سایر منابع:
سایر خبرها
بعد از فوت آیت الله هاشمی رهبری فرمودند رابط بین اصلاح طلبان با ایشان باشم /بعضی نامه ها را رهبری پاسخ ...
مناسبت هایی مسائل اصلاح طلب ها را پیگیری می کردم و ارتباط من با دفتر رهبری و خود ایشان زیاد بود و خدمت خود ایشان هم می رسیدم. سال 95 به صورت اختصاصی رفتم و در مورد مسائل اصلاحات و اصلاح طلب ها صحبت کردم ایشان آنجا درباره این موضوع فرمودند خود شما این کار را به عهده بگیرید و اگر مطلبی بود به من بگویید، یا به دفتر بگویید یا بنویسید. بعد از آن هم گاهی اوقات نظراتم را می گفتم یا ...
چرا مشکلات حل نمی شود؟
پر از لباس را برد می دانستم. آن چمدان پر از شال کشمیر، نخ پنبه و شیفتون تا شال زمستانی، تابستانی، ساحلی و شال گردن است. همه فامیل حسن انتخاب سمیرا در شال را معرکه می دانستند. چهار ماه شده است. دیگر خانه هیچ عطری نداشت. همه پرندگانی که روی گل سرخ ها نشسته بودند. در رویای خواندن آواز نبودند. من تنهای تنها مانده ام و دوشب بعد بی اختیار سوار ماشین ام شدم. سویچ انداختم ماشین روشن شد و حرکت کردم. به ...
اقدامات فرهنگی جای حکمرانی فرهنگی را گرفته است
خاطرات خیلی زیادی از این نگاه به زن در سفرهای خارجی دارم. حالا یک مورد را بگویم. کنفرانسی درخصوص شهید مطهری در صداوسیما برگزار شد. من هم برای یک پانل مقاله دادم. در آن پانل یک خانم از کانادا آمد. یک آقا از ترکیه بود. من بودم و یک نفر دیگر. موضوع راجع به زن بود. من هم بعد در پانل ارائه دادم. خانمی که از دانشگاه امام صادق بود مسئول پانل بود. ایشان هم جلسات را خیلی خوب اداره می کرد. من دیدم جمعیت هم در ...
می گفت شهادت در جوانی قشنگ است
امام حسین هم پذیرفته شده به دنبال سایر دانشگاه ها نرفت. همان زمان زبان عربی عراقی و عربی سوری و فرانسه را تمرین می کرد و با برنامه هایی که در تلفن همراهش نصب کرده بود، مدام این زبان ها را تمرین می کرد. بعد از شهادت محمد، همکارانش می گفتند از وقتی محمد به شهادت رسیده کارمان سخت شده است. چراکه محمد چند زبان صحبت می کرد و احتیاجی به مترجم نداشتیم. از زمانی که به شهادت رسیده کارمان خیلی سخت شده است ...
خیلی ها همکاری با تلویزیون را بد می دانند
شرق نوشت: با حدیث میرامینی به بهانه حضور در مسابقه شب های مافیا گفت وگو کردیم که در بخش هایی از این گپ وگفت، سری به گذشته و تلویزیون نیز زدیم. چقدر از زمان تان را به تماشای فیلم و سریال اختصاص می دهید؟ زمان زیادی. هر فیلم و سریالی را که از پلتفرم های نمایش خانگی پخش می شود، می بینم. حضورتان در برنامه زودیاک از علاقه به بازی مافیا بوده یا دلیل دیگری دارد؟ من قبل از زودیاک در دو سری دیگر بازی مافیا حضور داشتم. در آن دو بازی، من برای اولین بار در زندگی ام مافیا ب ...
دورت بگردم به زودی منتشر می شود
. لهجه یزدی داشت. گفتم: حاج خانوم! شما دعا کنید. ما آمین می گیم. و پیرزن انگار یک عمر برای این لحظه تمرین کرده بود. برگشت سمت بقیع. پر چادر تیره با گل های ریزش را زد زیر بغلش و دو دستش را آورد بالا. فهرست دعاهایش بسته طولانی و متنوعی بود از فتنه های آخرالزمان و گلایه از آقایی که نمی آید تا خوب شدن گاو مش سکینه؛ و همه را چنان با سوز دل و تضرع گفت که حس کردم از تمام سفر حجم فقط دعا های این پیرزن مستجاب ...
درخواست طلاق از شوهر نزول خوار
انگار سنگی به سرم خورده باشد، گیج شدم. به شوهرم گفتم چرا چنین حرفی به ما زد. او هم گفت چون به ما بدهکار است. این حرف را زد و من بعد فهمیدم شوهرم به او هم نزول داده و خانواده همسایه مان را به خاک سیاه نشانده است. *با شوهرت درباره این موضوع صحبت کردی؟ بله. به او گفتم یا پولت را پاک می کنی یا از تو طلاق می گیرم. حرفم را جدی نگرفت و من تصمیم به طلاق گرفته ام. *پسرت قرار ...
حاجی می گفت: می توانیم چند بار اسراییل را شخم بزنیم
آوردند. بعد سردار زاهدی تماس گرفت و حاجی رفت با او صحبت کند. وسط صحبتش با سردار به من اشاره می کرد که چای بخور، پرتقال پوست بگیر. موقع خداحافظی، حاجی به علی می گوید اگر اینجا (ساختمان یاس) امن بود تو را می آوردم پیش خودم. همان زمان کوتاهی که علی در ساختمان یاس است، حاجی مدام خداخدا می کند که اتفاقی نیفتد. حالا هم حسین امان اللهی شهید شده، هم سردار زاهدی هم حاجی. ساختمان یاس به دلیل حضو ...
بنّای عارفی که زمان و مکان شهادتش را می دانست...
زننده ای دارد. سریع از خانه زد بیرون و برگشت پادگان. سرهنگ به خاطر این کار تنبیهش کرد. هجده توالت را باید به تنهائی می شست. بعد از گذشت یک هفته از مدت تنبیه سرهنگ آمد و گفت: حالا دوست داری برگردی خونه من کار کنی یا نه؟ عبدالحسین گفت: اگر تا آخرین روز خدمتم مجبور باشم همه کثافت های توالت را توی بشکه خالی کنم و به بیابان بریزم، باز پا توی خانه شما نمی گذارم. بیست روز دیگر این تنبیه را ادامه داد تا این ...
نوری قزلجه: ریاست قالیباف از بیرون مجلس حمایت می شود /طرح های صیانت و شفافیت سفارش شده بودند
...، گفت وگو صورت بگیرد، تضارب آرا باشد، معمولاً از آنجا تصمیمات پخته تری بیرون می آید تا جایی که همه بگویند بله و کسی هم اعتراض و بحثی نکند. یعنی سنخ کار مجلس به این ترتیب است که حتماً باید با هر موضوعی، مخالفی و موافقی صحبت کند که ابعاد قضیه باز شود. لذا با وجود چهره های شاخص چه در فراکسیون مستقلین که افراد شاخص و صاحب نظر زیادی در آن حضور دارند، چه در فراکسیون های دیگر که افراد شاخص و صاحب ...
در این روستا یک شب در سال همه کوفته می خورند+عکس
قدیمی است و ما همه به آن اعتقاد داریم. راستی حاج خانم اسم شما چی بود؟ عرفان خانم بنویسی کافیه. اونم چشم حاج خانم همسایه هم در تکمیل صحبت های او ادامه می دهد: ما اسفنجانی ها هر شهری که باشیم باید امروز به روستا بیاییم و در این مراسم شرکت کنیم. راستی تا گوشت قربانی نیاید ما دست و دلمان به کار پختن کوفته نمی رود. حتی 20 بار هم کوفته بپزیم به طعم و خوشمزه گی کوفته ...
خاطره پرواز منوچهر محققی در عملیات مروارید
رفت ماهواره های دشمن را می زد. دشمن که بود؟ روسیه. یا صحبت از موشک های کروزی بود که فراجو و قاره پیما بودند. آن ها را باید با سیستم ماهواره ای می زد. سیستم بزرگی هم به اسم پایگاه لیزری فضایی بود. احتمالاً شنیده اید که یک سپبهد همدوره ربیعی که طی سال های گذشته خارج زندگی می کرد... * آذربرزین؟ ... بله. گفته بود من گفتم اف پانزده بخریم ولی گفتند اف چهارده بخریم. خب ما ...
انگیزه های بحرانی مردم در مراجعه به مراکز کلینیک و مشاوره در مشهد | مشاوره پیش از ازدواج نیازمند فرهنگ ...
...> انگار هنوز هم دلش می خواست کسی برایش گوش شنوا باشد و از فرزندش گفت که مدتی است به سن نوجوانی رسیده و رابطه اش مثل قبل نیست و اینجا آمده تا ببیند چه باید بکند. اینکه دائم با نظرات او مخالفت می کند و بیشتر دوست دارد وقتش را با دوستانش بگذراند و برای همین موضوع هم به اینجا آمده تا بداند چه روشی را برای همراهی پسرش به کار گیرد. در ادامه حتما بخوانید ارائه خدمات مشاوره ای در 17 نقطه حاشیه ...
احتمال شارژ ریاست قالیباف از بیرون مجلس
از نقطه نظرات نمی بینیم اما در مورد اینکه دستورات از بیرون از مجلس صادر شود، یک مقدار نگرانی وجود دارد و در تصمیم گیری های اساسی حتماً از این موضوع فاصله خواهیم گرفت، به این ترتیب که محور همین نمایندگان و اعضای فراکسیون خواهند بود ولی قطعاً از نقطه نظرات نخبگان و سیاسیون جامعه و کسانی که بسیار دوست داشتیم در جمع ما حضور داشته باشند، در حوزه های مختلف استفاده خواهیم کرد، به دلیل اینکه اسم بردید ...
باید عادت کنم
به گزارش اصفهان زیبا ؛ گوشت و آرد نخودچی را ورز دادم و تخم مرغ را شکستم رویشان. شفته ها را بین دو کف دست قلقی کردم و انداختم داخل روغن داغ. زینب با موتور کوچکش قام قام کنان آمد پای گاز. گوشه دامنم را کشید. سرش را کج کرد. -مامانی میشه بیای بازی؟ فاطمه از تو هال داد زد: خواهش. لطفا! صورتش را نمی دیدم؛ ولی می دانستم دو تا دستش را چسبانده به هم و کج گذاشته بغل گوشش. شفته ها جلزوولز ...
قصه ننه علی روایت زندگی مادر شهیدان شاه آبادی منتشر شد
زمین تا جلوی در حیاط کشاند. دست و پا می زدم. نفسم بالا نمی آمد، کم مانده بود خفه شوم! از زمین بلندم کرد. با پای برهنه هلم داد بیرون خانه و در را پشت سرم بست. بلند شدم، آرام چند ضربه به در زدم و گفتم: رجب! باز کن. شبه بی انصاف! یه چادر بده من سر کنم. زنجیر پشت در را انداخت و چراغ های خانه را خاموش کرد. پشت در نشستم. از خجالت سرم را پایین می انداختم تا رهگذری صورتم را نبیند. پیش خودم گفتم: این هم ...
شهید مدافع حرمی که نمی خواست شهید بشود!
ام می داد و می گفت تماس می گیرد. کمی گذشت. تلفنش پشت سر هم زنگ می خورد. آن طرف خط سؤالاتی می پرسیدند که مشخص بود او نمی توانست خیلی راحت صحبت کند. عیدی امام حسن(ع) همسر شهید در ادامه می گوید: بعد از ساعت ها ما به کرج رسیدیم. وقتی آمدیم خانه به برادرم گفتم اجازه بده من وسایلت را جمع کنم. بعد که نشستیم او گفت فاطمه جان میهمان داریم. با تعجب گفتم شما که می خواهی بروی! چه ...
تولد احمد پلارک / راز شهادت شهید عطری چه بود؟
در تکمیلی عملیات کربلای پنج از بیمارستان فرار کردند و به منطقه برگشتند. من و احمد در تکمیلی این عملیات با هم بودیم که به یک کمین برخوردیم. احمد در حین مقابله با کمین از ناحیه پهلو، صورت و بازو زخمی شد. بعد از عملیات در 12 اسفند سال 1365 به همراه نیروهای گردان عمار لشکر 27 محمد رسول الله، به دیدار امام (ره) و سپس زیارت امام رضا (ع) در مشهد مقدس رفتیم. یک روز صبح، احمد با تب و عرق از ...
مست عشق فیلم قابل قبولی نیست/ فروش بالا نمی تواند دلیل بر کامل بودن یک اثر باشد
به هدر رفته و یک اثر بیگ پروداکشن ساخته شده است که قطعا به هیچ عنوان نمی تواند در آثار تاریخی سینمای ایران به ماندگاری برسد. وی بیان کرد: در رابطه با وقایع یا اتفاقات تاریخی مثلا همچنان جنگ نفت کش های محمد بزرگ نیا را اسم می بریم و قطعا توفان شن جواد شمقدری در ذهنمان می آید اما واقعا مست عشق فیلمی نیست که یک دهه بعد کسی از آن فکت بیاورد و از آن به عنوان فیلمی یاد کند که در زمانی تولید ...
شجریان از پس آواز برآمد اما حریفِ نونِ نستعلیق نشد!
سرچشمه معنا سیراب می شوند؛ یکی خوشنویسی است و دیگری موسیقی و آواز ! این نگرش در نوع خود جالب است به این دلیل که این دو هنر ظاهرا ربطی به هم ندارند؛ کمی جزیی تر توضیح دهید. بله و تاکید می کنم که آواز دقیقا چیزی شبیه خوشنویسی است. شما دیوان حافظ را که نگاه می کنید با تعدادی حروف سربی مواجه می شوید که از اول تا آخر هیچ زیبایی و تجلی در درون شما ایجاد نمی کنند؛ اما به محض اینکه آن اشعار ...
از بهارستان تا سبزستان
اسکیمو یا اینوئیت ها تحت یک برنامه کنترل بارداری غیرارادی قرار گرفتند. بعد از خواندن لید خبر با یک اسکرول می رسم به چندتایی از عکس های ژولیت پاوی و در ادامه خبر می خوانم که مقامات دانمارکی بین سال های 1966 تا 1975 برنامه ای برای پیشگیری اجباری از بارداری زنان گرینلند وضع کرده بودند. این برنامه شامل کاشت تقریبا 4500دستگاه جلوگیری از بارداری(IUD) در رحم زنان و دختران اسکیموی اینوئیت بود که ...
این دو زن دو بال مردی هستند با آرزوهای دوربرد
شما چه پنهان وقتی تعریف کردند تا به حال این مدل کمک جمع کردن برای جبهه را نشنیده بودیم. حاج خانم کمی جا به جا شد. تازه سر ذوق آمده است. با لبخند می گوید: مادرجون با کروات، گوله ابریشمی، عروسک و. . برای جبهه کمک جمع می کردند. ما انگار فقط کلمه کروات را می شنویم. بی اختیار همزمان می گوئیم: کروات! حاج خانم می گوید: بله کروات. خانم خاکباز همراه با مادرجون به خانم ها اعلام کردند هر کسی که در ...
پرفروش های کتاب مقاومت در سال 1402
و او برنگشت. نگران شدم. پیش خودم گفتم حتما سخنرانی یا ختم قرآن به خاطر اول سال تو مسجد برگزار شده و به همین خاطر زینب دیر کرده. بیشتر از یک ساعت گذشت. چادر سرم کردم و به مسجد رفتم. نفهمیدم چطور به مسجد رسیدم. در دلم غوغا بود. وارد مسجد شدم. هیچکس در حیاط و شبستان نبود. نماز تمام شده بود و همه نمازگزارها رفته بودند. با دیدن مسجد خالی دست و پایم را گم کردم؛ یعنی چی؟ زینب کجا رفته؟ هوا تاریک بود و باد سردی می آمد. یعنی زینب کجا رفته بود؟ او دختری نبود که بی اطلاع من جایی برود. بدون اینکه متوجه باشم و حواسم به دور و برم باشد خیابان های اطراف مسجد را گشتم. چشمم دنبال یک دختر چادری باریک و بلند بود. ...
سهمیه خدا از بین بچه های گروهان روح الله
گردان به حسن سویزی گفت: حسن برو جلو اون دوشکای لعنتی را بزن. حسن سویزی از جا بلند شد، اما تا خواست گلوله آر.پی.جی را شلیک کند، درجا با تیر دوشکا سینه اش را شکافتند. بعد از شهادت حسن سویزی، حبیب قبضه آر. پی.جی او را برداشت و رفت به سمت راست خاکریز. درست در همین لحظه بود که انفجار وحشتناک خمپاره ای در نزدیکی ما دو نفر، بین من و حبیب فاصله انداخت. ملک اسلامی در حالی که خون از دست های ...
ادبیات دفاع مقدس به یک نیما نیاز دارد
حتما نظرشان تغییر خواهد کرد. البته من امیدوارم که کتاب دفاع مقدس همچنان رشد کند اما باز هم این کتاب ها در نوع خودشان خیلی خوب هستند و شاید در سال های آینده بیشتر متوجه خوبی و کیفی بودن این آثار شویم. با تشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید. اگر فرمایش و سخنی هست بفرماید. خواهش می کنم، محبت کردید! از شما ممنونم. ان شاءالله که خدای شهدا و خود شهدا از ما و عملکردمان راضی باشند و عاقبت مان به شهادت ختم شود. ...
گفت وگو با جانباز 25درصد "جواد جعفری" جانباز تخریبچی مین یاب و مین روب دوران دفاع مقدس
افتاده است. کمی بعد که به خودم آمدم دیدم سربازانی که داخل ماشین بودند از شدت انفجار به بیرون پرتاب شده بودند. یکی کمرش را، یکی سرش را و یکی هم پایش را گرفته بود. با توجه به تجربه ای که داشتم معمولا یک مین را که وسط کار می گذارند، چندتایی هم اطراف آن "تله" می کنند تا افرادی که برای کمک می آیند، روی مین بروند. با آن حال، کمی جلوتر رفتم. ابتدا سربازان را کشان کشان به یک سو انداختم. بعد به سراغ راننده ...