سایر منابع:
سایر خبرها
زن خواهان طلاق خطاب به قاضی: در تعقیب شوهرم متوجه شدم دختربچه ای او را بابا صدا می زند!
زن داشتی؟ آرمین نگاهی کرد و گفت: آقای قاضی ماجرا این طوری نیست. من سه سال قبل از همسر اولم جدا شدم. دخترم با مادرش زندگی می کند من در هفته یک روز او را می بینم اما از شانس بدم همسرم متوجه شد. من اصلاً با همسر سابقم ارتباطی ندارم فقط آن روز رفتم بچه را به مادرش بدهم که این طوری شد. من کلاهبردار نیستم من ساناز را دوست دارم. می خواستم قبل ازدواج خودم به ساناز واقعیت را بگویم ولی ...
من عاشق برادرشوهرم شدم / برادرکشی زیر سایه خیانت عروس
بنام ساناز " 21ساله در اظهارات خود گفت به همراه همسرم از منزل خارج و پس از خرید تنقلات قصد رفتن به پارک را داشتیم که ناگهان فردی بلند قد از پشت به همسرم حمله ور شده و با چاقو به گردن وی زد که من نیز از محل فرار کرده و به خانه مادرم رفتم. با بررسی مستندات به جای مانده از صحنه قتل و تحقیقات تخصصی از اطرافیان و اهالی محل، معلوم شد، شب حادثه فردی که ظاهرا مهمان مقتول بوده به همراه مقتول در محل مشاهده ...
رفتارهای غیرمتعارف و بی شرمانه همسر زن جوان | خواسته های شرم آور+جزییات
برای برادرش خواستگاری کرد. انوش که از وضعیت مالی پدرم خبر داشت، منزلی در بهترین نقطه شهر اجاره کرد و همه اسباب و اثاثیه ام را یک جا خرید تا پدرم مجبور به تهیه جهیزیه نشود. من هم که از این ازدواج در پوست خودم نمی گنجیدم، سعی کردم زندگی عاشقانه ای را برایش فراهم کنم. خلاصه یک سال بعد از آغاز زندگی مشترکمان صاحب یک فرزند پسر شدم و تصور می کردم با تولد آراد، زندگی ما زیباتر خواهد ...
زیباترین طلاق در ایران!
رسیده اما بعد فهمیدم او کلاهبرداری می کند و نزول خوار است. *چطور متوجه شدی؟ یک پسرم 11 ساله است که دچار بیماری سختی شد. ما مدت ها درگیر دکتر و بیمارستان بودیم و وضعیت پسرم روزبه روز وخیم تر می شد. یکی از همسایه ها به من گفت پول نزول شوهرت این بچه را به این روز انداخته است. من خودم نماز می خوانم و خداترس هستم. وقتی این حرف را شنیدم انگار سنگی به سرم خورده باشد، گیج شدم. به ...
رابطه نامشروع همسرم به خواهر جوانم خانه خرابم کرد/ فکرش هم نمی کردم این محبت ها ...
کرد از مدت ها قبل عاشق خواهرم بوده و به من علاقه ای نداشته است. وقتی اشک ریزان ماجرا را برای خانواده ام بازگو کردم آن ها خواهرم را سرزنش کردند ولی او نیز خودش را دل باخته پیمان دانست و تهدید به خودکشی کرد. این گونه بود که با قلبی شکسته و در 20 سالگی از همسر 29 ساله ام طلاق گرفتم و مدتی بعد نیز حمیرا با بی حیایی و آبروریزی با پیمان ازدواج کرد و با هم برای زندگی به شهر دیگری رفتند. ...
خبرنگاری که معلم شد
هایم را بیاورم . گفتم: خب پدرت کجاست؟ لبخند زد و گفت: پدرم شیراز است، اصلاً خانه نیست. مادرم هم با عمو و پدربزرگم که با ما زندگی می کنند، دعوایش شد و رفت قهر . بعدها فهمیدم پدرش مدتی در کمپ ترک اعتیاد بوده است. یک روز با دمپایی آمد مدرسه. همه بچه ها دورش جمع شده بودند. زنگ تفریح صدایش کردم. سرش را پایین انداخت و آرام گفت: خانم با عجله آمدم مدرسه، برای همین دمپایی ...
عاملان قتل خیابانی در یک قدمی میز محاکمه
دو متهم این پرونده شناسایی و بازداشت شدند و پس از انتقال به پلیس آگاهی و در همان بازجویی های اولیه به درگیری اعتراف کردند. کیوان در توضیح ماجرا به مأموران گفت: شب حادثه برای خرید از مغازه دوستم از خانه خارج شدم، وقتی جلوی مغازه اش رسیدم مقتول با دو نفر دیگر که داخل خودرو بودند به طرز مشکوکی داخل مغازه را نگاه می کردند. دوستم گفت احتمالاً اینها می خواهند خفت مان کنند. دقایقی بعد من و ...
معمای اتوبان
را که دکتر برایش در منزل آورده بود با دقت مطالعه کرد. در گزارش ذکر شده بود مقتول زنی 62 ساله است که حدود دو ماه قبل با روسری خودش خفه شده و خیلی ناشیانه دفن گردیده بود. سرگرد از همکارش خواست که تحقیقات را برای شناسایی زن آغاز کنند. هنوز چند ساعتی نگذشته بود که محمدی، همکار سرگرد با او تماس گرفت و گفت هویت مقتول شناسایی شده است. سرگرد خودش را به سرعت به آگاهی رساند. محمدی در اتاق سرگرد منتظر بود ...
فرمانده ای که پسرخاله صدام را اسیر کرده بود
هایش می گفت وقتی زینب (بچه آخر شهید) به دنیا بیاید از پا قدمی او، من شهید می شوم. همرزم پدرم می گفت خود شهید در عملیات بدر که برای رزمندگان صبحت می کرد گفته بود که دیشب خواب حضرت زهرا (س) را دیدم. من فردا دیگر نیستم. این آخرین عملیات من است. همینطور هم شد و ساعت 11 صبح روز بعد پدرم کنار سنگرش با اصابت ترکش خمپاره به بدنش به شهادت رسید. یکی از همرزمان پدر به مشهد آمده بود برای ما تعریف می کرد: زمانی ...
دعوای زوج جوان به خاطر حواس پرتی
. اول فکر می کردم از روی عصبانیت این حرف ها را زده ولی بعد که فکر کردم، فهمیدم آدم در عصبانیت نمی تواند به شوهرش بگوید از دستت خسته شده ام. برای همین من هم تصمیم گرفتم برای همیشه از هم جدا شویم. در ادامه همسر این مرد به قاضی گفت: آقای قاضی حرف های شوهرم درست است. او واقعا مرد حواس پرت و بی مسئولیتی است. آن شب واقعا عصبانی شدم چون بار اولش نبود. هزار بار وسایلش را گم کرده است. حلقه طلا، ساعت ...
اولین زن قاتل در ایران که بود؟ + تصاویر
اولین زنی که در تاریخ جنایی کشور به چوبه دار سپرده شد، اسم عجیبی دارد؛ ایران شریفی. ایران شریفی در زندان قصر و چند ساعت قبل از رفتن به سوی چوبه دار به قاضی عسگر می گوید: من قربانی چند نفر شدم؛ من را در بچگی شوهر دادند و از همان زمان بدبختی من شروع شد. من هفت بچه دارم؛ یکی از دیگری بهتر و احساس مادری را خوب می فهمم. و بعد هم این بیت شعر را می خواند: گیرم که خلق را به فریبی بفریب/ با دست ...
احمدعباسی: نمی دانم پاداش مان چیست ولی قول آینده را دادند
؟ قبل از دریافت جوایز فردی در روز پایانی جام ملت های فوتسال آسیا گریه کردید. دلیل این موضوع چه بود؟ ، وی در واکنش به این سؤال اظهار داشت: من به خاطر اعضای خانواده ام، پدرم، مادرم، همسرم، خواهرم و همه آنهایی که دیدند من در 10 یا 12 سال اخیر از کجا به کجا رسیدم، فقط برای آنها خوشحال بودم. جایزه فردی فقط به خاطر خانواده ام مرا خوشحال کرد، چرا که آنها از این بابت خوشحال هستند، وگرنه من اصلاً ...
گفتگو با ستاره 19 ساله خاص ترین تیم جام حذفی
این بازی به ضربات پنالتی کشیده شد؛ و امیرحسین آسیابان پور گلری دهه 80 چاردملو که بدون اغراق ستاره بی چون و چرای میدان بود؛ ناجی چادرملو شد و سند صعود تیمش به عنوان تنها تیم لیگ دسته یکی به مرحله یک چهارم جام حذفی را با مهار ضربه پنالتی مسی ها امضا کرد. بعد از پیروزی 4 بر 6 تیم چادرملو اردکان در ضربات پنالتی سعید اخباری سرمربی تیم چادرملو اردکان درباره نقش دروازه بان جوان تیمش در این ...
اعتراف به قتل در حمایت از رفیق
. پلیس شاهدان را مورد تحقیق قرار داد. آنها گفتند دو دوست به نام های خسرو و محمود با هم به شهرام حمله کردند و محمود ضربات کشنده را به شهرام زد. این در حالی بود که دو متهم فرار کرده بودند. مدتی بعد هر دو متهم بازداشت شدند. خسرو گفت: من مغازه دار هستم. محمود دوست من است. او روز حادثه در مغازه من داشت خرید می کرد که متوجه شهرام و چند دوست دیگرش شدم که به مغازه ام خیره شده بودند ...
جنایت فجیع در هواخواهی یک دوست در جوادیه تهران + جزییات
سوار موتور شدیم. سر چهارراه من به بهانه خوردن جگر از موتور پیاده شدم و خسرو با موتور به مسیرش ادامه داد که 100 متر جلوتر آنها خسرو را خفت کردند. وی ادامه داد: من با صدای داد و فریاد دوستم به سمت شان دویدم و دیدم شهرام در حالی که مست بود و چاقویی در دست داشت خسرو را به کرکره مغازه ای می کوبد.من برای نجات دوستم جلو رفتم که چاقوی شهرام به دستم خورد .من همان لحظه چاقو کشیدم و چند ضربه به او ...
شوهرم را کشتم چون به دختر هفت ساله مان دست درازی کرد
که فردی وارد خانه شد و شوهرم را کشت. فکر می کنم کسی که شوهرم را کشته صاحب کار اوست. این زن 42 ساله به مأموران گفت: چند ماه قبل من و شوهرم به همراه بچه هایمان به دماوند آمدیم و ساکن شدیم. در یک گاوداری کار می کردیم. روز حادثه وقتی گوسفندها را دوشیدیم صاحب کار شوهرم از او خواست شیر را به مغازه ببرد اما شوهرم گفت دیروقت است و این کار را نمی کند. سر این موضوع با هم جروبحث کردند و بعد شوهرم ...
اعترافات هولناک زنِ بی رحم به قتل همسرش
8 آبان سال 1401 مأموران پلیس با تماس تلفنی زنی جوان مبنی بر قتل مرموز شوهرش به یک دامداری در منطقه دماوند رفتند. بررسی های اولیه نشان می داد مرد 43 ساله با ضربه های جسم سخت به سرش جان باخته است. زن جوان در توضیح ماجرا گفت: من و همسرم با پسر 10 ساله و دختر [...]
روایتی کوتاه از زندگی معلمی کارآفرین؛ سخت و آسان
یعنی سال 55 به عنوان دفتردار در آموزش و پرورش کرج استخدام شدم ولی از آن جا که به تدریس علاقه داشتم کار معلمی را شروع کردم و فرزندم را نوبتی پیش مادرم، خواهرم و مادر همسرم می گذاشتم و پس از سال ها تدریس و تولد دیگر فرزندانم، آن ها را به مهد کودک می سپردم. زمان تحرکات انقلابی چند سالی بود که معلم بودم و چندان فعالیت انقلابی نداشتم ولی در تظاهرات شرکت داشتیم و روز 22 بهمن هم در سه راه ...
قتل فجیع دختربچه 11 ساله به دست مادرش در اصفهان+ جزییات
) برداشت . به گفته ی سرهنگ ترکیان، مادر دایانا در اعترافات خود اظهار کرد: در روز حادثه دخترم را به یک باغ متروکه خارج از شهر بردم و اقدام به وارد کردن چندین ضربه چاقو به وی کرده، سپس جنازه او را آتش زده و از محل متواری شدم و بعد با مراجعه به پلیس، ناپدید شدنش را اعلام کردم. سرهنگ ترکیان خاطرنشان کرد: با اعتراف مادر به قتل دختر خود، کارآگاهان به صحنه جرم اعزام شدند و جسد سوخته ...
جنایت هولناک نامادری در اصفهان | دایانا به قتل رسید
رویداد24 چند روز پیش اقوام یک دختر بچه از گم شدن دایانا که مبتلا به اوتیسم بوده خبر دادند که با ردیابی و پیگیری ها متوجه قتل این دختربچه توسط نامادری شدند . با پدر دایانا تماس گرفته شد که وی گفت: هیچ اختلافی با همسرش ندارد و زندگی خوبی دارند و زمانی که همسرم دخترمان دایانا روااز مدرسه به خونه آورده بچه را جلوی خانه پیاده می کندو چون ما پارکینگ نداریم کمی جلوتر ماشین را پارک می کند اما وقتی بر می گردد می بیند بچه نیست و من دو روز پیش عکس و مشخصات بچه را استوری کردم، اما متاسفانه امروز فهمیدم مادر خودش این بچه را بعد از مدرسه به یک باغ برده و کشته است و بعد برای ظاهر سازی اعلام مفقودی کرده است. ...
ماجرای قتل وحشتناک دختر 11ساله در اصفهان
. رییس پلیس آگاهی اصفهان افزود: وی در بازجویی و مواجهه با مدارک و دلایل کاراگاهان جنایی، پرده از راز قتل دختر 11 ساله خود برداشت و گفت در روز حادثه دخترم را به یک باغ متروکه در خارج از شهر بردم و اقدام به وارد کردن چند ضربه چاقو به او کردم و سپس جنازه اش را آتش زدم و از محل متواری شدم و با مراجعه به پلیس، خبر مفقود سدنش را اعلام کردم. سرهنگ ترکیان خاطرنشان کرد: با اعتراف مادر به ...
سمانه 27 ساله در پاتوق مردان کثیف چه می کرد ! / با پای خودم آمدم !
دلیل او دیگر پولی برای خرید مواد مخدر نمی پرداخت و من در شرایط سختی به سر می بردم تا جایی که مجبور بودم از پدرم و اطرافیانم پول قرض کنم در حالی که می دانستم هیچ گاه نمی توانم این پول ها را برگردانم. بالاخره 7 سال قبل پدرم نیز به خاطر ابتلا به بیماری سرطان از دنیا رفت و من دیگر تنها پشتیبانم را از دست دادم. چند ماه بعد هم جمال مرا به اجبار طلاق داد و به همراه پسرم از تربت حیدریه به مشهد مهاجرت کرد. در ...
بنّای عارفی که زمان و مکان شهادتش را می دانست...
در چهار راه خندق (شرق دجله) به شهادت می رسند. بعد از 27 سال استخوان های پدرم برگشت آخرین بار من 10 ساله بودم و شب پیش از رفتن شان ما بچه ها را به همراه مادرم به حرم امام رضا(ع) برد و ما را به دست آقا سپرد. در آنجا به مادرم گفت: من شما و بچه ها را به آقا امام رضا(ع) سپردم. هر وقت، هر مشکلی برای تان پیش آمد، بیایید حرم آقا، من سفارش شما را به آقا کرده ام و فردا صبح با همه ما ...
می گفت شهادت در جوانی قشنگ است!
مأموریت محمد به تأخیر افتاد و بعد از پایان روضه خوانی به تهران برگشتیم. سه شب قبل از اعزام آخر محمد به سوریه، پسرعمویش را که تازه عقد کرده بود با تازه عروسش و بزرگتر ها برای شام دعوت کردم. بعد از شام محمد جلوی میهمانان به من گفت: مادر دعا کن این دفعه مادر شهید شوی! زن عمویش ناراحت شد و گفت: محمد چرا دست از این حرف هایت بر نمی داری؟ محمد گفت: ناراحتی ندارد. مادرم چند سال خواهر شهید است حالا از این به ...
رابطه عاشقانه در خیابان گاندی با 20 ضربه چاقو به خون کشیده شد
.... مرد جنایتکار ادامه داد: هنگامی که زن را در خیابان دیدم سر همین مسئله با یکدیگر مشاجره کردیم که ناگهان من کنترل خود را از دست دادم و با چاقویی که در جیب داشتم او را با ضربات متعدد به قتل رساندم و به سمت خانه یکی از آشناهایم به گرگان رفتم، اما چند روز بعد توسط پلیس دستگیر شدم. متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده و تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ...
رابطه عاشقانه درخیابان گاندی با 20 ضربه چاقو به خون کشیده شد
به گزارش سلامت نیوز به نقل از تسنیم، متهمی که در خیابان گاندی زن جوان را با ضربات چاقو به قتل رسانده بود، با هوشیاری کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در شهر گرگان، دستگیر شد. ظهر یکشنبه بیست و ششم فروردین ماه امسال، صدای مشاجره شدید زن و مرد جوانی در ی
سکوت عجیب نهادهای رسمی درباره ی دلیل مرگ کیومرث پوراحمد
نهادهای رسمی در برابر ادعاهای مطرح شده پیرامون دلیل مرگ کیومرث پوراحمد سکوت کرده اند، سکوتی که با توجه به رویه های موجود درباره ی پرونده های مشابه عجیب به نظر می رسد. پس از اعلام خبر درگذشت آقای پوراحمد، برخی نهادهای ذیربط و رسانه های رسمی علت مرگ این کارگردان سینمای ایران را خودکشی اعلام کرده بودند، موضوعی که از سوی خانواده ی او با اما و اگرهایی همراه شده است. چند روز قبل ...
تغییر زیبای ارغوان سریال دلدادگان + عکس های مدلینگی و بیوگرافی سانیا سالاری
مادربزرگش چنین گفت: من بوشهر به دنیا آمدم، مادرم آبادانی هستند، یعنی دراصل پدر و مادرشون عربند. پدر مادرم سوریه ای و مادرشون لبنانی و همه دایی ها و خاله هام و مادرم در آبادان به دنیا آمدند. سانیا سالاری در ادامه گفت و گوی خود در مورد مهاجرتش به تهران و زندگی در شهر مختلف ایران گفت: پدرم بیرجندی هستند و به همراه مادرم بعد از ازدواج بوشهر آمدند و من و خواهرم بوشهر به ...