودند زندگی و آینده پسرشان را تباه کرده ام و آرزوهای آن ها را برای دامادی فرزندشان به باد داده ام! خانواده شوهرم مدام با نیش و کنایه های تلخ آزارم می دادند و مرا زنی خیابانی می خواندند که ناصر را فریب داده ام با وجود این ناصر همچنان عشق خودش را به رخم می کشید و مدعی بود که مرا با همه این تلخکامی ها دوست دارد اما همه این حرف ها ی ...
برادر کوچکترم به خاطر علاقه ام به ازدواج مرا کتک می زند!
مواجه شدم اما فایده ایی نداشت بعد از جدایی مجدد با میلاد تماس گرفتم و متوجه طلاق من شد.در حال حاضر من و میلاد قصد ازدواج داریم اما والدینم مخالف هستند و چند روز پیش برادرم به شدت مرا کتک زد و آنها چیزی نگفتند. اگر این وضعیت در خانه مان ادامه داشته باشد من مجبورم از خانه فرار کنم. نگاه کارشناسی فهیمه محمدیان کارشناس ارشد روانشناسی در ابتدا وجود والدین کنترلگر در خانواده موجب ...
نصف جهان، پایتخت نگاره ها
. برادران من در زمینه صنایع دستی فعالیت داشتند و من از همان زمان کودکی به دیدن آثار هنری علاقه داشتم. در آن زمان استادی نداشتم و درواقع به صورت تجربی شروع به خلق آثار کردم. به خاطر دارم که برای دیدن نقاشی اساتید به مغازه ها و کارگاه های آنان می رفتم و به تماشای آثار آن ها می پرداختم. حتی گاهی اوقات خود صاحب کارگاه یا آن مغازه تعجب می کرد که چرا ساعت ها مشغول دیدن ویترین آثارش هستم. چند باری هم پیش آمد که ...
برای بهرام بیضایی؛ قله ادب و فرهنگ
بدهید نقشی که انتخاب کرده را بازی بکند. نقش اتللو را انتخاب کرده بودم. با اجازه آنها تمرکز کوتاهی کردم و شروع کردم. چند دقیقه و چند جمله بیشتر نبود. سرم را به رسم خجالت پایین انداخته بودم که باز با صدای مردی از دیار باستانی کشورم به خودم آمدم: تو اگر اتللو نباشی. بچه اتللو هستی. پسر جان، چرا تو درس نمی خوانی. اینجا اول برگه زبان انگلیسی را تصحیح می کنند و شما انگلیسی تان ...
گفت وگو با شعبان لشگری نقاش صاحب سبک قزوینی
به عنوان کلام پایانی در نظر دارید، بفرمائید؟ من هرگز درخواست شخصی از هیچ مدیر و مسئولی نداشته ام، چرا که باور دارم که هرآن کس که دندان دهد نان دهد. اما برای شهر ضیاءآباد از متولیان فرهنگی درخواست دارم تا خانه فرهنگ در این شهر تأسیس کنند. من به عنوان یک هنرمند که سختی بسیاری برای آموختن هنر کشیده ام؛ امروز می بینم که چه استعدادهایی در این شهر وجود دارد و این را وظیفه خود و همه علاقه مندان به فرهنگ و هنر کشور می دانم که برای پرورش و رشد شکوفایی این استعدادها اقدام کنند. انتهای پیام/ ...
این زن در جریان یک اتفاق تلخ گورخواب شد / نگاه مردم مرا به زندگی بازگرداند + نظر کارشناسی
حتی گور ... درگیر مصرف بدی شده بودم که تهیه این حجم از مواد مرا عصبی کرده بود ، گشتن ته سطل زباله ها و پیدا کردن چند قوطی و مقوا و فروش آن نمی توانست جوابگوی اعتیاد سنگین من باشد ، روزهای بدی داشتم و نمی توانستم از کسی کمک بگیرم ، همسرم مرا به این روز انداخت ، ما با هم خوب نبودیم ، او مصرف کننده بود و مدام کتک می زد ، امنیت جانی نداشتم ، بارها به عمویم اعتراض کردم که گفت باید تحمل کنی ، خسته شده ...
قتل بخاطر یک سگ / پایان کابوس اعدام با جوانمردی قهرمان کشتی ایران + عکس و جزییات
21 سال سن دارد درباره روز حادثه اینطور می گوید :از روستا با موتور سیکلت درحال عبور بودم که ناگهان سگی به موتور من کرد سگ به موتور خورد صاحب سگ که فکر می کرد من از روی قصد سگ او را زخمی کردم بدون اینکه سعی کند واقعیت را بداندباهم درگیر شدیم او بر روی من خوابید و دستانش را برروی گلویم گذاشته بود من درحال خفه شدن بودم هیچ راه فراری نداشتم تنها چیزی که برای دفاع از خودم داشتم چاقویی بود که در جیبم بود ...
اقدام عجیب زن جوان برای پنهان ماندن خیانتش / این زن برای شوهرش چاقوکشید + جزییات
کرده بود و دیگر به من اهمیتی نمی داد. در همین روزها بود که فهمیدم نعمت دوباره به سوی سپیده بازگشته و با او ارتباط دارد. دنیا روی سرم خراب شد. در این وضعیت نمی دانستم چگونه رفتار کنم. اعصابم به هم ریخته بود که پس از یک مشاجره طولانی، دست پسرم را گرفتم و به خانه پدرم رفتم. تصمیم داشتم از نعمت طلاق بگیرم و به دنبال سرنوشت خودم بروم اما او با رفتارهایش تلاش کرد تا اعتماد مرا جلب ...
سرنوشت زن خیانت کار که شوهرش جلوی چشمانش زنان خیابانی را به خانه می آورد / کمکم کنید از این باتلاق خیانت ...
سفیدی را به سرم انداخت و با لبخند زیبایش مرا پای نشاند. اگرچه آن زمان معنای زندگی مشترک را نمی فهمیدم اما پدرم اعتقاد داشت که دختر باید زود ازدواج کند و به خانه بخت برود! خلاصه من و حسن در حالی نامزد شدیم که او ساکن مشهد بود و شغل مناسبی هم نداشت. خیلی زود مقدمات جشن عروسی فراهم شد و من و حسن برای ادامه زندگی به مشهد آمدیم. اگرچه دلتنگ خانواده ام بودم و آخرین خداحافظی را از یاد نمی بردم ...
خودکشی زن جوان پس از افشای رابطه سیاه شوهرش با پرستار بچه ها + نظر کارشناسی
دهم که ناراحت شود ولی با توافقی که با آن خانم کردیم ،هفته پیش از هم جدا شدیم ولی نمی دانم الان وضعیت مادرم چه می شود و همسرم هم اصرار به طلاق دارد و من نمی دانم با شرایطی که مادرم دارد، دختران خردسالم را نگه دارم . من از کارم پشیمان هستم ولی همسرم اصلا وضعیت مرا درک نمی کند . و چند روز پیش دست به زد و دختر 7 ساله ام از آن روز به بعد دچار شب ادراری و کابوس شبانه شده است . حالا هم که شکایت کرده و قصد ...
جذابیت خیره کننده زن ایرج طهماسب و تیپ اروپایی اش ! / 2 دختر زیبایش را ببینید + بیوگرافی آقای مجری ...
به نوشتن داشتم و از سیزده و چهارده سالگی می نوشتم و تاکنون 10 کتاب دارم که کتاب آرام در سایه آخرین اثر من در سال 96 می باشد. با نوشتن آرامش پیدا می کنم و با نقاشی هم خیلی آرامش می گیریم ، نقاشی هم می کنم مرا آرام میکند و برایم لذت بخش است. هنرستان درس خواندم من هنرستان هنرهای زیبا نقاشی می خواندم شاگرد خوبی هم بودم یعنی اگر از همکلاسی ها و دوست ها بپرسید، می گویند که من جزء ...
راز خیانت های یک زن حساب بانکی پر پولش / شوهر غیرتی او را کشت + نظر کارشناسی
حاصل این ازدواج دختری 8 ساله است . من در تمام این سال ها فقط به آرامش و خوشبختی همسرم فکر می کردم . شغل آزاد دارم و هر روز از صبح تا اواخر شب در مغازه با آدمهای مختلف سر و کله می زدم تا بتوانم درآمد خوبی داشته باشم و خواسته های همسرم را برآورده کنم .یک خانه خوب، ماشین شاسی بلند و هر چیزی که فکرش را بکنید برایش تهیه کردم. چند وقت پیش در جریان یک کار بانکی متوجه شدم چند نفر از مردان فامیل ...
جزییات قتل عام خانواده مهبادی از زبان خواهر داغ دیده / به 2 پسر 6 ماهه و 8 ساله هم رحم نکردند + عکس
برادرم رفته و قرار بود صبح روز جنایت به خانه برگردد، اما هرگز برنگشت. ساعت یک و هفت دقیقه نیمه شب بود که خواهر وسطی ام گفت بیایید که مادر را گلوله باران کرده اند. خودم را از مهاباد به سرعت به خانه برادرم رساندم. همه جا غرق خون بود. سه فرد مسلح صورت های شان را پوشانده و دستکش داشتند. برادرم 2 پسر 6 ماهه و 8 ساله داشت. محمد پسر هشت ساله اش می گفت عمه من بیدار بودم که آنها آمدند، اما چون زیر پتو بودم ...
سکوت زن مرد تبهکار شکست / بخاطر ترس از تنهایی در خیانت های شوهرم سکوت کردم!
به گزارش رکنا، جوان 27 ساله ای که در پیک موتوری فعالیت داشت وقربانی کلاهبرداری نخ نما به شیوه رسیدهای جعلی شده بود با بیان این که شهروندان به هیچ وجه به افراد ناشناس اعتماد نکنند به مشاور ومددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: به سختی یک دستگاه موتور سیکلت خریدم تا هزینه های زندگی ام را با یک لقمه نان حلال تامین کنم که نزد خانواده ام شرمنده نشوم ولی بازهم به چند میلیون پول نیاز داشتم به همین دلیل ...
فیلم جواب رک نعیمه نظام دوست درباره ازدواج نکردنش ! / عاشقش شدم مرا نگرفت
مسئولیت مامان رو دارم و تصمیم گرفتم خودم رو وقف مامان کنم. نعیمه نظام دوست هنرمند 49 ساله هنوز مجرد است و در خانواده 7 نفره اهل رشت بدنیا آمد وچهار خواهر دارد که خودش فرزند سوم خانواده است به غیر از او کسی در خانواده شان کار هنری نکرده و پدرش چند سال پیش فوت کرده است. کدخبر: 987207 1403/01/22 12:30:00 لینک کپی شد یسنا صادقی ...
تهدید بی شرمانه دختر جوان برای بازگشت به رابطه پایان یافته
از دستش خلاص شدم و راه خودم را رفتم، اما او مرا تعقیب کرد. چند دقیقه بعد وقتی تلفنم زنگ خورد و گوشی را در آوردم تا صحبت کنم آن پسر از پشت گوشی را از دستم قاپید و فرار کرد. بعد از آن به تلفن خودم زنگ زدم. آن پسر اول با التماس و خواهش اصرار کرد که به رابطه با او برگردم اما وقتی زیر بار نرفتم شروع به تهدید کرد و گفت عکس خانوادگی و خصوصی خودت و خانواده ات را که در گوشی است منتشر می کنم. این ...
خواستگار سمج بازداشت شد
. او ادامه داد: مدتی بعد در مسیر خانه یکی از اقوامم، او را دیدم و خواست باهم صحبت کنیم. اما به نوید توجهی نکردم و از آنجا دور شدم. نمی دانستم او در تعقیبم است و زمانی که داشتم تلفنی صحبت می کردم او گوشی را از دستم قاپید. نوید ناپدید شد و بعد از آن با او تماس گرفتم و او مرا تهدید کرد که اگر به خواسته هایش تن ندهم و به او پاسخ مثبت ندهم، عکس و فیلم های خصوصی را که در گوشی دارم در فضای ...
قتل هولناک پسر جوان در خانه مجردی
کلانتری محل معرفی کند که خیلی زود وی هدف تحقیق قرار گرفت. این مقام ارشد پلیسی گفت: این مرد به ماموران گفت، مقتول برادر همسرم بود و در خانه مجردی با پسر جوانی به نام حامد زندگی می کرد که آنها با یکدیگر اختلاف شدید مالی داشتند؛ روز حادثه حامد و برادرزنم با یکدیگر درگیر شدند که این نزاع منجر به جنایت شد. خیلی زود مقتول را سوار خودروی کوییک خود کردم و به بیمارستان رساندم اما اقدامات ...
لوئیز انریکه: می خواهم با بهترین بارسلونا مواجه شوم؛ کم در مورد ام باپه بپرسید!
پروژه پاری سن ژرمن مرا شیفته خودش کرده است و می خواهیم این باشگاه را به موفقیت برسانیم. می خواهم با بهترین بارسای ممکن مواجه شوم دوست دارم با بهترین بارسلونای ممکن بازی کنم، حتی دوست داشتم گاوی هم در زمین حضور داشته باشد. این گونه مسابقات، بازی هایی هستند که می خواهم بهترین بازیکنان را در زمین ببینم. آرزوی من این است که همیشه با حریف در بهترین حالتش روبرو شوم و در این شرایط پیروز شوم. ما در بهترین مقطع فصل خود هستیم. ...
ودیعۀ شهیر اصفهانی برای شهر شعر
انسان داد کربلا و شهادت تو به حق رونق دیگری به قرآن داد هادوی از خدای خود خواهد در حریم تواش پناه بود چون تو هستی شفیع روز جزا گو همه نامه اش سیاه بود این شعر را در سن 10-12 سالگی سرودم و با نظر استاد صغیر اصفهانی، آن را در انجمن ادبی قرائت کردم و مورد ایشان قرار گرفتم. من تا این زمان، تخلصی نداشتم. پس از قرائت این شعر، استاد صغیر اصفهانی دستی بر شانۀ ...
رستمی و مرادی تاثیرگذارترین رقبا بودند/خداحافظی تصمیم سختی بود
: برای خودم سخت ترین تصمیم همین بود. بیش از یک ماه هر شب داشتم فکر می کردم در پوکت چه اتفاقی خواهد افتاد اما به هیچ جوابی نمی رسیدم. با این حال وقتی وزنه 226 از دستانم رها شد، با خودم گفتم این همان لحظه است. بدون آنکه اراده ای باشد وزنه را بوسیدم و تمام. وزنه برداری برای من اینجا تمام شد. من تصمیم داشتم بعد از المپیک توکیو خداحافظی کنم اما حضور در گزینشی المپیک پاریس را به عنوان آخرین چالش پیش روی ...